ميراث داعش برای سياست خارجي اردوغان
داعش امروز هم بعنوان يک گروه شبه نظامي وهم بعضا بعنوان يک ايدئولوژي در گستره سياسي خاورميانه خود نمايي مي کند. در اينکه بنياد هاي شکل گيري اين گروه سازمان يافته، خشن، تروريستي و افراطي کجاست حرف و نقل هاي بسياري در رسانه ها مطرح است اما واقعيت اين است که قاطعيتي در وراي ان وجود ندارد. براين اساس بيش از اين که بتوان از گزاره هاي قاطع و دقيق صحبت کرد بايستي از فرضيه هاي بديل سخن بميان اورد. فرضيه هايي همچون :
1- داعش گروهي ساخته و پرداخته شده توسط سازمان هاي اطلاعاتي غرب است.
2- داعش گروهي تکفيري –بعثي براي انتقام از دولت شيعي و شخص محور نور المالکي هستند.
3 – داعش انديشه اي بنيادگرايانه برای تحقق يک اصلاح گري تاريخي و اعاده خلافت عباسي است.
4- داعش جرياني جهادي در واکنش به غرب است.
5- داعش گروهي ايدئولوژيک برای مقابله با انديشه هاي شيعي است و نقطه تمايز ان با القاعده در تعريف مفهوم دشمن شناسي است. در حاليکه القاعده بر مبارزه با صليبيون وغرب تاکيد داشتند، داعش بر مبارزه با دشمن نزديک يعني شيعيان يا به تعبير انها صفويون و مجوس اولويت مي دهد.
6-داعش ابرازي ساخته شده و کنترلي توسط قدر تهاي منطقه اي و فرامنطقه اي است که در ان مولفه هايي همچون جابجايي کانونهاي منازعه و خصومت، حفظ بازار فروش تسليحات، تعقيب و تعميق شکاف سني و شيعي و در صورت لزوم تغيير فضاي ژئوپولیتيک منطقه لحاظ شده است .
اينکه کدام يک از اين فرضيات با واقعيت همخواني دارد خود مبحث مستقلي مي طلبد اما بنا به عنوان قصد دارم تا منحني جهت گيري دولت رجب طيب اردوغان با داعش را مورد بررسي قرار دهم. در اينکه چرا ترکيه از اين گروه تروريستي حمايت مي کند نظرات و ديد گاههاي متفاوتي مطرح است :
برخي بر اين باورند که شاید اولین دلیل اين حمايت فروپاشی سیاست خارجی ترکیه و شکست این کشور در سوریه و سپس مصر و عراق و کل منطقه است، امری که ترکيه را وادار کرده است تا به جای اینکه به شکست در سياست خارجي اعتراف کند سعي در گسترش نفوذ و هژموني خود در منطقه بر هر شکل ممکن حتي با توسل به گروههاي تروريستي نمايد. موضوعي که توسط رهبران احزاب مخالف همچون کمال قليچدار اوغلو محکوم مي شود. رهبر حزب خلق ترکيه از ارائه طرح تحقيق و تفحص در خصوص حمايت هاي دولت ترکيه از داعش را در پارلمان مطرح کرد. امروز بسياري از منتقدين سياست خارجي حزب عدالت و توسعه ان را به حرکت با چشمان بسته متهم مي کنند.
عده اي ديگر معتقدند که دليل حمايت ترکيه از داعش را بايد در تلاش براي سرنگوني نوري المالکي جستجو کرد. ترکیه برای سرنگونی دولت «نوری مالکی» در عراق- حتی قبل از بحران سوریه- با شیوههای مختلف از نظارت بر تشکیل فهرستهای انتخاباتی معارض گرفته تا سازماندهی کودتای نظامی از طریق «طارق الهاشمی»، تلاش کرد و چون در این هدف ناکام ماند به سازمانهای تروریستی مانند «داعش» متوسل شد.
گروه سوم معتقدند که آنکارا با ایجاد همپیمانی بین «داعش» و گروههای معارض سابق (در عراق) تاسیس دولت سنی و تجزيه عراق را دنبال مي کند. عراق یکپارچه همانطور که «احمد داود اوغلو» وزیر خارجه ترکیه ترسیم کرده است به منافع ترکیه خدمت نمیکند.
آنکارا بعد از حمایت مالکی از نظام سوریه، از سیاست حمایت وحدت عراق به سیاست تجزیه و تخریب نهادهای سیاسی آن متمایل شد. آخرین گامی که آنکارا در راستای این سیاستش برداشت توافق نفتی با اقلیم کردستان بدون مراجعه به دولت بغداد و صادرات نفت عراق از کردستان به بنادر ترکیه بوده است.
دلیل چهارم این است که تقسیم عراق، از دید آنکارا، به تاسیس یک دولت سنی همسایه منجر میشود که تا حد زیادی میتواند روی کمکهای مالی آن حساب باز کند. به این ترتیب ترکیه نفوذی در عراق پیدا میکند که قبلا فاقد آن بوده است.
برخي نيز دلیل حمایت ترکیه از داعش را این مي دانند که وضعیت غیر قابل کنترل در عراق و سوریه این امکان را به ترکیه خواهد داد تا در صورت فراهم شدن شرایط مناسب، بار دیگر به موصل بازگردد که بعد از توافق سال ۱۹۲۶ بین انگلیس و عراق از آن خارج شد. موصل یا استان موصل شامل بخش اعظمی از اقلیم کردستان کنونی و نیز بخشهایی از استان نینوای فعلی بود. این استان رویای تاریخی را که در عقل سیاسی ترکها نمیگنجد محقق میسازد. بعد از خروج ترکیه از موصل، آتاتورک به ترکها گفت زمانیکه ترکیه قادر به بازگرداندن آن باشد، باید چنین کاری را انجام دهد. اما «تورگوت اوزال» رئیسجمهوری سابق ترکیه به اعزام نیروهای این کشور برای اشغال شمال عراق در جریان «جنگ آزادسازی کویت» تلاش کرد تا یک دولت فدرال بین کردهای عراق و ترکیه ایجاد کند و موصل و نفت آن بازگردانده شود. اما نظامیان معارض ترکیه و «ایلدریم آک بولوت» نخستوزیر وقت ترکیه مانع از انجام آن شد.
در ۸ فوریه سال ۲۰۰۷، «عبدالله گل» رئیسجمهور ترکیه با اشاره به اینکه در صورت تجزیه عراق، ترکیه حق دارد موصل را «بازگرداند»، گفت: «ما موصل را در سال ۱۹۲۶ به عراق متحد تحویل دادیم و الان ما یک عراق متحد را خواستار هستیم».
بايد اذعان کرد کرد که عمدتا اين مباحث متکي بر نوعي خيال پردازي يا انقطاع از واقعيت هاي عيني صورت مي گيرد. شخصا بر اين باورم که سياست خارجي ترکيه در خصوص داعش مبتني بر نوعي دوگانگي حمايت، ترس و بعضانگراني است. زماني ترکيه بيشترين نقش را در اموزش و پشتيباني و ترغيب نسبت به اين گروه تروريستي داشت و اکنون بواسطه منافعي که براي اينده ترسيم نموده و همچنين ترس از گروکان هايي که در دست داعش دارد نسبت به محکوم کردن صريح ان اجتناب مي نمايد. مطمئنا رويکرد خشن و تروريستي داعش جايي براي سربلند کردن ترکيه در خصوص اين حمايت ها نخواهد گذاشت و جذب و حضور شهروندان ترکيه در دل اين گروه تروريستي گسترش بحران هاي تروريستي در ترکيه را در اينده نزديک نوید مي دهد. شايد در ان مقطع ديگر حسرت خوردن گره اي از مشکلات ترکيه حل نکند.
شاید بعضی از رهبران حزب عدالت و توسعه در راستاي تحقق سياست خارجي حزبی خود سعي داشتند تا از حزب النصره و داعش بهره برداري ابزاري نمايند و البته باور و اعتقادي به ايدئولوژي و عقايد اين گروهها نداشتند اما بنظر مي رسد خود امروز به گروگانهايي در دست اين گروههاي افراطي تبديل شده اند. مهمترين ميراث داعش برای سياست خارجي ترکيه جديد و برای رياست جمهوري اردوغان عبارت خواهد بود از :
- به مخاطره افتادن وجهه عمومي ترکيه در انظار عمومي جهان از منظر حقوق بشري
- قطبي شدن جامعه ترکيه و پيامد هاي مخرب ان بر امنيت اقتصادي ،اجتماعي و سياسي
- گسترش دامنه گروههاي افراطي و جهادي در ترکيه در حاليکه پرونده ميليشيايي گروههاي قومي کردي در حال جمع شدن است
- انزواگرايي بيشتر ترکيه در خاورميانه و تعميق چالش اين کشور با قدرتهاي موثر خاورميانه همچون ايران
- به چالش کشيده شدن ترکيه توسط گروه داعش بواسطه تحليل هاي وهمي از خلافت.
نویسنده
سید جواد صالحی (ناظر علمی)
سید جواد صالحی پژوهشگر ارشد وناظر علمی گروه خليج فارس و کشورهای همجوار در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. نامبرده عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز می باشد. حوزه مطالعاتی دکتر صالحی خاورمیانه و سیاست و حکومت آن و خاورمیانه و نظام بین الملل است.