گروه مطالعاتی مصر و شمال آفریقا
وضعیت زنان در خاورمیانه: مقایسه مصر و افغانستان
نشست یکشنبه 31 اردیبهشت ماه 1396 گروه مطالعات مصر و شمال آفریقای پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه با همکاری کمیته دانشجویی انجمن علوم سیاسی ایران با عنوان «وضعیت زنان در خاورمیانه: بررسی مقایسه ای مصر و افغانستان» با حضور دکتر سيدعبدالامیر نبوی مدیر گروه مصر و شمال افریقا، برخی پژوهشگران مهمان و دانشجویان دانشگاه ها برگزار شد. در این نشست، آقای کامیل احمدی، محقق و مردم شناس اجتماعی، نتيجه مطالعات خود در زمینه وضعیت زنان در مصر و خانم سعیده سعیدی، پژوهشگر مهمان و مدرس دانشگاه، در خصوص وضعیت زنان مهاجر افغان صحبت کردند.
در ابتدا، خانم سحر تقی پور که مدیریت نشست را بر عهده داشت ضمن خوشامدگویی به حاضران، بیوگرافی مختصری از فعاليت هاي علمي سخنرانان و موضوع نشست مطرح کرد و در ادامه آقای احمدی بحث خود را با بیان سابقه فعالیت و مشاهدات خود در سفرهایش به مصر در سالهای 1384، 1388 و 1395 آغاز نمود.
آقای احمدی در زمینه جایگاه اجتماعی زنان معاصر مصری گفت: در حال حاضر 4 وزیر زن در میان 30 وزیر، و حدود 90 عضو مجلس در میان تقریبا 600 نماینده در مصر مشغول به کارند. با وجودی که زنان چندین سمت مدیریتی مانند اساتید دانشگاه و ... را دارند اما نگهداشت سمت ها و موقعیت های بالا در نظام قضایی برای ایشان بسیار دشوار است. آخرین قانون اساسی مصر میان زنان و مردان تفاوتی قرار نمی دهد و به لحاظ قانونی آنها را برابر می انگارد اما این فرهنگ است که مساله ساز است. قانون خانواده تا حدودی در مقایسه با قوانین تونس و قاهره رو به پسگرد است اما با این حال بسیار بهتر از قوانین کشور های دیگر در این ناحیه است. آقای احمدی همچنین در زمینه نرخ بی سوادی در این کشور گفت: آمارهای در دسترس، میانگین نرخ بی سوادی در میان زنان تقریبا حدود 30درصد و نرخ بیکاری حدودا سه برابر بیشتر از مردان است. و این خود بازنمودی از صحنه های فعالیت و مشارکت زنان در جامعه است. جامعه ی مصری جامعه ای هنوز خشن و آسیب گر به زنان و قشرهای آسیب پذیر می باشد، بر اساس مشاهدات وی دامنه ی فراگیری معضلاتی چون خشوت اجتماعی و خانگی به زنان، ناامنی محیط های عمومی شهری در مصر وجود دارد.
در ادامه خانم سعیدی در خصوص بررسی وضعیت زنان افغانستان با تمرکز بر تجربه ی مهاجرت های بین المللی کشور افغانستان گفت: با توجه به جنگ های مزمن داخلی و بین المللی طی چند دهه ی گذشته همواره به عنوان یکی از مهمترین کانون های نزاع در منطقه و همچنین از مهمترین کشورهای مهاجرفرست در سطح بین الملل می باشد. بیش از 65.3 میلیون انسان در سراسر جهان به دلایل مختلف وادار به مهاجرت های اجباری شده اند که به نوعی از هر 113 انسان یک نفر مجبور به جابجایی شده است. از این تعداد 19.5 میلیون انسان پناهنده بوده که 54 درصداز این افراد تنها از سه کشور سوریه، افغانستان و سومالی می باشند. کشور افغانستان با داشتن 1.3 میلیون آواره داخلی در سال 2016 و میلیون ها مهاجر بین المللی به ویژه در کشورهای همسایه (ایران و پاکستان) همواره در صدر توجهات بین المللی و منطقه ای در مباحث سیاستگذاری های مهاجرتی بوده است. مهاجرت به عنوان تجربه زیستی برای میلیون ها افغان در طی دهه های گذشته بوده و طبق گزارش سازمان جهانی صلیب سرخ، در حدود 76 درصد از مردم افغان در طی زندگی خود حداقل یک بار آوارگی را تجربه نموده اند. مسئله مهاجرت های بین المللی گسترده به همراه آوارگی داخلی همواره به عنوان دو ویژگی مهم جامعه ی افغان در عرصه مطالعات روابط بین الملل بوده است به نوعی که در سال 2016 طبق اعلام کمیساریای سازمان ملل متحد از هر 4 پناهنده یک نفر تابعیت افغان داشته است.
خانم سعیدی همچنین برای فهم بهتر جامعه ی افغانستان گفت: شناخت دقیق از عناصر سه گانه ی قومیت، وطن و دین در شکل گیری هویت زنان افغان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار می باشد. دین اسلام به عنوان مهمترین رکن شکل دهنده ی هویت افغان دین رسمی و رایج در کشور بوده و در حدود 80 تا 85 درصد پیرو مذهب سنی (حنفی) و مابقی متعلق به شیعیان و همچنین اقلیتی از زرتشتییان، مسیحیان، یهودیان و هندوها در جامعه ی افغان زیست می نمایند. اگرچه طبق قانون اساسی افغانستان دو زبان دری و پشتو به عنوان زبان های اصلی کشور محسوب می شوند ولی بین 20 تا 40 زبان و گویش متنوع دیگر وجود دارد. همچنین با وجود تنوع قومی و طایفه ای در کشور، چهار قوم پشتون، تاجیک، هزاره و ازبک مهمترین اقوام در کشور می باشند، اگرچه در نگاه غالب در جامعه سنتی افغان، مهمترین وظیفه زن مدیریت امور داخل خانه بوده و مرد به عنوان نان آور خانواده نقش محوری در تامین اقتصادی و در نتیجه فرایند تصمیم گیری در کانون خانواده را داراست اما در سالهای اخیر به ویژه با گسترش شهرنشینی، افزایش سطح سواد زنان و دختران افغان در شهرهای بزرگ مانند کابل، هرات، مزار شریف و بامیان حضور زنان در عرصه های اجتماعی نمود بیشتری یافته است. مسئله ی افزایش حضور اجتماعی زنان و همچنین تلاش در جهت کسب منابع مالی بیشتر و قدرت یابی فزون تر تاثیرات گسترده ای بر نظام خانواده در افغانستان به ویژه در مناطق شهری گذاشته است به نحوی که در دهه ی 1990 متوسط نرخ فرزندآوری برای هر زن افغان 8 کودک بوده که به 5.43 در سال 2014 رسیده است. از دیگر مسایل مورد بحث در حوزه ی مطالعات زنان در افغانستان مسیله شایع ازدواج های زودهنگام و ترتیبی بوده و طبق گزارش کمیسیون حقوق بشر مستقل افغانستان بین 60 تا 80 ازدواج ها در این کشور اجباری می باشد. به هر روی اگرچه در بسیاری از مناطق افغانستان همچنان غلبه سنت مشهود می باشد اما گسترش فرایند جهانی شدن و افزایش گسترده ی تکنولوژی های ارتباطی و هم چنین رفت و آمدهای گسترده مهاجران افغان به داخل افغانستان منجر به تغییرات گسترده ای در بافت شهری جامعه شده که به تسریع فرایند قدرت یابی زنان در عرصه اجتماع و بارتعریف نقش های جنسیتی در جامعه ی افغانستان گردیده است.
این نشست با پرسش و پاسخ حاضران خاتمه یافت.
گزارش: سحر تقی پور، دبیر گروه مصر و شمال افریقا