«ارزیابی ده ساله انقلاب های عربی: امکان و امتناع دموکراسی در جهان عرب»

نوع مطلب: گزارش

 

«ارزیابی ده ساله انقلاب­های عربی: امکان و امتناع دموکراسی در جهان عرب» عنوان نشستی تخصصی است که توسط گروه روندهای فکری وابسته به پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه روز جمعه 15 اسفندماه ۱۳۹۹ از ساعت 17 الی 19 برگزار گردید. این نشست علمی با حضور فریدون مجلسی دیپلمات پیشین وزارت امور خارجه و تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی و بین المللی، عبدالامیر نبوی تحلیلگر مسائل و تحولات سیاسی خاورمیانه و عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم و تحقیقات و فناوری و محمدرضا رضوانی صدقی عضو گروه روندهای فکری و همچنین علاقه­مندان به این حوزه در بستر فضای مجازی برگزار شد. مدیریت علمی این نشست نیز بر عهده مختار نوری مدیر گروه روندهای فکری پژوهشکده مطالعات خاورمیانه بود. آنچه می­خوانید تصویری کلی از مباحث مطرح شده در جلسه مذکور است که توسط مدیر نشست ارائه شده است.

 

مختار نوری

از سال 2010 سلسله اعتراضات و انقلاب هایی در جهان عرب شکل گرفت که از آنها به عنوان «بهار عربی» یاد می­شود. در آن سالها موجی از نظریه پردازی ها پیرامون تحولات انقلابی دنیای عرب شکل گرفت. برخی از محققان و نظریه پردازان آنها را انقلاب های پسامدرن و بدون رهبری، برخی آنها را انقلاب های لیبرال دموکراتیک، برخی مانند آصف بیات آنها را انقلاب های پسااسلام گرایانه و عده ای نیز آنها را در قالب گفتمان بیداری اسلامی تجزیه و تحلیل کردند. هر اسمی بر این انقلابها گذاشته شود، مسئله مهمتر پرداختن به نتایج و پیامدهای آنهاست. به زعم جان فوران استاد جامعه شناسی دانشگاه کالیفرنیا و نظریه پرداز برجسته انقلاب در تاریخچه و پیشینه انقلاب های اجتماعی جهان سومی جنبه های مشترکی وجود دارد: تقریبا آنها با جنبش های مردمی آغاز می­شوند، به طوریکه امید و خوش بینی گسترده ای را در سطح داخلی و بین المللی برمی­انگیزانند، ولی دیری نپایده است که به شکست انجامیده اند.

بنابراین بحث از شکست و موفقیت انقلاب ها و بطور کلی ارزیابی آنها از موضوعات جالب توجه در حوزه «جامعه شناسی انقلاب» است. به هر شکل، امروزه بیش از یک دهه از انقلاب های عربی و تحولات سیاسی مرتبط با آنها گذشته است و به نظر می­رسد یک دهه زمان مناسبی برای ارزیابی سرنوشت و نتایج این انقلاب ها باشد. انقلاب های دنیای عربی با تاکید بر آزادی، حقوق بشر، دموکراسی، اسقاط نظام های دیکتاتوری، رفاه و کرامت شهروندی و ... با ابتنای بر ابزارهای فنی و تکنولوژیک و شبکه های اجتماعی صورت پذیرفتند. اکنون به نظر می­رسد که طرح این پرسش ضروری، استراتژیک و راهبردی است که این انقلاب ها دچار چه سرنوشتی شدند و آیا آنها توانستند به اهداف طراحی شده دست یابند یا خیر؟. موضوع و مسئله مذکور چندان مورد توجه و بررسی تحلیل گران و محققان جامعه علمی ایران قرار نگرفته است. در چنین افقی گروه روندهای فکری مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه با ابتنای بر مقوله دموکراسی به مباحث این حوزه ورود کرده است. هدف این گروه مطالعاتی سنجش و ازیابی موضوع دموکراسی و امکان و امتناع آن در پرتو انقلاب های عربی است. در این جلسه و با طرح این پرسش که انقلاب های عربی دچار چه سرنوشتی شده اند؟ هر یک از سه سخنران محترم نکاتی را در پاسخ به این پرسش مطرح ساختند که در ادامه صرفاً نکات کلیدی مباحث آنها ارایه خواهد شد.

 

فریدون مجلسی

فریدون مجلسی دیپلمات سابق وزرات امور خارجه و از تحلیلگران ارشد مطالعات سیاسی و بین المللی اولین سخنران این نشست بودند که بحث ها و نکات مختلفی را در خصوص جوامع عربی و به خصوص تحولات انقلابی دنیای عرب در یک دهه اخیر بیان داشتند. ایشان با نگاهی تاریخی به کشور مصر بحث را آغاز کردند و بر این باور بودند که تحولات در کشور مصر به لحاظ تمدنی و فرهنگی می توان برای ما جالب باشد. با این اوصاف، به نظر ایشان بر خلاف جوامع عربی، جامعه ایران مبارزه برای دموکراسی خواهی و فرهنگ مدنی را حدود 100 سال زودتر از دنیای عرب و در جریان جنبش مشروطیت آغاز کرد. با این اوصاف از نظر مجلسی خیزش عربی راهی است به سوی دموکراسی در آینده. به زعم آقای مجلسی تا حدی قابل پیش بینی بود که این تحولات به دیکتاتوری های جدید در دنیای عرب بینجامد.

ایشان در این خصوص به مقایسه انقلاب های فرانسه، جنبش مشروطیت و تحولات دنیای عرب پرداختند. از نظر مجلسی انقلاب فرانسه با آن همه نیروی باسواد در جامعه و با پشتوانه های فکری چون ولتر، روسو، منتسکیو و ... به دیکتاتوری انجامید. مشروطیت در ایران به کودتا و دیکتاتوری رضاشاه انجامید، طبیعی بود که انقلاب های عربی هم به دیکتاتوری های جدید بینجامند. چرا که به نظر این تحلیل گر سیاسی، رسیدن به دموکراسی نیازمند پیش شرط های مدنی و فرهنگی زیادی است که جوامع عربی فاقد آنها هستند. آقای مجلسی همچنین بیان داشتند که دموکراسی برای این جوامع امری نابهنگام است، مسئله اصلی دموکراسی این است که چگونه می­توان به صورت مسالمت آمیز حاکم را پایین آورد. این امر نیازمند جامعه مدنی است و فقدان جامعه مدنی قوی در این کشورها رسیدن به دموکراسی را با دشواری مواجه ساخته است. ایشان همچنین مخالف طرح مبارزات طبقاتی در این جوامع بودند و بر این باور بودند که مبارزات طبقاتی به تحولات بیشتری نیاز دارد و این جوامع به این شرایط سیاسی و اجتماعی وارد نشده اند.

 

عبدالامیر نبوی

عبدالامیر نبوی دومین سخنران این نشست علمی بودند که مطالب دسته بندی شده ای در خصوص تحولات موسوم به بهار عربی ارایه نمودند. از نظر این تحلیل گر مسائل دنیای عرب، خیلی زود امیدهای برآمده از بهار عربی به یاس و ناامیدی تبدیل شد. طرح ایده «زمستان عربی» خود گواهی روشن بر ناکامی فرایند دموکراسی خواهی در کشورهای عربی درگیر با انقلابات است. همچنین از نظر نبوی نتایج این تحولات انقلابی در کشورهای مختلف یکسان نبود، با این وجود نتایج بهار عربی اغلب تراژدی گونه بود. در سوریه، لیبی، یمن با تحولات خشونت باری مواجه هستیم، اگر چه در تونس تا حدی تحولات مثبت بود. از نظر نبوی می توان تحولات دنیای عرب را در قالب سه الگوی تداوم سرکوب، هرج و مرج و جنگ و تقلا برای کنترل بررسی کرد.

با این اوصاف، از نظر ایشان انقلاب های عربی هنوز به پایان نرسیده و کلافی در حال باز شدن است و برخی نتایج باز شدن آن را در سالهای اخیر مشاهده کرده ایم. ظهور داعش در سوریه و عراق از جمله ی این نتایج و اتفاقات مهم بود. در این راستا حضور جدی تر چین و روسیه در منطقه نیز از مهمترین پیامدهای تحولات دنیای عرب است. به هر شکل از نظر آقای نبوی برخی متغییرها باعث شد که مسیرهای متفاوتی در کشورهای عربی شکل بگیرد و تحولات انقلابی آنها سمت و سوهای مختلفی به خود بگیرد. اولین متغییر ضعف و قوت جامعه مدنی است. مثلا در مصر و تونس جامعه مدنی قوی است در حالیکه در بحرین و سودان اینگونه نیست و ضعف جامعه مدنی مشاهده می شود. متغییر دوم احساس مسئولیت بازیگران داخلی و از جمله ارتش و نیروهای امنیتی است. ارتش نقش مهمی در سرنوشت انقلاب ها بازی کرد. عامل سوم نیز به نحوه برخورد بازیگران خارجی باز می گردد.

جغرافیا و ژئوپولتیک باعث شد بازیگران خارجی مانند آمریکا، روسیه، ایران و ترکیه نقشهای متفاوتی در این کشورها ایفا کنند. در این خصوص موقعیت جغرافیایی کشورها و انرژی نقش مهمی در بازیگری کشورهای خارجی در منطقه ایفا کرده است. به زعم آقای نبوی بازیگرانی چون ایران، عربستان و اسرائیل نقش مهمی در شکل گیری یا عدم شگل گیری دموکراسی و شکست آن ایفا نمودند. با تمامی این مسائل، نکته نهایی بحث ایشان طرح این موضوع بود که در میان نخبگان دنیای عرب احساس تغییر شکل گرفته و آنها به این باور رسیده اند که می توان تغییر ایجاد کرد و این شاید مهمترین اتفاق خوشایند در بهار عربی است.

 

محمدرضا صدقی رضوانی

محمدرضا صدقی رضوانی سخنران سوم این نشست علمی بودند که با رویکردی متفاوت به ارزیابی انقلاب های عربی و برآمدن و سرنوشت آنها پرداختند. ایشان بیان داشتند که نگاهش به تحولات دنیای عرب از منظر اقتصاد سیاسی است. ایشان بیان داشتند که اگرچه نباید به این تحولات نگاهی یکجانبه داشت، اما رویکردش مبتنی بر اقتصاد سیاسی است. ابتنای بحث های ایشان بر ادبیات فکری آصف بیات بود و از این منظر نکات خود را بیان داشتند. به زعم رضوانی علیرغم شباهت ها و تفاوت های موجود در کشورهای عربی، یک مسیر اصلی تعیین کننده تحولات است و آن اصلاحات نولیبرالی است که از دهه های پیش شروع شده است. ایشان بر جنبش نان، فشارهای اقتصادی و شکاف در جوامع عربی مانند مصر تاکید داشتند که در بروز تحولات نقش داشته است.

به نظر آقای رضوانی تحولات دنیای عرب دارای تبار و ریشه ای است که این تبار بیش از هر چیز به اصلاحات نو لیبرالی باز می گردد. به نظر ایشان بین این قیام ها و تحولات نظام سرمایه داری رابطه وجود دارد. ایشان از تعیین کننده بودن نظم نولیبرالی بر اذها و ابدان مردم منطقه صحبت به میان آوردند. از نظر آقای صدقی ایدئولوژی زدایی، سیاست زدایی و تشکل زدایی از تاثیرات نظم نولیبرال است و عامل ناکامی این انقلاب ها بیش از هر چیز متاثر از هژمونی نولیبرال در منطقه است.

 

در این نشست علمی مخاطبان مختلفی از نقاط مختلف کشور بواسطه مجازی بودن جلسه حضور داشتند. این جلسه علمی با پرسش و پاسخی گسترده و تا حدی چالشی میان مخاطبان با سخنرانان ادامه یافت. دکتر قدیر نصری رئیس مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه با طرح مباحث مختلف این نکته را بیان داشتند که پیش بینی های آصف بیات از تحولات نادرست از آب درآمده است. به زعم نصری استعاره های آصف بیات مانند انقلاب بدون انقلابیون، پسااسلام­گرایی، اسلام اجتماعی و ... قابلیت تحقق پیدا نکرده اند. به نظر ایشان تحلیل تحولات منطقه بسی دشوارتر از تحلیل های امثال آصف بیات است. پرسش های متعدد دیگری توسط حضار محترم مطرح گردید که زمینه ساز گفتگویی انتقادی و چالشی میان سخنرانان با مخاطبان گردید. لازم به ذکر است که مطالب تفصیلی این جلسه در کتاب سال گروه روندهای فکری انتشار خواهد یافت. گروه مطالعاتی روندهای فکری پژوهشكده مطالعات استراتژیک خاورمیانه امیدوار است چنین آثار و نشست­هایی بتوانند در حل و فصل مسائل ایران و منطقه خاورمیانه و به خصوص در گسترش فرایند دموکراسی خواهی نقش مفیدی داشته باشند و راههای برون رفت از معضلات موجود را بگشایند. بدون تردید مسائل و معضلات هر حوزه تنها توسط محققان و متخصصان آن حوزه قابل حل و فصل است و این امر یعنی پرداختن به موضوع سنجش و ارزیابی دموکراسی بیش از هر چیز نیازمند مشارکت جامعه علمی، اساتید و پژوهشگران حوزه مذکور است.

 

گزارش: مختار نوری، مدیر گروه روندهای فکری در خاورمیانه


نویسنده

مختار نوری (مدیر گروه)

مختار نوری دکتری علوم سیاسی با گرایش اندیشه سیاسی و مدیر گروه روندها وجریان های فکری در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است.


1.دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
2.پیام هایی که حاوی تهمت یا بی احترامی به اشخاص باشد منتشر نخواهد شد
3.پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد