رژیم اسرائیل و غرب آسیا
نویسنده: سید حسین موسوی، رئیس مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه
دولت بایدن در تلاش است تا پیش از برگزاری انتخابات در آمریکا و تا ماه مارس 2024 روابط رژیم اسرائیل را با عربستان سعودی عادی سازی کند درحالی که الی کوهن، وزیر خارجه رژیم صهیونیستی از پیشرفت در مذاکرات مشاور امنیت ملی آمریکا با عربستان برای امضای یک توافقنامه امنیتی میان اسرائیل و عربستان خبر میدهد، اما به نظر می رسد بن سلمان هوشیارتر از آن باشد که تا بهای کامل این عادی سازی روابط با اسرائیل را از آمریکا نگیرد، تن به توافق بدهد. بنابراین راه طولانی و ناهمواری بر سر راه عادی سازی روابط عربستان با اسرائیل وجود دارد.
درخواستهای نظامی عربستان از آمریکا نظیر خرید هواپیماهای 35-F توازن نظامی در منطقه را برهم میزند و عربستان نسبت به اسرائیل دست بالا را پیدا میکند. اسرائیل نیز چنین شرطی را برای عادی سازی روابط برنمیتابد، الی کوهن میگوید: اسرائیل چیزی که امنیت آن را تضعیف کند، نمی پذیرد اما در ارتباط با موضوع فلسطین کوهن میگوید: مساله فلسطین مانعی برای عادی سازی روابط نیست و ما در توافق ابراهیم آن را ثابت کردهایم. همچنین اسرائیل نسبت به شرط دیگر عربستان برای عادی سازی روابط نظر مساعدی نشان میدهد.
او می گوید راه اندازی برنامه هسته ای غیر نظامی توسط ریاض در خاک آن کشور، نیازی به تایید اسرائیل ندارد. دهها کشور پروژه های هسته ای غیر نظامی اجرا میکنند و تلاش میکنند از این طریق انرژی تولید کنند، این تهدیدی برای اسرائیل و یا دیگر همسایگان به شمار نمی رود.
در مجموع با وجود آنکه بعید است اسرائیل خواست عربستان در خصوص دادن امتیاز به فلسطینیها، توقف شهرک سازی و یا موافقت با دولت فلسطین را بپذیرد، اما گویا موضوع فلسطین مانع جدی برای برقراری روابط رسمی نیست بلکه عربستان بیش از هر چیز برای عادی سازی روابط با اسرائیل از آمریکا امتیاز میخواهد.
این کشور خواهان قدرت دفاعی برتر در منطقه است. لذا برای حل این معضل آمریکایی ها در نظر دارند که معماری امنیتی جدیدی را با حضور سنتکام، ارتش اسرائیل و قوای نظامی کشورهای عربی از جمله عربستان مبتنی بر همکاری، مشارکت و دفاع در برابر تهدیدات ناشی از دشمنان منطقه ای و عمدتا ایران ایجاد کنند تا مساله شروط عربستان برای عادی سازی روابط با اسرائیل در یک ادغام منطقه ای حل شود. البته تاکنون کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به ویژه عربستان و امارات نسبت به این طرح آمریکا علاقه ای نشان نداده اند و با توجه به تجربیات گذشته مایل نیستند جورکش اسرائیل در منطقه باشند به ویژه آنکه هنوز حملات انصار حزب اله یمن را که آمریکا نسبت به آن واکنش کافی نشان نداد، به خاطر دارند.
لذا ترجیح میدهند از طریق حفظ روابط با جمهوری اسلامی ایران خود را از ماجراجویی های رژیم اسرائیل و آمریکا به دور نگهدارند. آنان بخوبی میدانند در صورت ایجاد بحران و یا جنگ متضرر اصلی آنان خواهند بود. گزارشها حاکی از آن است که حتی در شرایطی که بن سلمان میزبان مقامات آمریکایی برای مذاکره پیرامون عادی سازی روابط با اسرائیل بود، همزمان ریاض در حال پیگیری معاملات تسلیحاتی بزرگی با پکن نیز بود. از سوی دیگر عربستان میداند که رژیم راست گرای نتانیاهو اساسا یک رژیم امنیتی است.
طرح اصلاحات قضایی، گسترش شهرک سازی در کرانه غربی، حمله به اردوگاه جنین، حملات روزانه به سوریه و نیز درگیری با حزب اله، حماس و جهاد اسلامی و مقاومت در برابر موج دموکراسی خواهی در میان جوانان یهودی، این دولت را تا اطلاع ثانوی همچنان در فضای امنیتی، نظامی و در حالت جنگی نگه میدارد. لذا همراهی و همکاری با رژیم اسرائیل می تواند برایشان دردسر ساز باشد. بنابراین ترجیح میدهند بر تصمیم سیاسی خود مبنی بر چند جانبه گرایی، بهبود روابط با ایران، کاهش تنش با همسایگان و نیز ارتقاء روابط با چین و روسیه برای تحقق برنامه های بلندپروازانه توسعه اقتصادی اصرار ورزند حتی اگر این تصمیمات خشم آمریکا را برانگیزد.
دولت نتانیاهو در مقابل این بی انگیزگی شورای همکاری خلیج فارس طرحهای اقتصادی بزرگی را مطرح کرده است. از جمله این موارد طرح توسعه شبکه ریلی به ارزش 27 میلیارد دلار در داخل اسرائیل است. این پروژه که به نام "پروژه یک اسرائیل" نامیده شده است، با هدف کاهش زمان تردد میان مراکز اداری و تجاری اسرائیل توسعه می یابد و تل آویو را به مناطق دورافتاده متصل میکند.
نتانیاهو میگوید که با اجرای این طرح ما قادر خواهیم شد که از طریق شبکه راه آهن ایلات در ساحل جنوبی، دریای سرخ را به سواحل مدیترانه ای خود متصل کنیم. در آینده این کریدور امکان اتصال به شبه جزیره عربستان را برای ترانزیت کالا فراهم میآورد و قابلیت اتصال خلیج فارس، دریای سرخ به دریای مدیترانه از طریق اسرائیل فراهم می شود.
لازمه باز شدن چنین کریدوری وجود صلح و ثبات در خاورمیانه و نیز کاهش تنش و از همه مهمتر دست برداشتن رژیم صهیونیستی از اهداف امنیتی و توسعه طِلبانه خود است که تحقق آن در آینده نزدیک متصور نیست. اساس رژیم صهیونیستی ماهیت نظامی و امنیتی دارد. چالش بزرگ اسرائیل نسل جوان آن است که بر خلاف نسل سالخورده بنیانگذار، متاثر از عصر ارتباطات و اطلاعات، خواهان زندگی آرام و برخوردار از آزادی و رفاه است. در حالیکه ذات رژیم اسرائیل با چنین مطالباتی همخوانی ندارد و شاید به همین دلیل است که بسیاری از این جوانان به مهاجرت می اندیشند.
دولت امنیتی و افراطی و جنگ طلب نتانیاهو نیز نشانه های ترغیب کنندهای را به اعراب برای گسترش روابط صلح آمیز با آنها نمی دهد تا از این طریق آمریکا بتواند کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و بویژه عربستان، امارات و قطر را به پیمان امنیتی با اسرائیل و یا حتی همکاری های گسترده تر وادار کند. کشورهای شورای همکاری خلیج فارس هوشمندتر از آن هستند که با توجه به تجربیات گذشته روابط خود را با جمهوری اسلامی ایران به خطر اندازند. آنان به خوبی می دانند مشارکت در طرحهای نظامی و امنیتی سه جانبه با آمریکا و اسرائیل به افزایش تنش در خلیج فارس و منطقه منجر میشود و در عوض فاصله گیری آنان از معماریهای امنیتی آمریکا به صلح و ثبات بیشتر در خاورمیانه خواهد انجامید. عاقلانه ترین راه همین است.
نویسنده
سید حسین موسوی (رئیس مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه)
سید حسین موسوی رئیس مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. حوزه مطالعاتی آقای موسوی مسائل خاورمیانه می باشد.