آیا افزایش تنش بین ایران و عربستان بر بازارهای نفت تاثیر دارد؟

قطع روابط دیپلماتیک ایران و عربستان چه تاثیری بر بازارهای جهانی نفت و تجارت نفت ایران خواهد داشت؟ با وجود آنکه از نظر تئوریک انتظار می رود با افزایش تنش های سیاسی و ژئوپلیتیکی در کشورهای تولید کننده عمده نفت مثل ایران و عربستان که در مجموع بیش از 13 میلیون بشکه در روز تولید نفت جهان را بر عهده دارند قیمت های نفت افزایش افزایش داشته باشد، اما قیمت های نفت در واکنش به این واقعه با کمی نوسان به پایین ترین سطح خود در 12 سال اخیر نزدیک شد. 

 

پس از افزایش تنش بین ایران و عربستان قیمت نفت خام برنت دریای شمال از حدود 35 دلار در هر بشکه در اوایل هفته به 16/32 دلار در هر بشکه سقوط کرد که کمترین میزان از آوریل 2004 است. واقعیت امر اینست که در بازاری که با مازاد عرضه بین 5/2 تا 3 میلیون بشکه در روز مواجه است و میزان ذخیره سازی های نفتی به میزان قابل توجهی بیش از متوسط 5 ساله است ، رقابت بین تولید کنندگان به ویژه اعضای اوپک برای دستیابی به سهم بیشتری از بازار  به ویژه در بازارهای رو به رشد اسیا و حتی اروپا افزایش یافته و به موازات آن چشم انداز رشد اقتصادی در جهان به ویژه در کشورهای در حال توسعه کمتر از میزان مورد انتظار است.

 

بر خلاف گذشته که بازارها به اخبار تنش های ژئوپلیتیکی واکنش سریع نشان می دادند خبرهایی دال بر افزایش تنش بین ایران و عربستان تغییر محسوسی را در معادلات عوامل بنیادین بازار های نفتو در نتیجه قیمت های نفت ایجاد نکرد. اما به نظرمی رسد واکنش بازار به تنش های ژئوپلیتیکی در شرایطی اتفاق می افتد که اختلال جدی در عرضه فیزیکی نفت خام ایجاد شود.

 

در حالی که ایران امیدهای زیادی را برای توسعه اقتصادی به ویژه در صنعت نفت بعد از لغو بالقوه تحریم ها در هفته های آینده در سر دارد و خود را برای تحولات سریع اقتصادی و توسعه روابط دیپلماتیک و اقتصادی با غرب و دیگر کشورهای جهان آماده می کند عربستان سعودی که با عدم موفقیت سیاست خارجی اش در عراق، سوریه و یمن مواجه شده به علت قیمت های پایین نفت با مشکلات اقتصادی متعددی مواجه است. 

 

با کاهش قیمت های نفت به کمتر از 40 دلار در هر بشکه ریاض سال گذشته با کسری بودجه 98 میلیارد دلاری مواجه شد به طوری که تامین هزینه های جنگ یمن دچار مشکل شد. از نشانه های این فشار اقتصادی تصمیم ناگهانی این کشور برای حذف تدریجی  سوبسیدهای سوخت ، برق و آب است. 

 

این در حالی است که این اقدام می تواند از نظر داخلی برای حاکمیت این کشور تهدید جدی به وجود آورد. در واقع بر اساس قرارداد نا نوشته ای که ریشه در فرهنگ این کشور دارد ، مردم بر اساس خدمات و ثباتی که حاکمیت برای انان تامین می کنند با رهبری و خلافت گروه حاکم بیعت می کنند. کاهش و یا توقف خدمات اجتماعی از جمله سوبسیدهای انرژی می تواند تهدیدی جدی تلقی شود چون از دو سوی قرارداد بیعت یک طرف عهد خود را شکسته است. 

 

از سوی دیگر، ناآرامی های متعددی در مناطق شیعه نشین این کشور که بزرگترین منابع نفتی این کشور نیز در انجا قرار دارد ، به وقوع پیوسته است. با توجه به دلایل فوق به نظر نمی رسد که افزایش تنش های ژئوپلیتیکی بین ایران و عربستان باعث تحولات قابل توجهی در بازارهای نفت شود مگر اینکه دگرسازی جدید عربستان و معرفی ایران به عنوان دگر اصلی برای انحراف افکار عمومی داخلی از عدم موفقیت در عرصه داخلی و خارجی نتیجه ندهد و آن طور که بسیاری از تحلیل گران پیش بینی کرده اند بحران سیاسی داخلی در این کشور وارد مراحل جدید تری شود. به ویژه با توجه به اینکه  عادی شدن روابط بین ایران و امریکا و اتحادیه اروپا بعد از توافق هسته ای بر جایگاه عربستان به عنوان کشور غیر دموکراتیک در معادلات قدرت در منطقه و جهان تاثیر خواهد گذاشت.

 

نکته قابل تامل دیگر، تعامل ایران و عربستان در سازمان کشورهای صادر کننده نفت اوپک می باشد. در حالی که سیاست حفظ سهم بازار با اصرار عربستان ، کویت ، قطر و امارات در اوپک پیگیری می شود ، دیگر اعضای این سازمان خواستار تعیین سقف تولید و تعهد به آن برای ایجاد توازن در بازارهای نفت هستند. افزایش تنش بین ایران و عربستان همه امیدها برای رسیدن به توافقی برای کنترل بازار با استفاده از ابزارهای رایج در اوپک را نقش بر آب کرد. 

 

از سوی دیگر، با فشار عربستان سعودی تعدادی از کشورهای خاورمیانه و افریقایی سطح روابط دیپلماتیک و اقتصادی خود را با ایران کاهش داده و یا قطع کرده اند . سومالی ، سودان و بحرین روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کرده اند، امارات متحده عربی سطح روابط خود را کاهش داده و کویت و قطر نیز فعلا سفرای خود را از ایران فراخوانده اند. با این وجود در جلسه شورای همکاری های خلیج فارس و همچنین جلسه اضطراری اتحادیه عرب که به درخواست عربستان برگزار شده بود نتیجه ای به غیر از بیانیه سیاسی به دست نیاورد. با اذعان به اینکه قطع روابط سیاسی و دیپلماتیک با هیچ کشوری در جهان حتی اگر کشوری ذره ای باشد مثبت ارزیابی نمی شود آیا می توان گفت که این تحولات دیپلماتیک بر بازارهای نفت و صادرات نفت ایران تاثیر دارد؟

 

به نظر نمی رسد که قطع رابطه ایران با سودان تاثیر چندانی بر بازارهای نفت ایران داشته باشد به ویژه با توجه به اینکه روابط اقتصادی بین ایران و سودان بسیار ناچیز است اما شرایط جغرافیایی و ژئوپلیتیکی سومالی متفاوت است. سومالی در حاشیه شمالی خلیج عدن قرار دارد ، جایی که مسیر نفت کش های ایرانی به بازارهای اروپا  است. دولت سومالی از ظرفیت کافی برای مقابله با تهدیداتی که از سوی دزدان دریایی بر سر راه همه شناورهای از جمله  تجاری و نفت کشها برخوردار نیست به همین دلیل سه ائتلاف از نیروهای دریایی شامل ناوگان هایی از اروپا ، ناتو و همچنینی ناوگانی مستقل متشکل از ایران، هند، چین، ژاپن، مالزی و روسیه برای مقابله با دزدی دریایی در خلیج عدن وارد عمل شده اند و پس از آن امار دزدی دریایی در این منطقه به شدت کاهش یافته استو به نظر می رسد دزدان دریایی حوزه فعالیت خود را از شرق افریقا به غرب افریقا منتقل کرده اند. هر چند به نظر نمی رسد که قطع رابطه ایران و سومالی تهدید جدی را برای تردد شناورها و به ویژه نفت کش های ایرانی ایجاد کند اما هر گونه غفلت منتهی به دزدی دریایی می تواند علاوه بر پیامدهای اقتصادی ، پیامدهایی سیاسی هم به دنبال داشته باشد. 

 

هر چند اخبار ضد و نقیضی در مورد قطع رابطه جیبوتی با ایران در پی فشارهای عربستان منتشر شده و احتمالا واکنش جیبوتی به تنش های اخیر بین ایران و عربستان در حد محکوم کردن حوادث سفارت عربستان در تهران بوده اما حتی در صورت صحت قطع روابط ایران و جیبوتی باز هم نکته قابل تامل موقعیت جغرافیایی جیبوتی در حاشیه باب المندب است. تعداد زیادی از نفت کشهای حامل نفت خام صادراتی کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله ایران به مقصد مدیترانه از مسیر تنگه باب المندب به منطقه سیدی کریر مصر و سپس به اروپا می روند سپس نفت خام از طریق خط لوله سومد به مخازن سیدی کریر مصر منتقل شود.

 

 با این وجود به نظر نمی رسد که مشکل جدی بر سر راه نفت کشهای ایران به وجود آید چون از نظر حقوقی طرح تفکیکی تردد برای باب المندب تعبیه شده که تکلیف شناورها را در رفت و برگشت مشخص کرده است. بر طبق مواد 38(2) و نیز 42 و 44 رژیم حقوقی تنگه‌ها طبق قواعد ناشی از کنوانسیون 1958 ژنو تعیین وضعیت عبور از تنگه‌ها  "عبور ترانزیتی بر طبق مفاد این کنوانسیون به معنای آزادی کشتیرانی و پرواز بر فراز اسمان آن فقط به منظور گذر بلا انقطاع و سریع از تنگه است". با توجه به این نکته حتی در صورتی که جیبوتی کلیه روابط خود را با ایران قطع کرده باشد، مشکلی برای تردد شناورها و نفت کش های ایرانی به وجود نخواهد آمد. 

 

به نظر نمی رسد روابط اقتصادی بین ایران و امارات متحده عربی تحت تاثیر موضع گیری های سیاسی این کشور در قبال افزایش تنش بین ایران و عربستان قرار گیرد. امارات متحده عربی اعلام کرده که سطح روابط دیپلماتیک خود را با ایران کاهش خواهد داد اما سفیر این کشور به ایران بازگشته است. در 15 سال گذشته امارات متحده عربی یکی از اصلی ترین شرکای تجاری ایران بوده است و بر اساس آمار گمرک ایران بر اساس آمار گمرک در سال گذشته 3774 قلم کالا به ارزش بیش از 11 میلیارد دلار از امارات به ایران وارد شده است.

 

اما در مقابل، در سال گذشته میزان صادرات ایران به این کشور 1007 قلم کالا به ارزش بیش از چهار میلیارد دلار بوده است. صادرات فرآوردهای نفتی ایران مثل نفت کوره در امارات نیز رقم قابل توجهی را به خود اختصاص داده است. از سوی دیگر امارات به دلیل کمبود منابع گازی و دغدغه هایی مبنی بر حفظ استانداردهای زیست محیطی  یکی از مقاصد بالقوه صادرات گاز ایران به شمار می رود و این امید وجود دارد که بعد از لغو تحریمها مذاکرات در این زمینه جدی شود. روابط تجاری با ایران  منافع قابل توجهی را برای امارات متحده عربی به همراه دارد و به نظر نمی رسد تیرگی روابط سیاسی بر روابط اقتصادی دو کشور تاثیر چندانی داشته باشد.

 

روابط نفتی بین ایران و بحرین قابل توجه نیست اما بر اساس اطلاعات گمرک ، صادرات 222 قلم کالا در سال 1393 به بحرین تنها 10 میلیون دلار برای ایران درآمد ایجاد کرده  و این در حالی است که بحرین با ارسال تنها 19 قلم کالا به ایران درآمدی 328 میلیون دلاری را نصیب خود کرده است. به همین دلیل به نظر نمی رسد قطع روابط اقتصادی به دنبال قطع روابط سیاسی به نفع بحرین باشد.

 

کویت نیز در واکنش به افزایش تنش های بین ایران و عربستان سفیر خود را از ایران فراخوانده است . اما بعید به نظر می رسد که تنش های سیاسی به روابط اقتصادی بین دو کشور آسیب جدی برساند . کویت یکی از کشورهایی است که می تواند وارد کننده گاز ایران باشد هر چند به دلیل تحریم ها و فضای حاکم بر منطقه هنوز مذاکرات در این مورد جدی نشده است اما این امید وجود دارد که با لغو تحریم ها و کاهش فشارهای بین المللی بر ایران صادرات گاز ایران به کویت در مرحله جدی تری قرار گیرد. در مورد صادرات غیر نفتی کویت نیز یکی دیگر از شرکای تجاری ایران در منطقه است این کشور از بزرگترین مشتریان سیمان ایران است و دام زنده نیز وارد می کند. از سوی دیگر ایران نیز حجم عمده ای از وسایل نقلیه موتوری را از طریق این کشور وارد می کند و در نهایت مجموع مبادلات تجاری این دو کشور در سال گذشته به حدود 260 میلیون دلار رسیده که از این میان 197 میلیون دلار سهم ایران و 63 میلیون دلار سهم کویت است.

 

حجم مبادلات تجاری بین ایران و قطر نیز زیاد نیست و به کمی بیشتر از 100 میلیون دلار می رسد که البته در این میان سهم ایران از صادرات بسیار بیشتر از واردات است.اما نکته ای که در مورد قطر وجود دارد اینست که ایران و قطر بزرگترین میدان گازی مستقل جهان که در طرف ایران پارس جنوبی و در طرف قطر گنبد شمالی نام دارد مشترک هستند . لغو تحریم ها می تواند نقطه عطفی برای همکاری ها دوجانبه برای توسعه روابط نفتی و گازی بین دو کشور باشد. به نظر می رسد که موضع گیری قطر نیز در سطح سیاسی باقی بماند و وارد حوزه همکاری های اقتصادی نشود.

 

در مجموع، به دلیل وجود مازاد عرضه و ذخیره سازیها  در بازارهای جهانی و چشم انداز نه چندان مثبت از توسعه اقتصادی به ویژه در کشورهای در حال توسعه مثل چین بازارهای نفت دیگر به اخبار تنش های ژئوپلیتیکی واکنش نشان نمی دهند اما به نظر می رسد ایجاد  اختلال جدی در عرضه فیزیکی نفت خام و یا حتی احتمال قریب به یقین وقوع این شرایط به نوسانات جدی در قیمت های نفت منجر شود. هر چند افزایش تنش بین عربستان و ایران تحولاتی را در روابط بین ایران و کشورهای هم پیمان عربستان به وجود آورد اما به نظر نمی رسد که تاثیر چندانی بر روابط اقتصادی ایران در حوزه نفت و انرژی و همچنین ارتباط این کشور با بازارهای جهانی نفت داشته باشد.


نویسنده

مریم پاشنگ

 مریم پاشنگ پژوهشگر ارشد مهمان سابق پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است، وی فارغ التحصیل مقطع دکتری رشته روابط بین الملل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران می باشد. حوزه مطالعاتی خانم پاشنگ مطالعات امنیت انرژی و مسائل خاورمیانه است.