گروه مطالعاتی مصر و شمال آفریقا

رفت و برگشت اسلام‌گرایی رادیکال از سوریه به شمال آفریقا

نشست یکشنبه 17 بهمن 1395 گروه مصر و شمال افریقا پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه با عنوان «رفت و برگشت اسلام گرایی رادیکال از سوریه به شمال آفریقا» با حضور دکتر عبدالامیر نبوی مدیر گروه مصر و شمال افریقا و برخی پژوهشگران مهمان پژوهشکده برگزار شد. در این نشست که مدیریت آن را آقای حیدر کشاورز از اعضای گروه بر عهده داشت، خانم مریم دری دانشجوی دکتری روابط بین الملل بعد از بیان مقدمه ای کوتاه بحث خود را آغاز کرد.

 

خانم دری ابتدا در زمینه گروه های اسلام گرا گفت: اسلام گرایان لرزه های سیاسی در سراسر خاورمیانه ایجاد کرده اند که اثرات آن به سراسر جهان کشیده شده است، گروه های اسلام گرا به اشکال مختلفی ظهور یافته اند، از اسلام گرایان میانه رو در تونس گرفته تا شبه نظامیان داعش. آن ها سیاست و حتی مرزها را دوباره تعریف کرده اند. اسلام گرایی در حال حاضر یکی از قدرت مندترین نیروهای قرن بیست و یکم است. زمانی اندیشه ی اسلام گرایان از شمال آفریقا به سمت خاورمیانه ی عربی صادر شد، به طوری که گروه های اسلامی و رادیکال قدرتمندی در این منطقه تشکیل شدند ولی اکنون شاهد موج بازگشت اسلام رادیکال از قلب خاورمیانه ی عربی به سمت شمال آفریقا (لیبی، تونس، شبه جزیره سینا، الجزایر و نیجریه) هستیم.

 

اسلام گرایی در 5 مرحله تکامل یافته و این در حالی است که در همه ی این مراحل هرگز یک مسیر مستقیم را طی ننموده است. هر مرحله منعکس کننده ی دامنه ی تغییرات در اندازه، اهداف سیاسی، اولویت ها و تاکتیک ها بوده است. در سال 2011، قیام های خشن اعراب باعث شروع مرحله ی پنجم شد. این مرحله، پس از نمایش بی سابقه ای از نافرمانی مدنی مسالمت آمیز در بی ثبات ترین منطقه ی جهان، آغاز شد. در طول یک سال، موج گسترده ای از قیام ها، فضای سیاسی را به وجود آورد که برای چندین دهه جنبش های اسلامی به دنبال آن بودند. مراحل اولیه اغلب واکنشی به رژیم های سرکوبگر، درگیری های منطقه ای یا مداخله ی خارجی ها بود. اما اکثریت اعراب بیشتر در طلب عدالت اجتماعی بودند تا دموکراسی لیبرال. آن ها در این قیام ها بیشتر مطالباتی همچون تعیین سرنوشت خود، مشارکت سیاسی، آزادی بیان، پاسخگویی حکومت و عدالت منصفانه را داشتند. سوریه برای مدت طولانی یک کشور مسلمان میانه رو بود، اما در طول جنگ داخلی، الآن تبدیل به یکی رادیکال ترین مناطق جنگی شده است. این جنگ بیش از 11000 نفر جنگجوی خارجی را به خود جذب کرده که با تحریک ایدئولوژی های مذهبی تندرو، آن ها به صفوف داعش و دیگر گروه های افراطی پیوسته اند. از بستر هرج و مرج، ضرب و شتم، خونریزی و جنایت علیه بشریت، نمی توان نظرات لیبرال و دموکراتیک ایجاد نمود. بلکه برعکس دقیقا، از شرایط اجتماعی منعکس کننده ی هرج و مرج ،آنارشی و البته افراط گرایی ، به وجود خواهد آمد.

 

درگیری ها در سوریه فرصت خاصی را برای اخوان ایجاد کرد تا آن ها دوباره درست 30 سال پس از این که حافظ اسد آن ها را مجبور به ترک کشور کرده بود به صحنه ی سیاسی بازگردند. با این حال تاثیر و نفوذ اخوان المسلمین سوری در صحنه ، به خاطر ظهور گروه های افراط گرا نظیر دولت اسلامی (داعش) و جبهه النصره و قدرت در حال رشد آن ها در سوریه، به چشم نمی آید. افرادی که از عملکرد نظامی ضعیف اخوان ناامید شده بودند، در سال های اخیر گروه را ترک کرده و به گروه های رادیکال تر مانند احرار الشام، جبهه النصره و داعش پیوسته اند. خطر رو به رشد این است که ساختار حکومت اسلامی ایجاد شده توسط این گروه ها جایگزین جذابی برای جوانان اسلام گرا است. این گروه های افراطی به جذب نیروهای خارجی به خصوص از کشورهای شمال آفریقا نظیر تونس، لیبی، مصر و الجزایر پرداختند. مهم ترین هدف علنی گروه های اسلام گرای افراطی، سرنگونی رژیم اسد و ایجاد یک دولت اسلامی جدید است ولی آنها در روش های دنبال کردن هدف، با هم اختلاف نظر دارند.

 

 خانم دری در زمینه بازگشت گروه های افراطی به کشورهای خود گفت: تعداد مبارزانی که از کشورهای دیگر از جمله لیبی، تونس، الجزایر و مصر به گروه های افراطی درون سوریه پیوستند، هم اکنون به کشورهای خود بازگشته اند، آن ها پس از جنگ در سوریه، کارآزموده و باتجربه شده اند. داعش به دنبال استفاده از لیبی به عنوان پایگاه کلیدی در مدیترانه است. لیبی در چند سال گذشته تبدیل به یک منبع کلیدی برای گسترش افراط گرایی اسلامی در سراسر شمال آفریقا بوده است. بی ثباتی در این کشور برای داعش زمینه ی مناسبی را فراهم می کند تا دوباره به این کشور رخنه کند، و قسمت جنوب غرب لیبی احتمالا کانون جدیدی برای ظهور دوباره ی داعش خواهد بود. حضور داعش در لیبی همچنین ممکن است روی پویایی تروریسم در کشورهای همسایه مانند کشورهای الجزایر، تونس و مراکش تاثیر گذار باشد. جنگجویان خارجی داعش به لیبی بازخواهند گشت و شبکه های تروریستی موجود را تقویت و یا شبکه های جدید ایجاد می کنند. این سناریو به خصوص در مورد تونس (3000) و مراکش (1500) صادق است که صادر کنندگان اصلی جنگجویان خارجی به داعش بودند. تونس در امتداد دریای مدیترانه قرار دارد و از یک سو با لیبی و از سوی دیگر با الجزایر مرز مشترک دارد، که البته به اندازه ی دو کشور همسایه اش شاهد حملات تروریستی در مقیاس بزرگ نبوده است. اما به علت تشدید تهدید افراط گرایی اسلامی در منطقه، نگرانی ها در این کشور افزایش یافته است. با اینکه تونس تجربه ی گذار دموکراتیک موفقی داشته است همچنان شاهد رشد جنبش های سلفی - جهادی از زمان سقوط بن علی، رئیس جمهور سابقش است. رویارویی جنبش های جهادی و نیروهای امنیتی، بازی حاصل جمع صفر است، که باعث بی ثباتی دائمی و تهدید روند دموکراتیک در این کشور می شود. مصر دیگر کشوری است که گسترش داعش در آن امکان پذیر است. داعش در شمال صحرای سینا با گروه انصار بیت المقدس بیعت کرد و حامیان خود را در استان سینا به دست آورد. شبه جزیره ی سینا به چند دلیل، پایگاه مناسب برای فعالیت داعش شده است: ساختار جغرافیایی و طبیعی آن، محدودیت حضور نظامی مصر در این منطقه و محدودیت استفاده از تسلیحات نظامی توسط ارتش مصر . در سال 2017، خشونت داعش روی صحرای سینا متمرکز خواهد بود، به خصوص اطراف شهر العریش و احتمالا در درجه ی اول نیروهای امنیتی را هدف قرار می دهد . با این حال این گروه ممکن است غیر نظامیان را هم در سراسر شهرهای مصر هدف قرار دهد تا از این طریق به دولت سیسی فشار وارد نماید. الجزایر کانون شورش طولانی مدت اسلام گرایان می باشد. تظاهرات علیه طرح ریاضت اقتصادی دولت، آغاز سال 2017 در الجزایر را رقم زد. امضای بودجه توسط عبدالعزیز بوتفلیقه ناآرامی ها را آغاز نمود. مالیات های جدید روی انواع مواد مصرفی، فساد گسترده ی اقتصادی و کاهش سرمایه گذاری، بر آتش این ناآرامی ها دامن زد. اقتصاد این کشور تقریبا به طور کامل به نفت و گاز به عنوان صنعتی سودآور وابسته است اما مشاغل زیادی ایجاد نمی کند. تا کنون مقامات از سیاست تشویق و تنبیه برای ایجاد صلحی شکننده استفاده کرده اند. زیرساخت های نامناسب این کشور نمی تواند پاسخگوی نیازهای نرخ رو به رشد جمعیت در این کشور باشد. با عقب نشینی داعش از عراق و سوریه، الجزایر با حدود 40 میلیون جمعیت طعمه ی جذابی برای داعش به شمار می رود. جهادگرایان به دنبال فرصت هستند تا جایگاه خود را در مناطق نفتی در جنوب این کشور تثبیت کنند. در اکتبر 2016 داعش به صورت رسمی آغاز فعالیت هایش در الجزایر را اعلام نمود. این تهدیدات بیشتر مراکش، همسایه ی الجزایر را تحت تاثیر قرار می دهد، چرا که تعداد زیادی از جوانان مراکشی بیکار هستند و فقر در این کشور به خصوص در روستاها به چشم می خورد. شمال آفریقا منطقه ی بزرگی است که در آن تمامی کشورها تحت تاثیر یکدیگرند و نمی توانند از تهدید داعش و گسترش تروریسم و ناآرامی های اجتماعی در امان بمانند. این تهدید واقعی و جدی است، و ممکن است پیامدهای بسیار گسترده تری نسبت درگیری در سوریه داشته باشد چرا که نزدیک به اروپا است.

 

با بیرون راندن داعش از سوریه توسط ارتش سوریه و نیروهای ائتلاف، این گروه برای تعقیب اهدافش به دنبال گسترش پایگاه در کشورهای شمال آفریقا است. در حالی که شبه نظامیان در شرق و غرب آفریقا پایگاه هایی تشکیل دادند، به دنبال ایجاد پایگاه در شمال آفریقا هم می باشند ، چرا که داعش در خاورمیانه تحت فشار قرار گرفته و قلمروهایش را از دست داده است. هدف اصلی و اولیه ی داعش در میان کشورهای شمال آفریقا لیبی است. لیبی راهی استراتژیک به سوی کشورهای شمال افریقا مثل مصر، تونس ، الجزایر ، سودان ، مالی و نیجریه شده است. جایی که کانون رشد عملیات های تروریستی و جذب جنگجو توسط گروه های افراطی می باشد.

 

در پایان خانم دری گفت اگر از این مباحث بخواهیم به یک جمع بندی برسیم می توانیم اینطور مطرح کنیم که، اوج خشونت سیاسی، ساختار ضعیف حکومت و شرایط وخیم اقتصادی-اجتماعی، اختلافات فرقه ای به داعش این فرصت را داده تا در سوریه و عراق ریشه بدواند. همین شرایط در کشورهای شمال آفریقا هم حکمفرما است و زمینه ی مناسبی را برای تثبیت پایگاه های داعش در این کشورها فر اهم نموده است. علاوه بر این کشورهای شمال آفریقا دارای منابع نفت و گاز می باشند که جذابیت آن ها را برای داعش بیشتر می کند. با این حال مانند عراق و سوریه، گسترش داعش به سراسر آفریقا با مقاومت قابل توجهی رو به رو خواهد بود.

 

با توجه به اینکه داعش در خاورمیانه تحت فشار قرار دارد و قلمروهای اصلی خود را از دست داده است، کشورهای شمال آفریقا با توجه به وضعیت آن ها مکان مناسبی برای داعش خواهند بود. در این شرایط دو سناریو پیش رو خواهد بود: داعش موفق به تشکیل خلافتی شود که در تلاش برای تشکیل آن در سوریه ناکام ماند یا اینکه موفقیتی در این مورد به دست نمی آورد. در هر دو حالت، پیامدها و دردسرهای امنیتی- نظامی بزرگی برای کشورهای شمال آفریقا و حتی کشورهای اروپایی ایجاد خواهد شد، از جمله این پیامدها می توان به موارد زیر اشاره نمود:

 

اول، بغرنج شدن مسئله ی پناهندگان و مهاجران؛ به ویژه که در این شرایط پناهندگان از کشورهایی نظیر الجزایر یا لیبی که در مجاورت اروپا هستند به اروپا سرازیر خواهند شد. کشور لیبی تا ایتالیا در جنوب اروپا تنها 350 کیلومتر و تا جزایر آن حدود 300 کیلومتر فاصله دارد. در این روند نیز سیل مهاجرین از لیبی به سمت ایتالیا رو به افزایش است.

 

- مشکلات انتقال انرژی از منطقه ی شمال آفریقا (انتقال نفت و گاز الجزایر به اروپا- انتقال نفت لیبی به ایتالیا- گاز مصر در شبه جزیره ی سینا)؛ اگر داعش بتواند بر این کشورها مسلط شود، ثروت بسیاری را در کنترل خود خواهد داشت. همان طور که قبلا هم سرت در تصرف داعش بود با توجه به اهمیتی که سرت برای داعش دارد احتمال اینکه این بار بسیار قوی تر از گذشته برای تصرف این شهر اقدام کند، بعید به نظر نمی رسد.

 

دوم، آسیب دیدن دموکراسی های نوپای تونس و مراکش؛ درست است که این دو کشور مرحله ی گذر به دموکراسی موفقی داشته اند. ولی جنگجویان بسیاری هم برای گروه های افراط گرا در سوریه صادر کردند. در ضمن کشورهای شمال آفریقا کاملا تحت تاثیر یکدیگر هستند و ناآرامی ها و گسترش تروریسم در آن ها دومینو وار عمل می کند.

 

سوم، افزایش بحران در زمینه ی حقوق بشر؛ همان طور که در سوریه و عراق هم شاهد این مسئله بوده‌ایم. در کشورهای شمال آفریقا هم با ایجاد پایگاه های داعش و حضور دیگر گروه های افراطی این مسئله ادامه خواهد داشت.

 

چهارم، ایجاد مشکل در حمل و نقل و کشتیرانی؛ داعش با سیطره در حوزه دریای مدیترانه می تواند درآمدهای ترانزیت کسب کند. ارسال سلاح، جنگجو و تجهیزات هم آسان تر خواهد بود. عملیات داعش در عرصه دریایی علیه اروپایی­‌ها هم محتمل است. داعش با دغدغه­‌های اقتصادی به کشتی‌های باری و تجاری که در دریای مدیترانه به سمت اروپا و بالعکس حرکت می‌کند،‌ حمله خواهد کرد.

 

پنجم، انتفاع گروه های افراطی از مرزها و نواحی نا آرام شمال آفریقا برای آموزش مبارزان و انجام حملات. قسمت بزرگی از این کشورها را صحرا تشکیل می دهد که بدون کنترل و بی قانون است. داعش و گروه های افراطی به راحتی می توانند گروه های مخفی در این نواحی ایجاد کرده و به آموزش جنگجویانشان بپردازند. یا برای حملات تروریستی خود برنامه ریزی نمایند.

 

ششم، افزایش قدرت تهدید و بازدارندگی داعش؛ سلاح های شیمیایی موجود در لیبی عامل مهم دیگری برای جذب داعش است. زرادخانه های لیبی مملو از سلاح های به جا مانده از رژیم مخلوع قذافی است، با توجه به تجربه به کارگیری سلاح های شیمیایی در سوریه توسط داعش، سلاح های شیمیایی موجود در لیبی انگیزه این گروه برای نفوذ به لیبی را دو چندان کرده است.

 

هفتم، افزایش حملات گسترده به اروپا؛ به علت نزدیک شدن جغرافیایی داعش به اروپا. یقینا داعش در قالب موج مهاجرت از لیبی به اروپا، نیروهای خود را در پوشش مهاجر روانه ایتالیا یا کشورهای دیگر اروپایی خواهد کرد و این مسأله با پیامدهای امنیتی برای این کشورها همراه خواهد بود. محتمل­‌ترین آن نیز حضور نیروهای داعش در قلب اروپا و افزایش عملیات­ تروریستی در این کشورها است که علاوه بر تبعات امنیتی، پیامدهای دیگری مانند نارضایتی سیاسی نیز خواهد داشت.

 

در پایان این نشست با پرسش و پاسخ حاضرین پایان یافت.