گروه مطالعاتی ترکیه شناسی

بحث و گفتگو پیرامون سیاست خاورمیانه ای ترکیه و روسیه

نشست شنبه 17 تیر ماه 1396 گروه ترکیه شناسی پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه با عنوان "بحث و گفتگو پیرامون سیاست خاورمیانه ای ترکیه و روسیه" با حضور دکتر جهانگیر کرمی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران و کارشناس ارشد مسایل روسیه، دکتر اسدالله اطهری، مدیر گروه ترکیه شناسی پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه، دکتر رحمت حاجی مینه، عضو گروه ترکیه شناسی پژوهشکده، با مدیریت آقای امیرحسین رجبی معمار، دبیر گروه ترکیه شناسی و با حضور جمعی از پژوهشگران برگزار شد.

 

دکتر جهانگیر کرمی به عنوان نخستین سخنران نشست، بحث خود را با بررسی سیاست خارجی کلان روسیه آغاز کرد. وی اضافه کرد که اولویت دولت روسیه بر مبنای ضرورت های داخلی این کشور و اقتصادی است اما وضعیت سیاسی- امنیتی پیرامون روسیه به گونه ای نیست که چنین هدفی برآورده گردد و این محیط منطقه ای روسیه را وارد مباحث امنیتی می کند. مناطقی که برای روسیه از اهمیت برخوردارند می توان این گونه تقسیم بندی کرد نخست حوزه ی کشورهای جدا شده از اتحاد جماهیر شوروی، دوم کشورهای اروپایی با تمرکز بر تهدیدِ گسترش ناتو و سپر دفاع موشکی، پس از آن منطقه ی آسیایی که دارای اولویت اقتصادی است و در نهایت، چهارمین اولویت منطقه ی روسیه، خاور میانه است.

 

این استاد دانشگاه تهران این گونه ادامه داد که پس از فروپاشی شوروی، روسیه سه مرحله را در نگاه به خاورمیانه پشت سر گذاشته است. ابتدا و پس از فروپاشی، مرحله ی غفلت از خاورمیانه در سیاست خارجی روسیه آغاز می شود که در دهه ی آخر قرن بیستم میلادی این روند ادامه می یابد. سپس و در دهه ی نخست قرن بیست و یکم روسیه به صورت تاکتیکی وارد خاورمیانه می شود و در نهایت با رخداد بهار عربی و پیامد هایش روسیه با نگاهی راهبردی و بلند مدت در منطقه حضور می یابد. شیوه ی رفتار مسکو هم بر مبنای گونه ای عملگرایی غیرایدئولوژیک است بدین صورت که با همه ی بازیگران وارد گفتگو شده و به جای حوزه ی نفوذ، خاورمیانه را قلمروی بازی خود می داند.

 

خاورمیانه از رهگذر ترکیه و وجود تنگه ها برای روسیه معنایی ژئواستراتژیک دارد. همچنین مسایل مربوط به ایران، ترکیه، قفقاز جنوبی و پیوند آن با مسایل سیاسی و مذهبی مسلمانان در روسیه و آسیای مرکزی همواره برای مسکو تهدید به شمار می رود. از سوی دیگر حفظ متحدان منطقه ای، جلوگیری از افراط گرایی، حفظ موازنه، نقش آفرینی و حفظ پرستیژ بین المللی و سود اقتصادی پنجاه میلیارد دلاری خاورمیانه برای روسیه منافع سیاست خارجی کرملین به شمار می آید.

 

از طرف دیگر، تضعیف حکومت های همسو با روسیه در منطقه، اوضاع نابسامان سوریه، عراق، افغانستان و امکان گسترش تروریسم از خاورمیانه به داخل روسیه، اقدامات ناتو و ابتکار استانبول 2004 و جانمایی سپر دفاع موشکی در ترکیه تهدیدات اصلی روسیه از جانب خاورمیانه است.

 

انفعال آمریکا در بحران سوریه که فرصت مهمی در اختیار روسیه قرار داد، کاهش تدریجی نفوذ و قدرت ایالات متحده در خاورمیانه، رقابت های منطقه ای و افزایش تمایل برخی کشورهای منطقه به روسیه را می توان به عنوان فرصت های مسکو در خاورمیانه برشمرد.

 

بر اساس این نگاه راهبرد روسیه در خاورمیانه عبارت است از: «کنترل تروریسم»، «پشتیبانی از دولت های موجود»، «موازنه ی منطقه ای»، «ارتباط با همه ی کشورهای منطقه».

 

از نگاه مسکو سرنوشت نهایی بحران کنونی سوریه جایگاه بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای را در خاورمیانه روشن خواهد کرد و از همین روی بیشتر توان و تمرکز سیاسی- دیپلماتیک و نظامی خود را بر سوریه متمرکز کرده است. در همین راستا می توان به صورت فشرده اقدامات عمده ی روسیه را در سوریه این گونه برشمرد: «حفظ دولت سوریه و کمک به آن»، «طرح خلع سلاح شیمیایی دمشق»،  «طرح آتش بس سال 2014»، «حضور مستقیم نظامی از سال 2015»، «روند گفتگوهای آستانه»، «مناطق کاهش تنش».

 

دکتر کرمی نگاه تعاملی ترکیه نسبت به روسیه و بهره برداری از فرصت های اقتصادی و حدود 30 میلیارد دلار تجارت میان دو کشور را عاملی در راستای کنترل رفتار دو طرف ارزیابی کرد اما به قدرت رسیدن اسلام گرایان در آنکارا، پدیداری بهار عربی و در نهایت بحران سوریه را عوامل تنش زا در روابط روسیه و ترکیه مورد شناسایی قرار داد.

 

نقش آفرینی روسیه در خاورمیانه پیامدهایی را به همراه داشته است:

  • نخست، روسیه توانست در پنج سال گذشته شرایط را در خاورمیانه به گونه ای کنترل کند که موازنه منطقه ای برهم نخورد.
  • دوم، حفظ دولت سوریه.
  • سوم، گفتگو با آمریکا و بازیابی نقش بین المللی روسیه.
  • چهارم، کنترل ترکیه.
  • پنجم، بازسازی چهره ی پوتین به عنوان مبارزه علیه گروه های تروریستی و کاهش فشار های رسانه ای غرب.
  • ششم، کاهش توجهات به بحران اوکراین.

 

دکتر کرمی پیرامون روابط و تعامل ایران و روسیه در زمین سوریه نیز گفت که منافع دو کشور تاکنون در سوریه تعارض چندانی نداشته اما در میان مدت و بلند مدت دو طرف نگرانی هایی دارند. تجربه ی ایران، جمهوری اسلامی را نگران می کند که این همکاری تنها در اوج بحران باشد و با فروکش کردن آن پدیده های دیگری رخ دهد. به هر روی روسیه بحران سوریه را در قالب یک مجموعه از مسایل با جهان غرب درک می کند و برای حل این مشکلات امکان دارد بر سر سوریه معامله کند.

 

آنچه امروز میان ما و روسیه وجود دارد همکاری راهبردی است که محدود، موقت و موردی به کار می رود مانند آنچه در مورد سوریه و پایگاه هوایی نوژه رخ داد. در حالی که متحد راهبردی مرتبه ای از همکاری راهبردی است که دو کشور با توجه به تهدید مشترک به همکاری می رسند و نه روسیه به دلیل هزینه های چنین اتحادی مایل به آن است نه ایران تمایلی دارد.

 

سقف امنیتی سوریه برای ایران بسیار بالاتر از روسیه است، برای ما منافع حیاتی مطرح است و برای روسیه منافع مهم. به همین جهت هدف مسکو در نهایت روی کار آمدن یک دولت فدرال در سوریه و حفظ پایگاه های روسیه در این کشور است نه لزوما حفظ بشار اسد.

 

نگاه روسیه به خاورمیانه همچنان وستفالیایی است و آنچه به ما در برقراری روابط متوازن با روسیه یاری می رساند نزدیکی و دوستی ما با بازیگران متعدد است تا توازن در روابط برقرار باشد و بتوانیم از فرصت های بیشتری بهره مند شویم. در این میان احتمال نزدیکی روسیه و آمریکا هم وجود ندارد چرا که بسیاری از مشکلات میان روسیه و آمریکا در حقیقت میان روسیه و جهان غرب است و آمریکا نمی تواند از جانب متحدان خود تعهد یا امتیازی به مسکو بدهد.

 

دکتر اطهری به عنوان دومین سخنران نشست سخنان کوتاهی بیان کرد و ضمن اشاره به حضور پررنگ اتحاد شوروی در سال های جنگ سرد در خاورمیانه گفت که این کشور ضمن برقراری روابط نزدیک با کشورهایی عراق، سوریه، لیبی، مصر و یمن جنوبی با ایران هم که در بلوک غرب بود روابط دوستانه ای داشت. هم اکنون و پس از غفلتی چند دهه ای روسیه در صدد بازگشت به جایگاه خود در منطقه است.

 

این استاد دانشگاه افزود بسیاری بر این باورند که این ایران بود که روسیه را به حضور و نبرد در سوریه راضی کرد و این اتحاد به نجات، حفظ و تثبیت حکومت بشار اسد انجامید. حال باید پرسید که آیا روسیه در کنار ایران، عراق، سوریه و حزب الله لبنان به متحدی راهبردی تبدیل شده یا خیر؟ چرا که همچنان گونه ای دوگانگی در سیاست خارجی ایران نسبت به روسیه به چشم می خورد و بخشی از حاکمیت نسبت به غرب و بخشی نسبت به روسیه نظر دارند. مدیر گروه ترکیه شناسی این پرسش را مطرح کرد که چرا ما نتوانسته ایم مانند ترکیه هم با غرب و هم با روسیه کار کنیم؟

 

دکتر حاجی مینه به عنوان آخرین سخنران نشست و موضوع ترکیه و چشم انداز پیش رو با اشاره به معیارهای اتحادیه ی اروپایی برای پذیرش اعضای جدید که با نام معیارهای کپنهاگ شناخته می شود گفت که ترکیه در راستای اروپایی شدن و ورود به اتحادیه ی اروپایی در سالهای قبلی بسیاری از اصلاحات را عملی کرد اما رخدادهای چند سال اخیر در داخل و خارج ترکیه  باعث شد درهای اتحادیه ی اروپایی بر روی ترکیه بسته شود.

 

رخدادهای سال 2015، انتخابات پارلمانی، درگیری با پ ک ک، کودتا و همه پرسی اصلاح قانون اساسی بر روند گفتگو ها بر سر عضویت ترکیه در اتحادیه ی اروپایی تاثیر منفی گذاشت. در همین راستا حزب حاکم هر  روز دایره ی خودی ها را تنگ تر کرده و سبب بروز شکاف در جامعه ی ترکیه شده است. در نتیجه ترکیه ای که در آغاز بهار عربی برای بسیاری از کشورهای منطقه الگوی توسعه و دموکراسی به شمار می رفت امروز دیگر چنین جایگاهی ندارد.

 

نقش ترکیه در منطقه و در میان کشورهای عربی هم تضعیف شده و بحران قطر نیز بیانگر همین روند است. باید گفت که فاکتور اصلی در رفتار منطقه ای ترکیه مساله ی کردی است به طوری که بدون در نظر گرفتن این مورد سیاست خارجی آنکارا قابل تحلیل و بررسی نخواهد بود. اگر کردها مطرح نبودند ترکیه به روسیه نیز نزدیک نمی شد.

 

این استاد دانشگاه در پایان گفت، رویهمرفته رفتار بازبگران در منطقه خاورمیانه بر اساس سطح قدرت آنهاست. هر اندازه قدرت آنها بیشتر باشد سطح نفوذشنان هم بیشتر خواهد بود، در این راستا ترکیه به عنوان یک قدرت منطقه ای که در سالهای قبلی یه عنوان یک الگو برای دولت های انقلابی منطقه محسوب می شد، امروز با فاصله گرفتن از معیارهای عضویت در اتحادیه اروپا و بسته شدن درهای اتحادیه اروپا بر روی آن از یک طرف و  فرو رفتن در مشکلات داخلی از جمله شروع دوباره جنگ با پ ک ک  از طرف دیگر، حضورش در منطقه کاملا از قدرت نرم به قدرت سخت شیفت پیدا کرده است. وضعیتی که در نهایت پیامدهای منفی برمنافع ملی ترکیه خواهد گذاشت.

 

گزارش: امير حسين رجبي معمار، دبیر گروه ترکیه شناسی