روابط ایران و افغانستان در پرتو تشکیل دولت ملی احمدزی

با اعلام نتیجه قطعی سومین دوره انتخابات ریاست جمهوری افغانستان پس از گذشت حدود 6 ماه کش و قوس فراوان و معرفی اشرف غنی احمد  زی، به عنوان رئیس جمهور قانونی این کشور انتظار می  رود که روابط میان ج.ا.ایران و افغانستان وارد دور تازه ای از مناسبات گردد. وجود زمینه های متعدد همکاری میان ایران و افغانستان و هم چنین روی  کار آمدن دولت های جدید در هر دو کشور، امکان ادامه و گسترش همکاری بیش از پیش را فراهم آورده است.


با سقوط حکومت طالبان در افغانستان و در پی تشکیل کنفرانس بین المللی بُن یک در آلمان، حامد کرزای به مدت دو سال به عنوان رئیس جمهور دولت انتقالی افغانستان معرفی شد. پس از اتمام این دوره، اولین و دومین دوره انتخابات ریاست جمهوری افغانستان به ترتیب در سال های 2004 و 2009، برگزار گردید و حامد کرزای به عنوان رئیس جمهور کشور انتخاب شد. جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از مهم ترین کشورهای همسایه افغانستان، در طی تمام این سال  ها، از استقلال و حاکمیت افغانستان و دولت منتخب آن حمایت کرد و اقدام به ارسال كمك ‌های اقتصادی و گسترش روابط سیاسی و فرهنگی با این کشور نمود. اما با روی کار آمدن دولت حسن روحانی در مرداد سال 1392 و اعتقاد وی به میانه روی سیاسی، توسعه اقتصادی و همکاری سازنده منطقه ای و بین المللی، احتمال گسترش و تعمیق همکاری تهران - کابل بیش از پیش مطرح گردید. حضور حامد کرزای، رئیس جمهور وقت افغانستان در مراسم تحلیف ریاست جمهوری حسن روحانی و هم چنین، امضای توافقنامه همکاری  های استراتژیک میان ایران و افغانستان در سال 1392 خود حکایت از این موضوع دارد.

ج.ا.ایران در طول سال  های اخیر، همواره تلاش کرده است که مانع از بروز جنگ های داخلی و بی  ثباتی در افغانستان شود و در این زمینه با جامعه بین المللی برای مبارزه با طالبان و یافتن راه حل سیاسی برای حل بحران افغانستان همکاری نموده است. ایران مکرراً اعلام کرده است که حامی حکومت مشروع و منتخب مردم در افغانستان می  باشد؛ حکومتی که بتواند استقلال و حاکمیت این کشور را از طریق حضور و مشارکت خود افغان  ها ( افغانی  سازی افغانستان) در بخش های مختلف و گفتگوهای درون افغانی تأمین نماید. دولت روحانی با تأکید بر همین موضوع، به لحاظ سیاسی، خواهان حمایت از پلورالیزم قومی، ارزش  های اسلام میانه  رو و پراگماتیسم در افغانستان خواهد بود. این مسأله، در راستای رویکرد دولت حسن روحانی مبنی بر همکاری سازنده و تعمیق روابط دیپلماتیک دو یا چند جانبه در سطح منطقه ای و بین المللی است. از این رو استراتژی دولت ایران در گسترش روابط سیاسی و دیپلماتیک با دولت جدید افغانستان در راستای حفظ و حمایت از حاکمیت این دولت و حرکت و بقاء آن در مسیر دموکراسی قابل ارزیابی می باشد.


در حوزه موضوعات امنیتی باید گفت که دولت روحانی رویکرد افغانی  سازی امنیت در این کشور و حصول به مکانیسم امنیت منطقه  ای از طریق همکاری  کشورهای منطقه را پیگیری می  نماید. امضای توافق نامه همکاری  های استراتژیک میان ایران و افغانستان در سال 1392 در همین راستا قابل ارزیابی است. این موافقت  نامه شامل همکاری در موضوعاتی نظیر آموزش نظامی، ضد شورش و جرائم سازمان یافته، مشارکت در عملیات نظامی و اطلاعاتی در عملیات ضد شورش، گسترش تجارت و مبادله و تسهیل رفت و آمد توریست ها می باشد. امضای این قرارداد نشان داد که ایران به عنوان بازیگر مهم منطقه  ای، آمادگی کمک به آموزش نیروهای امنیتی و پلیس افغان در زمان خروج نیروهای خارجی (ناتو) بعد از سال 2014 را دارد. می توان مهم  ترین متغیرهای امنیتی مورد توجه دولت روحانی در قبال دولت جدید افغانستان را سه متغیر ذیل دانست: 1- فعالیت گروه  های تروریستی مانند طالبان و امکان وقوع بی  ثباتی در مجاورت مرزهای ایران؛ 2- ادامه و نحوه حضور نیروهای امریکایی در افغانستان؛ 3- گسترش تولید و قاچاق مواد مخدر.


در خصوص متغیر اول یعنی فعالیت گروه های تروریستی مانند طالبان و امکان وقوع بی  ثباتی در مجاورت مرزهای ایران، باید گفت که با توجه به پیشینه عملکرد طالبان در قبال ج.ا.ایران، این گروه می تواند در صورت گسترش بیشتر حوزه نفوذ و قدرتش، به مثابه خطر و تهدیدی بالقوه برای منافع و امنیت ملی ایران مخصوصاً در مرزهای شرقی کشور محسوب  شود. این تهدید از یک سو، افزایش اقدامات و عملیات های تروریستی علیه منافع ج.ا.ایران را مطرح می نماید و از سوی دیگر، احتمال تکوین گروه های تروریستی (مانند گروهک های تروریستی جندالله و جیش العدل) در مرزهای شرقی را به ذهن متبادر می سازد. به خصوص این که ، طالبان و گروه های تروریستی هم فکر و هم سو با آن ها از حمایت همه جانبه عربستان سعودی جهت مقابله با نفوذ و نقش ج.ا.ایران برخوردار می  باشند؛ مقابله ای که با توجه به تحولات منطقه به خصوص در سوریه و عراق، در چارچوب نوعی جنگ فرقه ای قرار می گیرد. از این رو دولت جدید افغانستان در راستای گسترش روابط تهران و کابل و تأمین ثبات و امنیت افغانستان و منطقه بایستی تدبیری در ارتباط با ممانعت از قدرت یابی طالبان تندرو در افغانستان و مرزهای کشور  و مقابله با نقش حمایتی برخی کشورهای منطقه ازآنها ، گسترش گروه های افراطی مقابله کند.


 در ارتباط با متغیر دوم؛ ادامه و نحوه حضور نیروهای امریکایی در افغانستان در چارچوب توافق نامه امنیتی باید گفت که ج.ا.ایران، از ابتدا از طرح های امنیت بومی و منطقه ای که فاقد پتانسیلِ تحریک خشونت در افغانستان باشند، حمایت کرده است. پس از اعلام رضایت همه کاندیداهای حاضر در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در ارتباط با امضای توافق نامه امنیتی امریکا- افغانستان، ایران به مانند برخی کشورهای منطقه از جمله پاکستان، خواهان ارائه تضمینی جهت عدم استفاده از پایگاه  های امریکا برای انجام هرگونه عملیات بر علیه کشورهای منطقه گردید.  


ایران معتقد است وجود پایگاه های نظامی متعدد امریکا و نیز حضور نیروهای نظامی 10 تا 15 هزار نفری  این کشور در افغانستان تأثیرات منفی بر وضعیت امنیت و ثبات آینده این کشور و منطقه خواهد داشت. چراکه اولاً؛ شرط نخست طالبان برای مذاکره با دولت افغانستان و شروع فرآیند آشتی و مصالحه، که همانا خروج کامل نیروهای خارجی از جمله امریکا از کشور می  باشد، عملاً زیرپا گذاشته خواهد شد و بنابراین طالبان را تا آینده نامعلوم به جنگ تشویق خواهد کرد. ثانیاً؛ امریکا با احداث پایگاه  های خود و حضور قانونی نیروهایش، در کنار ایجاد بی ثباتی داخلی در افغانستان، شرایط منطقه  ای را نیز به سمت ناامنی سوق خواهد داد؛ بخصوص که واشنگتن از ابتدا در پی هدف محدود کردن حضور و نفوذ کشورهای منطقه  از جمله ایران، چین، روسیه در افغانستان بوده است. دولت جدید افغانستان نباید در روابط دو جانبه خود با ایران، امریکا را وارد معادله نماید تا بتواند از واشنگتن در جهت مقابله با نقش حمایتی پاکستان از طالبان و اقدامات تروریستی شبکه حقانی در افغانستان استفاده کند.


متغیر سوم "گسترش تولید و قاچاق مواد مخدر" دیگر موضوع امنیتی موردنظر ایران می  باشد. 95 درصد از مواد مخدر دنیا در افغانستان تولید می شود و ایران به دلیل داشتن حدود 950 کیلومتر مرز مشترک با افغانستان، بیشترین آسیب را از مواد مخدر افغانستان متحمل شده است. موضوع مهم مورد توجه ایران در این خصوص، تشدید قاچاق مواد مخدر می باشد. با توجه به اینکه طالبان از حامیان اصلی تولید و قاچاق مواد مخدر است و از محل درآمدهای ناشی از آن، به خرید اسلحه و استخدام مزدور طالبان با حقوق 300 دلار در ماه اقدام می نماید، ایران جزء معدود کشورهایی است که با جدیت تمام با قاچاق مواد مخدر مبارزه کرده است بطوری  که بیش از 3 هزار شهید و میلیاردها دلار در این بخش هزینه کرده  و در مقابل، از اقدامات دولت افغانستان و نیز جامعه بین المللی در خصوص  مبارزه با مواد مخدر انتقاد کرده است. لذا دولت روحانی بایستی خواهان اتخاذ سیاست کاربردی  تر از جانب دولت جدید افغانستان در جهت مبارزه با تولید و قاچاق مواد مخدر  باشد.


روابط اقتصادی و فرهنگی ایران با افغانستان در طی سال های اخیر همواره در جریان بوده است. در عرصه اقتصادی؛ ج.ا.ایران در نشست‌های بين ‌المللي كمك به بازسازي افغانستان، با اعلام تعهد كمك به بازسازی اين كشور، همواره به ‌ايفای نقش مؤثر خود در تثبيت امنيت و توسعه اقتصادی و بازسازی افغانستان تأكيد كرده و اقدام به ارسال انواع کمک در بخش  های تأسيسات زيربنايي، خدمات فنی و آموزشی و كمك نقدی به دولت كابل جهت بازسازی این کشور نموده است. اما با توجه به شرایط و پتانسیل های موجود می توان گفت سرمایه گذاری و صادرات به افغانستان از حجم قابل ملاحظه ای برخوردار نبوده است.


از این رو در این زمینه، عزم جدی برای سرمایه  گذاری در منابع نفت و گاز و معادن این کشور، همکاری بیشتر با تجار افغان، صدور کالای با کیفیت ایرانی به افغانستان، حمایت از صادرات اقتصادی این کشور می تواند موردنظر دولت روحانی قرار بگیرد. در عرصه فرهنگی؛ ایران همواره اقدام به ارائه کمک  های مختلف از جمله در زمینه آموزش و پرورش به افغانستان نموده است. اهداي هزاران جلد كتاب، برگزاري دوره آموزشي و ضمن خدمت براي معلمان و كاركنان اداري، تهيه وسايل كمك آموزشي و تجهيز كتابخانه مدارس كابل، تجهيز و راه‌اندازي مراكز فرهنگي و ... از آن جمله می  باشد. اما پرواضح است که با توجه به حضور و فعالیت گسترده فرهنگی کشورهای منطقه به خصوص ترکیه و عربستان در افغانستان، دولت ایران نیز می بایستی اقدامات بیشتری در این زمینه انجام دهد تا بتواند سطح همکاری فرهنگی دو کشور را بیش از گذشته ارتقاء دهد و از پتانسیل قدرت نرم فرهنگی و زبانی بیش از پیش بهره ببرد.


در مجموع، با عنایت به پیشینه روابط ج.ا.ایران و افغانستان و هم چنین روی کار آمدن دولت جدید در این کشور می  توان شاهد گسترش بیش از پیش روابط طرفین در زمینه های سیاسی- امنیتی، اقتصادی و فرهنگی بود که البته عملیاتی شدن این موضوع، مستلزم توجه به دغدغه ها و نگرانی های امنیتی و سیاسی طرفین و بررسی راه های تعمیق روابط تهران و کابل در چارچوب تأمین ثبات و امنیت از طریق همکاری منطقه ای می  باشد.


نویسنده