جایگاه ترانزیتی ترکیه و امنیت انرژی اروپا

 ترکیه به­عنوان بخشی از تلاش­های هماهنگ برای گسترش دامنه واردات انرژی خود و ایفای نقش «پل انرژی» برای اتحادیه اروپا در تعدادی از پروژه­های انتقال گاز و نفت دریای خزر به اروپا مشارکت دارد. طبق گفته وزارت خارجه ترکیه، هدف این کشور برقراری جریان پیوسته و مطمئنی از منابع بیشتر هیدروکربن دریای خزر و خاورمیانه به سمت ترکیه و اروپا از طریق سرزمین ترکیه است.

 

به اعتقاد مقامات آنکارا، پیوند ژئوپلیتیک منطقه خزر به غرب از طریق ترکیه میسر است و این کشور الگویی مطلوب برای کشورهای خاورمیانه، قفقاز و آسیای مرکزی در ابعاد و زمینه­های مختلف می­باشد؛ چرا که ترکیه کشوری با گرایش غربی و اسلامی، عضو پیمان ناتو، معتقد به جدایی دین از سیاست و مدافع منافع غرب در منطقه است. اما هدف مهم ترکیه به­عنوان یک الگو برای این کشورها که رضایت ایالات متحده را نیز به همراه دارد، بیشتر تضعیف جایگاه کشورهای ایران و روسیه در منطقه خزر ارزیابی می­شود.

 

از نظر آمریکایی­ها، ترکیه می­تواند کشورهای منطقه را وارد جامعه بین­المللی کرده و امنیت انتقال انرژی خزر به اروپا را تأمین کند. همچنین در رابطه با ترکیه دو هدف استراتژیک مطرح است:  نخست اینکه می بایست از بسته شدن راه­های انرژی اوراسیا به روی آمریکا و غرب جلوگیری به­عمل آورد. و دوم اینکه نباید آسیای مرکزی و قفقاز را تحت حاکمیت روسیه و ایران با نفوذ رو به گسترش آن ها رها کند. از همین­رو عوامل‌ ‌ژئوپلتيكي و ‌انرژی ‌در ‌سياست منطقه­ای ترکیه ‌در حوزه ‌خزر ‌نقش مهمی ‌دارد.

 

این‌كشور علاوه بر تمایل به دسترسی به منابع انرژی دریای خزر ‌از ‌ساخت ‌خط لوله­های جدید ‌در ‌خاك ‌خود ‌پشتيباني ‌مي‌كند؛ چرا که ‌كنترل ‌مسيرهاي ‌ترانزيتي، ‌ناگزير موجبات ‌افزايش ‌نفوذ ‌تركيه ‌در ‌ماوراي ‌قفقاز، ‌آسياي ‌مركزي و خاورمیانه را به همراه دارد. از طرفی ‌تبديل ‌شدن این کشور ‌به ‌مركز ‌ترانزيت ‌نفت ‌و ‌گاز ‌به ‌اتحاديه ‌اروپا، ‌شانس ‌تركيه ‌را ‌براي ‌عضويت ‌در ‌اتحاديه ‌اروپا ‌افزايش ‌خواهد ‌داد. ‌این کشور ‌به­‌منظور ‌رسيدن ‌به ‌اين ‌اهداف، ‌گاهي نیز ‌جنبه ‌زيست ‌محيطی ‌عبور ‌نفتكش‌ها ‌از ‌تنگه‌‌هاي ‌درياي ‌سياه ‌را ‌مطرح ‌مي‌كند.

 

ترکیه با افزایش 5/8 درصدی تولید ناخالص داخلی در سال 2011 (پس از افزایش 9 درصدی در سال 2010) و افزایش 50 تا 200 درصدی درآمد سرانۀ گزارش شده در طول 10 سال گذشته، سریع‌ترین رشد اقتصادی را در اروپا داشته است. اما رشد سریع این کشور، مشکلات مهم اقتصاد ترکیه -عمدتاً کمبود منابع انرژی و به خصوص نفت و گاز طبیعی- را پنهان نگه داشته است. از این رو با رشد اقتصاد ترکیه، تقاضای انرژی این کشور نیز افزایش یافته است.

 

ترکیه در سال 2012، 91درصد از نفت و 98درصد از گاز طبیعی مورد نیاز خود را وارد کرده و این واردات در حال افزایش است؛ زیرا برآورد می­شود مجموع تقاضای انرژی این کشور تا سال 2020، حدود 4 درصد در سال افزایش پیدا کند. با وجود کمبود منابع انرژی در ترکیه، موقعیت استراتژیک آن بین تأمین­کنندگان حوضه خزر و مصرف­کنندگان اروپایی، این کشور را به جایگاهی مهم در انتقال منابع فسیلی تبدیل کرده و جذابیت آن را برای کشورهای اروپایی که می‌خواهند وابستگی منابع انرژی خود به روسیه را کاهش دهند، افزایش داده است. از این رو امروزه ترکیه به کانون اصلی ترانزیت تقریبیِ 4 تا 6درصد از عرضه نفت دنیا تبدیل شده و تعدادی از شبکه­های مهم انتقال گاز طبیعی و نفت را در اختیار دارد.

 

در حوزه شبکه های مهم انتقال نفت می توان به موارد زیر اشاره کرد: خط لوله باکو- تفلیس- جیهان (2/1 میلیون بشکه در روز): میدان نفتی آذری- چراغ گونشلی در دریای خزر را به بندر جیهان ترکیه در جنوب شرقی ساحل مدیترانه متصل می­کند؛ خط لوله کرکوک- جیهان (65/1میلیون بشکه در روز): میدان­های نفتی عراق را به بندر جیهان متصل می­کند؛ تنگه بسفر (تقریباً 3 میلیون بشکه در روز): نفت روسیه و دریای خزر را به بازارهای جهانی می­رساند.

 

در حوزه شبکه های مهم انتقال گاز نیز موارد زیر قابل توجه است: خط لوله باکو- تفلیس- ارزروم ( 05/1 تریلیون فوت مکعب): میدان گازی شاه دنیز را در بخش متعلق به آذربایجان در دریای خزر به ارزروم در شرق ترکیه اتصال می­دهد؛ خط لوله جریان آبی (1/1 تریلیون فوت مکعب): شبکه توزیع گاز روسیه را به آنکارا متصل می­کند؛ خط لوله تبریز- آنکارا (49 تریلیون فوت مکعب): ذخایر گاز طبیعی ایران را به ترکیه متصل می­سازد. در این مورد، ارسال گاز به ترکیه همواره به دلیل قطع آن از سوی ایران و حملات پ.ک.ک در منطقه مرزی بین ایران و ترکیه با اختلال مواجه شده است؛ خط لوله رومانی- بلغارستان- ترکیه (630 تریلیون فوت مکعب): شبکه توزیع گاز روسیه را به استانبول متصل می­کند؛ خط لوله ترکیه- یونان (420 تریلیون فوت مکعب): شبکه­های گاز ترکیه و یونان را متصل کرده و امکان تبدیل شدن ترکیه به یکی از پل­های ارسال گاز به اروپا را فراهم کرده است و انتظار می­رود که این کشور به یکی از بخش­های اصلی پروژه حلقه گازی جنوب اروپا تبدیل شود.

 

ترکیه گام­های دیگری را نیز برای گسترش منابع و کاهش مشکلات انرژی خود برداشته است. تراکم تنگه بسفر، باعث شده تا ترکیه مسیرهای انتقال زمینی را ایجاد کند و به دنبال یافتن مسیرهای ارسال جایگزین باشد. یکی از این پروژه­ها «کانال استانبول» است که به منظور کاهش ترافیک در تنگه و کاهش خطر حوادث دریایی، مسیری را برای رفت و آمد تعداد 160 کشتی در روز بین دریای سیاه و دریای مرمره ایجاد خواهد کرد. مسیر طراحی شده، ارسال نفت ترانزیت شده در بسفر را تا حد زیادی کاهش خواهد داد و یکی از شلوع­ترین دروازه­های دنیا را حذف خواهد کرد. هرچند این طرح در داخل کشور با مخالفت هایی درباره دامنه پیش­بینی شده و منافع ناشی از کارایی آن مواجه شده است؛ اما قرار است که این کانال پس از هشت سال ساخته و با هزینه­ای بیش از 10 میلیارد دلار در سال 2023 افتتاح شود. انتظار می­رود که انجام مطالعات امکان سنجی آن دو سال طول کشد که پس از آن نیز، فرایند مناقصه برای قرارداد ساخت- بهره برداری- انتقال، شش ماه به طول خواهد انجامید.

 

بنابراین، نزد مقامات آنکارا، جستجوی منابع در خزر و انتقال آن ها به اروپا به عنوان یک «بازی بزرگ» جدید شناخته شده است و ترکیه را به یکی از شرکای موثر و مهم کشورهای اروپایی در تلاش برای کاهش وابستگی خود به منابع انرژی روسیه تبدیل می­کند.


نویسنده

مسعود رضائی

مسعود رضائی، پژوهشگر ارشد مهمان مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه در گروه بررسی ملاحظات  استراتژیک چین در خاورمیانه می باشد. وی دانش‌آموخته مقطع دکتری در رشته روابط بین‌الملل از دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران (اصفهان) می‌باشد. حوزه مطالعاتی نامبرده چین و خاورمیانه، بازدارندگی و راهبرد دفاعی ایران است.