کره‌شمالی؛ معضل یا راه‌حل امنیت در شرق آسیا؟

کشورهای درگیر در موضوع هسته‌ای کره‌شمالی، چه رویکرد و سیاست جایگزینی به جای سیاست تحریم ها و افزایش تهدیدها علیه این کشور می‌توانند اتخاذ کنند که منجر به افزایش امنیت در شرق آسیا شود؟ به نظر می رسد تغییر رویکرد کشورهای درگیر به ویژه آمریکا و متحدان منطقه‌ای آن در قبال کره شمالی، به راه‌حلی برای افزایش امنیت در منطقه بدل خواهد شد.

زمانی که در سال 1945 در کنفرانس یالتا رهبران وقت آمریکا و شوروی نقشه تقسیم جهان را ترسیم می‌نمودند، کره به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم شد. در کره شمالی کمونیست‌ها و در کره جنوبی طرفداران آمریکا به قدرت رسیدند. از آنجایی که رویارویی دو ابرقدرت در دوران جنگ سرد به صورت مستقیم مقدور نبود، جنگ نیابتی آن‌ها میان کره شمالی و جنوبی در سال 1950 آغاز و تا 1953 ادامه یافت. ورود قدرت‌های منطقه‌ای همچون چین و ژاپن نیز در دفاع از یکی از طرفین درگیر در جنگ کره، مانع از حصول نتیجه‌ای چشمگیر شد و قرارداد آتش‌بس میان دو کره تنها توافقی است که تاکنون پا برجا مانده است. 

روند تخاصم میان دو طرف در دوران جنگ سرد ادامه یافت. آمریکا سیل کمک‌های مالی و تکنولوژیک خود را به سوی کره جنوبی گسیل داشت و شوروی و چین نیز به حمایت از متحد دیرینه خود پرداختند. اما آغاز مذاکرات و عادی‌سازی روابط چین با ایالات متحده آمریکا در 1972، زمینه را برای ایجاد تغییراتی در شرق آسیا فراهم آورد. چین به تدریج با متحدان منطقه‌ای آمریکا یعنی  کره جنوبی و ژاپن روابط خود را تجدید کرد و عادی‌سازی رابطه روسیه با این کشورها پس از فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد معادلات منطقه‌ای را دگرگون ساخت. 

تلاش برای توسعه و رفاه اقتصادی، دستور کار همه کشورهای بلوک شرق و غرب پیشین در دهه 1990 قرار گرفت اما موضوع وحدت کره با پایان جنگ سرد نیز راه به جایی نبرد. دیگر نه کره شمالی ابرقدرت پیشین یعنی شوروی را در مذاکرات به همراه داشت و نه چین، که رشد اقتصادی و همکاری با کشورهای منطقه و آمریکا را در دستور کار خود قرار داده بود، زمانی را برای حل موضوع کره شمالی اختصاص می‌داد. 

در دوره‌ای که ایالات متحده تنها ابرقدرت جهان بود موضوع دو کره را تنها ایالات متحده می توانست حل کند. اما آمریکا به جای تعقیب سیاست عادی‌سازی روابط با کره شمالی، همانگونه که روسیه و چین این سیاست را در قبال کره جنوبی و ژاپن تعقیب کردند، سیاست فشار بیشتر از طریق تحریم‌ها بر کره شمالی و حمایت مالی و نظامی از متحد خود یعنی کره جنوبی را تعقیب کرد. نتیجه گیری رهبران کره شمالی از این اتفاقات چنین بود؛ آمریکا نه تنها با حضور نظامی در شرق آسیا و حمایت از کره جنوبی، امنیت ملی کره شمالی را به خطر می‌اندازد بلکه از هیچ تلاش برای تغییر رژیم سیاسی در کره شمالی از طریق تحریم‌های اقتصادی فرو گذار نمی‌کند.

تقویت صنایع موشکی و نظامی در دستور کار رهبران کره شمالی قرار گرفت. فشارهای اقتصادی به ویژه در حوزه‌های انرژی، مواد غذایی و دارویی این کشور را از دهه 1990 میلادی تاکنون در معرض بحران‌های انسانی و قحطی قرار داد. واکنش آمریکا همواره پس از هر وضعیت بحرانی در کره شمالی، تلاش برای تعقیب فشار بیشتر بر این کشور برای پذیرش پیشنهادهای آمریکا از جمله تعطیل نمودن برنامه‌های نظامی و موشکی آن بود؛ موضوعی که رهبران کره شمالی جز در مواردی بسیار جزئی با آن موافقت ننمودند.

به گمان بسیاری از کارشناسان، رهبران کره شمالی همواره بر مبنای یک هدف دست به آزمایش موشک‌های دوربرد خود می‌زدند؛ تلاش برای فشار بیشتر بر آمریکا برای نشستن پای میز مذاکره. اما رویه سیاست خارجی آمریکا در قبال این کشور علی رغم توافقات صورت گرفته در دوران کلینتون و بوش منجر به کاهش فشارها و بهبود روابط با کره‌شمالی نشد؛ عاملی که سبب شد کره‌شمالی را برای دست‌یابی به سلاح تمی به عنوان بازدارنده ترغیب می نماید.

باید گفت با حضور اوباما در کاخ سفید و علی رغم اعلام چرخش سیاست آمریکا به سوی شرق، اما عملاً جز تعقیب سیاست پیشین یعنی تحریم‌های بیشتر بر کره شمالی از طریق سازمان ملل متحد نتیجه‌ای ملموس حاصل نشد و همین راهبرد سبب شکست میانجیگری و توافقات چین با کره شمالی در سال 2007 برای تعطیلی یکی از پایگاه‌های اتمی در پیونگ‌یانگ شد. حضور کیم جونگ اون جوان در راس هرم قدرت در کره شمالی بسیاری را به تغییر سیاست‌های کره شمالی خوش‌بین ساخت؛ اما آزمایشات جدید انفجار اتمی در کره‌شمالی همه این فرضیات را رد نمود.

پیگیری سیر تحولات منطقه شرق آسیا و رفتار کره شمالی و سایر کشورهای درگیر در این موضوع مجموعه‌ای از گذاره‌ها را به عنوان برآیند تحولات تاکنون، پیش روی ما قرار می‌دهد: نخست، سیاست افزایش حضور نظامی در شرق آسیا و اعمال تحریم‌ها علیه کره‌شمالی منجر به هیچ نتیجه‌ ملموسی برای آمریکا و متحدان منطقه‌ای آن و مانع از دست‌یابی کره‌شمالی به موشک‌های دور برد و برنامه‌ نظامی اتمی این کشور نشده است. علاوه براین، می‌توان چنین استنباط کرد که عدم تمایل آمریکا برای پایان دادن مسالمت‌آمیز به موضوع کره شمالی و تشدید رفتارهای کره شمالی، این فرصت را در اختیار آمریکا قرار داده است تا از این طریق بر دامنه‌ حضور نظامی خود در شرق آسیا بیافزاید و در گره زدن امنیت منطقه با استراتژی کلان خود یعنی تمرکز بر آسیا تا حدود زیادی موفق باشد. 

دوم، رهبران کره شمالی حضور نظامی آمریکا در منطقه و تحریم‌های اقتصادی را تهدید علیه امینت ملی این کشور تفسیر می‌کنند و دست‌یابی به سلاح اتمی را در راستای بازدارندگی در مقابل تهدیدات آمریکا موجه می‌دانند.

سوم، کره جنوبی و ژاپن با تعقیب سیاست‌های فشار بیشتر بر کره شمالی و دعوت از آمریکا برای گسترش حضور نظامی در شرق آسیا، سبب بازتولید ناامنی در منطقه شده اند. این موضوع نه تنها بر نگرانی‌های کره‌شمالی می‌افزاید بلکه منجر به واکنش منفی چین و روسیه نیز خواهد شد. 

چهارم، نگاه چین به موضوع کره شمالی نیز از سه نظر قابل بررسی بود. اول آنکه رهبران چین تلاش داشتند با تعدیل فشارهای جهانی علیه کره شمالی و ارائه برخی کمک‌های غذایی و انرژی، این متحد دیرینه را همچنان قابل دسترس و قابل کنترل نگه دارند. دوم، همواره رهبران چین از موضوع کره شمالی و رفتارهای این کشور با کشورهای منطقه‌ای، به عنوان ابزاری برای رایزنی بیشتر در موضوع اختلافات خود بهره برده‌اند و از اهرم فشار کره شمالی بر برخی تحولات منطقه‌ای سود بیشتری را نصیب خود نموده‌اند. سوم، می‌توان گفت رهبران چین همواره نگران فروپاشی نظام سیاسی کره شمالی یا آغاز جنگی تمام عیار میان این کشور و آمریکا و متحدان منطقه‌ای آن در شرق آسیا و افزایش ناامنی در کل منطقه و چین بوده‌اند بخشی از عدم همراهی چین با تحریم‌ها و فشارهای بین‌المللی علیه کره شمالی از این منظر قابل ارزیابی است. 

اما آزمایش انفجار اتمی کره شمالی بار دیگر توجه جهانی را به ناکارآمدی سیاست فشار و تحریم آمریکا در برخورد با این کشور روشن ساخت. تلاش کره جنوبی برای افزایش برد سامانه موشکی خود از 300 کیلومتر به 800 کیلومتر و تلاش دولت نخست وزیر ژاپن برای تغییر قانون اساسی این کشور برای تشکیل نیروهای دفاعی جدید به منظور انجام اقدامات پیش‌دستانه برای دفاع از امنیت ژاپن نه تنها مشکلی از امنیت منطقه شرق آسیا حل نمی‌کند بلکه بر نگرانی‌های چین نیز به دلیل تقویت نظامی رقبایش افزوده است. نگرانی و واکنش رهبران چین از آزمایش هسته‌ای کره شمالی به این دلیل بود که پیوستن کره شمالی به کلوپ دارندگان سلاح اتمی، بیش از پیش کره را از وابستگی به چین بی‌نیاز می‌سازد و هسته‌ای شدن کره شمالی زمینه را برای افزایش حضور نظامی آمریکا در شرق آسیا فراهم می‌آورد که این نتیجه در تقابل با امنیت ملی چین قرار دارد.   

با توجه به این مباحث، به نظر می‌رسد آزمایش هسته‌ای کره شمالی پیامی به رهبران آمریکا بود. از یک سو، دست‌یابی کره شمالی به سلاح اتمی ضمن افزایش توان بازدارندگی این کشور در مقابل حملات احتمالی آمریکا و متحدان منطقه‌ای آن، آمریکا را ناچار خواهد کرد با پذیرش حقیقت موجود کره‌شمالی به میز مذاکره برای حصول به نتیجه‌ای منطقی باز گردد.

از سوی دیگر اهتمام سایر کشورها از جمله چین برای جلوگیری کره شمالی در دست‌یابی به کلاهک و سلاح اتمی بیش از پیش نمود خواهد یافت؛ چین تلاش دارد همچنان با تشویق همه طرف‌های درگیر به شروع مذاکرات راه را برای جلوگیری از اشاعه سلاح اتمی در کل منطقه هموار سازد. موضوعی که می‌تواند امنیت کره جنوبی و ژاپن را نیز تقویت نموده و برداشت‌های مثبت این دو کشور را نسبت به تلاش چین برای افزایش امنیت در کل منطقه به عنوان مبنایی برای پایان دادن به اختلافات مرزی خود با چین، در مذاکرات این کشورها بروز یابد.

هرچند دیر زمانی است کره شمالی به عنوان معضل امنیت در شرق آسیا معرفی می‌شود اما چنین می‌نماید که سیاست‌های اشتباه ایالات متحده در عدم به رسمیت شناختن حاکمیت ملی این کشور و تلاش برای محاصره اقتصادی و نظامی کره شمالی به منظور تغییر رژیم، رهبران کره شمالی را در مسیر دست‌یابی به سلاح اتمی مصمم نمود. اما می‌توان گفت در وضعیت فعلی دو سناریو در مقابل کشورهای درگیر با موضوع کره‌شمالی وجود دارد.

 سناریو اول می‌تواند همچنان بر تشدید تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی بر کره‌شمالی و همچنین تقویت نیروی دفاعی و نظامی کشورهای کره‌جنوبی و ژاپن مبتنی باشد. بی‌شک در صورت انتخاب چنین سناریویی به دلیل تقویت حضور آمریکا در منطقه و احتمال افزایش رفتارهای مقابله‌جویانه کره‌شمالی، بعید به نظر می‌رسد دولت چین همراهی‌های لازم و جامعی با این سیاست را دنبال نماید. ناگفته پیداست که تعقیب چنین سناریویی با توجه به عدم نتیجه‌بخشی آن در 20 سال گذشته در انصراف کره‌شمالی از دست‌یابی به سلاح اتمی به نتیجه نخواهد رسید.

سناریو دومی که امروز بیش از گذشته توسط کارشناسان غربی نیز مطرح می‌شود تغییر سیاست‌های تعقیبی در قبال کره‌شمالی، درگیر نمودن بیشتر این کشور در جامعه بین‌المللی از طریق افزایش کمک‌های اقتصادی و توسعه‌ای به این کشور در راه بازسازی و ترمیم عقب‌ماندگی‌های داخلی و همچنین تشویق این کشور به متعهد شدن در مقابل نگرانی‌های سایر طرف‌های درگیر در موضوع اتمی و موشکی خود است. در پیش گرفتن این سناریو، کره‌شمالی را به تدریج به منصرف شدن از تعقیب سیاست‌های موشکی و اتمی خود ترغیب نماید. هرچند نیل به چنین نتیجه‌ای دشوار، خوش‌بینانه و البته نیازمند فرایندی گام به گام و تا حدودی زمان‌بر است، اما کارشناسان کارایی این رویکرد را با توجه به منافعی که برای کره‌شمالی به همراه خواهد داشت، بسیار کاراتر از سیاست‌های فعلی ارزیابی می‌کنند. 

شاید بتوان گفت تعقیب چنین سناریویی یادآور کمک‌های اقتصادی آمریکا پس از جنگ دوم جهانی در قالب طرح مارشال است که نسبت موفقیت آمریکا در حفظ کشورها در بلوک غرب از طریق کمک‌های اقتصادی بسیار بیشتر از نسبت موفقیت سیاست‌های تحریم اقتصادی و فشار نظامی آمریکا بر کشورهایی چون ویتنام و کوبا برای همراه کردن آن‌ها با بلوک غرب بوده است. می‌توان انتظار داشت تنها در صورت چنین تغییری در سیاست‌های آمریکا و متحدانش در قبال کره شمالی می‌توان به انصراف کره شمالی از دست‌یابی به کلاهک اتمی خوشبین بود. 

در حقیقت، رفتار آمریکا در شرق آسیا سبب شده تا موضوع همگرایی دو کره به جای "راه‌حلی" برای امنیت شرق آسیا به "معضلی" پیچیده و دشوار بدل شود، به گونه‌ای که امروز نگرانی همه کشورهای درگیر را به همراه دارد. 

اینکه، نتیجه‌ فعلی موضوع کره‌شمالی، تنها ناشی از انتخاب سیاست‌های اشتباه آمریکا در قبال این کشور بدون هیچ هدف خاصی بوده است، یا اینکه رهبران آمریکا به دلیل خواست خود برای تثبیت حضور نظامی در شرق آسیا تمایلی به پایان یافتن موضوع کره شمالی تاکنون نداشته‌اند، موضوعی است که در آینده‌ای نه چندان دور قابل فهم خواهد بود. در صورتی که ایالات متحده به تغییری در رفتار خود با کره شمالی دست بزند می‌توان سناریوی اول را نتیجه گرفت که رهبران آمریکا امروز به نادرستی سیاست خود پی برده و درصدد تغییر آن بر آمده‌اند. اما در صورتی که آمریکا همچنان بر سیاست تحریم اقتصادی و تهدید نظامی خود پا فشاری کند، بیانگر عدم تمایل آمریکا برای پایان یافتن مسالمت‌آمیز موضوع کره شمالی به منظور بسط و تقویت جایگاه نظامی خود در شرق آسیا است. تصمیم آتی رهبران آمریکا در تعقیب هر یک از دو سیاست فوق، ماهیت سیاست خارجی آمریکا در قبال امنیت در شرق آسیا را نشان خواهد داد.   


نویسنده