گروه مطالعاتی خلیج فارس و کروه مطالعاتی ترکیه شناسی

توافق برجام و خاورمیانه عاری از سلاح هسته ای

روز شنبه 12 دی ماه نشست مشترک گروه خلیج فارس و گروه ترکیه شناسی پژوهشکده مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه با موضوع «توافق برجام و خاورمیانه عاری از سلاح هسته ای» با حضور دکتر کیهان برزگر رئیس پژوهشکده، دکتر اسداله اطهری مدیر گروه ترکیه شناسی، دکتر سید جواد صالحی مدیر گروه خلیج فارس، پژوهشگران مهمان پژوهشکده و برخی کارشناسان حوزه خاورمیانه برگزار شد. در این نشست که مدیریت آن را دکتر سید جواد صالحی بر عهده داشت، آقای دکتر محمدتقی حسینی قائم مقام وزیر کار، تعاون و امور اجتماعی در امور بین المللی به ارائه نظرات خود در زمینه موضوع نشست پرداخت.

 

دکتر حسینی در آغاز با اشاره به این که امروز به واسطه تحولات مهمی که در خاورمیانه  رخ داده است، شاهد خاورمیانه ای متفاوت با گذشته هستیم، دو رخداد مهم در این منطقه را به عنوان محور اصلی سخنرانی خود مطرح کرد: 

 

اول، نا آرامی های منطقه خاورمیانه عربی و آشفتگی منطقه 

دوم، توافق جمهوری اسلامی ایران و گروه 1+5 

 

ایشان با نگاهی اجمالی به تاریخ خاورمیانه، براین باور بود که بحث درخصوص داشتن خاورمیانه عاری از سلاح هسته ای مستلزم لحاظ کردن تمامی عوامل است. همزمان با پیدایش سلاح های هسته ای در جهان وضیعت جدیدی در امنیت جهان پدیدار شد و سلاح های هسته ای، تمامی مفاهیم مربوط به جنگ و صلح را تغییر داد. بسیاری از مسائلی که پیش از این مطرح بود، امروز باید بازتعریف می شدند. سلاح های هسته ای از 1945 تاکنون فضای امنیت بین المللی را تحت تأثیر قرار داده اند، به تدریج بشر برای رهایی از این سلاحی که ساخته دست خود اوست، به فکر خلع سلاح هسته ای افتاد و ایده ایجاد مناطق عاری از سلاح هسته ای از این جا شکل گرفت که اگر قادر به خلع سلاح هسته ای نیستیم، مناطقی ایجاد کنیم که مصون از جنگ هسته ای و حضور سلاح هسته ای باشند. البته این ایده، موقتی است نه غایی و مبتنی بر چند فعل منفی است:- اطمینان از فقدان کامل سلاح هسته ای ( ماده 7 معاهده ان.پی.تی ) - عدم تملک - ممنوعیت استقرار سلاح هسته ای- ممنوعیت انتقال، کاربرد و داشتن تضمین مبنی بر عدم حمله هسته ای. 

 

دکتر حسینی در ادامه گفت: در تعدادی از مناطق جهان این ترتیبات اتخاذ شده که از جمله موفق ترین آنها، امریکای لاتین با معاهده تلاتلولکو است. ایران اولین پیشنهاد دهنده منطقه عاری از سلاح هسته ای در سال 1974 بوده و حتی بعد از استقرار نظام جمهوری اسلامی نیز، این امر همواره از اولویت های دولت ایران بوده است. در 1995 کشورهای درحال توسعه موسوم به عدم تعهد، با تمدید معاهده در قالب یک مجموعه و مشتمل بر سه سند با این مسئله موافقت کردند؛ این اسناد شامل - اصول و اهداف ان.پی.تی - تقویت فرایند بازنگری -  و قطعنامه خاورمیانه عاری از سلاح هسته ای بود. اما موضوع خاورمیانه عاری از سلاح هسته ای در 1995 با مخالفت اسراییل مواجه شد که این قضیه در ادوار بعد نیز ادامه یافت. به گونه ای که مهم ترین دلیل عدم تشکیل کنفرانس 2012، مخالفت اسراییل بود. کنفرانس بازنگری معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای در سال 2015 به شکست انجامید و علت این شکست هم مشخصا اختلاف بر سر ایجاد منطقه عاری از سلاح هسته ای در خاورمیانه و بویژه مخالفت حامیان غربی اسرائیل شامل ایالات متحده آمریکا، انگلیس و کانادا با راهکارهای پیشنهادی در مورد خاورمیانه بود. علاوه بر مشکل مزمن ناشی از حضور اسرائیل و منازعه با همسایگانش اکنون دو موضوع دیگر در مرکز توجه قرار دارد که عبارتند از بحران و نا آرامی های کشورهای عربی و افزایش مداخله قدرت های خارجی.

 

دکتر حسینی با تاکید براین که اسراییل در چند دهه گذشته همواره عامل اصلی ناامنی در منطقه بوده است، گفت اکنون با اتفاقاتی که رخ داده، خاورمیانه عربی کاملا از نظم خارج شده است. تا پیش از این، علیرغم وجود مشکلات و اختلافات نظمی بر منطقه خاومیانه حاکم بوده است. از دهه 1970 میلادی به این سو تا سال 2011 که موج موسوم به بهار عربی آغاز شد، منطقه خاورمیانه عربی کمتر شاهد تغییر بنیادین حکومت ها بوده است. در این مدت به جز حکومت سودان که در سال 1989 در پی یک کودتای نظامی تغییر کرد، کشورهای دیگر شاهد تغییر حکومت ها از  طریق انقلاب یا کودتا نبوده اند. حتی قتل ملک فیصل در سال 1975 و ترور انور سادات در سال 1981 موجب نشد که حکومت های ذیربط آنها ثبات خود را از دست بدهند. اما آنچه که اکنون مشاهده می شود گواه بر این است که خاورمیانه کاملا دچار بی نظمی شده است. بی ثباتی حکومت ها یا به تعبیر دیگر بی ثبات سازی آنها شکنندگی نظم در خاورمیانه را افزایش داده است. در حال حاضر مانند این است که خاورمیانه همه بخت ها و تجربه های خود را یکجا به آزمون گذاشته است. طی چند سال گذشته در این منطقه شاهد سقوط پی در پی حکومت ها مانند تونس، لیبی و مصر، بحران در بحرین، جنگ در سوریه و یمن  و.... بوده ایم که وضعیت آشفته ای را موجب شده و برنده اصلی این وضعیت اسراییل و برخی قدرت های فرامنطقه ای هستند. خاورمیانه همیشه تحت تاثیر مداخله خارجی بوده است، بخش بزرگی از اتفاقات جاری در نتیجه ترتیب بندی های استعماری رقم خورده است. برنارد لوئیس در مورد شروع و پایان تاریخ خاورمیانه و نقش عوامل بیرونی، معتقد است: «زمانی که ناپلئون در سال 1798 وارد خاک مصر شد تاریخ کشورهای عربی شکل گرفت.  بنابراین یک فرانسوی تاریخ خاورمیانه را شروع کرد، اما همه چیز به اینجا ختم نشد؛ زیرا بعد از آن هم یک انگلیسی به نام نلسون این مقطع از تاریخ خاورمیانه را به پایان برد و فرانسوی ها را بیرون کرد». بنابراین به تعبیر او "عصر تاریخ خاورمیانه که رسما با ناپلئون بناپارت و دریادار نلسون آغاز شده بود، با گورباچف و جرج بوش پدر، خاتمه یافت".  اکنون نیز اگر به صحنه خاورمیانه بنگریم همان ترکیب را کم و بیش می بینیم. بحران سوریه نمود بارزی در این زمینه است که در آن تمامی قدرت های بزرگ و موثر از داخل و خارج منطقه درگیر هستند. مصر نیز که زمانی نقش رهبری دنیای عرب را برعهده داشت، درحال حاضر با مشکلات متعددی مواجه است. 

 

حسینی در ادامه به موضوع توافق ایران و کشورهای طرف گفتگو پرداخت. با تبیین این موضوع در چارچوب نظم بین المللی و منطقه ای تاکید کرد  که برجام یک موضوع فقط با آثار ملی نیست، بلکه یک موضوع بین المللی است. این موضوع را باید در چارچوب نظم استراتژیک بین المللی مورد توجه قرار داد. یک دستاورد مهم برجام برای جامعه بین المللی این است که در دنیای کنونی می توان با دیپلماسی یک معضل پیچیده را حل کرد. برجام ضمن این که ادعای کسانی را که معتقد بودند بحث هسته ای ایران تنها از طریق نظامی قابل حل است، بی اعتبار کرد، نظام امنیت بین المللی را از یک فشار عصبی رهایی بخشید. 

 

قائم مقام وزیر تعاون و نماینده سابق ایران در کنفرانس خلع سلاح سازمان ملل با بیان اینکه اسراییل از توافق به دست آمده عصبانی است و فکر می کند که یک اهرم فشار مهم برای مهار ایران را از دست داده است، افزود اسرائیل در مورد مسائل حوزه امنیت بسیار حساس است و از واکنش های ماجراجویانه هم تا آنجا که ممکن باشد پرهیز نمی کند. نمونه آن حمله به  نیروگاه هسته ای عراق در سال 1981 و یا زدن برخی تاسیسات در سوریه در  6 سپتامبر 2007 بود که ادعا می شد  در آنجا فعالیت هسته ای صورت می گرفته است. اسرائیل اگر مطمئن بود که می تواند پیامدهای بعدی را کنترل کند، تاسیسات ایران را مورد آسیب قرار می داد و حتما این کار را می کرد. شواهد نشان می دهد که آنها در این زمینه بارها برنامه ریزی کردند. اما ارزیابی های آنها از پیامدهای حمله، آنها را به احتیاط واداشت. بنابراین اسراییل سعی کرد به جای دست زدن به اقدامات نامطمئن از تمامی توان بین المللی برای مهار ایران کمک بگیرد. بی تردید مقامات اسرائیلی تلاش زیادی کردند که قدرت های بزرگ بویژه امریکا را وادار به اقدام کنند. اکنون هم یکی از ناراحتی های بزرگ اسرائیل از این توافق این است که اهرم فشاری را که در اثر این موضوع در اختیار داشت، از دست داده است. 

 

توافق برجام اکنون موجب یک تغییر بزرگ در صحنه بین المللی به نفع ایران شده و موقعیت خوبی را دراختیار ایران قرار داده است. بنابراین بایستی از فضای پسا برجام نه فقط در حیطه بحث انرژی صلح آمیز هسته ای، بلکه در جهت ایجاد خاورمیانه عاری از سلاح هسته ای نیز استفاده کرد. هر چند که درحال حاضر اولویت کشورهای بزرگ و دغدغه فعلی آن ها نه خاورمیانه عاری از سلاح هسته ای، بلکه مقابله با داعش است، اما نباید این موقعیت مناسب ایجاد شده در پرتو برجام قربانی این تحولات شود. این وضعیت می تواند فشار واقعی را متوجه اسرائیل کند که به هیچیک از معاهدات مربوط به سلاح های کشتار جمعی گردن نمی نهد. 

 

در انتها این نشست با پرسش و پاسخ حاضرین به پایان رسید.

 

 

گزارش: مریم صراف پور