گروه مطالعاتی خلیج فارس

بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در خلیج فارس

نشست 4 بهمن گروه خلیج فارس با عنوان «بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در خلیج فارس» با سخنرانی دکتر نوذر شفیعی، عضو سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس و دکتر اکبر ولیزاده استاد دانشگاه تهران و با حضور دکتر سید جواد صالحی مدیر گروه مطالعات خلیج فارس و جمعی از پژوهشگران مهمان برگزار شد.

 

در ابتدای این نشست دکتر نوذر شفیعی با اشاره به دو نظریه «اشپیگل و کانتوری» و سازه انگاری از میان مجموعه نظریه های روابط بین الملل و لزوم توجه بیشتر به این دو نظریه به جهت تحلیل بهتر منطقه گفت: اگر کشورهای یک منطقه بخواهند با یکدیگر همگرایی داشته باشند، می باید از چند ویژگی برخوردار باشند تا نتیجه همگرایی آنها منجر به نظم بهتری در مسائل امنیتی و سیاسی منطقه شود.

 

وی با بیان اینکه ساختارهای مشترک و مشابه سیاسی یکی از آن ویژگی هایی است که در یک منطقه لازم است میان کشورها باشد، تا همکاری ها گسترش یابد تصریح کرد: هر چه جنس حکومت های حاکم (دموکراتیک تر و یا اقتدارگراتر) بر کشورهای یک منطقه به یکدیگر نزدیک تر باشد همکاری میان آنها هم بیشتر خواهد بود. در بین کشورهای خلیج فارس، ایران تنها حکومت شیعه با ساختار ولایت فقیه است و کشورهای این منطقه نگران تسری این نوع حکومت هستند که توانسته کشور پادشاهی (رژیم پهلوی) قبل از خود را ساقط کند.

 

همگونی و مشابهت فرهنگی میان کشورهای یک منطقه ویژگی دیگری است که می تواند منجر به افزایش همکاری میان آنها شود. در یک طرف در حاشیه خلیج فارس همه کشورها عرب هستند و تنها ایران است که کشوری فارس می باشد و لذا این مطلب را باید مورد توجه قرار داد که شکاف میان شیعه و سنی نیز وجود دارد و البته اختلافات هویتی و ایدئولوژیکی هم این شکاف را افزایش می دهد.

 

مشابهت های اقتصادی ویژگی دیگری است که به افزایش همگرایی های منطقه ای کمک می کند، هر چه تولیدات کشورها با یکدیگر نامتشابه باشد بهتر است. امروز ما در اکثر کشورهای خلیج فارس تولید کالایی به نام نفت و گاز را به طور مشترک میان آنها داریم و به نحوی رقابت میان کشورهای منطقه ای برای فروش بیشتر آن کالاهای مشترک به مشتریان مشترک منجر به برخی اختلافات میان آنها می شود، لذا باید کشورهای یک منطقه به لحاظ اقتصادی مکمل یکدیگر باشند و نه رقیب.

 

دکتر شفیعی همچنین گفت: کشورهای یک منطقه را می توان به سه دسته بازیگران مداخله گر، کشورهای پیرامونی و کشورهای مرکز تقسیم بندی کرد، موتور محرکه یک منطقه، کشورهای مرکز هستند که به طور مثال در منطقه ما، ایران و عربستان شامل کشورهای مرکز می شوند و در اروپا، کشورهایی همچون آلمان، ایتالیا و انگلیس به عنوان قدرت های بزرگ آن قاره به حساب می آیند که هر زمان این کشورها حرکت کنند، دیگران هم به تبعیت از آنها ادامه مسیر می دهند.

 

دکتر شفیعی در زمینه ادامه حضور آمریکا در منطقه گفت: آمریکایی ها به چند دلیل در خلیج فارس خواهند ماند، چرا که همواره قدرت های بزرگ تلاش می کنند در مناطق ثروت ساز جهان مسلط شوند به طور مثال اروپا و چین وابسته به خلیج فارس هستند. نگاه به شرق از جانب آمریکا بیشتر بُعد اقتصادی دارد و به این علت است که تنها کشوری که قدرت آمریکا را به خطر انداخته، چین است و به همین دلیل آمریکا ۶۵ درصد توان خود را از خاورمیانه و خلیج فارس برای مهار چین به شرق برده است.

 

وی افزود: خلاء قدرت در منطقه خلیج فارس اتفاق نمی افتد و شاید به این دلیل باشد که جوهره رئالیسم تهاجمی این است که قدرت های بزرگ ذاتا رقیب یکدیگر هستند و برای برتر شدن تلاش می کنند. به طور مثال رقابت میان روسیه، هند، چین و آمریکا تا سال ها ادامه خواهد داشت که این رقابتی است برای هژمون شدن و این در شرایطی است که ما در حال حاضر هژمون بین المللی نداریم و اینها صرفا هژمون های منطقه ای هستند.

 

هر قدرت بزرگی تلاش دارد که در منطقه حوزه نفوذ خود تا می تواند قوی شود و تسلط پیدا کند و سپس به سراغ نقاط دیگر می رود تا دامنه نفوذ خود را گسترش دهد. آمریکا در منطقه خواهد ماند، خواهد جنگید اما این برتری خود را در منطقه با هزینه دیگران دنبال می کند، یعنی بخشی از هزینه تقابل با روسیه، چین و دیگر قدرت های بزرگ را بر دوش دیگران می اندازد.

 

ایشان با اشاره به استراتژی هسته ای اعراب نسبت به ایران، گفت: استراتژی کلی کشورهای عربی در خصوص برنامه هسته ای ایران این است که آنها به برنامه هسته ای ما کاملا تهدید آمیز نگاه می کنند و این در حالی است که امروز سه کشور امارات، عربستان و مصر برنامه های گسترده و بسیار سازماندهی شده هسته ای را به طور جدی دنبال می کنند اما تفاوتش با برنامه هسته ای ما این است که بدون سر و صدا در حال پیشبرد اهداف خودشان هستند.

 

دکتر شفیعی در خصوص بازیگری روسیه در منطقه گفت: روسیه گمان می کند که در حوزه نفوذ خود بسیار مسلط است و می خواهد گستره تسلط خود را در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه هم داشته باشد. اینکه روسیه وارد بحث سوریه می شود، برای آن است که می خواهد تبدیل به یک هژمون شود.

 

برداشت غربی ها از سیاست خارجی ایران این است که سپری برای ورود آمریکا به نفع روسیه در منطقه شده است، لذا غربی ها برنامه گسترده ای جهت مهار قدرت ایران در منطقه خلیج فارس دارند که آن را به بهانه های مختلفی همچون حقوق بشر، تروریسم و تهدید پنداشتن ایران برای منطقه دنبال می کنند.

 

دکتر ولی‌زاده نیز بحث خود را با پرسشی آغاز کرد و گفت: ما باید از خود بپرسیم که تصور ما از خلیج‌فارس و کشورهای عربی آن چیست؟ تصور ما از آن منطقه، محدود به نفت، گاز و برخی سبک‌های خاصی از زندگی است، که تصویر کهنه‌ای است، چرا که امروز کشورهای عربی خلیج‌فارس بسیار متفاوت از گذشته شده اند و از طرفی بحث نفت و گاز هم در آینده‌ای نه چندان دور صرفاً یکی از محصولات در حوزه انرژی به حساب می‌آید و دیگر آن ارزش و جایگاه امروز و گذشته را نخواهد داشت؛ به نحوی که آمریکا امروز نیاز خود را به نفت در یک برنامه ۱۰ ساله به چهار درصد رسانده است.

 

در خصوص عربستان باید گفت؛ حاکمان جدید خلیج فارس با انجام برخی سیاست ها نشان می دهند که علاقه به تغییر شرایط فعلی منطقه دارند. امروزه در منطقه خلیج فارس شاهد التهاب بیشتری هستیم و از سویی آمریکایی ها هم حضورشان کمرنگ شده که می توان این افزایش تنش ها را به دلیل خروج آمریکا از این منطقه دانست و یا به تعبیری منطقه دچار خلاء قدرت شده است، امروز در منطقه خلیج فارس شاهد ضعیف شدن طبقه متوسط و شرکت های چندملیتی می باشیم لذا به عقیده من برخی تنش ها قابل حل شدن و یا کاهش یافتن است به نحوی که حتی روابط میان ایران و کشورهای خلیج فارس می تواند بهبود پیدا کند به شرط آنکه نابسامانی ها در یمن، بحرین، سوریه و عراق حل شود.

 

دکتر ولیزاده همچنین گفت: امروز ما در منطقه با اختلافات فرقه‌ای مواجه هستیم که می‌تواند تهدیدات مختلف امنیتی را برای همه کشورهای منطقه به دنبال داشته باشد و این در حالی است که در دنیا منطقه خلیج‌فارس را به عنوان نمادی از درآمد سرانه می‌شناسند.

 

این که عرض کردم تصور ما از منطقه خلیج‌فارس قدیمی شده است، بنا به دلایل مختلفی است؛ یکی از آن دلایل این است که امروز عربستان بهترین و مرغوب‌ترین خاک را از کشور اوکراین در حجم بسیار گسترده‌ای وارد می‌کند و زمین‌های خشک و بیابانی خود را تا عمق سه متری، از این خاک‌ها پر می‌کنند و یا از طرفی برنامه هسته‌ای پیشرفته و گسترده‌ای را در سکوت دنبال می‌کنند و امروز از نیروگاه‌های بسیار بزرگ و پیشرفته‌ برخوردارند.

 

دکتر ولیزاده در خصوص اهمیت انرژی گفت: یکی از ویژگی‌های قدرت‌های هژمون، حضور و مدیریت در کانون‌های انرژی است؛ لذا حضور آمریکا در منطقه بر اساس یک برنامه است و امروز همچنان شاهد رقابت شدید میان چین، آمریکا، روسیه و حتی هند در عرصه بین‌المللی برای تصاحب هر چه بیشتر انرژی هستیم.

 

در پایان دکتر ولیزاده در خصوص دیدگاه امنیتی کشورهای خلیج فارس افزود: امروز متأسفانه عینک کشورهای خلیج‌فارس امنیتی است و باید این نوع رویکرد تغییر داده شود و با نگاهی تازه ابعاد و فرصت‌های اقتصادی، فرهنگی و دیگر حوزه‌هایی که می‌توان همکاری کشورهای منطقه را در آنها تفسیر کرد، دید. به نظر می رسد تا زمانی که دیدگاه امنیتی نسبت به مسائل مختلف وجود دارد رقابت‌های میان ایران و عربستان در منطقه به سامان نمی‌رسد.

 

گزارش: علیرضا محمدی نیگجه و محمد مهدی ملکی