اخوان فلسطین و امتناع از جنگ با اسراییل (گزارش یک سند)

نوع مطلب: ترجمه

به قلم؛ عدنان فلّاحی

جنگ 1967 موسوم به جنگ شش روزه که با حمله‌ی پیشدستانه‌ی رژیم اسراییل به چند کشور عربی ـ و در رأس آنها مصر ـ توأم شد، یکی از نقاط عطف تاریخی در تثبیت نیروی تهاجمی و اشغالی اسراییل و تضعیف همسایگان عربش بود. این جنگ به اشغال بخش‌های جدیدی از سرزمین فلسطین و آوارگی 300هزار نفر از اعراب فلسطینی انجامید. اما واکنش مهم‌ترین جریان اصطلاحا اسلامگرا یعنی جنبش الاخوان المسلمون به این جنگ چه بود؟

   اخوان به سبب اختلاف شدیدی که با رهبر وقت ناسیونالیسم عربی، جمال عبدالناصر، داشت از این جنگ حمایت نکرد بلکه آنها خواستار محاکمه‌ی دولتمردان مصری بابت شکست تحقیرآمیز مصر در این جنگ کوتاه شدند[1] که طی چند ساعت بخش بزرگی از نیروی هوایی مصر نابود شد و به کشته شدن 12هزار نظامی مصری انجامید.

   اما اخیرا د. عِصام تَلیمه ـ از علمای مشهور الأزهر و از همفکران و شاگردان بسیار نزدیک شیخ یوسف قرضاوی ـ از اعضای مؤسس اتحاد جهانی علمای مسلمان در قطر، سند مهمی از موضع رسمی جنبش اخوان فلسطین درباره‌ی نبرد با اسراییل پس از جنگ 1967 را یافته و آن را برای نخستین بار در سپتامبر 2022 در سایت الجزیره منتشر کرده است[2]. این سند بیانگر موضع رسمی و صریح اخوان فلسطین درباره‌ی امتناع از نبرد مسلحانه با اسراییل و تبیین چرایی این قضیه است. گفتنی است این سند خاصه با توجه به رخدادهای پس از 7اکتبر2023، حاوی بصیرت‌های مهم تاریخی‌ای برای پژوهشگران مطالعات خاورمیانه خواهد بود. ما در ادامه برای نخستین بار ترجمه‌ی کامل فارسی این سند را خواهیم آورد:

 

دیدگاه ما در مورد اقدام مسلحانه در داخل سرزمین‌های اشغالی

موضع اخوان المسلمین در مورد هیچ موضوعی نباید با واکنش‌ها دیکته شود یا تحت تأثیر احساسات قرار گیرد. بلکه باید پس از مطالعه دقیق و بی‌طرفانه، مواضع خود را اتخاذ کنیم.

ما قبلاً بیش از یک بار نظر خود را در مورد مسئله فلسطین بیان کرده‌ایم، آخرین بار پس از تجاوز صهیونیستی در ۵ ژوئن ۱۹۶۷ بود. اشکالی ندارد که نظر خود را در مورد اقدام مسلحانه در داخل فلسطین ـ اقدامی که برخی از برادرانمان از ما طلب می‌کنند ـ بیان کنیم؛ زیرا آنها از ما می‌خواهند که علیه دشمن غاصب اقدامات خرابکارانه انجام دهیم. استدلال برادران ما برای این امر آن است که اگر سرزمین مسلمانان غصب شود و به ناموس آنها تجاوز شود جهاد بر هر مسلمانی که توانایی دارد واجب است، به ویژه اینکه ما یک گروه مجاهد هستیم که اعضای آن بر اساس جهاد و عشق به مرگ در راه خدا تربیت شده‌اند. برای ما جایز نیست که میدان را به کسانی که دینداری و مراوداتشان قابل اعتماد نیست، واگذار کنیم.

 

   [ترس‌ها مانع از جهاد اخوان المسلمین می‌شوند:]

این گفته که «جهاد یک فریضه اسلامی است که بر ما واجب شده است» درست و بجاست، اما نباید آن را مطلق گرفت و باید عمیق و با دقت به آن نگریست. در اینجا باید بین دو موضوع تفاوت قائل شویم...

   اول اینکه جنگی فراگیر بین ما و دشمنمان درگیرد تا او را از کشورمان بیرون برانیم و قدرتش را نیست و نابود کنیم. در این صورت، وظیفه هر مسلمانی که توانایی جسمی دارد این است که سلاح به دست گیرد و در نبرد جاری شرکت کند. اخوان المسلمین به عنوان افرادی از امتی که در یکی از نبردهای سرنوشت‌ساز خود می‌جنگد، در این امر سهیم هستند. برادران ما در تمام جبهه‌ها، چه به مثابه سرباز در ارتش و چه به مثابه داوطلب در گارد ملی و مقاومت مردمی، وظیفه خود را به انجام رسانده‌اند. تعدادی از آنها در برخی جبهه‌ها به شهادت رسیده‌اند. خداوند آنها را رحمت کند و جایگاهی وسیع در بهشت به آنها عطا فرماید.

   موضوع دوم این است که دشمن در واقع ارتش‌های ما را شکست داده و در نتیجه این شکست، بخشی از کشور ما را اشغال کرده است، همانطور که اکنون در فلسطین چنین است. اگر ارتش‌های رسمی از نبرد عقب‌نشینی کنند و مردم به گروه ما روی آورند و از آنها بخواهند که بخش اشغالی را آزاد کنند و بار نبرد را به تنهایی به دوش بکشند، در این صورت موضوع نیاز به مطالعه و تحقیق بی‌طرفانه از تمام جنبه‌های آن را دارد. ما باید مشخص کنیم که چه کاری مطلوب ماست؟ ماهیت میدانی که در آن فعالیت خواهیم کرد چیست؟ ماهیت دشمنی که با آن روبرو هستیم چیست؟ آیا ما توانایی دستیابی به هدف خود را داریم؟ در این صورت، پیامدهای نامطلوبی که این اقدام ممکن است به همراه داشته باشد چیست؟

 

   [ دلایل اخوان المسلمین برای اتخاذ این تصمیم]

الف) ماهیت دشمن ما با ماهیت استعماری‌ای که در هر یک از کشورهایمان می‌شناسیم متفاوت است. این یک ارتش اشغالگر نیست که از یک کشور استعماری معین برای استعمار، استثمار یا نفوذ آمده باشد. بلکه مردمی از ماجراجویان متعصب هستند که با هدف غصب و تأسیس دولتی برای خود در سرزمینمان به کشور ما آمده‌اند. آنها توانستند این کار را با کمک کشورهای استعماری بزرگ جهان ـ برغم اختلاف دیدگاه‌های این کشورها ـ انجام دهند. عملیات خرابکاری محدود علیه آنها باعث نمی‌شود که کشور ما را ترک کند ـ خلاف ارتش‌های اشغالگر که وقتی بی‌ثباتی و فقدان امنیت را احساس می‌کنند، این کار را انجام می‌دهند. دشمن نبرد خود با ما را نبرد مرگ و زندگی می‌داند و ما چاره‌ای جز برنامه‌ریزی برای نابودی آن و از بین بردن دولتش نداریم، موضوعی که عملیات محدود برای آن مناسب نیست. اگر قرار است این نبرد به ثمر بنشیند، لازم است توانایی‌های ملت‌های عرب را بسیج کرده، آنها را هماهنگ کنیم و با ایمان اسلامی تجهیزشان نماییم. بار این کار بر دوش ماست.

   ب) مسئله دومی هم وجود دارد و آن این است که دشمن ما در فلسطین نه از افکار عمومی جهان می‌ترسد و نه هیچ مسئولیت بین‌المللی‌ای احساس می‌کند، زیرا پس از سال‌ها تلاش پیگیر، موفق شده است افکار عمومی جهان را به ابزاری مطیع در دست خود تبدیل کند و این افکار به جای اینکه مانع جاه‌طلبی‌هایش شود، از آن حمایت و حفاظت کند. دشمن ما به هیچ ملاحظه‌ای جز ملاحظات ملت خویش و امنیت آن اهمیت نمی‌دهد و به همین دلیل به پایگاه‌هایی که فداییان از آنجا حرکت می‌کنند، ضربات سختی وارد می‌کند و گاهی اوقات اهمیتی به امحای آنها نمی‌دهد.

   پ) مساحت فلسطین نسبتاً کوچک است و جمعیت یهودیان نسبت به مساحت آن زیادند. آنها در شهرک‌های مستحکمی زندگی می‌کنند که در سراسر کشور پراکنده شده‌اند. آنها را با سربازان و ماشین‌های جنگی پر کرده‌اند که به آنها این مزیت را می‌دهد که در مدت زمان کوتاهی به سرعت به هر مکانی حرکت کنند و به آنها این امکان را می‌دهد که بدون نیاز به انتظار برای رسیدن نیروهای کمکی از مکانی دور، از خود دفاع کنند. این امر حملات چریکی را بسیار محدود کرده و تأثیر آنها را کاهش می‌دهد.

   ت) کشورهای عربی اطراف اسرائیل ضعیف هستند و نمی‌توانند بیش از چند ساعت در برابر دشمن مقاومت کنند. این برای همه شناخته شده است. اقدامات عجولانه، به دشمن بهانه‌ای برای امحای سرزمین‌های جدید و آواره کردن ساکنان عرب بیشتری می‌دهد.

   ث) تمام گروه‌های مبارز در داخل فلسطین اشغالی روابط خود را با برخی کشورهای عربی تقویت کرده‌اند. دولت‌ها به آنها پول و سلاح می‌دهند و اردوگاه‌هایی را برای آموزش اعضایشان در اختیار آنها قرار می‌دهند. در واقع، سرویس‌های اطلاعاتی آن کشورها هستند که این جنبش‌ها را برنامه‌ریزی و عملیات آنها را تا حد زیادی کنترل می‌کنند. این کاری است که اخوان المسلمین هرگز نمی‌تواند انجام دهد و حتی اگر به فرض محال اخوان چنین بخواهد، دولت‌های عربی به اخوان المسلمین اجازه چنین کاری را نمی‌دهند.

   ج) جماعت اخوان در تمام کشورهای عربی‌ای که در آنها نفوذ دارد، گروهی تحت تعقیب و آزار است. بنابراین، ما نمی‌توانیم آزادانه و با خیال راحت، فعالیت مسلحانه داشته باشیم، مگر اینکه عملیاتی بسیار محدود و ضعیفی انجام دهیم که این قبیل عملیات‌ بی‌دستاورد و بی‌فایده‌اند.

 

   [آسیب‌هایی که در صورت جهاد اخوان المسلمین، به فلسطین وارد خواهد شد:]

پس از این بررسی سریع ماهیت دشمن و ماهیت میدانی که در آن فعالیت خواهیم کرد، باید نتایجی را که در صورت انجام اقدام مسلحانه در داخل فلسطین به دست خواهیم آورد، روشن کنیم.

   شکی نیست که نتایج این اقدام ـ حتی برغم تبلیغات اندکی که با این اقدام همراه خواهد بود و برخی تصور می‌کنند که به نفع ما خواهد بود یا از قضیه ما که قضیه اسلام است حمایت می‌کند ـ برای قضیه فلسطین و همچنین برای جنبش اسلامی، بد و مضر است.

   در مورد مسئله‌ی فلسطین، اقدامات خرابکارانه ما باعث می‌شود دشمن از فرصت برای اخراج ساکنان عرب سوءاستفاده کند ـ و در حالی‌که ما هر روز شاهد عبور صدها پناهنده از مرز به شرق اردن هستیم ـ این مسئله را به موضوع چانه‌زنی برای بازگشت پناهندگان و پایان دادن به وضعیت جنگی تبدیل خواهد کرد. در عین حال، دشمن ضربات شدید و کوبنده‌ای را به کشورهای عربی‌ای که آنها را مسئول اقدامات فدائیان می‌داند، وارد خواهد کرد و بدین ترتیب شکست‌های جدیدی را به سوابق ما اضافه خواهد کرد و به دنبال تأمین پناهگاه برای پناهندگان جدید خواهد رفت.

   در مورد جنبش اسلامی، اقدام مسلحانه در حال حاضر، با توجه به ملاحظاتی که قبلاً ذکر شد، مستلزم آن است که تمام تلاش خود را بدون داشتن نتایج مثبت به میدان نبرد بیاورد و بلکه برعکس، این اقدام منجر به نتایج منفی خواهد شد که شرحش قبلا گذشت.

 

   [نقشه‌ای از سوی دشمنان اخوان المسلمین برای پایان دادن به آن:]

کسانی که اکنون ما را به اقدام مسلحانه فرا می‌خوانند، می‌خواهند ما نیروی خود در داخل فلسطین را مستهلک کرده و در نتیجه میدان را در داخل کشورهای عربی برای عناصر دیگر خالی کنیم. علاوه بر این، اگر ما شروع به ضربه زدن کنیم، خود را در معرض ضربه‌ای قرار می‌دهیم که از سوی حاکمان عرب که در همراهی با کشورهای کفر و استعمار توطئه می‌کنند و از سوی کسانی که از نیروی جنبش اسلامی بی‌خبرند و منتظر فرصت‌هایی برای ضربه زدن به هسته آن هستند، به ما وارد خواهد شد. ممکن است کسی ما را به انجام یک اقدام ضعیف و سبک برای محافظت از خود و گردان‌هایمان در برابر ضربه فرا بخواند، در حالی که این سخنی مردود است که اعتبار گروه را در بین مردم تضعیف می‌کند و به هیچ وجه به نفع ما نیست.

   ما باید شرایطی که جنبش در آن قرار دارد را درک کنیم و قبل از هرگونه اقدامی، مسائل را با دقت بسنجیم، زیرا اقدام نسنجیده ممکن است منجر به عواقب وخیمی شود .

 

   [جایگزین‌های اخوان المسلمین برای مبارزه‌ی مسلحانه چیست؟]

در اینجا، یک سوال مهم و فوری مطرح می‌شود: از آنجایی که برای ما روشن شده که اقدامات فداکارانه به تنهایی بی‌فایده است، جایگزین چیست؟ و چگونه می‌توانیم میهن غصب‌شده‌ی خود را بازپس بگیریم؟

   نیرویی که اسرائیل را احاطه کرده، نیرویی است که قادر به شکست دادن اسراییل و محو آن است. بنابراین، ما باید تمام انرژی و تلاش خود را برای متحد کردن ملت‌های عربی زیر پرچم اسلام به کار گیریم، زیرا پاسخ آنها به اسلام و ورود آنها به نبرد با پرچم خدا تنها امید برای پیروزی است. ممکن است کسی بگوید: این بدان معناست که فلسطین باید سال‌ها صبر کند تا این امید محقق شود. پاسخ به این سوال این است: 20سال است که از قضیه‌ی ما در فلسطین می‌گذرد و در طی این مدت این مسأله از یک عقب‌نشینی، به یک فاجعه به دست دولت‌های دموکراتیک در سال ۱۹۴۸ و به دست انقلابیون عرب در سال ۱۹۶۷ بدل شده است. قضیه‌ی فلسطین، امروز در آستانه انحلال سیاسی است که دستان خیانت و غدر در دولت‌های عربی ما این را توطئه‌چینی کرده‌اند. پس چاره‌ای نداریم جز اینکه قضیه‌ی فلسطین به انتظار بنشیند تا صلاح‌الدین جدیدی دوباره برخیزد و گردان‌های پیروز اسلامی را برای آزادسازی سرزمین مقدس و پاکسازی ابدی آن از پلیدی متجاوزان رهبری کند.

 

   [تصمیم اخوان المسلمین مبنی بر ممنوعیت عملیات مسلحانه در فلسطین:]

بر اساس موارد فوق، کمیته‌ی اجرایی اخوان المسلمین به اتفاق آرا تصمیم گرفت..

((امتناع اخوان المسلمین از انجام اقدام مسلحانه در فلسطین در شرایط فعلی)).

اخوان المسلمین فلسطین

12 ذی القعده 1387ق ـ 11 فوریه 1968م.

ــــــــ

ارجاعات:

[1]. محمد همام، "ميلاد النقد الذاتي في تقويم تجربة الحركات الإسلامية: الإخوان المسلمون نموذجًا"، مرکز نهوض، ص19، 2019.

[2]. د. عصام تلیمه در مطلبی با عنوان « قرار الإخوان الصادم الذي تسبب في تأسيس حماس (وثيقه نادره تُنشَر لأول مره)» تصاویر این سند و متن کامل آن را در سایت الجزیره المباشر منتشر کرده است:

https://www.aljazeeramubasher.net/opinions/2022/9/16/%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D8%A5%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B0%D9%8A-%D8%AA%D8%B3%D8%A8%D8%A8-%D9%81%D9%8A-%D8%AA%D8%A3%D8%B3%D9%8A%D8%B3#_ftn1

1.دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
2.پیام هایی که حاوی تهمت یا بی احترامی به اشخاص باشد منتشر نخواهد شد
3.پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد