اقدام سئوال برانگیز سوریه پس از عذرخواهی سعد حریری

نوع مطلب: گفتگو

اقدام سوریه در صدور حکم جلب برخی از افراد و شخصیتهای شناخته شده لبنانی به اتهام دست داشتن در ترور رفیق حریری، جدای از ابعاد آشکار و پنهان این جریان از جمله انگشت اتهامی که سالها به سوی سوریه نشانه رفته،این پرسش را به اذهان متبادر می‌سازد که این اقدام دولت آن هم پس از عذرخواهی سعد حریری،نخست‌وزیر لبنان چه مفهومی می‌تواند داشته باشد؟ برخی از ناظران بر این اعتقادند که سوریه بعد از عذرخواهی سعد حریری بازی هوشمندانه‌ای را با لبنان آغاز کرده که در پس آن درصدد احیای جایگاهش در جهان عرب و انتقام از افرادی است که سالها سوریه را مظنون اصلی این پرونده معرفی می‌کردند. خبر در گفتگو با دکتر جواد صالحی،کارشناس دفتر پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه وزارت امور خارجه به تجزیه و تحلیل اقدام اخیر سوریها و پیامدهای منطقه‌ای آن پرداخته است.
 

.دستگاه قضایی سوریه با صدور حکم جلب 33 نفر در ارتباط با شکایت علیه شاهدان دروغین، محور تازه ای را در ارتباط با ترور رفیق الحریری باز کرده است، خصوصا اینکه در میان افردی که سوریه حکم جلب آنها صادر شده ،چهره‌های سرشناسی به چشم می‌خورد. این اقدام سوریه در چه راستایی است؟
 

برای پاسخ به این پرسش باید ریشه‌های تاریخی این موضوع را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.در مقطعی سوریه خود را برادر بزرگ لبنان تلقی می‌کرد. در همین چهارچوب نیز به لحاظ نقش و جایگاه، انتظارات و اهداف سوریه تأمین می‌شد.بعد از اتفاقاتی که طی سالهای اخیر به خصوص پس از مرگ حافظ اسد روی داد،سوریه آرام آرام به حاشیه رانده شد به گونه‌ای که مجبور شد نیروهای خود را تحت فشارهای بین‌المللی از لبنان خارج کند.اما کشورهای نظام بین‌الملل به همین مسئله بسنده نکرده و نه تنها دست سوریه را از لبنان کوتاه بلکه سعی کردند به عنوان عامل مداخله‌گر و تأثیرگذار در عرصه سیاست لبنان آن را تحت فشار قرار دهند. حتی کار به جایی رسید که در نهایت سوریه را در کشورهای لیست سیاه قرار دادند. با ترور حریری این فشارها دوچندان شد. چون موضوع عمدتا اتهام‌زنی در عرصه رسانه‌ای بود، سوریه بالاخص از ناحیه آمریکا و فشار متحدین آن و مهمتر از همه افکار عمومی جهان عرب در همه کشورهای واقع در حوزه جغرافیایی عرب که ذهنیت آنها را نسبت به مقصر بودن سوریه خدشه‌دار شده بود،بسیار متضرر گردید. بعد از تحقیقات فراوان و برگزاری دادگاهها  و نهایتا سفر حریری پسر به سوریه و عذرخواهی از اسد برگ سیاست به گونه‌ای دیگر دگرگون شد.
 

یعنی عذرخواهی حریری، سبب این اقدام سوریها شد؟
 

سوریه درصدد است با توجه به این اظهارنظر حریری در خصوص نقش نداشتن سوریه در ترور حریری و شاهدان دروغین برای خود بازیابی هویت کند. بخشی از این بازیابی هویت به عرصه جهان عرب و میان توده مردم بازمی‌گردد تا به حقانیت سوریه ایمان بیاورند و بخشی از آن به  سردمداران و گروههای سیاسی داخل لبنان برمی گردد که ماهیتی تقابل‌جویانه دارد بسیاری از همین گروهها و افراد به اذعان سوریه خواسته یا ناخواسته در دام این قضایا قرار گرفته و با دادن اطلاعات دروغین و صحنه‌سازی سوریه را متهم اصلی معرفی کردند .سومین بخش این بازیابی هویتی در عرصه رسانه‌های جهانی در مقابل تحرکات آمریکا و متحدانش است که در خلال سالهای قبل اتهامات بیشماری را متوجه سوریه کرده بودند. در حقیقت سوریه تلاش می‌کند که با یک تیر چند نشان بزند. اولاٌ، اقدام به احقاق حق از دست رفته خود در نزد کشورهای عرب کند.دوم، در حمایت از نیروهای طرفدار خود در عرصه سیاسی لبنان مجددا ابراز وجود کند.سوم، در مقابل اقدامات برنامه‌ریزی شده جهان غرب بالاخص دادگاه بین‌المللی ترور حریری که ممکن است گزارش آن در ماههای بعد منتشر شود و این امکان وجود دارد که برخی از گروههای متحد سوریه را در مظان اتهام قرار دهد،نوعی اقدام پیشگیرانه و پیشدستانه کند. چهارم ورود به فضا و یا بازی است که سوریه را در عرصه منطقه‌ای و بین المللی در وضعیت بالاتری قرار می‌دهد. به گونه‌ای که از هم اکنون آمریکا، عربستان و مصر به تکاپو افتاده‌اند که چگونه با سوریه برخورد کنند تا از این موضع خود- که هم سیاسی است و هم حقوقی -کوتاه بیاید تا فضای جدیدی به لحاظ تنش در منطقه ایجاد نشود.
 

همانطور که اشاره کردید، حریری در سفرش به سوریه از این کشور عذرخواهی کرده است، اما بعد از صدور حکم جلب این افراد از سوی دادگاه سوریه نخست‌وزیر لبنان نسبت به این اقدام سوریها ابراز تأسف کرده است، آیا پارادوکسی در این میان نمی بینید؟
 

حریری تصور می کرد در عرصه دیپلماسی بسیاری از امور به صورت دوجانبه و پشت میزهای دیپلماسی مخفی حل و فصل می‌شود و عذرخواهی وی نیز از این منظر قابل تحلیل است.وی تصور نمی‌کرد که سوریه از این برگ برنده در عرصه منطقه‌ای و بین‌المللی استفاده کند. در حال حاضر سوریه به عنوان    کشوری بالادست و دارای برگ برنده  در حال بهره‌برداری از این عذرخواهی است. حریری نیز احساس می‌کند که در عرصه دیپلماسی دچار خطا و اشتباه شده و اظهار تأسف وی نیز بر همین اساس است. اظهارات وی بعد از صدور حکم جلب نیز به خوبی موید این امر است. وی درباره اقدام سوریها گفته بود:ما از سوریه عذرخواهی کردیم که معضلات و چالشهای موجود حل و فصل شود، نه اینکه تشدید شود. شاید به گونه‌ای این اقدامات و کنش و واکنش‌ها را باید به عرصه پختگی و بی‌تجربگی در عرصه سیاست پیوند داد. به اعتقاد من سوریها بسیار بادرایت و پخته‌تر از گذشته از کوچکترین اظهارنظرها و گفتگوهای خصوصی و شخصی نهایت استفاده را می‌برند. طبیعتا بخشی از این موضوع همین است. در تحقیقات و اظهارنظرهایی که در دادگاه بین‌المللی صورت گرفته ،ممکن است بار دیگر پای سوریه نیز به میان کشیده شود ،سوریه در حقیقت قبل از وقوع این اتفاق،دست به اقدام پیشگیرانه زده و یا حداقل به گونه‌ای بازی را شروع کرده که اگر روزی اتهامات متوجه آنها شد در صحنه رقابت برگی را دست داشته باشد.
 

به نظر می‌رسد که دولت لبنان چندان تمایلی به پیگیری پرونده شاهدان دروغین نداشته و حتی نبیه بری به تازگی تهدید کرده است در صورتی که دولت به این مسئله رسیدگی نکند،جلسات کابینه را تحریم خواهد کرد.
 

فضای سیاسی لبنان، فضای ائتلاف و منازعه است. با توجه به تعدد و تکثر موجود در لبنان و همچنین با عنایت به اینکه دولت در این کشور از نوع دمکراسی‌های اجماعی است،غالبا این دولتها بسیار شکننده بوده و برای پیشبرد تصمیمات اصولا اجماع لازم است. ولی چون اجماع لازم بین گروههای 8 مارس و 14 مارس وجود ندارد،طبیعتا اقامه دعوی حقوقی و سیاسی در داخل لبنان فضا را به دلیل وزن متوازن نیروهای سیاسی به سمت نوعی عدم تعادل سوق می‌دهد.اقدام جمیل السید مبنی بر طرح شکایت در فضای سیاسی لبنان به نتیجه نخواهد رسید،چون جامعه لبنان دو قطبی شده و عده‌ای بر علیه و عده‌ای له وی نظر دارند و خود به خود دادگاه نیز در این فضای سیاسی و دو قطبی بعید به نظر می‌رسد که حاضر باشد پرونده ای را بگشاید که در آن مسائل عمدتا سیاسی و حمایت ساختار سیاسی کل لبنان را می‌طلبد. طبیعتا جمیل السید باید در فضاهای بیرونی لبنان و یا در دادگاههای بین‌المللی اقامه دعوی کند که طبیعتا احکام و الزاماتی که بر آن دادگاهها مترتب است، بسیار متفاوت از احکام داخلی خواهد بود.

 

اگر سوریها به صدور حکم جلب دست زده‌اند،بنابراین نقش دادگاه بین‌المللی در این میان چیست؟ 
 

با توجه به اینکه نفوذ مجامع بین‌المللی برای برجسته کردن این موضوع و یا گشودن مجرای جدید برای تعقیب متهمان،سوریه را در مظان اتهام قرار داده، سوریه در حقیقت دست به اقدام پیشدستانه زده است.سوریها نمی‌توانند نقش بسیار مفیدی را در دادگاههای بین‌المللی بازی کنند.لذا این موضوع را از محافل منطقه‌ای به قوه قضاییه داخل سوریه تقلیل داده و آن را مطرح کرده‌ است. اما ماهیت این اقدام بیشتر سیاسی است و در عرصه تریبونی و افکار عمومی قابل طرح است. این اقدام پیامدهایی را نیز به دنبال خواهد داشت. از جمله اینکه اینگونه اقدامات خودبخود نقض حاکمیت و استقلال سیاسی کشوری مانند لبنان را در افکار عمومی تداعی می کند و می‌تواند فضای منطقه‌ای را دچار نوعی ناآرامی کند. همانطوری که هم‌اکنون نیز منطقه را دچار ناآرامی ساخته است. به گونه‌ای که وزرای امور خارجه مصر و عربستان با موضع‌گیریهایی که انجام داده‌اند، نسبت به این قضیه واکنش نشان داده‌اند.

 

احتمال دارد صدور این احکام برای شخصیت های برجسته لبنانی مجددا آتش جنگ داخلی را در لبنان شعله ور کند؟
 

واقعیت آنست که ساختار سیاسی لبنان ، ساختاری متنوع و متکثر است. این ساختار سیاسی بعد از جنگ جهانی دوم و و در واقع بعد از استقلال‌یابی عمدتا در ارتباط با سطح منطقه‌ای و بین‌المللی قابل تحلیل بوده و هست.به عبارتی به هیچ صورت نمی‌توان اتفاق و یا اقدامی را با نادیده گرفتن زمینه‌ها و پیامدهای منطقه‌ای و بین‌المللی در لبنان تجزیه و تحلیل کرد. بدون شک این اقدام سوریه در صدور احکام جلب،منطقه و نظام بین‌الملل را تحت تأثیر قرار می‌دهد.همانطور که داخل لبنان را تحت تأثیر قرار داده و شکافهایی را به وجود آورده است. این امکان وجود دارد که شکافهای به وجود آمده در لبنان، تداوم منازعات داخلی،ناکارآمدی دولت و جنگها وبحرانهای داخلی را به همراه داشته باشد.خاورمیانه به خودی خود و به طور طبیعی ملتهب و آسیب‌پذیر هست و اگر کوچکترین نابخردی وعدم درایت صورت گیرد،امکان اشتعال جنگ در لبنان را می‌توان پیش بینی کرد.

 

 آینده این تحولات را چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟
 

در شرایط فعلی چون سطح منازعات عمدتا در عرصه سیاسی و کلامی بین نخبگان است باید گفت که منازعات در حوزه سیاسی تداوم خواهد داشت. اما مهمترین موضوعی که بالاخص در ساختار سیاسی لبنان شاهد آن خواهیم بود، ناکارآمدی ساخت سیاسی است.یعنی با این اوضاع دولت را مجددا به تجربه سالهای اواخر دهه 1960 و 70 باز می‌گرداند که این مسئله قطبی شدن جامعه، تشدید منازعات قومیتی،عدم اجماع در اهداف سیاسی و مهمتر از همه ناکارآمد شدن ساختار سیاسی لبنان را به عنوان کلیتی مستقل به همراه خواهد داشت.

 

مصاحبه سید جواد صالحی با خبر آنلاین


نویسنده

سید جواد صالحی (ناظر علمی)

سید جواد صالحی پژوهشگر ارشد وناظر علمی گروه خليج فارس و کشورهای همجوار در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز می باشد. حوزه مطالعاتی دکتر صالحی خاورمیانه و سیاست و حکومت آن و خاورمیانه و نظام بین الملل است.