نگاه اقتصادی چین به افغانستان

ارتقای سطح همکاری های اقتصادی با افغانستان از اهداف مهم و استراتژیک چین در این کشور است. دعوت از افغانستان به نشست اخیر سازمان همکاری های شانگهای در 7-6 ژوئن 2012 در پکن و اهدای عضویت ناظر به آن کشور، گویای تمرکز اعضای کلیدی این سازمان به ویژه چین برای گسترش سطح روابط اقتصادی با این کشور است.  
 

نیاز جهان صنعتی به مخازن زیرزمینی افغانستان که برخی از این ذخایر نیز استراتژیک هستند، در شرایطی است که این کشور از یک سو، توان مدیریت سالم بر منابع زیرزمینی خویش را ندارد و از سوی دیگر توجه به این امر که نیاز مبرم این کشور به جذب سرمایه گذاری های خارجی در کنار حساسیت به شرکت های غربی، می تواند چشم انداز همکاری های آینده را برای چین به شکل مطلوبی ترسیم کند. 
 

حضور چندین ساله شرکت CNPC چین در معادن مس عینک افغانستان، خود گویای تمرکز بسیار این کشور در افغانستان است. ارزش سرمایه گذاری این شرکت در مرحله نخست،400 میلیون دلار بوده است. این شرکت از بزرگترین کمپانی های چینی در زمینه صنایع و معادن است. گفته می شود، توافق های دیگری نیز میان چین و افغانستان برای کشف و استخراج دیگر مواد معدنی صورت گرفته است.
 

افغانستان برای چین، یک انتخاب استراتژیک است. به همین علت این کشور، حل معضلاتی که می تواند در آینده زمینه کاهش همکاری های اقتصادی دو طرف را به وجود آورد در اولویت قرار داده است. از این رو، چین برای تضمین حضور بلند مدت خود در این کشور تلاش دارد با مهار پاکستان زمینه گسترش امنیت را در افغانستان مهیا سازد.
 

در این راستا، چین سعی دارد شرکای پاکستانی خود را در پروژه های صنعتی افغانستان وارد کند. تعریف جدید از نقش اقتصادی افغانستان در منطقه و جلب حمایت چین، خود به خود انگیزه موثری برای پاکستان در امر تامین امنیت افغانستان و مشارکت در پروژه های مشترک تبدیل خواهد شد. باعنایت به نبود امنیت در افغانستان، چین با بستن قراردادهای سرمایه گذاری مشترک که حداقل یکی از شرکای آن از میان همسایگان افغانستان باشد، سعی دارد اطمینان طرف افغان را جلب کند. به علاوه این حرکت را می توان بسترساز پایدارسازی صلح و ایجاد شرایط لازم برای مشارکت مستقیم همسایگان افغانستان دانست. 
 

حضور شرکت¬ های چینی در سال های گذشته در پروژه های ترکمنستان و در حال حاضر در افغانستان، گویای نیاز مبرم چین به انرژی است. این کشور در سال 1993 با وجود آنکه در ردیف پنجمین تولید کنندگان نفت جهان قرار داشت به صف واردکنندگان این محصول پیوست. چین به سبب رشد سریع اقتصادی خویش، نگرانی جدی در زمینه تضمین جریان انرژی دارد. از این رو، تضمین تداوم جریان صنعتی شدن آن، به مثابه انتخاب استراتژیک این کشور است.
 

بر مبنای آمارها از سال 1993 تا 2003، مصرف نفت چین 90 درصد رشد داشته است، در حالی که تولید داخلی در همین مقطع کمتر از 15 درصد رشد یافته است. شکاف رو به گسترش میان تولید داخلی و مصرف نفت، بی‌شک چین را به گونه‌ای روزافزون به نفت وارداتی وابسته خواهد کرد. نیاز چین به نفت وارداتی، درسال 2012 به رقم 5.22 میلیون بشکه در روز رسیده است. با عنایت به مطالب گفته شده،حضور شرکت های چینی در پروژه های کشف و استخراج نفت در افغانستان معنادار خواهد بود. 
 

این حضور با قرارداد کمپانی CNPI چین در پروژه های نفتی افغانستان عیان تر شد. این شرکت قرار است نفت را از سه حوزه قشقری، بازار کمی و زمردسای ولایت سرپل استخراج کند. کارشناسان بر این باور هستند که افغانستان دارای 1.6 میلیارد بشکه نفت خام، 16 تریلیون فوت مکعب گاز طبیعی و 500 میلیون بشکه گاز مایع است.
 

 مشکلاتی که در سال های اخیر در مسیر انتقال انرژی به چین پیش آمد، این کشور را به تمرکز بر انتقال انرژی از مسیر خشکی وادار ساخته است. این پروژه باعث افزایش درآمد دولت افغانستان می شود و از همه مهم تر اشتغال زائی بسیاری برای این کشور به همراه خواهد داشت. در مقابل چین نیز، می تواند مسیر مستمر انتقال انرژی به خاک خویش را تضمین کند. 
 

بنابراین نیاز مبرم چین به انرژی وارداتی از یک سو و وجود ذخایر عظیم زیرزمینی در افغانستان از سوی دیگر سبب شده است تا نگاه چین به افغانستان نگاهی استراتژیک و مبتنی بر رویکرد اقتصادی باشد.


نویسنده

سمیه مروتی

سمیه مروتی عضو گروه مطالعات افپاک در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی فارغ التحصیل مقطع دکتری در رشته روابط بین الملل دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران می باشد. حوزه مطالعاتی ایشان مطالعات افغانستان و پاکستان است.