متغیرهای تاثیرگذار بر رویکرد ایران در قبال بحران سوریه

تداوم بحران سوریه فضا را برای بازیگری فعالانه بازیگرانی چون ایران در حل بحران سوریه فراهم آورده است. فرسایشی شدن بحران سوریه و عدم امکان برتری یکی از طرفین از طریق نظامی از یک سو، و احتمال وقوع تغییر در چرخه گفتمانی سیاست خارجی ایران در دولت آینده که می تواند منجر به افزایش نقش منطقه ای ایران شود از سوی دیگر از دلایل این مدعا است.

 

 بحران سوریه موقعیتی متناقض را فرا روی جهانیان قرارداده است. از یک سو با نامشخص ماندن موعد برگزاری کنفرانس ژنو 2 و تشدید اختلافات میان آمریکا و روسیه، راه حل سیاسی کوتاه مدت برای این بحران در هاله ای از ابهام قرار گرفته است. از سوی دیگر روند تحولات میدانی دورنمای روشنی را از به نتیجه رسیدن فرجام وقایع سوریه از طریق نظامی ارائه  نمی دهد. این امر سبب شده است تا راه حل سیاسی کماکان به عنوان بهترین گزینه حل بحران تلقی گردد.

 

 در این میان نقش جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک بازیگر تاثیر گذار در روند تحولات سوریه حایز اهمیت است که تداوم این بحران و شرایط حاکم بر آن در کنار تغییر دولت در ایران فضا را برای بازیگری فعالانه ایران در بحران سوریه فراهم کرده است. 

 

به عبارت دیگر دو سری از عوامل عرصه را برای بازیگری و آزادی عمل ایران در نقش آفرینی فعال تر و  مدیریت بحران سوریه مهیا کرده است. از یک سو "شرایط حاکم بر بحران سوریه" می باشد. یعنی فرسایشی شدن بحران سوریه و عدم امکان تفوق یکی از طرفین از طریق نظامی در کنار مشکلات اقتصادی ناشی از رکود اقتصادی کشورهای غربی، بروز فجایع انسانی مغایر با وجدان مشترک بشری، تداوم رکود اقتصادی در غرب و مشکلات اقتصادی کشورهای غربی درگیر در بحران سوریه، فقدان تاثیرگذاری مطلوب تدابیر بازیگران مخالف نظام بشار اسد در حل بحران، بی ثباتی داخلی و نوسانات سیاسی در کشورهایی چون ترکیه و قطر به عنوان بازیگران منطقه ای بحران سوریه و تشدید اختلاف نظر میان آمریکا و روسیه در خصوص نوع نگاه به موضوع سوریه و راه حل های آن.

 

 از سوی دیگر "شرایط داخلی ایران" است. یعنی احتمال وقوع تغییر در چرخه گفتمانی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و پررنگ شدن وجوه ناظر بر واقع گرایی ملحوظ در آن یعنی حکمت و مصلحت در دولت آینده، تغییر توازن قوا در منطقه به نفع ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری اخیر و استقبال جهانی از آن، تداوم پیشرفت های فناوری صلح آمیز هسته ای ایران و نصب بیش از 9000 سانتریفیوژ جدید در کمتر از 2 سال با وجود تحریم های اعمال شده غرب.

 

انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری ایران منشأ اثر و تحولاتی در ابعاد داخلی و خارجی بوده که نگاه بسیاری را در سطح ملی، منطقه ای و جهانی به خود معطوف کرده است. به نظر می رسد که با روی کار آمدن دولت جدید رویکرد سیاست خارجی ایران از منظر راهکارهای عملیاتی دچار تحولاتی خواهد شد که تاثیر آن را در موضوعاتی همانند بحران سوریه نیز می توان مشاهده نمود. 

 

 به نظر می رسد که رویکرد ایران درخصوص بحران سوریه مبتنی بر تعامل با جامعه جهانی در جهت حل بحران و اصل قراردادن خواست مردم سوریه در انتخابات ریاست جمهوری 2014 این کشور در تعیین ساختار آینده نظام سیاسی این کشور باشد. به دو دلیل؛ نخست به دلیل وقوع چرخه گفتمانی مورد انتظار در دولت آینده و حاکمیت نوعی از آرمانگرایی واقع نگر بر سیاست خارجی ایران. دوم به دلیل تقویت بعد واقع گرایی در جهت ایجاد توازن و تعادل میان عناصر آرمانگرایی و واقع گرایی. این همان نکته ای است که در نخستین مصاحبه مطبوعاتی رئیس جمهوری منتخب آقای دکتر روحانی پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری بر آن تاکید گردید.

 

از این منظر می توان نظر جمهوری اسلامی ایران مبنی بر پایان خشونت ها از سوی طرفین، عدم مداخلات مخرب خارجی و تمهید مقدمات برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال آینده میلادی در سوریه را به عنوان مرجع تعیین اراده دانست و خواست ملت سوریه در تعیین نوع نظام سیاسی حاکم بر این کشور را نیز به عنوان راه حلی میانه تلقی نمود.

 

در مجموع استفاده از همه ظرفیت های موجود در عرصه دیپلماسی ایران و تبیین مناسب شاخصه های راه حل میانه حل بحران از سوی ایران برای طرفین منازعه و شفاف سازی و اعتمادسازی مطلوب در این خصوص  برای بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای درگیر در بحران می تواند به عنوان  گامی موثر در برقراری ثبات و بازگشت آرامش به سوریه و به تبع آن خاورمیانه تلقی گردد.


نویسنده