معماي مذاكرات صلح اعراب و اسراييل در اجلاس واشنگتن / رحمن قهرمانپور

گفتگو ميان محمود عباس و بنيامين نتانياهو در واشنگتن در حالي آغاز شد كه هر سه طرف ماجرا يعني آمريكا، اسراييل و فلسطيني ها با مشكلات و موانع داخلي متعددي دست به گريبان هستند به طوري كه افراد خوش بين هم اميد زيادي به نتيجه بخش بودن دور جديد مذاكرات فلسطيني ها و اسراييلي ها ندارند. اين نوشتار وضعيت و منافع سه طرف درگير در مذاكرات را مورد بررسي قرار مي دهد.

آمريكا: نيازي به كندوكاو زياد نيست تا بدانيم اوباما در شرايط فعلي با مشكلات متعدد داخلي دست به گريبان است و انتخابات كنگره در دو ماه آينده در رأس اين مشكلات قرار دارد. تغيير فرماندهي نيروهاي آمريكا در افغانستان، خروج نيروهاي رزمي آمريكا از عراق، تصويب قطعنامه 1929 عليه برنامه هسته اي ايران و سرانجام ترتيب دادن مذاكرات رودرو ميان محمود عباس و نتانياهو همه و همه در راستاي بهبود موقعيت داخلي اوباما و پيروزي يا حداقل شكست نخوردن در انتخابات كنگره است. فعال تر شدن جمهوري خواهان و تجمع نزديك به صد هزار نفري چند هفته گذشته آنها در واشنگتن در اعتراض به زير سؤال رفتن شأن و پرستيژ آمريكا در جهان زنگ خطري براي اوباما در داخل بود. تا جابي كه برخي تحليل گران معتقدند ممكن است وي نتواند براي بار دوم انتخابات رياست جمهوري را ببرد. در چنين وضعيتي روشن است كه اولويت اصلي اوباما نه صلح خاورميانه بلكه مسايل داخلي مي باشد.

كاربردي كه مذاكرات صلح واشنگتن براي اوباما دارد بهبود تصوير او نزد افكار عمومي و تلاش براي نشان دادن اينكه اوباما هم چنان در صدد عمل به وعده هاي انتخاباتي خود مي باشد. توافق در مورد انجام ديدارهاي منظم ميان محمود عباس و نتانياهو نيز مي تواند به باورپذيرتر كردن اين گزاره كه اوباما براي رسيدن به توافق صلح جدي است كمك كند. اين ادعا زماني تقويت مي شود كه بدانيم آمريكا عليرغم آگاهي از موضع اسراييل در مورد عدم تمديد توقف شهرك سازي، بر ادامه مذاكرات اصرار دارد و اين در حاليست كه محمود عباس توقف شهرك سازي و پایان محاصره غزه را پيش شرط هاي خود براي مذاكره اعلام كرده است. اگر ادعاي روزنامه جرازلم پست صحت داشته باشد، آمريكا به عباس وعده داده در صورت ادامه مذاكرات از كمك مالي قابل توجهي برخوردار خواهد شد. اين امر به معني جلب حمايت لابي طرفدار اسراييل در داخل آمريكا جهت تسهيل پيروزي دموكرات ها در انتخابات پيش روي كنگره می باشد.

اسراييل: مشكل هميشگي شكننده بودن ائتلاف ها در اسراييل هم چنان برقرار است. البته برخي ها معتقدند اسراييل براي شانه خالي كردن از تعهداتش تغيير دولت و كابينه را بهانه قرار مي دهد. همانند اتفاقي كه بعد از مذاكرات كمپ ديويد افتاد. افزون بر اين گروههاي افراطي يهودي و از جمله حزب شاس كه حدود 10 نماينده در پارلمان اسراييل دارد، با هر نوع امتياز دهي به فلسطيني ها و مذاكرات صلح مخالف اند. تصادفي نيست كه خاخام آويدا يوسف رهبر معنوي حزب شاس در آستانه گفتگوهاي واشنگتن حرفهاي نژاد پرستانه گذشته خود در مورد فلسطيني ها را تكرار مي كند تا جو مذاكرات را تحت تأثير قرار دهد. اگر شاس يك حز افراطي مذهبي است در سوي ديگر حزب اسراييل بيتنا را داريم كه يك حزب افراطي سكولار بوده متحد كابينه فعلي مي باشد. عملكرد وافكار ليبرمن وزير خارجه و رئيس اين حزب به اندازه اي افراطي و غيرقابل قبول است كه حتي متحدان اسراييل روی خوش به وي نشان ندادند. در برنامه هاي حزب وي اخراج دسته جمعي اعراب اسراييل پيشنهاد شده است. به اين ترتيب نتانياهو در طيفي قرار گرفته كه در يك سر آن ايهود باراك طرفدار صلح قرار دارد و در طرف ديگر آن احزاب افراطي مذهبي و سكولار شاس و اسراييل بيتنا. لذا چالش اصلي نتانياهو اين است كه چگونه در كابينه اسراييل در مورد امتياز دادن به فلسطيني اجماع نظر ايجاد كند. هر چند نخبگان سياسي و نظامي اسراييل مي كوشند با بزرگنمايي خطر ايران، زمينه را براي جلب حمايت افكار عمومي از مذاكرات صلح فراهم كنند، پر واضح است كه در اسراييل در مورد امتيازاتي كه بايد داده شود اتفاق نظر وجود ندارد. چه بسا عمر كابينه نتانياهو پيش از رسيدن مذاكرات به مرحله حساس تمام شود.

فلسطيني ها: محمود عباس در حالي در گفتگوهاي واشنگتن حاضر شد كه از موقعيت شكننده اي در داخل برخوردار است. عدم برگزاري انتخابات رياست جمهوري و به تعويق انداختن آن ابهام هايي را در مورد مشروعيت وي ايجاد كرده و حماس نيز مخالفت صريح خود را با مذاكرات صلح اعلام كرده است. همزمان گروههاي جهادي نيز براي اعلام مخالفت خود با اين مذاكرات اقدامي استشهادي انجام دادند. هر چند محمود عباس رفع محاصره غزه را يكي از پيش شرط هاي طرف فلسطيني اعلام كرده، روشن است اين امر باعث همراهي حماس با مواضع حكومت خودگردان در مذاكرات صلح نخواهد شد. شايد آن چيزي كه حماس را خشمگين كرده اين است كه محمود عباس درست در آستانه روز جهاني قدس كه انتظار مي رفت در كشورهاي اسلامي موجي فراگير عليه حمله اسراييل به كشتي هاي حامل كمك رساني به غزه راه بيفتد كه به نفع حماس و فلسطين بود، با رفتن به واشنگتن باعث تضعيف اين موج احتمالي شد. و به نوعي در بازي تل آويو و واشنگتن گرفتار شد. عباس مي توانست با صبر كردن از موج جهاني شده ايجاد شده عليه اقدامات اسراييل عليه آن استفاده كند. از ديد حماس، محمود عباس بيشتر از آنكه بخاطر ملت فلسطين وارد مذاكره شده باشد، براي تقويت جايگاه تضفيف شده خود وارد مذاكره شد تا بتواند با جلب حمايت سياسي و مالي آمريكا، موقعيت فتح را در برابر حماس تقويت كند. واضح است كه پايداري هر نوع توافقي با اسراييلي ها مستلزم همراهي گروههاي داخلي و در رأس آنها حماس مي باشد.

با در نظر گرفتن موارد فوق، اثبات اينكه مذاكرات صلح واشنگتن با چشم انداز اميدوار كننده اي مواجه نيست، كار دشواري نمي باشد. در واقع آنچه سه طرف آمريكا، اسراييل و فلسطين را پاي ميز مذاكره كشانيده هم سويي موقتي منافع رهبران آنها در آغاز اين مذاكرات ولو بصورت نمادين بوده است. اوباما به اين مذاكرات نياز دارد تا در انتخابات كنگره شكست نخورد، نتانياهو براي كاهش فشار بر خود بخاطر حمله به كشتي كاروان آزادي و محمود عباس براي تقويت موقعيت داخلي به اين مذاكرات نياز دارند و از اين رو مي توان حدس زد كه با گذشت دو سه ماه و عبور از شرايط فعلي انگيزه طرفها براي ادامه مذاكرات كاهش خواهد يافت.