استراتژی نفتی آمریکا در خاورمیانه

آمریکا یکی از بزرگ ترین کشورهای تاثیر گذار در عرصه معادلات نفتی جهان می باشد. این کشور با تولید روزانه حدود هفت تا هشت میلیون بشکه نفت خام همواره از بزرگترین تولید کنندگان نفت جهان بوده است. کاهش تولید نفت در آمریکا وابستگی این  کشور به واردات نفت را بیشتر می کند. این مساله ای است که همواره سیاست گذاران این کشور را نگران کرده و در طراحی استراتژی های نفتی این کشور نقش عمده ای ایفا کرده است. عمده این استراتژی ها به مهم ترین منطقه نفت خیز جهان یعنی خاورمیانه مرتبط می گردد. محورهای اصلی استراتژی نفتی آمریکا در منطقه خاورمیانه  را می توان به گونه زیر دسته بندی نمود:
 

نخست، جلوگیری از تسلط رقبا بر منابع نفتی خلیج فارس: با توجه به اینکه خلیج فارس دوسوم ذخایر نفت و سی و دو درصد ذخایر گاز جهان را در خود جای داده است ایالات متحده با استفاده از این استراتژی و از طریق "آغاز جنگ سرد"، "سیاست مهار ایران پس از انقلاب اسلامی" و "اشغال کویت توسط عراق" و در نهایت با "جنگ دوم خلیج فارس و اشغال عراق در سال 2003" حضور خود را بیش از رقبا در خلیج فارس تثبیت نموده است.
 

دوم، حفظ جریان با ثبات نفت: در حال حاضر، در خاورمیانه بازاری یکپارچه و پیوسته به وجود آمده که هر گونه بحران در این منطقه به شدت بر بهای نفت در دیگر نقاط جهان تاثیر خواهد گذاشت. علاوه براین، اقتصاد صنعتی غرب به عرضه نفت ارزان عادت نموده و شرق آسیا در حال شکوفایی اقتصادی است که آمریکا و اروپا در این شرایط هم استراتژی "تضمین جریان با ثبات نفت خلیج فارس" و هم "کنترل غیر مستقیم این کشورها" (کشورهای شرق آسیا) را دنبال می کنند. این مساله یکی از عناصر ضمانت سلامت اقتصادی غرب می باشد. زیرا در عرصه جهانی شدن اقتصاد و وابسته بودن آمریکا و اروپا به کالاهای وارداتی کشورهای شرق آسیا، هر گونه بحران در بلوک اقتصادی شرق آسیا، اقتصاد آمریکا و اروپا را تحت تاثیر قرار می دهد.. به عبارت دیگر، کشورهای غربی به واردات گسترده از کشورهایی اتکا دارند که خود آنان به واردات نفت از خاورمیانه متکی هستند. پیش بینی آژانس اطلاع رسانی آمریکا حاکی از آن است که در سال 2025 نیاز ایالات متحده آمریکا به نفت خاورمیانه دو برابر میزان کنونی خواهد بود. بنابراین حفظ جریان مستمر و باثبات نفت از منطقه خلیج فارس و دفع هرگونه مزاحمت در آینده قابل پیش بینی است.
 

سوم، کنترل بهای نفت در بازار جهانی: میزان مصرف و تولید نفت آمریکا موقعیت ویژه ای به این کشور در خصوص تاثیر گذاری بربهای نفت خام در بازاراعطا نموده و توان دیپلماتیک و نظامی این موقعیت را دوچندان کرده است. به گونه ای که تحلیلگران و سیاستمداران آمریکایی بر این باورند که کنترل بهای نفت در بازار جهانی، برای کشوری است که برای خود نقش مدیریتی در اقتصاد جهان قایل است ابزارمهمی در کنترل اقتصاد جهان.محسوب می شود.بر این اساس است که آمریکا روابط ویژه ای با کشورهای تولید کننده و مصرف کننده نفت برقرار نموده است.
 

چهارم، تنوع بخشی به منابع عرضه نفت: طبق این استراتژی ایالات متحده درصدد کاهش وابستگی به منطقه خاورمیانه و معطوف کردن توجه خود به دریای خزر و آسیای مرکزی است. علی رغم مشکل عدم دسترسی به آبهای آزاد، آمریکا تلاش نموده است با توسل به ابزارهای دیپلماتیک واقتصادی و همچنین در نظر گرفتن ملاحظات سیاسی مربوط به روسیه و ایران بر تعیین مسیر خطوط لوله انتقال انرژی، در این منطقه تاثیرگذار باشد. هرچند اجرای این سیاست  نیز با مشکلات عمده ای در این منطقه مواجه گردیده است. از جمله این مشکلات می توان از یک سو به بی ثباتی ها و برخی ناامنی های موجود در منطقه مخصوصا در منطقه قفقاز مثل بحران قره باغ و تأثیر آن بر امنیت سرمایه گذاری و نصب لوله های نفتی و از سوی دیگر، به هزینه های سنگین نصب لوله های نفتی و عبور این لوله ها از کشورهای مختلف به دلیل دور بودن این منطقه از بازارهای مصرف نفت اشاره کرد. 
 

پنجم، تقویت تولید و ذخیره سازی نفت در داخل: ایالات متحده به طور معمول در هنگام افزایش بهای نفت، خرید خود را برای تقویت تولید خود و ذخیره سازی استراتژیک به بهانه احتمال افزایش حملات تروریستی و به وجود آمدن یک شوک نفتی متوقف می کند.
 

در نهایت نظر به اینکه آمریکا یکی از بزرگ ترین بازیگران نفتی در جهان می باشد و با توجه به استراتژی های فوق و عوامل متعدد دیگر از جمله وضعیت بی ثبات خاورمیانه،  سرنگونی قدرت های تابع غرب توسط انقلاب ها و خیزش های عربی، حضور روز افزون و تأثیر گذار چین در تحولات منطقه ای و جهانی و همچنین وجود برخی گرایش های افراطی در منطقه که ممکن است سبب ایجاد اختلالاتی در جریان نفت شوند، ضرورت پیگیری سیاست هایی همچون سیاست عدم اتکا به نفت خاورمیانه و جستجو برای بازارهای دیگر و نفت ارزان را برای ایالات متحده آمریکا تشدید می کند.


نویسنده