ژئوپلیتیک بحرین و نافرجامی اعتراضات مردمی

ا گذشت بیش از یک سال از خیزش مردمی برای  انجام اصلاحات سیاسی و اجتماعی در بحرین و اصرار شهروندان این کشور بر ادامه اعتراضات تا تحقق خواسته‏ های خود، نظام سیاسی حاکم بر بحرین همچنان از قبول در خواست های معترضان امتناع می ورزد. بعضی از تحلیل ها از جمله دلایل ناکامی جنبش بحرین را خودکامگی پادشاه بحرین، عدم انسجام  مخالفان و مشخص نبودن خواسته‏ های آنان برشمرده اند.  در کنار این عوامل، به نظر می‏ رسد که ژئوپلیتیک بحرین هم نقش موثری در ناکامی خیزش مردمی این کشور تاکنون داشته است.

 

همزمان با خیزش ‏های مردمی در جهان عرب، مردم بحرین به ‏ویژه شهروندان شیعه این کشور نیز دست به اعتراض زده و روز به روز بر دامنه این اعتراضات خیابانی افزوده شد. برخلاف ادعاهای مطرح شده درباره تعداد اندک معترضان در این کشور، نسبت آن ها به کل جمعیت قابل توجه است و خواسته های آن ها نیز شفاف است. آن ها ابتدا خواستار اصلاحات سیاسی در نظام موجود بودند اما با پافشاری حکومت بر موضع خود، خواهان سرنگونی رژیم پادشاهی این کشور هستند.

 

با افزایش اعتراضات، دولت بحرین ضمن ادامه سرکوب معترضان، با ورود نیروهای نظامی عربستان به این کشور موافقت کرد که مقاومت نظام حاکم و سرکوب شدید معترضان به همراه عدم پشتیبانی بین‏ المللی باعث ناکامی آن ها تاکنون شده است.  تصمیم ورود نیروهای عربستانی به خاک بحرین که خود به یکی از مشکلات جدید حکومت و معترضان تبدیل شده  تنها به خواست حاکم این کشور نبوده است؛ بلکه ویژگی ‏های ژئوپلیتیکی بحرین، کشورهای عربی و غربی را بر آن داشت تا از یک سو با اهدف ژئوپلیتیکی از ورود این نیروها طرفداری کرده یا در برابر آن سکوت کنند. از سوی دیگر ضمن نادیده گرفتن نقض آزادی‏های مدنی و حقوق بشر، آشکار سازند که آرمان دموکراسی‏ خواهی آنان تنها یک استراتژی گزینشی در راستای برآوردن منافع ژئوپلیتیک آنان است.

 

از لحاظ ژئوپلیتیکی، بحرین اگر چه مجمع الجزایری کوچک است و نسبت به سایر همسایگان خود منابع کمتری دارد اما دارای موقعیتی راهبردی است. این کشور در همسایگی عربستان قرار دارد و دارای پیوستگی سرزمینی و فرهنگی با مناطق شیعه نشین عربستان چون قطیف و أحساء، شهرهای کلیدی منطقه الشرقیة است. منطقه ‏ای نفت خیز که بیشتر نفت و گاز عربستان را در خود جای داده است. از سوی دیگر بحرین در همسایگی خود چهار کشور عرب دیگر را دارد که همگی دارای نظام‏ هایی پادشاهی و غیر دموکراتیک هستند، که در عدم تمایل بحرین به انجام اصلاحات سیاسی در کشور خود بی تأثیر نبوده است. بحرین همچنین مقر ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا و یکی از شرکای اصلی این کشور در منطقه است.

 

ژئوپلتیک داخلی و ماهیت قدرت و سیاست در بحرین هم به گونه‏ ای است که در صورت روی کار آمدن رژیمی مردمسالار، شیعیان تأثيرگذاري زیادی بر تحولات و سياست‏ هاي داخلي و به تبع آن سیاست خارجی این كشور خواهند داشت. امری که تحولات منطقه را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد و موقعیت منطقه ای ایران را بهبود خواهد بخشید. چرا که بخش عمده جمعیت بحرین را شیعیان تشکیل می‏دهند و شماری زیادی از شهروندان این کشور از لحاظ تاریخی دارای تباری ایرانی هستند که هنوز علقه ‏های فرهنگی خود را پنهان نمی‏ کنند.

 

ملاحظات ژئوپلیتیکی بین المللی این کشور نیز سبب پشتیبانی کشورهای غربی و عربی از نظام پادشاهی این کشور و عدم توجه به خواسته های به حق معترضان شده است. در سطح بین ‏المللی، آمریکا واقف است که در صورت سرنگونی نظام فعلی این کشور دیگر میزبان ناوگان دریایی و متحدی راهبردی این کشور نخواهد بود. همچنین با توجه به بافت جمعیتی این کشور، حکومتی شیعه نشین و نزدیک به ایران بر این کشور حکمرانی خواهد کرد و به زعم آنان ضمن تکمیل هلال شیعی، وضعیت محور ژئوپلیتیکی مقاومت را بهبود خواهد بخشید.

 

در سطح منطقه عربستان سعودی نگران سرایت ناآرامی به مناطق شیعه نشین خود است؛ امری که بر اساس منطق "انتشار پدیده ‏های جغرافیایی" شرایط لازم برای آن وجود دارد. همسانی فرهنگی و مذهبی، پیوستگی و مجاورت سرزمینی و بی‏ عدالتی منطقه‏‏ ای و مذهبی از جمله این شرایط است که زمینه را برای ناآرامی در مناطق شرقی عربستان فراهم ساخته است. عربستان همچنین نگران روی کار آمدن یک دولت شیعه و متحد ایران در همسایگی خود است. این امر می‏ تواند سبب ارتقا موقعیت ایران در منطقه شود و عربستان بیش از پیش خود را در محاصره حکومت‏ های نزدیک به ایران ببیند. همچنین جایگاه عربستان به عنوان متحد غرب ایجاب می کند که این کشور از ایجاد هر تحولی که سبب افزایش قدرت ایران در منطقه می‏ شود، جلوگیری نماید. 

 

سایر همسایگان عرب بحرین نیز مخالف روی کار آمدن رژیمی مردم سالار در بحرین هستند. این کشورها به خوبی واقفند که هر گونه تغییر در همسایه کوچک خود، شهروندان این کشورها را برای انجام تغییراتی مشابه تحت تأثیر قرار خواهد داد و پایه های رژیم ‏های پادشاهی و خودکامه این کشورها را متزلزل خواهد کرد. از سوی دیگر آن ها هیچ گونه رغبتی به داشتن یک همسایه نزدیک به ایران نخواهند داشت، چرا که آگاهند وجود دولتی شیعی و نزدیک به ایران سبب انشقاق در میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به نفع ایران خواهد شد.

 

به طور کلی با توجه به اینکه برآیند عوامل ثابت و متغیر ژئوپلیتیکی در حال حاضر بی رغبتی برای تحقق مردمسالاری در بحرین را به کشورهای غربی دیکته می ‏کند، بعید خواهد بود تا هنگام تغییر شرایط و ورود یک نیروی مؤثر خارجی (غربی) به عنوان عاملی موافق به صحنه اعتراضات مردمی بحرین، معترضین بحرینی موفق به تحقق خواسته‏ های خود شوند. از این رو به نظر می‏ رسد بازیگرانی که خواستار همراهی با معترضین بحرینی هستند باید بتوانند توجه و همراهی بازیگران موثر غرب را به خواسته های مدنی مردم بحرین جلب کنند.