غرب و انحلال پارلمان مصر

از آغاز تحولات جهان عرب کشورهای غربی به رهبری آمریکا که به شدت  از اسلامی شدن تحولات و روی کار آمدن دولتهای اسلامی در این کشورها  نگران بودند وارد صحنه شده و سعی در  مدیریت این تحولات داشته اند. انحلال پارلمان مصر را می توان در چارچوب استراتژی کلان غرب یعنی کشورهای اروپای غربی و آمریکا برای مهار و مدیریت تحولات منطقه خاورمیانه و امواج انقلابی سرگردان در این منطقه تحلیل کرد.
 

این استراتژی کلان غرب در کشورهای مختلف درگیر ناآرامی ها اشکال متفاوتی به خود می گرفت. به بیان ساده تر تلاش غرب برای مدیریت تحولات منطقه در هر یک از این کشورها شرایط خاص خود را می یافت. بر این اساس کنش گری غرب در لیبی  در قالب دخالت نظامی، در بحرین مهار ناآرامی ها، در سوریه برکناری اسد در یک فرایند طولانی و فرسایشی و در مصر مهار ناآرامی ها و حفظ دولت سکیولار طرفدار غرب معنا می یافت.
 

 برنامه غرب برای رسیدن به هدف خود در مصر ورود سریع به عرصه تحولات، تحریک مبارک به استعفا، واگذاری قدرت به شورای نظامی طرفدار مبارک، برقراری آرامش نسبی در مصر، وارد کردن احمد شفیق سکولار به عرصه انتخابات و رساندن آن به مرحله دوم بود. 
 

البته این اقدامات غرب در مصر زمینه های داخلی هم داشت. به بیان دیگر غرب نمی توانست بدون توجه به  شرایط انقلابی جامعه مصر و فضای ملتهب سیاسی آن به گونه ای یکجانبه و بدون در نظر گرفتن مطالبات و خواستهای بخشی از مردم مصر اهداف و برنامه های خود را پیاده کند. بلکه به نظر می رسد غرب به خوبی از سکولار بودن بخشی از جامعه مصر آگاه بوده و به خوبی از آن بهره برده است. اگرچه احتمال دخالت شورای نظامی در انتخابات و نتایج آن را هم نمی توان نادیده گرفت، اما راه یابی شفیق سکولار به دور دوم را می توان نشاندهنده وزن بالا و قابل توجه نیروهای اجتماعی سکولار در مصر دانست. 
 

به نظر می رسد در حال حاضر غرب مرحله ای دیگر از برنامه کلی خود را در مصر پشت سر می گذارد. انحلال پارلمان مصر در شرایطی که گروه های اسلامگرا در آن اکثریت را در اختیار داشتند می تواند سکولارها را به ماندن در قدرت امیدوار کند. این امیدواری به واسطه تعویق بیشتر در روند تدوین و تصویب پیش نویس قانون اساسی جدیدی است که باید نهادهای سیاسی، حدود اختیارات و روابط آنها با یکدیگر را تعریف و تعیین کند.
 

پس از اعلام نتیجه انتخابات پارلمانی، مجلس مصر یک هیات تدوین قانون اساسی تشکیل داد که اسلامگرایان بر آن مسلط بودند. به همین دلیل، نمایندگان سکولار نگران آن بودند که این هیات، با تصویب یک قانون اساسی مبنتی بر شریعت، محدودیت آزادی های فردی و مدنی را محدود کند و مانع از تحکیم دموکراسی در مصر شود. اما اکنون با وجود انحلال پارلمان اسلام گرای مصر و تعویق هیات تدوین قانون اساسی، سکولارها بیش از بیش بر قدرتشان افزوده شده  و بیشتر از گذشته به آینده امیدوار شده اند. 
 

از سوی دیگر با انحلال پارلمان، انتخابات ریاست جمهوری مصر در حالی برگزار می شود که این کشور عملا فاقد قانون اساسی معتبر است و در نتیجه، حدود اختیارات رئیس جمهوری مشخص نیست. بر این اساس اسلام گرایان نگران این مسئله اند که انحلال پارلمان و مبهم بودن اختیارات رئیس جمهوری شرایطی را فراهم کرده است که نظامیان، حتی با تفویض فوری قدرت به رئیس جمهوری آینده، همچنان موقعیت برتر را خود در صحنه سیاسی حفظ کنند. بنابراین به نظر می رسد انحلال پارلمان مصر در شرایطی که گروه های اسلامگرا در آن اکثریت را در اختیار داشتند، مرحله دیگری از استراتژی های کلان غرب جهت مدیریت و کنترل تحولات جهان عرب باشد.


نویسنده