گزارش نشست آینده سیاست و حکومت در مصر: نیرو های تعیین گر حکمرانی

روز چهارشنبه 21 تیر ماه 1391 پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه، نشستی را با عنوان "آینده سیاست و حکومت در مصر: نیروهای تعیین گر حکمرانی" برگزار کرد. در این نشست که با حضور پژوهشگران مقیم و مهمان پژوهشکده، اساتید دانشگاه و جمعی از دانشجویان دکتری و کارشناسی ارشد دانشگاه های مختلف برگزار شد، آقای محمدعلی مهتدی صاحب نظر و پژوهشگر ارشد پژوهشکده، دکتر سید عبد الامیر نبوی پژوهشگر ارشد پژوهشکده و عضو هیئت علمی پژوهشكده مطالعات فرهنگي و اجتماعي، دکتر قدیر نصری پژوهشگر ارشد پژوهشکده و عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی و آقای فرزاد پور سعید پژوهشگر ارشد در حوزه سیاست و حکومت در خاورمیانه و عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات راهبردی، به ایرادسخنرانی پرداختند. 
 
دکتر نبوی که ریاست نشست را نیز بر عهده داشت بحث خود را با موضوع "آینده روندهای کلان در مصر" اینگونه آغاز کرد که تحولات منطقه ای، پیامدهای مهمی برای منافع ایران دارد. در این بین بحث در مورد مصر به عنوان یکی از مهم ترین کشورهای منطقه، حائز اهمیت است. وی اهمیت این تحولات را نتیجه متفاوت از روابط بین نیروهای سیاسی و اجتماعی که آینده این کشورها را رقم می زند، دانست. در ادامه دکتر نبوی از دکتر کیهان برزگر رئیس پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه که در جلسه حضور داشت درخواست کرد تا در مورد اهمیت موضوع نشست نکاتی را پیش از شروع بحث مطرح کند.
 
دکتر برزگر در ابتدا ضمن خوشامدگویی با اشاره به اهمیت جایگاه مصر در منطقه، این نوید را داد که گروه مصر شناسی در پژوهشکده تقویت می شود و اینکه به موضوع آینده روابط ایران و مصر در فصلنامه ها و انتشارات پژوهشکده توجه ویژه ای خواهد شد. این تحول فرصتی است تا پژوهشگران و دانشجویان علاقه مند به طرح دیدگاه های خود بپردازند. در ادامه وی با اشاره به پویایی تحولات جهان عرب بر این نکته تأکید کرد که خواسته های بازیگران اصلی منطقه از این تحولات متفاوت است. همین موضوع فرصت ها و چالش هایی را در روابط آن ها ایجاد می کند. از نظر وی ترکیه بیشتر به دنبال "رهبری منطقه ای" است. ایران به این تحولات بیشتر از زاویه "توازن قدرت" و "نقش سازی" می نگرد.  مصر و عربستان بیشتر از زاویه حفظ "امنیت" و سرانجام رژیم اسرائیل به موضوع بیشتر از زاویه "بقا" می نگرند. این تفاوت در نگاه ها نشانگر اهمیت این دوران انتقالی در منطقه است. 

سپس دکتر کیهان برزگر به اهمیت تقویت روابط ایران و مصر پرداخت و بر این نکته تاکید کرد که ایران همواره خواهان تقویت روابط با مصر بوده است. از این لحاط انقلاب مصر فرصتی فراهم کرد تا دو طرف به یکدیگر نزدیک شوند. وی جامعه مصر را یک جامعه روشنفکری قوی با دانشگاه های جدی و لایه های اجتماعی و سیاسی ویژه دانست که این کشور را از سایر کشورهای عربی منطقه متمایز می کند. از نظر وی تحولات در مصر  آینده توازن قدرت در منطقه را تعیین می کند. وی در پایان سخن خود ضمن اشاره به وجود دو نگاه "رقابتی" و نگاه "دوستانه" در ایران در مورد روابط ایران و مصر، بر دیدگاه دوم  به دلیل وجود پتانسیل های سیاسی-اجتماعی، ایدئولوژیک و اسلامی، اقتصادی، توریسم و غیره میان دو کشور تأکید کرد. 
 
سخنران بعدی آقای پورسعید با موضوع "آینده نگاه ارتش به حکمرانی اسلام گرایان"، ضمن اشاره به اینکه ارتش مصر بزرگترین ارتش در قاره آفریقا و جهان عرب و از نظر تعداد رتبه دهم را در سطح جهان دارد، براهمیت جایگاه آینده ارتش در ساخت قدرت مصر تأکید کرد . در ادامه وی ورود این نیروبه تحولات جامعه شناختی و سیاسی مصر را در سه دوره مختلف مورد بررسی قرار داد.نخست، بعد از کودتای جمال عبدالناصر، نقش ارتش پر رنگ و به مهم ترین نهاد در سیاست تبدیل شد. ارتش از اواخر دهه 1950 به خاطر کنترل مسائل مهم حکومتی سعی کرد تا نیروی متخصص تربیت کند. دوم، به دوران انور سادات باز می گردد که وی در دوران خود اقدام به تلاش تدریجی برای کاهش اقتدار ارتش مصر در عرصه سیاست کرد. سوم، مربوط به دوران مبارک می شود که وی سعی کرد تادر جهت پاک سازی و غیر سیاسی کردن ارتش از طریق "ترویج اسلام گرایی اجتماعی برای عدم واکنش اسلام گراها" و "کوتاه کردن دست نظامیان از ساختار سیاسی" به مانند انتخاب پسرش به عنوان رئیس جمهور آینده گام بردارد. 
 
 در ادامه این پژوهشگر ارشد چند متغیر تأثیرگذار بر آینده مصر را مورد توجه قرار داد. نخست، وضعیت جنبشی؛ اگر انقلاب مصر از حالت جنبش به نهاد نزدیک نشود فرصت نظامیان برای حضور بیشتر در قدرت سیاسی بیشتر می شود. دوم، سطح نهادمندی حکومت؛ هر چه نهادها بیشتر شوند، فرصت ارتش کمتر می شود. سوم، شرایط بین المللی؛ شرایط بین المللی مسئله ای است که اجازه می دهد از یک سو از روش های سخت استفاده شود و از سوی دیگر به مسائل نرم تر توجه شود. چهارم، سطح جامعه مدنی؛ بدون توجه به تبلیغات، اسلام گرایی می تواند انقلاب مصر را نجات دهد که این موضوع  نشان از نهادینه شدن اسلام در جامعه مدنی دارد. پنجم، قانون اساسی مصر؛ بحث بر سر چگونگی تنظیم قانون اساسی و چگونگی رابطه نظامیان و غیر نظامیان مهم است. ششم، ترکیب اتاق فکر؛ منظور ترکیبی از نظامیان، سرمایه داران، برخی سازمان های اطلاعاتی برای مدیریت شرایط موجود است و اتاق فکر حضور موثرتری از جامعه انقلابی دارد. هفتم، ایدئولوژی گروه های نظامی و غیر سیاسی؛ معمولاً ایدئولوژی های ایدئالیستی، فاشیستی، مارکسیستی بر عکس ایدئولوژی محافظه کاری به نظامیان اجازه مانور نمی دهد. هشتم، نفوذ غیر رسمی گرو های نظامی؛ یعنی اینکه 40درصد اقتصاد مصر دست نظامیان می باشد. 
 
وی در نتیجه گیری خود چهار سناریو در خصوص آینده مصر مطرح کرد. در سناریوی اول مناسبات جدیدی شکل می گیرد که نقش ارتش به صورت حفظ تمامیت ارضی و نهادی تابع نهادهای سیاسی در می آید. سناریوی دوم به این صورت است که ارتش می تواند با استفاده از فرصت های موجود جایگاه برتر را در قدرت سیاسی به دست بگیرد؛ به این شرط که در وهله اول به صورت پنهان تحولات را مدیریت کرده و در وهله دوم به بهای برخورد مستقیم و طغیان این کار را انجام دهد. وی در سناریوی سوم از نوع تقسیم بندی قدرت صحبت کرد؛ یعنی بخشی از قدرت در اختیار نهادها و برخی در اختیار ارتش باشد و سناریوی آخر اینکه منازعات آنقدر افزایش پیدا کند که دولت در مصر با نوعی شکنندگی مواجه شود. در  نهایت وی، سناریو های اول و سوم را محتمل ترین سناریو ها دانست. 
 
در ادامه، آقای محمدعلی مهتدی به عنوان سخنران دیگر نشست باموضوع "آینده مصر در پرتو حکومت اخوان المسلمین" به ایراد سخنرانی پرداخت. وی با اشاره به تداوم ساختار ارتش، دستگاه امنیتی و وضعیت اقتصادی در مصر، اخوان المسلمین را مهم ترین و پیچیده ترین تشکیلات در این کشور دانست. آقای مهتدی در خصوص فعالیت اخوان المسلمین بیان کرد که این گروه هرگز در پی براندازی رژیم وشکل گیری انقلاب نبوده، بلکه تنها خواهان سهمی در نظام و اصلاحات بوده اند و همواره بر "اسلام گرایی" به عنوان راه حل مشکلات تأکید کرده اند. 
 
در ادامه وی اعتراض دادگاه قانون اساسی، نظامیان و حتی بسیاری از جریان های چپ با اعلام تشکیل جلسه پارلمان از سوی مرسی رئیس جمهور منتخب مصر را نشانی از  وضعیت بحرانی مصر دانست. این پژوهشگر ارشد ضمن اشاره به چند دستگی موجود میان مخالفان اخوان بر اتفاق نظر این مخالفان با ارتش در خصوص کنترل میدان تحریر تأکید کرد.  وی دلیل این وضعیت بحرانی را از یک سو تفاوت نقش منطقه ای مصر با دیگر کشورها و از سوی دیگر تعارض بین نقش ها در این کشور با توجه به ایفای نقش تمامی گروه ها در ساختار داخلی دانست.  آقای مهتدی در ادامه به دو مشکل عمده پیش روی مرسی اشاره کرد. نخست آنکه مرسی در داخل مصر و اجرای سیاست های خود با دستگاه قضایی، ارتش و دستگاه امنیتی و طیفی از احزاب روبه رو است. دوم آنکه او وعده هایی داده که عملا معلوم نیست با امکاناتی که در اختیار دارد می تواند توقعات را برآورده کند یا خیر؟
 
 در آخر آقای محمدعلی مهتدی نوع نگاه قدرت های فرامنطقه ای و منطقه ای به وضعیت فعلی  مصر را مورد بررسی قرار داد.  در خصوص قدرت های فرامنطقه ای "آمریکا"با اخوان مشکلی ندارد و به راحتی در صحنه مصر قدرت نمایی می کند. "روسیه"تحولات مصر را با بدبینی خاصی دنبال می کند، چراکه تصورش این است که انقلاب مصرناشی از توطئه آمریکا است. "چین" نیز تحولات مصر را از نگاه رقابتی موردتوجه قرار می دهد و در مصر منافع خاصی ندارد.. در خصوص قدرت های منطقه ای نیز"عربستان" علی رغم اینکه سیاست های اخوان المسلمین مصر مورد تأیید این کشور نمی باشد اما اعلام کرده در صورتی به مصر کمک مالی می کند که  "روابط ایران و مصر بهبود نیابد" و"مبارک کشته نشود". و اما در مورد نگاه "ایران" این کشور روابط خوبی با اخوان داشته و  انتظار جمهوری اسلامی این است که روابط حداقل در سطح باز شدن سفارت خانه ها و سطح معمولی دوباره آغاز شود.
 
دکتر قدیر نصری با موضوع "وزن اسلام سلفی گرا درمعادلات آتی مصر" سخن خود را اینگونه آغاز کرد که سلفی ها از وقتی در مصر جلب توجه کردند که در انتخابات نوامبر 2011 از 496 کرسی پارلمان  24 درصد را به خود اختصاص دادند. وی با اشاره به اینکه در انتخابات ریاست جمهوری در مرحله اول "سلفی ها" حدود 4 میلیون رأی آوردند، بر این مسئله که آینده سلفی ها چگونه خواهد بود تمرکز و فرضیه خود را به این صورت مطرح کرد که سلفی ها به خاطر حکم رانی زمان پریشی (تأخر نسبت به روح زمانه) به تدریج در جنبش اخوان مستحیل شده و وزن کنونی خود را از دست می دهند.
 
این پژوهشگر ارشد برای توضیح و تبیین بحث خود، دو تئوری"تیلی و اسکاچپل (دولت و جامعه بر آمده از جنگ)" و تئوری "حسن البنا، عبدالرزاق و رشید رضا (دولت و جامعه بر آمده از دین که هدف هر سه مقابله باسکولاریزم و دین گریزی و مقابله با استعمار است)" مورد توجه قرار داد. سپس وی شش داده راهبردی برای شناخت حکومت و سیاست در مصر یعنی "جمعیتی که اغلب آن یکدست است"، "همسایگی با غزه و اسرائیل"، "کنترل کامل کانال سوئز از طرف مصر"، "کمک سالانه آمریکا به ارتش مصر"، "روی آوردن اخوان به حکمرانی بعد از 83 سال مبارزه"، "مصر به عنوان کانونحرکت های سیاسی– فرهنگی اعراب" را مطرح کرد. در ادامه دکتر نصری به جهان بینی سیاسی سلفی ها پرداخت و آن را شامل مقابله با بدعت و تفسیر و بازگشت به سنت سلف صالح، نفی ناسیونالیسم و طرح امت اسلامی با رجوع به آموزه های احمد بن حنبل و محمدبن عبدالوهاب و ابن تیمیه در سیاست ورزی، معارضه با حکومت های مدرن و سکولار، احیاء و اجرای احکام شریعت اسلام در امور مالی، سیاسی و آموزشی و  غبره دانست.
 
در ادامه وی منابع برجسته شدن سلفی ها بعد از مبارک را مواردی چون "ارائه یک نظم هنجاری بدیل متفاوت با اخوان المسلمین و سکولارها"، "کمک های خارجی برای ترویج اسلام محافظه کار و سنتی مورد قبول عربستان، قطر و دیگر شیخ نشین های منطقه"، "موقوفات و سازمان های داوطلبانه اسلامی از سوی سلفی ها"، "رسانه های ماهواره ای سلفی با جواز پخش حکومت مبارک با تم جهاد"، "مبارزه با شیعیان و غیره (با توجه به اینکه شبکه های سلفی پر بیننده ترین شبکه در مصر است)"، "مساجد خصوصی پرتعداد"، "64- 40 درصد فقر و 42 درصد بی سوادی مردم مصر"،  "شکنندگی دولت مصر" مطرح کرد. سپس دکتر نصری از نیروهای فعال کننده رشد سلفی ها یعنی "خروج شوروی از افغانستان و سرازیر شدن افغان عرب ها به کشورهای خود"، "اشغال کویت و وقوع جنگ دومخلیج فارس"، "حادثه 11 سپتامبر 2001 و  "اشغال عراق در 2003" نام برد. 
 
وی در نتیجه گیری بیان کرد که سلفی ها برای ماندن در عرصه سیاست دموکراتیک با مشکلات اساسی روبه رو هستند. به این معنا که در دوران جدید به خاطر پارادایم حقوق بشر و دلالت های سیاسی– اخلاقی، کسی نمی تواند دوباره جنگ حق و باطل را مطرح کند. دکتر نصری این موضوع را زمان پریشی گفتمانی دانست و کشوری را موفق ارزیابی کرد که بتواند روح زمانه را درک کند و آگاه باشد که کدام گفتمان با وجدان بشر سازگار است. در آخر این طور بیان کرد که سلفی ها در آینده اگر بر گفتمان قبلی تأکید کنند به سمت القاعده شدن و اگر به سوی مدرن شدن بروند، در اخوان المسلمین مستحیل می شوند. 
 
در ادامه نشست، سخنرانان حاضر در نشست به سؤالات حاضرین پاسخ دادند.
 
آقای پور سعید در پاسخ به سؤالی در زمینه "وضعیت بحرانی دولت مصر و چشم انداز وضعیت ارتش این کشور" اظهار داشت: با وجود آنکه ارتش مصر قصد دارد ناسیونالیسم عربی- مصری را برای بازگشت به جایگاه خود در جهان عرب ایجاد کند اما چهار عامل وجود دارد که باعث می شود این نتیجه حاصل نشود. نخست،خصلت اخوان است که اخوانی ها یک حرکت تدریجی از یک فضای گفتمانی به یک نهاد اجتماعی سیر کرده اند. دوم، ابتکار عمل اخوان است. با وجود آنکه اخوانی ها در ریاست جمهوری اعلام کردند ما وارد صحنه نمی شویم اما وقتی دیدند که ارتش، محلی برای بازگشت رژیم سابق است و هیچ قدرتی هم وجود ندارد که مانع آن شود، به صحنه آمدند. سوم، پایبندی اخوان به نوعی لیبرالیسم اقتصادی است و مورد آخر اینکه دوره نظامی گری در سیاست و حکومت در دنیا سپری شده و در بلند مدت آینده متعلق به اسلام گرایی و دموکراسی است. 

دکتر قدیر نصری در پاسخ به سؤال "چرایی ریزش احتمالی در اخوان به سوی سلفی ها و همچنین مدت زمان از بین رفتن فقر حدود 40 درصدی در این کشور؟" بیان کرد: تحولات داخلی مصر را باید از درون این کشور بررسی کرد و باید دید که مصری ها چه می خواهند. در ادامه مهم ترین مطالبات مردم مصر تداوم کرامت است چرا که این مردم با وجود دیکتاتورها در طول 60 سال به شدت تحقیر شده اند. اما روی دادن "تغییر" منطقی دارد و این طور نیست که همه چیز با هم تغییر کند. ضمن اینکه مصر جزء کشورهای ساده در بین کشورهای خاورمیانه است که برای کسب درآمد، منابعی ندارد.
 
 اقای محمدعلی مهتدی در پاسخ به سؤالی در رابطه با "سطح رقابت ایران و عربستان در مصر" مطرح کرد که عربستان و ایران در مصر با یکدیگر وارد رقابت شده اند. البته چارچوب اصلی این مسئله بین المللی است چراکه مسئله فقط مصر نیست بلکه آینده نظام منطقه ای و بین المللی مطرح است. ایران امکانات وسیعی در مصر دارد. همچنین ذهنیت مثبتی نسبت به ایرانی ها در این کشور وجود دارد. در حالیکه عربستان در مصر جایگاهی ندارد و هیچ گروهی در مصر سخنگوی عربستان نبوده است. بنابراین این کشور پول های زیادی را خرج کرد تاسلفی های جدید را ایجاد کند. نقشی را که آمریکا و عربستان در مصر بازی می کنند این است که حداقل مصر را چنان سرگرم مشکلات داخلی کنند که نتواند نقش منطقه ای داشته باشد. 
 
یکی از حضار در خصوص "واکنش و رویکرد ارتش مصر نسبت به تحولات کنونی این کشور" سؤال کرد که آقای پور سعید در پاسخ به این سؤال اظهار داشت: اول  باید دید که ظرفیت دو طرف چقدر است و دوم، دو طرف برای پیش رفتن، چه اهدافی دارند. در حال حاضر هدف ارتش این است که دو قوه همزمان به خصوص تا قبل از تدوین قانون اساسی، دست اخوان نباشد چراکه ارتش نمی خواهد سرمایه اجتماعی یک سال اخیر از بین برود. پس نهایت تلاش خود را خواهد کرد تا با استفاده از حامیان خارجی و داخلی مانع تشکیل پارلمان شود. 

 
گزارش: منیر حضوری، دانش آموخته کارشناسی ارشد علوم سیاسی و دستیار امور سمینارهای پژوهشکده