انقلاب های عربی و چشم انداز امپراطوری نفتی عربستان سعودی

با توجه به شرایط سیاسی- اجتماعی و اقتصادی حاکم بر عربستان سعودی تحت تاثیر انقلاب های عربی، مدیریت تقاضای انرژی در عربستان حداقل در میان مدت بهینه نخواهد بود و لذا به نظر می رسد که امپراطوری نفتی این کشور در آینده ای نه چندان دور تاثیرگذاری گذشته خود را نخواهد داشت.
 

  پس از تردیدهایی که در مورد میزان واقعی ذخایر نفتی عربستان منتشر شد و هنوز هم در هاله ای از ابهام قرار دارد، اخیرا بانک سرمایه گذاری "سیتی گروپ" گزارشی در مورد آینده نفتی عربستان سعودی به عنوان بزرگترین دارنده ذخایر نفتی جهان منتشر کرده و در آن پیش بینی کرده که این کشور تا سال 2030 به یک وارد کننده نفت خام تبدیل خواهد شد. 
 

در سناریوهای طراحی شده توسط این بانک، عامل اصلی این امر "رشد تقاضای داخلی این کشور حدود 6/7 درصد در هر سال" و "عدم مدیریت بهینه تقاضا" عنوان شده است. سال گذشته نیز ادعاهای مشابهی از سوی "چاتم هاوس" انگلیس و بانک سرمایه گذاری "جدوا" مطرح شد و آن ها نیز هشدار دادند در صورتی که مدیریت تقاضا در این کشور کارآمد تر نشود، امپراطوری نفتی عربستان در آینده ای نه چندان دور فرو خواهد پاشید. چاتم هاوس دسامبر گذشته اعلام کرد که عربستان تا سال 2038 به وارد کننده خالص نفت تبدیل خواهد شد و بانک سرمایه گذاری جدوا هم ظرفیت صادرات نفت خام عربستان سعودی را تا سال 2030 معادل 9/4 میلیون بشکه در روز برآورد کرده بود.

 

میزان مصرف نفت برای تولید برق در فاصله زمانی 2004 تا 2010 بیش از 260 درصد افزایش نشان می دهد. عربستان در ماه ژوئن به طور متوسط 743500 بشکه نفت برای تولید برق مصرف کرده که 82 هزار بشکه نسبت به همین دوره در سال گذشته بیشتر است. در مجموع با مصرف 778 هزار بشکه نفت در روز در ماه ژوئن 2012، این کشور 162 هزار بشکه در روز بیشتر از ژوئن سال 2011 مصرف داشته  است. البته منابع آگاه به رویترز اعلام  کردند که در روزهای اوج مصرف میزان تقاضا و مصرف تا یک میلیون بشکه در روز بالا می رود. 
 

 دولت عربستان سوبسید بالایی را برای سوخت در نظر گرفته که همین امر مدیریت تقاضا را مشکل و تا حدودی غیرممکن می کند. دولت سالانه  33/13 میلیارد دلار را به سوبسید آب و برق اختصاص داده است که با توجه به وابستگی 80 درصدی درآمد این کشور به فروش نفت چالش بزرگی برای این کشور محسوب می شود.

 

عربستان سعودی در نظر دارد که با بهبود بهره وری انرژی توسعه پروژه های تولید برق از انرژی های تجدیدپذیر، انرژی هسته ای و افزایش تولید گاز تا حدودی روند کاهش صادرات خود را جبران کند. اما "سیتی گروپ" در مورد ادعای این کشور مبنی بر  تامین 70 درصد از افزایش تقاضای برق پیش بینی شده این کشور تا سال 2030 توسط انرژی هسته ای و خورشیدی ابراز تردید کرده است.
 

 با این وجود با توجه به ذخایر اثبات شده گازی 279 تریلیون فوت مکعبی این کشور، پروژه های گازی در دست اقدام آرامکو  تا سال 2015 ، میزان تولید گاز این کشور را تا 5/15 میلیون فوت مکعب در روز افزایش خواهد داد. همچنین با توجه به اکتشافات جدید و تولید نفت در دیگر مناطق این کشور شاید بخش بیشتری از افزایش تقاضا در این کشور در مقایسه با پیش بینی های مذکور جبران شود. اما اگر حاکمیت عربستان سعودی به صورت جدی به اصلاح قیمت گذاری انرژی در داخل کشور و حذف سوبسید ها نپردازد، شاید به حقیقت پیوستن پیش بینی ها در خصوص آینده قدرت نفتی عربستان دور از تصور نباشد.
 

با توجه به شرایط منطقه ای و سرایت امواج انقلاب ها در بین کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، عربستان نیز از این امواج مصون نمانده و نا آرامی ها به ویژه در بین شیعیان که یک سوم جمعیت این کشور را تشکیل می دهند بالا گرفته است. خاندان سلطنتی سعی دارد با تطمیع و ارعاب، نا آرامی ها را سرکوب کند، اما به نظر می رسد که نمی تواند به مدت طولانی از این تاکتیک ها استفاده کند.

 

اکثریت جمعیت شیعه در عربستان در استان های شرقی این کشور زندگی می کنند. بخش اعظم ذخایر نفتی این کشور نیز در بستر همین منطقه واقع شده است. با وجود آنکه عربستان بیش از صد میدان نفتی و گازی دارد اما بیش از نیمی از ذخایر نفت و گاز این کشور در 8 میدان نفتی بزرگ واقع در استان های شرقی قرار دارد. میدان نفتی قوار با ذخایر باقیمانده 70 میلیارد بشکه هنوز بزرگترین میدان نفتی جهان می باشد.
 

قطیف یکی از استان های شیعه نشین واقع در شرق این کشور در نزدیکی اصلی ترین پایانه نفتی عربستان یعنی راس التنوره قرار دارد. الاحصا دیگر استان شیعه نشین عربستان نیز در نزدیکی میدان قوار با تولیدی معادل 5 میلیون بشکه در روز قرار دارد. بسیاری از شیعیان این دو استان در شرکت نفتی آرامکو کار می کنند. امنیت این دو استان شیعه نشین نه تنها برای عربستان بلکه برای امنیت انرژی جهان حائز اهمیت است و هر گونه اختلال در فعالیت صنعت نفت عربستان به ویژه در این دو استان قیمت های نفت را به شدت افزایش خواهد داد.
 

 بیشتر ناآرامی ها در عربستان در این دو استان است. پس از تظاهرات اعتراضی سال 2009 شیعیان در قطیف، موج جدیدی از تظاهرات اعتراضی در فوریه 2011 در همین استان شروع و بار دیگر در ماه های مارس، اکتبر و دسامبر برپا شد که با سرکوب گسترده ای از سوی حاکمیت که با مجروح و کشته شدن مردم همراه بود،  مواجه شد.
 

افزایش نا آرامی ها و تعداد کشته شدگان و زندانیان نشان از رویکرد افراطی حاکمیت عربستان در مواجهه با مردم این کشور به ویژه شیعیان دارد. با وجود آنکه کمک نقدی 130 میلیارد دلاری حاکمیت به مردم در فرونشاندن نا آرامی ها بی تاثیر نبوده اما اصلاحات ساختاری سیاسی و اقتصادی مورد نظر قشر جوان، چندان از سوی حاکمیت جدی گرفته نشده و هر جرقه ای می تواند آتش ناآرامی ها را مجددا روشن کند . 
 

 با توجه به اینکه انجام هر گونه اصلاحات اقتصادی نیازمند عزم ملی و آرامش داخلی می باشد، حذف سوبسیدهای انرژی در عربستان که با بحران مشروعیت در نزد مردم خود مواجه است، می تواند بقای سیاسی حاکمیت این کشور را به طور جدی تهدید کند. بنابراین به نظر می رسد از آنجا که مدیریت بهینه تقاضای انرژی در این کشور حداقل در میان مدت با توجه به شرایط سیاسی- اجتماعی ناشی از انقلاب های عربی امکان پذیر نیست؛ این امپراطوری نفتی حتی با توسعه سرمایه گذاری برای افزایش تولید گاز یا سوخت های جایگزین در آینده ای نه چندان دور دیگر همانند گذشته تاثیرگذار نخواهد بود.


نویسنده

مریم پاشنگ

 مریم پاشنگ پژوهشگر ارشد مهمان سابق پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است، وی فارغ التحصیل مقطع دکتری رشته روابط بین الملل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران می باشد. حوزه مطالعاتی خانم پاشنگ مطالعات امنیت انرژی و مسائل خاورمیانه است.