کاربست دولت رانتیر در کشورهای حوزه خلیج فارس

گروه مطالعات خلیج فارس پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه روز پنج شنبه 9 آذر ماه 1391 نشستی را با موضوع  "کاربست دولت رانتیر در کشورهای حوزه خلیج فارس" برگزار کرد. این نشست با حضور دکتر جواد صالحی مدیر گروه خلیج فارس و اعضای گروه و تعدادی از دانشجویان دکترا و کارشناسی ارشد برگزار شد.  آقای بهروز اسعدی دانش آموخته کارشناسی ارشد روابط بین الملل با موضوع "بررسی الگوی دولت رانتیر با نگاهی به کشور کویت" و خانم سمیه مروتی پژوهشگر مهمان و دبیر گروه خلیج فارس با موضوع "زیستِ فرهنگ در یک دولت رانتیر" از سخنرانان این نشست بودند. ریاست این جلسه را آقای سید مجید مهاجرانی دانش آموخته کارشناسی ارشد مطالعات منطقه ای برعهده داشت. 

ابتدا، آقای سعدی به معرفی دولت های رانتیر و ویژگی آن ها پرداخت. وی اظهار داشت که در دولت های رانتیر، دولت تولید سرمایه نمی کند، بلکه تولید ثروت می کند که این دو مقوله تفاوت ماهوی دارند. در تولید سرمایه، "تولید" و "کار" نقش اساسی دارند و این امر باعث تعامل گسترده و شبکه ای میان گروه های مختلف اجتماعی می شود. دولت نیز از یک سو وارد تعامل با جامعه شده و یک رابطه منطقی و سودمند شکل می گیرد. اما در تولید ثروت، دولت نیازی به جامعه و عرصه کار و تولید ندارد و با اتکا به درآمدی که از منابع رانت در اختیار دارد از جامعه جدا می شود. 

در ادامه وی با بررسی تاثیرات رانت بر دولت، جامعه و اقتصاد  جایگاه دولت رانتیر در کویت را مورد بررسی قرار داد. وی اظهار داشت که عایدات نفتی کویت نزدیک به نیمی از تولید ناخالص ملی، 95% از درآمدهای صادراتی و همچنین 95% از درآمدهای دولتی این کشور را تشکیل می دهد که دولت نقش اساسی را در هزینه کردن آن و نیز توزیع آن بازی می کند. وی افزود دولت کویت سعی می کند تا با تزریق منابع خاص به گروه های خاصی در جامعه، حمایت آن ها را بدست بیاورد. نمونه این امر در زمان حمله عراق به کویت، و استفاده از گروه های تجار و اسلام گرایان مشهود است. نکته اساسی در باره کشور کویت این است که علی رغم درآمدهای هنگفت نفتی، این کشور هنوز به توسعه پایدار دست نیافته است. 

سپس خانم سمیه مروتی نیز در خصوص دولت رانتیر نکاتی را مطرح کرد. وی اظهار داشت که دولت رانتیر با تضعیف جامعه مدنی و سرمایه اجتماعی، پایه‌های شکل‌گیری ارزش‌هایی مانند اعتماد و نهادهایی مانند حزب را از بین می‌برد. این دو، عواملی هستند که باعث رسیدن نخبگان به اجماع در قالب نهادها، روندهای توسعه‌ای مناسب می شود. وی افزود شاخص ‌های دستیابی به یک فرهنگ سیاسی توسعه ‌ای، "عقلانیت"، "تحزب" و "مشروعیت" است. از این رو دولت رانتیر از طریق کمرنگ‌کردن سرمایه ‌های اجتماعی، سست‌کردن پایه ‌های جامعه مدنی و در نهایت فرصت ندادن به نخبگان که بازیگران قابل اتکا در عرصه فرهنگ سیاسی هستند، نه تنها باعث تضعیف روند شکل‌گیری یک فرهنگ سیاسی توسعه یافته می‌شود بلکه طی فرایند آن ویژگی‌ های ضد توسعه‌ ای یک ساختار اقتصاد سیاسی رخ می نماید. وی بر این نکته تأکید کرد که استقلال دولت از جامعه، ضمن تبدیل آن به بازیگری بی بدیل، جامعه را به شیوه‌های انتحاری وادار می‌کند و آن ها می‌کوشند مطالبات خود را به زبان فرهنگی بیان کنند. به عبارتی اگر دولت وابسته به جامعه بود، می‌توانستند آن را بازخواست نمایند.
در پایان، این نشست با پرسش و پاسخ حاضرین خاتمه یافت. 

گزارش: سمیه مروتی، پژوهشگر مهمان و دبیر گروه مطالعات خلیح فارس پژوهشکده