نگاه نخبگان فکری اعراب به ایران

عمده نگاه نخبگان فکری اعراب به ایران پس از وقوع انقلاب اسلامی 1357، نگاهی منفی و مبتنی بر "حکومتی مذهبی" و "تنش محور شیعه -  سنی" ایران بود. اما به نظر می رسد نگرش نخبگان فکری اعراب به ایران در جهت مثبت در حال تغییر است.

 

 طی سه دهه اخیر، رویکرد سیاست خارجی ایران مبتنی بر محور توسعه وحدت شیعه و سنی و حمایت ثابت از جریان مقاومت در راستای ایدئولوژی مخالفت با رژیم اسرائیل و آمریکا، باز تعریف جدیدی از هویت ایرانی را در نگاه عربی مطرح نمود. 

 

پنجاه و ششمین نمایشگاه بین المللی کتاب عربی (BILE) که در روزهای پایانی سال 2012 در بیروت با مشارکت کشورهای عربی خاورمیانه و حوزه آفریقا (مصر و الجزایر) برگزار شد؛ زمینه مطالعه میدانی و گردآوری کتاب های عربی مرتبط با موضوع ایران را فراهم نمود تا بیانگر تصویری از ایران در اذهان نخبگان فکری عربی باشد. 

 

با محور قرار دادن اطلاعات گردآوری شده از منشورات و نمونه گیری آماری حدود 56 عنوان کتاب ارائه شده پیرامون ایران از 227 مؤسسه انتشاراتی کشورهای عربی شرکت کننده در این نمایشگاه، بیشترین عناوین پیرامون ایران به ترتیب عناوین سیاسی، تاریخ سیاسی (شامل دایره المعارف سیاسی و بررسی سیاست خارجی ایران پس از اسلام)، تاریخ ایران شامل صفویه، اشکانیان، سلجوقیان و موارد دیگر، مذهب و روحانیت در ایران، علوم اجتماعی و معدود کتاب های جدید در حوزه فرهنگ شامل هنر و سینما و مسائل زنان در ایران بود. از 12 جلد کتاب منتشر شده در سال های2012 بیشترین عناوین سیاسی به موضوع مسائل هسته ای در ایران و حکومت و نهاد های تصمیم گیرنده سیاسی در ایران اشاره داشت.

 

در آثار نویسندگان و نخبگان فکری عربی در این نمایشگاه دو نوع نگرش مشهود بود. نخست، نگرشی که جنبه تهدید آمیز بودن ایران را مطرح می کرد که مهم ترین تم های این نوع نگرش عبارت بودند از: نخست، ایران به دنبال نظم دهی در جهان عرب می باشد؛ دوم، ایران  همواره  قدرت نظامی و مسائل امنیتی را تقویت می نماید. در این خصوص سابقه جنگ ایران و عراق، پرونده هسته ای و موفقیت حزب الله لبنان با غلبه بر اهداف رژیم اسرائیل در جنگ های 2000 و 2006 بیشترین محور تحلیلی بوده است؛ سوم، ایران، نتیجه گیری بر مذاکرات جزایر سه گانه را معلق نگه داشته و به دنبال سلطه خود بر خلیج فارس است؛ چهارم، "حکومت و اقدامات ایران ماهیت تردید آمیز دارد؛  پنجم، حکومت ایران بزرگ ترین دولت شیعی است که به دنبال شعارهای ایدئولوژی انقلابی می باشد.

 

بی شک عوامل مختلفی بر شکل گیری این نوع نگاه اعراب مبنی بر تهدید آمیز بودن ایران وجود دارد. اساساً اتخاذ سیاست های داخلی و خارجی نسبت به تنظیم روابط ایران با اعراب که در دوره های مختلف رؤسای جمهوری ایران دنبال شد با هدف کاهش تنش و افزایش روابط صورت گرفت. حمایت ایران از کشورها و جریان های مورد نظر در جهان عرب، ایران را به عنوان عاملی تاثیرگذار بر روند تحولات عربی معرفی نمود. افزایش ضریب امنیت و توسعه علمی در داخل کشور نسبت به سایر کشورهای عربی منطقه و برجسته شدن آن به دلایلی چون جنگ افغانستان و عراق و نیز وارد نمودن مسئله فلسطین به عنوان خط قرمز روابط سیاسی با کشورهای عربی، موجب تغییر در روند نوع نگاه دولت – ملت عربی و به ویژه نخبگان عربی نسبت به ایران شد. 

 

دوم، نگرشی بود که بر لزوم افزایش روابط و گفت و گوی عربی-  ایرانی تأکید می کرد و تم های اصلی این نوع نگرش نیز عبارت بودند از: نخست، بحران اعراب تا زمانی که منجر به تصمیم واحد در برابر ایران نشود حل نخواهد شد. دوم، ایران از جایگاه  و موقعیت فرهنگی و اجتماعی در جهان عرب برخوردار است. سوم، ایران از جنبه تاریخی، وجود تاریخی در منطقه خلیج فارس دارد. چهارم، نگاه قومیتی و دولتی شیعه نسبت به  ایران نمی تواند تداوم یابد به دلیل اینکه ایران در مسائل قومیتی با تسامح برخورد نموده و به دنبال وحدت شیعه و سنی در جهان عربی است. پنجم، وقوع انقلاب اسلامی و مواجهه ایران و آمریکا و داخل کردن جهان عرب در این منازعه، نمی تواند حامل افزایش دشمنی با ایران باشد بلکه این منازعه موجب افزایش سطح روابط ایران با بعضی از کشورهای عربی مانند تونس شده است. ششم، وجود "نگرش افزایش نفوذ ایران" به معنای بحران  در جهان عرب نیست.

 

اما به طور کلی ضعف دیدگاه تئوریک در کتاب های عربی منتشر شده و کمبود فراوان کتاب های دانشگاهی مبتنی بردیدگاه تئوریک پیرامون ایران در حوزه علوم سیاسی، به همرا ه عدم طرح دیدگاه نخبگان فکری و نخبگان ابزاری فعلی ایران پیرامون مسائل عنوان شده، حکایت از نحوه شکل گیری دیدگاه ها در کتاب های منتشر شده دارد.

 

آنچه می توان نتیجه گرفت این است که اعراب با تحولات جدید در شناسایی دیدگاه های خود نسبت به ایران دچار بحران و نیازمند نگرش واقع بینانه تر از ایران هستند. علاوه براین با توجه به تحولات عربی و تقویت نقش فلسطین در این تحولات طی سال های اخیر به دنبال تلقین این دیدگاه هستند که "خطر ایران هسته ای یا اسرائیل هسته ای، کدامیک؟"

 

اگرچه در بعد کلان، مسائل سیاست داخلی و بین المللی آینده ایران بر نوع تصور و دیدگاه از ایران تاثیر مستقیم دارد، اما در بعد خرد آنچه اکنون به عنوان نمادهای هویت ساز ایرانی نمود بین المللی دارد عمدتا توسط نخبگان اجرایی و حکومتی در حوزه اجرایی سیاست خارجی یا عوامل غیر مستقیم تاثیر گذار داخلی از قبیل پیشرفت علم و فرهنگ بر روند معرفی ایران صورت می گیرد.

 

 از این رو، افزایش تعامل نخبگان فکری داخلی با نخبگان عربی به خصوص در زمینه توجه به صنعت انتشار و ترجمه دیدگاه های نخبگان فکری ایرانی در مسائل مهمی مانند هسته ای پیشنهاد می شود. چراکه این افزایش تعامل نقش بسیار مهمی در شکل گیری نوع نگرش اعراب نسبت به ایران دارد.


نویسنده