گروه مطالعاتی خاورمیانه و قدرت های بزرگ

اسلام سیاسی و نقش آن در خاورمیانه

روز یک شنبه 15 بهمن ماه 1391 نشست دیگری از مجموعه نشست های گروه مطالعاتی "خاورمیانه و قدرت های بزرگ"  پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه با موضوع  "اسلام سیاسی و نقش آن در خاورمیانه" برگزار شد. در این نشست که با مدیریت دکتر حسین دهشیار تشکیل شد، اعضای گروه در خصوص موضوع نشست به تبادل نظر پرداختند. 

در ابتدای نشست، حاضرین در خصوص اصطلاح اسلام سیاسی با هدف ایجاد اتفاق نظر در معنی آن به بحث و تبادل نظر پرداختند. در ادامه ضرورت پاسخ به این سؤال مورد توجه قرار گرفت که چرا اسلام سیاسی (به عنوان ایدئولوژی غیر غربی و کاملا بومی) در منطقه خاورمیانه به موضوعی چالش برانگیز برای قدرت های بزرگ به ویژه غربی ها تبدیل شده است؟

 برای پاسخ به این سؤال، دکتر دهشیار به مهم ترین شاخص های اسلام سیاسی اشاره کرد: شاخص اول، تشکیلاتی بودن اسلام سیاسی است؛ یکی از مهم ترین ویژگی های اسلام سیاسی در مقایسه با اسلام سنتی، تشکیلاتی بودن و اهمیت موضوع سازمان دهی در آن می باشد. اسلام سیاسی از این طریق می خواهد مشکل فقدان مشارکت سیاسی در جوامع اسلامی را رفع نماید، از این رو توانایی بسیج نمودن یکی از بارزترین پیامدهای قدرت تشکیلاتی اسلام سیاسی می باشد. 

شاخص دوم، تأکید بر جایگاه ویژه نهادها است؛ تکوین نهادها و در گام بعد تلاش در جهت تعمیق آن ها دیگر ویژگی اسلام سیاسی می باشد. نهادینه کردن ایدئولوژی اسلامی و اجرایی نمودن اهداف آن از طریق نهادها صورت می گیرد که با گذشت زمان ماهیت اجتماعی پیدا کرده و به تکوین رویه و سنت منجر می گردد. اسلام سیاسی از این طریق، در پی حل مشکل ضعف تفکرات غیر مذهبی و در نتیجه آن مقابله با زوال فرهنگی ناشی از آن می باشد.

شاخص سوم، دغدغه ایجاد حکومت اسلامی است؛ اسلام سیاسی، طرح جایگزین نظام حکومتی به سبک غربی را مطرح می نماید و تشکیل دولت طبق موازین اسلام را هدف خود می داند. از این رو عدم جدایی دین از سیاست و لزوم حضور دین در عرصه سیاست را مورد تأکید قرار می دهد.

شاخص چهارم، اسلام سیاسی در جهت اجرایی نمودن مطلوبیت های مورد نظر خود، حالت سکون، محافظه کار و تدافعی ندارد. اسلام محافظه کار به لزوم همراهی با اصول و قوائد حاکم بر سیاست جهان می پردازد، اما اسلام سیاسی در مقابل، علاوه بر مبارزه با هنجارهای نامطلوب، به ایجاد هنجارهای مطلوب موردنظر خود در عرصه سیاست جهانی اقدام می نماید.
 
بر این اساس اسلام سیاسی به دلیل توانایی در ایجاد تشکیلات و سازماندهی، نهادسازی، سامان دهی به روابط اجتماعی، دغدغه ایجاد حکومت اسلامی، مبارزه با ارزش های نامطلوب و تکوین هنجارهای مطلوب اسلامی و غیره برای قدرت های بزرگ و به ویژه غربی ها به مثابه خطری می باشد که منافع و ارزش های آنان را تهدید می نماید.
 
در ادامه مدیر گروه مطالعات خاورمیانه و قدرت های بزرگ، اظهار داشت که باید به موضوع مهم تفاوت اسلام سیاسی و بنیادگرایی توجه نمود؛ بنیادگرایی به دنبال بازگشت صرف به گذشته و لزوم طرد مدرنیته در تمامی ابعاد آن می باشد و در نتیجه بسیار خشن است و بار منفی دارد. اما اسلام سیاسی فاقد بار منفی بوده و مدرنیته را کاملاً رد نمی کند و رجوع به اسلام را راه حل مشکلات می داند. 
 
گزارش: زهرا محمودی، پژوهشگر مهمان و دبیر گروه مطالعات خاورمیانه و قدرت های بزرگ پژوهشکده.