اسرائیل و بحران سوریه

موضع رژیم اسرائیل در قبال تحولات سوریه چیست؟ این رژیم  علی رغم داشتن اختلافات جدی مرزی با سوریه و نقش تأثیرگذار سوریه در معادلات سیاسی اسرائیل با ایران بر علیه منافع این کشور، نقشی به ظاهر غیر فعال در قبال بحران این کشور داشته است. در این راستا یک سوریه ضعیف با ابقا رژیم فعلی در این کشور، وضعیتی مطلوب برای اسرائیل محسوب می شود.

 

در سال هاي نخست شكل گيري رژيم اسرائيل، سياستگذاران این رژیم مي پنداشتند وقوع انقلاب و ناآرامي در كشورهاي عربي سبب بهره مندي بيشتر اسرائيل از امنيت خواهد گرديد؛ چرا که دولت هاي عربي، اصلي ترين تهديد امنيتي براي اسرائيل بودند. از این رو، ناآرامي های داخلي و يا وقوع انقلاب در جهان عرب برابر با امنيت بيشتر براي اسرائيل تلقي مي شد. اما بروز تحولات عربی به ویژه تحولات سوریه سبب تغییر در نوع نگرش سياستمداران اسرائيل نسبت به تحولات در کشورهای عربی شده است.

 

با آغاز بحران سوريه در اوايل سال 2011، اسرائيل به دو دلیل عمده سعی کرد که نقشی فعال در قبال بحران این کشور ایفا نکند. نخست، اسرائيل هم براي دولت سوريه و هم براي گروه هاي مخالف بشار اسد دشمن محسوب مي شود؛ دليل اين ديدگاه تسخير تپه هاي جولان در سال 1967 ميلادي است كه تا به حال نیز ادامه دارد.  دليل دوم فقدان روابط اسرائيل با تعدادی از همسايگان سوريه مثل عراق و لبنان و داشتن روابط سرد با ديگر همسايگان سوريه مثل اردن و تركيه است. نکته حائز اهمیت این است که، هيچ كدام از اين كشورها به اسرائيل اجازه دخالت در سوريه چه از نظر سياسي و نظامي يا از طريق مرز ها يا دستگاه ديپلماسي خود را نمي دهند و حاضر به هم پيماني با اسرائيل در قبال مسئله سوریه نيستند.

 

با توجه به اين محدوديت ها، از این لحاظ شاید حتی رژيم اسرائيل ابقاي رژيم اسد در قدرت را ترجيح دهد. چون بهرحال ً وجود يك سوريه ضعيف براي اسرائيل يك فرصت است. سوريه قدرتمند به خاطر مرز مشترك و مناقشات مرزي كه با اسرائيل دارد، در صورت برخورداري از توان و ظرفيت لازم قادر است كه به تهديدات خود جامع عمل بپوشاند. اما ضعف اين دولت نه تنها تهديد اسرائيل توسط سوريه را منتفي مي سازد؛ بلكه باعث ناتوانی این کشور در  تجهيز گروه هاي ضداسرائيلي می شود که این موضوع  سبب برتري نظامي اسرائيل در منطقه خواهد شد.

 

سوريه براي سال ها نقش دروازه ورود ايران به جهان عرب و اتصال استراتژيك ايران به منطقه مديترانه و خاور نزديك را برعهده داشته است. از اين رو تضعيف سوريه و سرنگوني اسد باعث تضعيف محور مقاومت و كاهش نفوذ منطقه اي ايران و مهار آن مي شود. از ديدگاه امنيت فوري اسرائيل، حماس دور از ايران حتي اگر هنوز اسرائيل را به رسميت نشناسد، براي او بهتر از حماس نزديك به دولت ايران است؛ در نتیجه، دوري كنوني حماس از سوريه و ايران به منافع و امنيت اسرائيل كمك كرده است. علاوه براین توافق تركيه براي استقرار سيستم ضدموشكي ناتو در خاك خود، ایجاد تنش بين دو كشور ايران و تركيه در نتیجه رویکرد متفاوت به بحران سوریه و همچنین چالش های مرزی، قومی و منطقه ای که تركيه به دلیل بحران سوريه، مواجه شده است، همگي در راستاي منافع امنيتي اسرائيل می باشند. 

 

با اين حال اسرائيل از وقوع هر گونه دگرگوني كه منجر به حذف رژیم سياسي سوريه شود نيز نگران است. با توجه به بافت قومي و مذهبي سوريه، تشديد بحران سبب بروز احتمالی جنگ داخلي در اين كشور خواهد شد. اين وضعيت شايد در مرحله اول سوري ها را به خود مشغول كند، و مناقشه با رژيم اسرائيل، در سايه قرار گيرد. اما تجربه جنگ داخلي در لبنان و تقویت نيرو هايي مانند حزب الله مي تواند در سوريه نيز تكرار شود و گروه های ضداسرائیلی در سوریه قدرت گیرند و براي رژيم اسرائيل وضعيتي نامطلوب تر و پرهزينه تر از بر سر كار ماندن حكومت اسد به وجود آورند. از اين رو اسرائيل نسبت به ظهور  دولت راديكال اسلامي در سوريه پس از اسد نيز نگران است. 

 

گرچه با سقوط دولت بشار اسد این احتمال وجود دارد که نفوذ ايران در سوريه کاهش یابد. اما، با قدرت گرفتن اسلام گرايان فشار بر اسرائيل بيشتر خواهد شد. چرا که تجربه حزب الله و حماس نشان داده است كه اسرائيل در برخورد با گروه هاي اسلام گرا كه به دنبال انجام جنگ هاي چريكي هستند، بسيار ناتوان است. آنچه خطر اخواني ها و سلفي هاي سوريه را برای اسرائیل پررنگ تر می کند، خطر دستيابي آن ها به انباري از تسليحات شيميايي است كه توسط اسد توليد و خريداري شده است. 

 

بر همین اساس، بسیاری از تحلیگران حمله اخير جنگنده هاي اسرائيل به خاك سوريه را ، هشدار نسبت به تضعيف اسد، عدم كنترل حكومت و ترس از تصرف سلاح هاي شيميايي از سوي گروه هاي خشونت گرا می دانند. علاوه براین در صورت پیروزی اسلام گرایان در سوریه، اسرائیل نگران تغییرات مشابه در اردن به دلیل شباهت های گروه های اسلام گرای سوریه با این کشور است. چرا که در صورت تحقق این موضوع محیط امنیتی اسرائيل با قرار گرفتن در محاصره گروه هاي اسلام گرا با چالش مواجه خواهد شد.

 

بنابراين می توان گفت، وضعیت فعلی سوریه  برای اسرائیل مطلوب است و این کشور یک سوريه ضعيف را به عنوان يك فرصت استراتژيك برای خود تلقي مي کند. در صورتی که يك سوريه بي ثبات، تهديد استراتژيك و نامتقارن برای این کشور محسوب می شود. بر همین اساس است که رژیم اسرائیل ضمن اینکه خواهان تضعیف سوریه است همزمان از وقوع هر گونه دگرگوني كه منجر به حذف نظام سياسي سوريه شود نیز نگران است. 


نویسنده