گروه مطالعاتی خاورمیانه و قدرت های بزرگ

تئوری های روابط بین الملل و خاورمیانه

روز یک شنبه 29 بهمن ماه 1391 گروه مطالعات "خاورمیانه و قدرت های بزرگ" پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه نشستی با موضوع  "تئوری های روابط بین الملل و خاورمیانه" برگزار کرد. در این نشست که با مدیریت دکتر حسین دهشیار تشکیل شد، اعضای گروه در خصوص موضوع نشست به تبادل نظر پرداختند. 

در ابتدای نشست، حاضرین در خصوص تئوری های عمده روابط بین الملل به بحث و تبادل نظر پرداختند. در ادامه ضرورت پاسخ به این سؤال مورد توجه قرار گرفت که کدام تئوری روابط بین الملل در منطقه خاورمیانه قابلیت کاربرد بیشتری دارد؟ و کدام تئوری می تواند موضوع حضور و نفوذ غرب را در منطقه تبیین نماید؟

 برای پاسخ به این سؤال، دکتر دهشیار ابتدا به مهم ترین مؤلفه های تئوری واقع اشاره کرد: نخست، اعتقاد به اینکه ذات شرور انسان است؛ دوم، حاکم بودن اصل عدم قطعیت در روابط کشورها؛ سوم، وجود هرج و مرج  یا به عبارتی نقض نظام ضرورتاً مواجه با تنبیه نمی شود؛ چهارم، در داخل کشورها قانون حکمفرما است. یعنی نقض قانون همراه با مجازات است، اما در عرصه بین الملل هرج و مرج وجود دارد یعنی نقض قانون ضرورتاً برای همه کشورها همراه با مجازات نیست؛ پنجم، محوریت اصل توانایی در ابعاد حجم، تنوع و عمق و  ششم، دولت بازیگر اصلی در عرصه روابط بین الملل است. وی افزود با نگاهی به این اصول می توان فهمید که تئوری واقع گرایی قابلیت تبیین موضوع حضور و نفوذ غرب را در منطقه دارد. شاخصه هایی نظیر محوریت نقش و بازیگری دولت ها در منطقه خاورمیانه، توجه به اصل توانایی به خصوص اهمیت جایگاه توان نظامی، وجود عدم قطعیت در روابط کشورها که در اشکال مختلف نمایان شده است، اصل هرج و مرج و ضرورت تأمین بقاء در این منطقه بسیار نمود دارد.
 
وی در پایان تأکید کرد که ضعف خود کشورهای خاورمیانه به عنوان عامل منطقه ای در کنار تغییر فضای بین المللی به عنوان عامل فرامنطقه ای موجب گسترش حضور کشورهای غربی در منطقه شده است.

گزارش: زهرا محمودی، پژوهشگر مهمان و دبیر گروه مطالعات خاورمیانه و قدرت های بزرگ.