جایگاه فلسطین در سیاست خارجی مصر جدید

محمد مرسی رئیس جمهور مصر برای رهایی از مشکلات و مخالفت های داخلی سعی در معطوف نمودن نگاه ها به سیاست خارجی و نقش مصر به عنوان یک قدرت مطرح منطقه ای دارد. در این راستا مسئله فلسطین و ایفای نقش فعال در حل و فصل آن ، یکی از گزینه های مورد توجه دولت جدید مصر است. 
 

دو سال بعد از انقلاب، محمد مرسی رئیس جمهور مصر با مشکلات فراوانی از جمله امنیت، اقتصاد، مذهب، فساد اداری، نحوه تعامل با کشور های منطقه و غربی روبه رو شده است. به طوری که جناح اپوزیسیون او را به برقراری شبه دیکتاتوری جدید، رکود اقتصادی، ناتوانی و بی توجهی در حل مشکلات داخلی متهم کرده است.
 

 از نوامبر 2012 تاکنون مرسی به دلیل وضع قانون اساسی دوران بعد از مبارک، تقابل حماس با اسرائیل و اتحاد میان فلسطینی ها با بیشترین چالش روبه رو بوده است. تا این زمان مرسی در خارج از مرزها نسبت به درون مصر موفق تر عمل کرده است. تلاش هایش برای آتش بس میان حماس و اسرائیل  تمجید مقامات آمریکا، حماس و اسرائیل را در پی داشته است. در واقع با قدرت گیری اخوان المسلمین و ریاست جمهوری محمد مرسی نقش مصر در هلال سنی عرب منطقه و به ویژه جناح مقاومت به رهبری حماس برجسته تر شده است. 
 

نخستین بحران مرسی در سیاست خارجی هنگامی بود که  در 14 نوامبر یکی از فرماندهان نظامی حماس "احمد الجعبری" توسط اسرائیل ترور شد که این موضوع تشدید خشونت ها میان دو طرف و جنگ هشت روزه میان اسرائیل و فلسطینی ها را به دنبال داشت. مرسی که همچون سایر رهبران اخوان المسلمین، اسرائیل را به رسمیت نمی شناسد و با هیچ یک از آن ها تاکنون دیدار نکرده است؛ در واکنش به این موضوع برخلاف مواضع مبارک در گذشته، از مواضع حماس حمایت کرد و نیروهای اسرائیلی را به دلیل اقدامات خشونت آمیز علیه شهروندان فلسطینی سرزنش نمود. سپس مرسی برای برقراری مذاکرات مربوط به آتش بس اقدام کرد که پس از هشت روز درگیری در نهایت با کمک و حمایت مصر میان دو طرف آتش بس اعلام شد.  سیاست های مرسی در برقراری آتش بس میان حماس و اسرائیل برای او اعتبار بیشتری به همراه آورد. تلویزیون الجزیره تصاویری پخش کرد که در جشن فلسطینی ها در غزه پرچم مصر به اهتزاز درآمد.
 

در راستای تلاش مرسی و دولت جدید مصر برای ایفای نقش در مسائل مربوط به فلسطین، از نوامبر 2012 به صورت جدی قاهره میزبان گفتگوهای اتحاد میان فلسطینی ها شد. از زمان انتخابات 2006 فلسطین و بالا گرفتن خشونت ها، تاکنون سرزمین فلسطین  میان حماس به رهبری خالد مشعل با حکمرانی بر نوار غزه و فتح به رهبری محمود عباس با حکمرانی بر کرانه باختری تقسیم شده است. در واقع جناح فتح به رهبری محمود عباس طرف مذاکرات با اسرائیل و آمریکا بود و نماینده این گروه در سازمان ملل حضور دارد. با طولانی شدن گفتگوها میان مقامات فلسطینی و اسرائیلی، تلاش هایی نیز برای وحدت دوباره فلسطینی ها انجام شده است. در گفتگوها در مصر، مرسی خود به صورت مستقیم به وساطت میان خالد مشعل و محمود عباس اقدام نمود و با تلاش های مرسی، در 16 ژانویه 2013 موافقتی برای برقراری آشتی میان دو طرف به امضاء رسید. طرفین فلسطینی به نقش برجسته مصر در مذاکرات اذعان نمودند.
 

با وجود مشکلات، منازعات و مشاجرات داخلی، منطقی به نظر می رسد که محمد مرسی به جای بازسازی و توجه به سیاست داخلی با اتخاذ سیاست خارجی مردمی و مطلوب نگاه ها را به آن سمت معطوف نماید. در مصر توجه زیادی به مساله فلسطین نشان داده می شود. در زمان انقلاب مصر، سکولار ها و گروه های اسلامی در خصوص حمایت از فلسطینی ها و اعلام همبستگی با آن ها در مقابل اسرائیل مواضع یکسانی داشتند. 
 

در واقع مساله فلسطین برای مرسی دو مزیت دارد. نخست اینکه، حمایت مردمی و ملی برای او به همراه خواهد آورد که این موضوع برگ برنده برای او محسوب می شود. دوم اینکه، از زمان برقراری آتش بس در نوار غزه و گفتگوهای اتحاد میان فلسطینی ها و حمایت های مرسی، موقعیت حماس برجسته تر شده است. ریشه های حماس به عنوان یک حزب سیاسی به تفکرات اخوان المسلمین باز می گردد و این حزب ضمن حمایت از مواضع مرسی، به عنوان یک متحد برای او نیز محسوب می شود.
 

اوضاع بد اقتصادی و بی ثباتی سیاسی در مصر باعث شده است که خیلی از مصری ها خواستار توجه بیشتر به اوضاع داخلی کشور جهت رفاه عمومی باشند تا پرداختن به مسائل منطقه ای. مساله توجه بیشتر به سیاست خارجی باعث ایجاد رنجش در مصری ها شده است. مصادف با تصادفی که در ماه نوامبر میان یک اتوبوس و قطار در مصر رخ داد و 51 کشته بر جا گذاشت  مرسی به جای آن بیشتر توجهش را به اوضاع غزه معطوف کرده بود، این رنجش به وضوح قابل مشاهده بود.
 

به نظر می رسد سیاست جدید مصر درخصوص فلسطین و اسرائیل یک سیاست انقلابی محتاطانه می باشد و مرسی برای به دست آوردن مشروعیت بین المللی و رهایی از مشکلات داخلی، این سیاست را اتخاذ کرده است. هرچند او ناگزیر است که به مشکلات و نگرانی های داخلی نیز بپردازد. با توجه به زیرساخت های نابودشده، اقتصاد ورشکسته و شرایط زندگی بحرانی، مصری ها حق دارند که قبل از پرداختن به مسائل و مشکلات منطقه ای خواهان پرداختن به مشکلات درونی و بهبود اوضاع داخلی باشند.


نویسنده