حزب کارگران کردستان و چشم انداز صلح با ترکیه

آیا پروژه صلح میان دولت ترکیه و حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) به سرانجام خواهد رسید و یا به سرنوشت سایر طرح های ناتمام سابق دچار خواهد شد؟ به نظر می رسد با توجه به وجود تعارضات بسیار در چگونگی روند این مذاکرات، پروسه صلح در ترکیه به آسانی به نتیجه نخواهد رسید.
 

از سال 2008 چرخشی اساسی در سیاست های ترکیه در قبال کردهای داخل و خارج این کشور مشاهده می شود. ترکیه به دلایل بسیاری به خصوص تحمیل هزینه های سخت نظامی، سیاسی، پرستیژی و اقتصادی خواهان حل مسئله کردهای این کشور هستند. مسئله ای که بعد از 5 سال از تاسیس جمهوری ترکیه در این کشور آغاز شده و در دهه های 1960 و 1970 با کودتاهای نظامی صورت گرفته به وسیله آتاترکچی ها در عیان ترین شکل خود رونمایی شد تا جایی که برایند آن تاسیس سازمانی سیاسی در 27 نوامبر 1978 به نام حزب کارگران کردستان و در نهایت تبدیل آن به ارگانی نظامی در سال 1984 بود.
 

فعالیت های چریکی، حملات انتحاری، حمایت های سوریه از این جریان و حتی اقدامات نظامی در قلب اروپا از سوی این نهاد و کشته شدن بیش از چهل هزار انسان نتوانست بحران کردهای ترکیه را به یک مسئله بین المللی تبدیل کند. اما امروز صد ها خبرنگار بین المللی برای شرکت در کنفرانس خبری رئیس شورای رهبری پ ک ک مراد قاراییلان به سمت کوه های صعب العبور قندیل حرکت می کنند تا اخبار صلح را مخابره نمایند.امروزه مسئله کرد و به خصوص پروژه صلح با پ. ک. ک به یک موضوع بین المللی تبدیل شده است.
 

 جان سیتز از 5 فاکتور برای بین المللی شدن یک مسئله سخن می گوید. اولین فاکتور از نظر او این است که موضوع باید توجه اخبار جهان را به خود جلب کند.حضور رسانه های معتبری چون تایم، رویترز، بی بی سی، آسوشیتد پرس در این کنفرانس و پرداختن آن ها به این موضوع در تیترهای این هفته خود و نیز انتخاب اوجلان از سوی مجله تایم به عنوان یکی از 100 شخصیت برتر جهان خود نشان از گستره بین المللی چنین رویدادی دارد.
 

عامل دوم ماندگاری این موضوع است.با توجه به اینکه پروسه صلح بین پ. ک. ک و ترکیه یک پروسه طولانی و زمان بر خواهد بود و همچنین تاریخچه این مسئله بسیار طولانی است و به اوایل تاسیس ترکیه بر می گردد نشان می دهد که مسئله کردها یک موضوع ماندگار خواهد بود.
 

عامل سوم، آن است که این موضوع به گروه زیادی از مردم کرد و غیر کرد مربوط باشد.مسئله صلح در ترکیه نه تنها به جوامع کردنشین ترکیه و ترک های این کشور ربط مستقیم دارد بلکه به طور غیر مستقیم به جوامع دیگر و نیز اعضای پ. ک. ک در خارج از اروپا ربط پیدا خواهد کرد.
 

عامل چهارم، آگاهی جهانیان از سایر مسائل جهان به دلیل انقلاب های اطلاعاتی است که سبب تحریک افکار عمومی جهانی نسبت به این مسئله از طریق رسانه های گوناگون خواهد شد.این موضوع سبب خواهد شد که افکار عمومی بتوانند سیاست خارجی سایر کشورها را در این ارتباط تحت تاثیر قرار دهند.
 

عامل بعدی به هم پیوسته شدن موضوعات در جهان و وابستگی متقابل است.کردها به دلیل زندگی در یک جغرافیای ژئو استراتژیک می توانند حلقه واسط بسیاری از مسائل در این جغرافیای سیاسی باشند. خاورمیانه خود امروزه به یکی از مراکز سیاسی جهان تبدیل شده که تحولات آن می تواند زندگی بسیاری از جهانیان را تحت تاثیر قرار دهد و در این میان مسئله کردها یکی از کورترین گره ها تلقی شده اند.
 

مجموعه این مسائل نشان می دهد که امروزه کردها به یک موضوع واقعا بین المللی تبدیل شده اند. روند صلح ترکیه نیز متاثر از این موضوع ابعادی کاملا بین المللی پیدا کرده است.از این رو بین المللی شدن این موضوع سبب می شود که در وهله اول این پروژه به یک فرایند بدون بازگشت تبدیل شود.فرایندی که در نهایت باید به اتمام برسد و نمی توان در قالب یک پروسه ناقص آن را رها کرد.اما آیا این روند یک، روندی کوتاه مدت است؟ و آیا اتمام آن به معنای حل مسئله کردها خواهد بود؟
 

در پاسخ به سؤال ها بایستی روند صلح میان ترکیه با کردها در قالب چندین مرحله بررسی شود. مرحله اول این فرایند آتش بس بود که چندین ماه است که در ترکیه برقرار شده است. اتفاقی که بین کردها و حکومت ترکیه بدون سابقه نیست. البته در گذشته این فرایند ناتمام ماند و به جایی نرسید.می توان به آتش بس سال های2003 - 1999و آتش بس 2004 و 2009 و حتی مذاکرات اسلو اشاره کرد.اما در مرحله اول اقدامات بی سابقه ای چون شکل گیری هیات 63 نفره فرزانگان صلح و مهم تر از آن شکل گیری کمیسیون 17 نفره ناظر بر صلح از سوی مجلس ترکیه اتفاق افتاد که سبب شد افق دید فرایند نوین بسیار مثبت باشد.
 

مرحله دوم مرحله عقب نشینی نیروهای نظامی پ. ک. ک از خاک ترکیه است که روز پنج شنبه 25 آوریل 2013 با پوشش وسیع خبری از سوی مراد قاراییلان اعلام شد که از 8 می آغاز خواهد شد.این اتفاق هم بدون سابقه نیست و اتفاقا خاطرات بدی را در ذهن کردها تداعی می کند. زیرا در عقب نشینی سال 1999 نزدیک پانصد نفر از نیروهای پ. ک. ک کشته شدند و همین موضوع میزان اعتماد کردها به این عقب نشینی را کم کرده است.در این میان  ترک ها هم از عقب نشینی بدون سلاح حمایت می کردند که درنهایت به عقب نشینی مسلحانه و مخفیانه حدود دو هزار نیروی پ. ک. ک رضایت دادند.
 

مرحله سوم این فرایند تغییرات قانون اساسی خواهد بود که مطمئنا بیشترین مباحث و تعارضات را ایجاد خواهد کرد. موضوعی که فاقد سابقه قبلی در روابط ترک ها و کردها بوده است.کردها در باب مواد 1،2،3،4 و به خصوص 42 و 66 قانون اساسی معترضند.در این قالب آن ها به اسم ترکیه (به معنای محل اسکان ترک ها)، ملی گرایی آتاترکی، مفهوم یک ملت و یک زبان، تاکید به تک زبانی بودن (ماده 42) و مهم تر از همه ماده 66 که بر طبق آن هر کس در ترکیه زندگی می کند ترک است معترضند و خواهان تجدید نظر اساسی در آن ها هستند.موضوع قانون اساسی جریان هایی چون حزب راستگرای حرکت ملی، حزب کمالیست جمهوری خلق و حزب اتحاد بزرگ را به عنوان مخالفین این تغییرات در مقابل جریان های چون حزب عدالت و توسعه،حزب سعادت و حزب صلح و دموکراسی قرار خواهد داد. هر چند که احزاب متمایل به اردوغان هم به طور کامل با این تغییرات موافق نیستند. مرحله سوم مطمئنا یک مرحله طولانی و تعارض آمیز خواهد بود.شاید اردوغان مجبور شود در یک رفراندم عمومی و خارج از مجراهای حزبی این تغییرات قانون اساسی را انجام دهد.هر چند او به غیر از این مواد به تغییر سیستم حکومتی ترکیه از پارلمانی به ریاستی هم نظر دارد و از این طریق سعی دارد با الگوبرداری از یک سیستم آمریکایی هم احزاب مخالف را به حاشیه براند و هم کردها را راضی نگه دارد.
 

 مرحله چهارم هم کنار گذاشتن سلاح از سوی اعضای پ. ک. ک است که البته گروهی از ترک ها معتقدند این مرحله باید قبل از مرحله سوم باشد.در عین حال در بین خود کردها هم در خصوص این موضوع اختلاف وجود دارد.گروهی معتقدند که باید در کردستان عراق و تحت نظر یک ارگان بین المللی تا پایان فرایند صلح مستقر شوند.گروهی دیگر حرکت به سمت کردستان سوریه و شرکت در این مبارزه را در نظر دارند.در عین حال پیشنهادهایی در مورد تحویل سلاح پ. ک. ک به آمریکا و یا سازمان ملل مطرح شده اند.گشایش این مرحله ارتباط مستقیمی به موفقیت آمیز بودن مرحله سوم دارد.
 

مرحله پنجم بازگشت اعضای پ. ک. ک به خانه هایشان و شرکت آن ها در فرایند سیاسی خواهد بود.در جدیدترین رویداد دادگستری ترکیه بازگشت 685 نفر از آن ها را حتی در این مرحله بلامانع دانسته است.اما صرف بازگشت چاره کار نیست.آن ها بازگشت را در قالب یک سیستم سیاسی جدید می پسنددند که امکانات لازم برای فعالیت آن ها را فراهم کند. این سیستم چیزی جز کنفدارلیسم دموکراتیک البته به یک شیوه معتدل نیست.مفهومی که اوجالان بعد از سال 2004 و با تاثیر پذیری از اندیشه های بوکچین و دو کتاب بوم شناسی آزادی و شهرنشینی بدون شهر، وارد گفتمان سیاسی خود کرد.نوعی اعتقاد به یک حکومت غیر متمرکز که آزادی عمل بیشتری به شهرداری ها و استانداری ها داده و انتخاب مقامات محلی از طریق کنگره های دمکراتیک مردمی شکل می گیرد.اتفاقی که در قالب یک سیستم ریاستی در ترکیه امکان وقوع بیشتری دارد.
 

مرحله سوم در واقع حلقه مرکزی فرایند صلح در ترکیه است. چنانکه این مرحله با موفقیت طی شود، می توان فرایند صلح در ترکیه را یک فرایند موفقیت آمیر دانست.با توجه به بین المللی شدن مسئله صلح در ترکیه و غیر قابل بازگشت بودن این فرایند اردوغان و حزب او حدکثر تلاش خود را برای اتمام این فرایند به کار خواهد برد و سعی خواهد کرد بازی را به شکل یک بازی برد –برد خاتمه دهد.فرایند صلح در صورتی از جامعیت برخوردار است و می تواند به حل مسئله کرد در ترکیه کمک کند که شامل همه مراحل فوق گردد.
 

در نهایت اینکه به رغم حمایت بیش از 88 درصد ترک ها و 97 درصد کردها از فرایند مذاکرات صلح، با توجه به روند صلح میان ترکیه و کردها چشم انداز چندان روشنی برای اینکه این مذاکرات صلح به نتیجه مثبتی برسد، وجود ندارد. 


نویسنده