گروه مطالعاتی ترکیه شناسی

جریان آمریکا ستیزی در کشورهای اسلامی

نشست 21 اردیبهشت 1392 گروه ترکیه  شناسی پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه با عنوان "جریان آمریکا ستیزی در کشورهای اسلامی" که توسط دکتر سید اصغر کیوان حسینی، دانشیار روابط بین الملل و عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد ارائه شد، با حضور دکتر اطهری مدیر گروه ترکیه شناسی، آقای محمد علی مهتدی پژوهشگر ارشد پژوهشکده واعضای گروه ترکیه شناسی برگزار گردید.
 
 در این نشست آقای رحمت حاجی مینه از پژوهشگران مهمان پژوهشکده که مدیریت این نشست را بر عهده داشت، با طرح مقدمه ای کوتاه در زمینه بحث گفت: جریان آمریکا ستیزی، جریانی است که اخیرا در میان کشورهای مسلمان خصوصا در منطقه خاورمیانه در واکنش به راهبردهای آمریکا و جنگ های افغانستان و عراق شدت گرفته است. جریانی که ریشه ها و دلایل متعددی دارد و حتی نوع و میزان شدت آن در مناطق مختلف همسان نیست، از این رو در این جلسه سعی خواهیم کرد ابعاد گوناگون آن را واکاوی کنیم.
 
در ابتدا دکتر کیوان حسینی با اشاره به این که موضوع آمریکا ستیزی، از موضوعاتی دو وجهی یعنی هم ژورنالیستی و هم علمی است، گفت در کشور ما به دلیل نقش پررنگ آمریکا در چارچوب ملاحظات امنیتی، گرایش غالب به سوی برخورد با مقوله آمریکا ستیزی از بعد ژورنالیستی است؛ چالشی که حتی در محافل دانشگاهی هم رسوخ کرده است. اما باید توجه داشت که این بحث از سابقه ای طولانی در حوزه نظری نیز برخوردار می باشد. در واقع از دهه 1960 نظریه پردازان آمریکایی و اروپایی به این مهم عنایت داشتند. در این مورد می توان به آراء توماس مورگان در سال 1967 اشاره کرد که ریشه های آمریکا ستیزی را در سه حوزه خلاصه می نماید: حسادت، توهم و  پیش داوری ایدئولوژیک. روند این نوع مباحث در دهه 1990 ادامه یافت، تا اینکه بعد از واقعه ی 11 سپتامبر،  اکانر مجموعه 4 جلدی را در این زمینه منتشر کرد. البته باید افزود که در دوران جنگ سرد، ادبیات مربوط به این بحث عمدتا از ماهیتی ژورنالیستی برخوردار بود، تا اینکه پایان جنگ سرد و به ویژه واقعه سپتامبر 2001 و تجربه تهاجم به عراق در سال 2003، زمینه لازم برای هویت یابی مبحث امریکا ستیزی در میان محافل دانشگاهی و پژوهشی را فراهم کرد. 
 
وی در ادامه بیان داشت که آمریکا ستیزی مجموعه ای از باورها و رفتارهای معارضه جو با این دولت را در بر می گیرد که یا متوجه هویت، تمدن و موجودیت آن است (America is) یا رفتار و اقدامات این دولت (America does) را مدّ نظر دارد؛ البته در این ارتباط باید به مقوله نمادهای آمریکایی (کوکاکولا، مک دونالد،...) هم اشاره کرد، که مخاطب این نوع جهت گیری است. در ادامه دکتر حسینی از چگونگی ارتباط یابی این بحث (آمریکا ستیزی) با نظریه های روابط بین الملل سخن گفت و تأکید نمود که در این مورد می توان از آراء مربوط به قدرت چیره طلب یا هژمون سود برد، چرا که میان مضامینی چون"توانائی"، "رضایت هژمونیک " و "اقدامات ضد هژمونیک"  با بحث آمریکا ستیزی ارتباط برقرار می شود. از سوی دیگر در این زمینه به آراء پیروان دیدگاه های "رئالیستی"، "توازن طلبی نرم" و " مکتب انتقادی" هم می توان توجه داشت.
 
 دکتر کیوان حسینی در ادامه بحث به سابقه برداشت جوامع اسلامی از آمریکا اشاره کرد و افزود که گذشته این موضوع  به دوره قبل از جنگ سرد باز می گردد؛ که در چارچوبی مثبت اندیشانه بروز کرد. علت آن این است که فعالیت های این دولت قبل از جنگ جهانی دوم در منطقه خاورمیانه در حوزه مسائل آموزشی و بهداشتی و اهداف بشر دوستانه خلاصه می شد. در ضمن  آمریکا کشوری استثنائی تلقی می شد که توانست از طریق انقلاب به استقلال برسد. اما بعد از جنگ جهانی دوم و تغییر نقشی که آمریکا پیدا کرد، ما شاهد یک تحول تدریجی هستیم، که شکل گیری گام به گام امواج ضدیت با این دولت را نیز شامل می شود. در این ارتباط، باید از دهه 1950 به عنوان نقطه ی عطف یاد کرد. در واقع چگونگی مواجه کابینه آیزنهاور با دو موضوع بحران سوئز و جریان ملی شدن نفت در ایران (که به عزل مصدق انجامید)، تأثیرات دامنه داری را به همراه داشت. به عبارت دیگر، حوادث مربوط به مصر، به شکل گیری موجی از حساسیت های ضد آمریکائی در قالب ناصریسم منجر گردید، و کودتا علیه مصدق (به عنوان دولتی ملی) نیز در قالب عدول واشنگتن از اصول اخلاقی مبتنی بر حمایت از جریان های دموکراتیک تعبیر شد. پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، واقعه دیگری بود که به تمایلات آمریکا ستیز در جوامع اسلامی دامن زد. پایان جنگ سرد و به ویژه بحران کویت در سال 1991 از دیگر مقاطع تأثیر بخش بر امواج آمریکا سیز باید تلقی شده و در واقع، این واقعه را باید نقطه عطفی در جهت گسترش آمریکا ستیزی از سطح منطقه ای به لایه های فرامنطقه ای و حتی جهانی دانست؛ روندی که در بروز فعالیت های تروریستی القاعده علیه آمریکا در کشورهای مختلف (در دهه 1990) متجلی شد. 
 
 حادثه یازدهم سپتامبر و پی آمدهای آن، حداقل از دو زاویه بر مقوله آمریکا ستیزی تأثیر بخش بود. نکته اول به تقویت برداشت های علمی و آکادمیک از این مقوله (آمریکا ستیزی) بازگشته و نکته بعد را در تقویت و گسترش امواج آمریکا ستیز در میان مسلمانان باید جستجو کرد. بر این مبنا، رهبران آمریکا با این واقعیت که مشروعیت و مقبولیت آنان در سطوح منطقه ای و جهانی و به ویژه در میان جوامع اسلامی با چالش های مهمی مواجه شده، روبرو شدند. به این ترتیب، موضوع بنیادگرائی اسلامی به ویژه در قالب گروه تروریستی القاعده، به مهم ترین موضوع در راهبرد امنیتی ایالات متحده تبدیل گردید. این نوع برداشت از تهدید بود که زمینه تهاجم به افغانستان را فراهم کرد. اما در کنار اقدامات امنیتی – نظامی به ویژه در قالب نبرد پیشدستانه و تغییر رژیم، رهبران نومحافظه کار آمریکا رویکرد نرم افزاری گسترش دموکراسی و ترویج و تشویق حقوق بشر را نیز در دستورکار قرار دادند؛ آنچه که در قالب "طرح خاورمیانه بزرگ" به پیش رفت.
 
وی در جهت تشریح ابعاد کاربردی بحث از بررسی های انجام شده از طریق نظرسنجی های مربوط به افکار عمومی و نخبگان جوامع اسلامی از جمله ترکیه در خصوص رفتارهای آمریکا در سال های بعد از یازدهم سپتامبر اشاره کرد و در نهایت افزود که به عنوان بخشی از دستاوردهای این کار پژوهشی می توان گفت که ریشه های اصلی جریان آمریکا ستیز در کشورهای اسلامی به رفتارهای استیلا طلب و نفوذگذار این دولت باز گشته و مخالفت با فرهنگ و تمدن آمریکا از جایگاه پایین تری برخوردار است.
 
در ادامه بحث آقای مهتدی گفت: برای بررسی علل آمریکا ستیزی نکته مهمی که نباید فراموش شود این است که آمریکائی ها دچار غرور هستند و در روابط خود با ملت های دیگر فقط به منافع ملی خود می اندیشند.در منطقه اسلامی خاورمیانه آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم به بهانه کمک به توسعه، این کشور تلاش کرد تا مراکز نفوذ که بیشتر جنبه امنیتی و اطلاعاتی داشت را رد این کشور ها ایجاد کند. آمریکا دو هدف را همیشه دنبال می کند اول دسترسی به نفت و حفظ و امنیت چاه های نفتی  و دوم منفعت اسرائیل.این مسائل نشان می دهد که آمریکا توجهی به منافع این کشورها ندارد و در تلاش است تا بتواند به این اهداف برسد. به همین دلیل منافع دیگر کشورها برایش بی اهمیت است.آمریکا ثابت کرده در جهان اسلام دوست و شریک نمی خواهد بلکه کشوری را می خواهد که سیاست هایش را به آن  دیکته کند و این مساله عامل مهمی است که در کشورهای اسلامی خاورمیانه تفکر آمریکا ستیزی را ایجاد کرده است،به ویژه در مورد مساله اسرائیل که آمریکا تعداد زیادی از برنامه شورای امنیت را وتو کرده است. از آنجائیکه مساله فلسطین یک مساله محوری در بین کشورهای اسلامی است، کشورهای اسلامی حمایت های کورکورانه آمریکا از اسرائیل را نادیده نمی گیرند.نکته دیگر مساله دموکراسی و حقوق بشر برای ملت ها است اما در عمل آمریکا در کشورهای اسلامی از انسانها و جریان های دموکرات حمایت نمی کند بلکه از دیکتاتورها حمایت می کند چرا که اگر واقعا" در کشورهای اسلامی آزادی باشد منافع آمریکا مورد تهدید قرار خواهد گرفت.
 
این نشست در پایان با پرسش و پاسخ حاضرین پایان یافت.
 
گزارش: سحر تقی پور دبیر گروه ترکیه شناسی و الهام السادات پاس