گزارش سخنرانی آقای علی رضا بیگدلی سفیر ایران در ترکیه در جمع دانشجویان و پژوهشگران مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه

نوع مطلب: ترجمه

روز دوشنبه 25 شهریور ماه 1392 نشستی با حضور جناب آقای علی رضا بیگدلی سفیر جمهوری اسلامی ایران در ترکیه با موضوع "روابط ایران و ترکیه در پرتو تحولات عربی" در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه برگزار شد. در این نشست اعضای هیئت علمی، پژوهشگران مقیم و مهمان پژوهشکده و جمع کثیری از دانشجویان دکتری و کارشناسی ارشد دانشگاه های مختلف حضور داشتند. محور سخنرانی آقای سفیر در خصوص روابط ایران و ترکیه، سیاست های ترکیه در خاورمیانه به خصوص بحران سوریه و نگاه ترکیه به غرب و آمریکا بود. دکتر کیهان برزگر رئیس پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه  نیز مدیریت این نشست را بر عهده داشت.
 
در ابتدا دکتر برزگر ضمن خوش آمدگویی و سپاس از آقای بیگدلی جهت حضور در این جمع دانشگاهی و صمیمانه، برای آشنایی بیشتر حضار به معرفی سوابق تحصیلی و اجرایی آقای سفیر پرداخت. در ادامه وی به دلایل اهمیت بررسی موضوع ترکیه پرداخت. نخست، ترکیه به عنوان یک کشور همسایه در حال تبدیل شدن به یک بازیگر منطقه ای است. دوم، نقش آفرینی سال های اخیر ترکیه در مسائل منطقه و خاورمیانه است که دلیل اصلی توجه به این کشور می باشد. وی افزود دامنه این نقش ها برخی مواقع با نقش ایران تعارض دارد مثل بحران سوریه، و گاهی نیز مکمل نقش ایران است و تبدیل به فرصت سازی می شود مثل بیانیه تهران که ترکیه با یک سیاست درست به نفع ایران در مورد برنامه هسته ای موضع گیری کرد.
 
رئیس پژوهشکده در خصوص "مرزهای روابط ایران و ترکیه" اظهار داشت که جغرافیا عامل مؤثری است که ایران و ترکیه را به یک سرنوشت مشترک وصل می کند، اگر چه متغیر "تحولات منطقه ای" برخی مواقع همچون بحران سوریه سیاست خارجی ایران را دچار تغییر و تحول می کند. وی در ادامه افزود که ایران و ترکیه صدها دلیل برای همکاری و تنها چند دلیل برای عدم همکاری دارند. یکی از دلایل عدم همکاری می تواند نقش و حضور بازیگران خارجی باشد. به عنوان مثال نقشی که ترکیه خواهان آن است تا در چارچوب نهادهای غربی مانند ناتو ایفا کند، وجود تسلیحات تاکتیکی اتمی در این کشور و نگرانی ایران از سپر دفاع موشکی در ترکیه. به رغم وجود این مسائل، هیچ ضرورتی ندارد که ایران و ترکیه وارد تنش شوند و این از لحاظ استراتژیک اشتباه است که بر رویکردهایی تمرکز کنیم که تنش را در روابط دو کشور برجسته می کند.
 
در ادامه آقای بیگدلی ضمن ابراز خرسندی از فرصت مناسب پیش آمده جهت حضور در پژوهشکده و در میان دانشجویان، به سه گفتمانی که در روابط ایران و ترکیه از سوی کارشناسان وزارت خارجه مطرح شده است، اشاره کرد. نخست، گفتمان "تقابل" است که در محافل روشنفکری ایران رایج است. این گفتمان مدلی است که بر اساس جنگ چالدران و تقابل سلطان سلیم و شاه اسماعیل صفوی شروع شد و تا امروز نیز در روابط ایران و ترکیه برخی در تحلیل خود از همین زیر ساخت های فکری که 500 سال پیش بوده است، استفاده می کنند. در واقع مشکلات قومی، مذهب گرایی، مسائل اقلیتی و موارد دیگر عواملی هستند که باعث بی اعتمادی می شود و بهانه ای برای مقابله کردن با طرف مقابل هستند.
 
گفتمان دوم، گفتمانی است که در چارچوب "واقع گرایی" قرار می گیرد. در واقع تمرکز اصلی در این گفتمان بر "رقابت" و "همکاری" است. در این گفتمان بیشتر توجه این است که منافع خودی تا سقف حداکثری تامین شود و تلاش این است تا طرف مقابل را از مواضع و منافع خود عقب برانند. این گفتمان نوعی طراحی بازی برد- باخت است. در این نگاه حتی در زمان همکاری نیز یک نوع بی اعتمادی به دلیل وجود رقابت همیشه وجود دارد. در واقع در فضای همکاری و رقابت ایران و ترکیه که همیشه به موازات جریان تقابل دیده شده، پیوندهایی جدی بین دو کشور دیده نمی شود.
 
گفتمان سوم ،"تعامل و ترمیم" است. این گفتمان زیر ساخت فرهنگی و مردمی دارد. با توجه به جغرافیای پیوسته و یک تاریخ مشترک مشاهده می شود که مردم ترکیه علاقه عجیبی به مردم ایران دارند. در واقع آن ها یک خاطره  بسیار خوب از همسایه قدرتمند در گذشته و کشوری که امروز راه خود را با اقتدار ادامه می دهد، دارند. این محوری است که به دلیل گرایشات فرهنگی می تواند خاستگاه پیوندهای عمیق بین دو کشور باشد. به طور مثال حتی قرارداد گازی جاری دو کشور بر اساس این گفتمان در زمان آقای اربکان بسته شد.
 
این سه گفتمان به موازات هم همواره وجود داشته اند. اینکه ما به عنوان مدیران حوزه سیاست خارجی چقدر موفق شویم تا وجه روابطمان را به سمت تعامل آوریم میزانی است که می توانیم از ظرفیت های ترکیه و ایران متقابلا بهره مند شویم. امروز در ترکیه شاهدیم که پژوهشگران برجسته بر روی یکی از این گفتمان ها کار می کنند. اگر ما نیز بتوانیم تلاش کنیم با توجه به این گفتمان ها وجه تعاملی را افزایش دهیم  یک موفقیت بزرگ برای ایران به ارمغان خواهد آورد.
 
در ادامه نشست آقای سفیر در خصوص جایگاه اسلام گرایی در جهت گیری سیاست داخلی و خارجی ترکیه تأکید کرد که دو موضوع "اسلام" و "اقتصاد" که ریشه عمده تحولات امروز ترکیه است را باید خوب بشناسیم. در خصوص "اسلام" در واقع مباحثی مثل سکولاریسم و تحولاتی که در صد سال گذشته در ترکیه اتفاق افتاده است ارتباط مستقیمی با بحث اسلام گرایی در دوره عثمانی دارد. یعنی اگر بخواهیم ریشه ناآرامی های امروز ترکیه را درک کنیم حتما باید به این مسئله توجه کنیم که چه شد حکومت عثمانی، خلافت اسلامی را به عنوان قدرت خود به دست آورد و چه شد که این کشور کم کم از اسلام رویگردان شد و  این را عامل شکست های خودش تلقی کرد، و بعد چه شد که سکولاریسم را به عنوان عنصری که بتواند قدرت عثمانی را بازآفرینی کند، مطرح کردند.
 
وی اظهار داشت از زمانیکه اسلام در ترکیه با یک هجمه سنگین به حاشیه رانده شد، جامعه ترکیه دچار تنش هویتی شده است و این تنش تا اوایل قرن حاضر یعنی تا زمانی که حزب عدالت و توسعه به قدرت رسید، به اشکال مختلف خود را نشان داده است. از زمانیکه این حزب عنصر اسلام را به عنوان یکی از عناصر موثر در مبارزات انتخاباتی خود مطرح و بر اساس آن حرکت می کند به نظر می رسد که جامعه ترکیه به یک آرامش نسبی باز می گردد و از این نقطه است که احساس می کنید گویا ترکیه در حال رسیدن به مرحله ای است که نئو عثمانیسم را باز آفرینی می کند. بنابراین شناخت این روند بسیار مهم است. شناخت ترکیه در کشور ما ضعیف است، ما اگر تاکنون تلاش کرده ایم عثمانی را بشناسیم در واقع هدفمان شناخت تاریخ ایران بود. بنابراین تاکنون شناخت عمیقی از این همسایه  موثر نداشته ایم. یکی از ابعاد شناخت صحیح ترکیه همین بحث اسلام است. به عنوان مثال در خصوص علوی ها، اخوانی ها، سلفی های ترکیه و حتی بحث تشیع و مباحث دینی در این کشور شناخت درستی در ایران وجود ندارد.
 
آقای بیگدلی در خصوص چشم انداز روابط ایران و ترکیه با توجه به کاهش نقش این کشور در منطقه پس از بحران سوریه و  در مقابل با توجه به اقتصاد قوی این کشور به ادعای دولتمردان ترکیه و تلاش برای گسترش روابط اقتصادی با همسایگان خود اظهار داشت: از منظر اقتصادی ادعای درستی است که ترکیه و ایران می توانند روابط خود را تحکیم بخشند. ما دو کشوری هستیم که می توانیم با استفاده از ظرفیت های جغرافیایی مشترک، مباحث مربوط به ترانزیت و وابستگی دو کشور به یکدیگر در حوزه صنعت و فناوری، فرصت توسعه بیشتر را فراهم کنیم. اقتصاد ترکیه اقتصادی است که با کمک خارجی توانسته پابرجا باشد و رشد کند.
 
نگاهی که در کشور ما به اقتصاد ترکیه وجود دارد یک نگاه واقع بینانه نیست. به عنوان مثال بسیاری در ایران ادعا می کنند که ترکیه رشد اقتصادی 9 درصد را تجربه کرده است. ولی اگر توجهی به نمودار رشد اقتصادی این کشور شود، مشخص است که از سال 2001 با منفی 9درصد رکود شدید اقتصاد ترکیه شروع می شود و  سال بعد کوچک ترین فعالیت رشد بالایی را ایجاد می کند. تا سال  2008 که به دلیل مشکلات اقتصادی اروپا به منفی 4.5 درصد می رسد. در سال 2009 به 9 درصد و سال گذشته به 3.2 می رسد و امسال پیش بینی ها 2درصد است. اما جالب این است که اگر همین رشد اقتصادی ترکیه را با نمودار بیکاری تطبیق دهیم  می بینیم که به رغم  افت و خیزی که رشد اقتصادی ترکیه دارد نمودار بیکاری ترکیه  روی 10، 11 درصد ثابت می ماند. یعنی رشد اقتصادی این کشور چندان روی بیکاری و رفع بیکاری تاثیر نگذاشته است.  این نشان می دهد که اقتصاد ترکیه اقتصادی است که به واردات سرمایه های فرار متکی است و سرمایه های پایدار چندان وارد این کشور نشده است.
 
بررسی اقتصاد کلان ترکیه نشان می دهد ترک ها تلاش بسیاری کرده اند تا اقتصاد این کشور را در نرم ها و چارچوب های اقتصادی مورد نظر اتحادیه اروپا، قرار دهند. به عنوان مثال با اقدام به واردات و صادرات حجیم طلا تلاش کرده اند تا این نمودار بتواند رشد خود را نشان دهد. مثلا در بعضی از حوزه ها در منحنی حجم تجارت ترکیه با کشورهای خاورمیانه ما شاهد رشد قابل توجهی هستیم؛  از حدود 25 میلیارد دلار در سال 2009 به نزدیک 70 میلیارد دلار در سال گذشته رسیده است.  اما در مقابل این رشد می بینیم که منحنی صادرات و واردات ترکیه هم به شدت از هم فاصله می گیرند. به طور مثال در سال 2012 صادرات 150 میلیون دلار و واردات حدود 400ملیون دلار است. یعنی شکافی در حدود 250 میلیون دلاری را در تراز تجاری صادرات و  واردات این کشور می بینیم.  
 
در واقع مسائلی از این قبیل در اقتصاد کلان، حساب جاری، منحنی جذب سرمایه گذاری، شکافی که بین جذب سرمایه گذار ی کوتاه مدت- بلند مدت ترکیه وجود دارد؛ نشان می دهد که ترکیه اقتصاد آسیب پذیری دارد. علاوه براین در ماه های گذشته دیدیم که نرخ رشد تورم در حال دو رقمی شدن است. یا در خصوص نرخ برابری ارز، لیر و دلار زمان حضور گردشکران در تابستان در این کشور یعنی زمانی که ارز وارد ترکیه می شود، معمولا ارزش پول ملی را برای منافع اقتصادی بالا می برند اما  امسال این اتفاق روی نداد. نرخ برابری ارز  از 1.8 دهم به 2.1 رسیده است. یعنی حدود 15درصد شاهد کاهش نرخ برابری لیر نسبت به دلار و البته یورو هستیم. این در حالی است که دولت ترکیه برای اینکه بتواند نرخ برابری را مدیریت کند بیش از 6 میلیارد دلار تزریق ارز به بازار داشته است.
 
در ایران به این موضوعات در تحلیل تحولات ترکیه توجه زیادی نمی شود، در حالیکه بسیار مهم هستند. بدون تردید یکی از دلایل موفقیت ترکیه در سال های گذشته موفقیت این کشور در حوزه اقتصادی بوده است که البته عامل خارجی نقش مهمی در اقتصاد موفق ترکیه و ثبات این کشور داشته است. بنابراین اگر ترکیه یک کشور اقتصادی موفقی باشد به طبع برای ایران فوق العاده مفید خواهد بود.
 
در خصوص نگاه مردم ترکیه نسبت به غرب و آمریکا آقای سفیر مطرح کرد که تحولات جنگ جهانی اول در شکل گیری سیاست های ترکیه چه سیاست داخلی و چه خارجی، به قدرت رسیدن آتاتورک و سکولاریسم بسیار موثر بوده است. هم پیمانی ترک ها با آلمان در جنگ جهانی اول منجر به فروپاشی عثمانی شد. این تجربه ماندگاری برای ترکیه شد. نزدیکی به انگلیس بعد از جنگ جهانی اول و نزدیکی  به آمریکا و ورود به ناتو  بعد از جنگ جهانی دوم از تجربیات این کشور در جنگ جهانی اول بوده است.
 
 امروز هم در جامعه ترکیه وقتی صحبت از دوران گذار می شود لمس دوران گذار برای نخبگان ترکیه از لمس دوران گذار برای مردم  ما مقداری جدی تر است. آن ها این را خیلی برای خودشان ملموس تر می بینند که دوران گذار یعنی چه؟ یعنی دورانی که اگر توجه نشود می تواند منجر به فروپاشی شود برای اینکه یک دوران گذار را که جنگ جهانی اول  بوده، تجربه کرده اند و این قدرت بزرگ تبدیل به کشوری شد که سال ها تلاش کرده بود تا به آن برسد. نگاهی که اکنون ترکیه دارد بیشتر  از نگاه حفظ وضع موجود است. آن ها با نگرانی از بقا به این جمع بندی رسیدند که در  دروان گذار باید به سمت قدرت برتر بروند تا شاید منافعشان در موقع تقسیم حفظ شود.  اما در رفتارشناسی ترک ها باید گفت به رغم اینکه مداخله هایی را از سوی قدرت های خارجی می بینند اما در نهایت علاقه مند به توسعه روابط با آمریکا هستند. اما در کل مردم ترکیه نسبت به بازی ای که قدرت های غربی با مردم ترکیه کرده اند، نگاه بدبینانه دارند. امروزه در آموزش هایی که به مردم خود می دهند بر توطئه خارجی  علیه این کشور تأکید و حتی در موزه هایشان این مسائل را باز سازی می کنند.
 
در ناآرامی های اخیر ترکیه نخست وزیر این کشور عامل خارجی را به عنوان یک عامل اصلی مطرح کرده است. برخی این را توهم توطئه مطرح کردند، اما بسیاری هم این را قبول دارند که دیگران در سرنوشت این کشور دخالت می کنند. اما اگر یک نظر سنجی در ترکیه شود بدون تردید  نگاه ضد غربی و ضد آمریکایی شدیدی را نشان خواهد داد. در بحث اتحادیه اروپا هم مردم یک حس تحقیرشدگی دارند و می گویند اروپایی ها ما را نمی پذیرند و مقامات ما اشتباه می کنند که دنبال اروپایی ها هستند. ما باید کاری کنیم که اروپا مجبور شود دنبال ما باشد و ما تصمیم بگیریم که به این اتحادیه بپیوندیم یا نه؟
 
آقای بیگدلی در ادامه به ارزیابی نوسان سیاست منطقه ای ترکیه به خصوص سیاست این کشور در بحران سوریه پرداخت. وی به دیدگاه داوود اغلو وزیر خارجه ترکیه اشاره کرد مبنی بر اینکه ترکیه مادامی که نگاه درون گرا دارد ارتشی ها در قدرت خواهند بود. درواقع نگرانی آن ها برای حفظ بقا و مرزها است.. حال برای اینکه از این نگرانی خارج شویم و به قدرتی که داشتیم بازگردیم یاید جا پای خود را در دوران عثمانی پیدا کرده و محکم کنیم. تعبیر معروف وی این است که هر جایی که یک شهید عثمانی بر زمین افتاده در آنجا باید برخیزیم.
 
بحث صفر کردن مشکل با همسایگان یک راهبردی برای رسیدن به این هدف است. یعنی می گویند ما برای اینکه از وضعی که در داخل مرزها محصور هستیم خارج شویم باید از همسایگان شروع کنیم و البته هم خوب شروع کردند. ولی از همان زمان یکی از نگرانی هایی که داشتند این بود که ممکن است کشورهای منطقه نپذیرند که ترکیه به شرایط قبلی خود بازگردد. همچنین این نگرانی در ترکیه وجود دارد که اگر نتوانند بازگردند، بعد چه خواهد شد. در جامعه ترکیه هم این نگرانی وجود دارد که به رغم تلاش هایی که کردند  دیگر رفتن به بالکان کار ساده ای نیست و محدودیت هایی نیز در قفقاز وجود دارد
 
آقای سفیر ادامه داد که تحولات امروز سیاست خارجی ترکیه را از این منظر می بینیم. یعنی ترکیه تلاش می کند تا فضای تنفسی خود را در حوزه ها ی ژئوپلیتیک باز نگه دارد ولی واقعیت این است که این فضا به انحای مختلف محدود می شود. مثلا در بالکان تلاش هایی که کردند استقبال نشد و توجه به اقلیت مسلمان و ترک با بدبینی روبه رو شد. در منطقه قفقاز با ارامنه نتوانستند به یک جمع بندی برسند. روس ها از ورود ترک ها به منطقه آسیای مرکزی و جنوب روسیه به شدت نگرانند و در حاشیه دریای سیاه سعی می کنند این کشور را محدود کنند. در حوزه ایران نیز این تلقی وجود دارد که نفوذ در ایران کار راحتی نیست.
 
محدودیت هایی که در حوزه منافع ژئوپلیتیک مطرح شد ترکیه را به این جمع بندی رساند که تنها فضایی که برای تنفس وجود دارد سوریه است.  قبل از بهار عربی این کشور بهترین روابط را با سوریه داشت. در بین همسایگان هیچ کشوری نبود که مثل ترکیه با سوریه روابط گسترده داشته باشد. اما وقتی به میدان جنگ رسید، شرایط تغییر کرد و احساسشان این بود که این میدان را به هر طریقی به دست آورند.
 
آقای سفیر افزود در خصوص بحران سوریه یک نگاه اسلام گرایانه وجود دارد. در تحولات سوریه عنصر اسلامگرایی ترک ها بسیار مهم است. توصیه هایی که اردوغان و مقامات ترکیه به بشار اسد در مدت 8 ماه کردند برای این بود که وادارش کنند اخوان را وارد دولت سوریه کند و به آن ها سهم بدهد. ترک ها نیز در مقابل از اسد حمایت کنند. ولی بشار اسد نپذیرفت و تقابلی میان دو کشور شکل گرفت. نگاه دیگر علوی گری و رویکردهایشان است.
 
تحولات سوریه دو تأثیر مهم بر مسائل داخلی ترکیه داشته است. نخست، نگرانی از بازگشت مجدد نظامیان به قدرت؛  نگرانی از این لحاظ است که نکند کودتای مصر در ترکیه هم شکل بگیرد. البته ترک ها این مسئله را رد می کنند و می گویند زیرساخت های حکومتی ما با مصر متفاوت است، اما به هر حال این نگرانی وجود دارد. دوم، تاثیر بر رشد جریان سلفی گری در ترکیه است که بحثی جدی است و در حال حاضر دارد خود را نشان می دهد. یعنی ارتباط بین بحران سوریه و مسائل داخلی ترکیه و ایجاد این نگرانی ها سبب شد تا ترکیه در پی حل و فصل سریع تر بحران سوریه باشد  
 
در ادامه، نشست با پرسش و پاسخ حاضرین ادامه یافت:
 
آقای بیگدلی در پاسخ به سؤال "موضع ترکیه در خصوص حکومت منطقه ای کردستان" مطرح کرد که به نظر من برای تحلیل درست این موضوع بایستی مسائل کردی از دو زاویه بررسی شود:  اول اینکه مسائل کردی با مسائل داخلی ترکیه مرتبط است که این بخش توسط سیستم امنیتی ترکیه دنبال می شود. دوم مسائل کردی مربوط به بخش سیاست خارجی این کشور است که توسط وزارت خارجه ترکیه پیگیری می شود.  دولت ترکیه تا زمانی که مسائل کردی با مسائل داخلی این کشور ارتباط نیابد حساسیت خاصی ندارند مثل گسترش همکاری های اقتصادی با اقلیم کردستان عراق، مسائل مربوط به ترکمن های شمال عراق و مسائل دیگر. اما زمانی که مسائل کردی به سیاست داخلی ترکیه مرتبط شود می بینیم که این موضوع پیچیدگی خاصی پیدا می کند و به سرعت روند همکاری و تعامل مثبت ترکیه با کردها کاهش می یابد. مثل موضع ترکیه نسبت به کنگره ملی کردی در اربیل عراق که اوایل روابط مبتنی بر همکاری بود. اما بعد از گذشت مدتی دولت ترکیه عدم تمایل خود را برای همکاری در این خصوص اعلام کرد.

آقای سفیر در خصوص اینکه "آیا نسبت به تداوم سازوکارهای دموکراتیک در ترکیه در آینده امیدی وجود دارد" پاسخ داد: در میان نخبگان و مقامات ترکیه دو نگرانی عمده وجود دارد. اولین نگرانی مربوط به امکان بازگشت نظامیان به قدرت است به مانند اتفاقی که در مصر روی داد. دومین نگرانی بحث های مربوط به اسلام گرایی است. اگر بحث اسلام گرایی را در مقابل لیبرالیسم مطرح کنیم می بینیم که عمق میدان تحول ناآرامی ها در چندماه اخیر مربوط به تقابل دو ارزش اسلام گرایی و لیبرالیسم است. اردوغان اخیراً در سخنرانی های خود در خصوص ناآرامی ها ترکیه به دفعات تأکید کرده است که شورشی ها تحمل شکوفایی و پیشرفت این جریان ارزشی یعنی اسلام گراها را ندارند. به رغم اینکه ترکیه در دوره حکومت حزب عدالت و توسعه شاهد توسعه اقتصادی و شکوفایی به ویژه در زمینه اقتصادی و اعتبار بین المللی از جمله انعقاد قرار داد ساخت بزرگترین فرودگاه جهان در ترکیه تا سال 2011 بوده است.
 
آقای بیگدلی در خصوص اینکه "با توجه به موضع به ظاهر غیر منطقی ترکیه نسبت به موقعیت اخوان المسلمین در مصر و روند بحران سوریه، آیا دیپلماسی ترکیه قادر به تجزیه و تحلیل شرایط نیست" مطرح کرد:  دولت ترکیه در حال حاضر معتقد به بازی برد- باخت یا همه – هیچ هست. یعنی اینکه نباید وارد این جریانات می شدند، ولی وقتی که وارد شدند باید تا آخر با هر هزینه ای تا انتهای مسیر بروند. ترکیه در خصوص سوریه بر این باور است که مسیر سوریه از لحاظ ژئوپلیتیک مسیری حیاتی است. حتی ایران در خصوص سوریه تلاش کرده تا موضع ترکیه را نسبت به سوریه  تغییر دهد. چرا که این موضوع از دو زاویه بر علیه منافع ملی ایران است: اول اینکه بحران سوریه چالشی جدی در روابط ایران و ترکیه ایجاد کرده است. دوم ادامه تحولات سوریه برای ایران هزینه دارد.
 
وی در پاسخ به این سؤال که "آیا سیاست های داوود اغلو وزیر امور خارجه ترکیه شکست خورده است؟ و اینکه به نظر نمی رسد استراتژی داوود اوغلو چندان عمقی داشته باشد" مطرح کرد که ترکیه در تلاش است تا این عمق استراتژیک را در سوریه ایجاد کند. شاید از نگاه بسیاری سیاست ترکیه در سوریه غیرمنطقی باشد اما از نگاه ترکیه، سوریه فضای مناسبی برای عمق استراتژیک ترکیه مهیا می کند.
 
در خصوص اینکه "آیا حزب عدالت و توسعه در دور بعد به قدرت خواهد رسید یا خیر" آقای بیگدلی پاسخ داد: در حال حاضر با توجه به شرایط اکنون می توان گفت که حزب عدالت و توسعه در دور بعدی نیز به قدرت خواهد رسید. اما ممکن است در چند ماه آینده اتفاقاتی روی دهد که معادله قدرت را در ترکیه تغییر دهد. در واقع مسئله کردها، علوی ها و اقتصاد از عناصر مهم و تعیین کننده در آینده قدرت داخلی ترکیه خواهند بود.
 
سؤال "موفقیت یا عدم موفقیت قدرت نرم ترکیه در منطقه" را آقای سفیر اینگونه پاسخ داد: تصور این است که ترکیه نمی تواند هزینه لازم را برای اقتدار خود در منطقه انجام دهد. این کشور به لحاظ اقتصادی و نظامی ظرفیت لازم و به لحاظ ساختار اجتماعی آمادگی کافی را ندارد. در این کشور دیدگاه های مختلفی نسبت به رویکردهای سیاست خارجی و مسائل منطقه ای وجود دارد، به طوری که جنگ احتمالی در سوریه به وسیله گروه های مختلف به چالش کشیده می شود. اما این کشور در به کارگیری دیپلماسی در منطقه تا حدود زیادی موفق بوده است مثل دیپلماسی که در برنامه هسته ای ایران به کار برد. اما باید توجه داشت که استفاده از سیستم دیپلماسی نیز محدویتی دارد و همیشه صرف به کارگیری این سیاست کارساز نیست.
 
گزارش: منیر حضوری پژوهشگر مهمان پژوهشکده و دانشجوی دکتری سیاستگذاری عمومی.