ترمیم روابط تهران-آنکارا: ارزیابی اهمیت سفر دکتر ظریف / سید مهدی پارسایی *

مقدمه


  پس از بیشکک (اجلاس سازمان شانگهای)، آنکارا دومین مقصد وزیر خارجه دولت یازدهم در محیط جغرافیایی پیرامونی ایران بود. سفر دکتر ظریف در فضایی جدید صورت می پذیرد. در ماه های اخیر به واسطه انتخابات ریاست جمهوری در ایران، شاهد تحرکات جدیدی در سیاست خارجی کشور هستیم. دیپلماسی فعال ایران در سازمان ملل، بحث رابطه ایران و آمریکا، مطلوبیت گفتمانی "اعتدال" با محیط افراط زده منطقه، تغییر نسبی نگرش اروپا و آمریکا در قبال نقش ایران، پیامدهای منطقه ای تحولات مصر و چشم انداز مثبت مذاکرات ایران و 1+5 ، اعتماد به نفس منطقه ای ایران را دو چندان کرده است. لذا می توان گفت تحولات اخیر منطقه ای عمدتا به گونه ای بوده که قدرت مانور ایران را برای بازیگری منطقه ای بیشتر نموده است. از یک سو تحولات مصر به گونه ای پیش رفت که هم باعث سرگرم شدن یکی از بازیگران قدرتمند خاورمیانه در مسائل و ناارامی های داخلی خود شد، از سوی دیگر منجر به تضعیف موقعیت برخی بازیگران منطقه ای مخصوصا ترکیه شد، و در نهایت به دو صورت بر بازیگران غیررسمی در خاورمیانه تاثیر گذاشت، از یک طرف موجب ابهام و سردرگمی ژئوپولتیکی جنبش حماس شد که به نوعی به واسطه روی کار آمدن اخوانی ها در مصر از ایران فاصله گرفته بود و از طرف دیگر بازیگران بنیادگرای معارض بشار اسد یکی از حامیان منطقه ای خود یعنی دولت محمد مرسی را از دست داد. قطر عملا از پرونده سوریه خارج شده و غرب اراده و امکان دخالت نظامی در سوریه را ندارد، عربستان از بی عملی متحدان خود در بحران سوریه به ستوه آمده و در یک کلام عدم انسجام و یکپارچگی در محور مخالفان دولت سوریه روز بروز بیشتر می شود.


اهمیت سفر وزیر امور خارجه


سفر وزیر خارجه کشورمان به ترکیه از زوایای گوناگونی با اهمیت می باشد. از یک سو اگر نگاهی به سفر قبلی دکتر ظریف به آفریقای جنوبی نیز داشته باشیم، این رویکرد بیانگر اهمیت یافتن ویژه بازیگران نوظهور همچون ترکیه و آفریقای جنوبی در دستگاه دیپلماسی کشور است. این نکته به این دیدگاه ساختاری دکتر ظریف که نظم جدید جهانی پس از فروپاشی شوروی هنوز قوام نیافته و می توان در شکل دادن به آن نقش آفرینی کرد. سفر دکتر ظریف به ترکیه نشانگر ارزیابی دقیق و درست دستگاه دیپلماسی کشور از جایگاه ترکیه و روندهای منطقه ای دارد. از یک سو ایران نباید نقش تسهیل کننده میانجیگری بازیگران نوظهوری همچون ترکیه و برزیل در مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 در دوران گذشته را نادیده بگیرد، مخصوصا در فضای کنونی که ترکیه تقریبا تنها کشور منطقه است که از بهبود روابط ایران و غرب استقبال می کند.


 سفر وزیر خارجه کشورمان به ترکیه  بر اهمیت نقش بازیگران منطقه ای در موضوعات امنیتی منطقه ای تاکید دارد، ایران همواره بر لزوم استفاده از سازوکارهای منطقه ای برای حل و فصل معضلات منطقه ای اعتقاد دارد، امری که در تور منطقه ای اخضر ابراهیمی هم خود را نشان داد. به نظر می رسد بحران سوریه صرفا بر اساس یک راه حل بینابینی منطقه ای- بین المللی قابل حل خواهد بود، در پرتو تحولات اخیر در سطح منطقه ای مثلث ایران-عربستان-ترکیه بیشترین تاثیر را در یافتن راه حلی برای پایان دادن به این بحران فرسایشی دارند و مصر و قطر در جایگاه بعدی قرار دارند. از اینرو سفر دکتر ظریف و افزایش همگرایی در رویکردهای سیاسی-امنیتی ایران-ترکیه پیرامون سوریه در روزهای قبل از کنفرانس ژنو 2 می تواند باعث افزایش فشارها بر عربستان سعودی شود که به راه حل نظامی و فرامنطقه ای در خصوص سوریه اصرار می ورزد. ایران می تواند از شکاف های موجود بین ترکیه و عربستان درباره سوریه همچون مدل اخوانی در مقابل سلفی و ... بهره ببرد.


نکته مهم دیگر در همگرایی بین آنکارا و تهران، خنثی شدن سناریو همسایگان جنوبی ایران در ایجاد نوعی اتحاد بین شورای همکاری خلیج فارس و ترکیه برای انزوا و مهار ایران است. این سناریو مخصوصا در پرتو احتمال نزدیکی بیشتر ایران و آمریکا مطرح شده است. هرچند این روزها در رسانه ها شایعاتی از نزدیکی محور اسرائیل-کشورهای عربی شورای همکاری خلیج فارس به گوش می رسد، که از جنبه هایی قابل رد و از جنبه هایی قابل تایید است، به لحاظ اثرات مشروعیت زدایانه آن از نظام های پادشاهی در پرتو نزدیکی با اسرائیل در میان توده های عرب و همینطور یکدست نبودن موضع ضد ایرانی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس(نقش معتدل کشوری مثل عمان) این دیدگاه چندان مبتنی بر واقعیت نیست.


سوریه در کانون رایزنی ها


  بحران سوریه نشانگر محاسبات اشتباه مقامات آنکارا و شکاف جدی میان توانمندی¬ها و منویات منطقه ای ترکیه می باشد. اگرچه در پرتو بحران سوریه روابط ایران و ترکیه دچار آسیب جدی شد، اما به نظر می رسد اتفاقا همین بحران سوریه می تواند مجددا به همگرایی دو بازیگر موثر منطقه کمک کند. ترمیم روابط آسیب دیده، گسترش همکاری های اقتصادی و تجاری و کنفرانس ژنو 2 کانون رایزنی های جدید ایران و ترکیه است. در ماه های اخیر موضع دولت اردوغان به واسطه حوادث مربوط به پارگ گزی و سقوط دولت اخوانی مرسی در مصر تضعیف شده است، از سوی دیگر ایفای نقش نیابتی ترکیه از سوی اروپا در تحولات خاورمیانه مخصوصا سوریه نتیجه عکس داد، بدین صورت که ترکیه با استقبال از تحولات دموکراتیک منطقه و افزایش نفوذ و جایگاه خود در خاورمیانه به دنبال تحکیم مطلوبیت خود برای عضویت در اروپا بود، اما در کمال ناباوری اروپائیان مخصوصا آلمان و فرانسه، درگیر شدن بیش از حد ترکیه در محیط پیرامونی اش را نشانه ای واضح بر این مدعای خود دانستند که ترکیه به لحاظ ارزشی و هنجاری عضوی از جامعه اروپایی نیست و به جامعه خاورمیانه تعلق دارد. این مساله به تقویت دیدگاه های کمالیست¬ها در نقد سیاست خارجی دولت اردوغان منتهی شد. مساله ای که با سقوط دولت مرسی و مواضع بی پروای دولت اردوغان و همینطور فرسایشی شدن بحران سوریه، حزب آ.ک.پ را در وضعیت مخصمصه آمیزی قرار داد.


ایران و ترکیه در قضیه سوریه با همه افتراقات، اشتراکاتی نیز دارند که در گام اول باید در مورد آنها همکاری کنند، هر دو کشور در بحث کردها، تجزیه ناپذیر بودن سوریه و نگرانی از تبعات فرقه گرایی و خشونت های فرقه ای سوریه اجماع نظر دارند. ترکیه باید از پاکستانی شدن سوریه واهمه داشته باشد، این کشور برخلاف عربستان و قطر با سوریه مرز مشترک دارد. ترک¬ها متوجه عدم انسجام در محور دول مخالف بشار اسد و در مقابل انسجام جالب توجه حامیان بشار اسد در سطح منطقه ای و بین المللی شده اند. رویکردهای سیاسی-امنیتی ترکیه در سوریه به شکست انجامیده اند. ورود ترکیه به بازی های بزرگ منطقه ای به موقعیت قدرت نوظهور بودن آن ضربات اساسی وارد می کند. گسترش افراط گرایی در منطقه منافع اقتصادی ترکیه را در منطقه به شدت با تهدید روبرو می کند. لذا ایران می تواند در تعدیل و چرخش رویکرد دولت ترکیه در موضوع سوریه نقشی مهم ایفا نماید. در ترمیم روابط دو طرف بهتر است بر بازی با حاصل برد- برد تمرکز داشته باشند.  از طرف دیگر شاهد رفع سوء تفاهمات بین ترکیه و دولت نوری المالکی هستیم. که این خود نکته با اهمیتی در روابط دولت ترکیه با همسایگان قلمداد می شود.


نزدیکی ایران و ترکیه و اتخاذ رویکردهای منطقه ای بر مبنای راه حل¬های سیاسی برای منطقه بیش از پیش عربستان را تحت فشار قرار خواهد داد. کشوری که به دنبال دامن زدن به فرقه گرایی برای سرپوش نهادن بر ترس خود ازتسری نسیم دموکراسی به این کشور است.  از طرفی  همگرایی در نگاه های سیاسی-امنیتی ایران-ترکیه پیرامون سوریه می تواند بر کم و کیف مذاکرات ژنو 2 تاثیرات مهمی بر جای گذارد. ایران و ترکیه اگر درک متقابلی از نگرانی ها و حساسیت های ژئوپولتیکی و امنیتی یکدیگر داشته باشند می توانند بیشتر از آنکه به چشم رقیب به همدیگر نگاه کنند و یکدیگر را شرکایی قلمداد کنند ، که می توانند در شکل دادن به نظم سازی منطقه ای خاورمیانه منافع بیشتر را با هزینه کمتر به دست بیاورند، گفتمان اعتدال اگر با مهندسی معکوس تنش صفر با همسایگان همراه گردد می تواند نوید بخش خاورمیانه ای امن تر و رشد همکاری های منطقه ای باشد. نکته نهایی قابل اشاره پیرامون تحولات و فضای امنیتی خاورمیانه، لزوم جدیت و فوریت در ترمیم روابط کشورمان با عربستان است که بنا به دلایل گوناگون ضرورت دارد. ترکیه می تواند نقش میانجی بین ایران و غرب و ایران و عربها برای پایانی مسالمت آمیز در سوریه ایفا کند و از بروز انسداد بیشتر جلوگیری نماید.


*سیدمهدی پارسایی- دانشجوی دکتری مطالعات منطقه ای دانشگاه تهران