پیچیدگی نقش آفرینی ایالات متحده در خاورمیانه

منطقه خاورمیانه یکی از بحران خیز ترین مناطق جغرافیایی محسوب می شود و به طبع بازیگری در آن نیز با پیچیدگی های خاص خود همراه است. ایالات متحده یکی از نقش آفرینان اصلی منطقه محسوب می گردد که با معضلات بازیگری در این منطقه بخوبی آشنا است.

بعضی از دوستان ایالات متحده در خاورمیانه در ماه های گذشته از رفتار و نقش این کشور چندان راضی و خشنود به نظر نمی رسند. عربستان سعودی و اسرائیل از جمله متحدان این کشور در منطقه می باشند که از گفتگو و مذاکره مستقیم آمریکا با ایران، تلاش برای حل مساله هسته ای ایران و عدم حمله این کشور به سوریه انتقادات تندی نمودند. این کشورها از این مساله غفلت نمودند که ایالات متحده در درجه نخست در منطقه به دنبال حفظ و تقویت منافع ملی و اولویت های خود در سیاست خارجی می باشد.

منطقه خاورمیانه از لحاظ اهمیت یکی از مهم ترین و استراتژیک ترین مناطق می باشد و ایالات متحده نیز در خاورمیانه منافع فراوانی دارد. این کشور به انرژی خاورمیانه برای صنایع خود نیازمند است و تامین امنیت این منطقه استراتژیک برای این کشور دارای اهمیت ویژه است. به همین دلیل تمایل دارد جهت برقراری امنیت، کشورهای خاورمیانه را از توسعه تسلیحات کشتار جمعی (WMD) و بویژه تسلیحات هسته ای و کشتار جمعی منصرف کند. ایالات متحده باید در خصوص کنترل افراطی گری و تندروی و تروریسم در منطقه نیز فکری کند و برای مقابله با گروه های رادیکال هزینه هایی متحمل شود.

ایالات متحده برای پیشبرد منافع ملی خود در دو قلمرو عمل اقدام می کند: نخست، کمک به حفظ موازنه قوا در منطقه و دوم، حفظ و تقویت حضور نظامی در منطقه به صورت فعال یا حداقلی. اگر در منطقه خاورمیانه یک دولت منطقه ای قدرتمند گردد یا اگر یک قدرت خارجی بتواند در آنجا مداخله کند ممکن است بر کشورهای تولیدکننده نفت مسلط گردد و ذخیره انرژی را به طرق مختلف در دست گیرد. نگرانی در این خصوص باعث شد که در 1970 ایالات متحده نیروهای واکنش سریع تشکیل دهد. امری که به دنبال اشغال کویت از سوی عراق، باعث مداخله سریع این نیروها گردید. در همان زمان، مداخلات و حضور گسترده ایالات متحده در جاهای مختلف، منافع استراتژیک این کشور را تهدید می کرد. برقراری موازنه قوا در منطقه خاورمیانه، هزینه های روابط ویژه دوستانه ایالات متحده با اسرائیل و عربستان را بسیار افزایش داد. برای برقراری موازنه قوا، کشورها باید امتیاز بدهند و انعطاف نشان بدهند.

امروزه به دلیل روابط نزدیک آمریکا با اسرائیل و عربستان سعودی، این کشور نیز در مظان اتهام مشارکت و همراهی در اقدامات آن ها قرار دارد. بسیاری، آمریکا را در جنایات و اعمال خشونت بار اسرائیل علیه فلسطینیان مسئول می دانند، تا حد زیادی از آمریکا به این دلیل که از متحدان نزدیک این کشور است انتقاد می کنند.

در واقع روابط ویژه با این دو کشور باعث کاهش نفوذ ایالات متحده در میان سایر دوستان و متحدانش شده است. در شرایطی که نفوذ آمریکا رو به کاهش است، آغاز گفتگوهای مستقیم با ایران در موضوع هسته ای و اقدام به از سر گیری روابط می تواند استراتژی مناسبی برای تقویت نفوذ این کشور باشد. زیرا دو کشور می توانند برای هم متحدان خوبی باشند. همکاری نزدیک آن ها در افغانستان نشان دهنده اثبات کننده این مساله می باشد. اما مشکلات ایران و آمریکا تنها به روابط متقابل محدود نمی شود و می بایست دو کشور به متحدانشان هم پاسخگو باشند.

به هر صورت به عقیده بسیاری از کارشناسان منافع آمریکا با ایجاد موازنه قوا از طریق ایجاد روابط نزدیک با ایران و کاهش سطح مناسبات و روابط این کشور با اسرائیل و عربستان سعودی بیشتر تامین می گردد. ایالات متحده جزء قدرت های منطقه خاورمیانه نیست بلکه هدفش حفظ توازن قوا میان قدرت های منطقه است، مساله ای که به نظر اجرای آن کار سختی می باشد. اما قدرت های منطقه انتظارات بیشتری از آمریکا دارند و خواستار اتحاد با این کشور و حمایت این کشور از آنها در مقابل تهدیدات می باشند.

به هر صورت ایالات متحده، متحدین منطقه ای خود را تنها نخواهد گذاشت و به تعهداتش به صورت نسبی پایبند خواهد بود اما باید کانال جدیدی برای ارتباط با ایران بگشاید. ارتباط با ایران دو مزیت برای این کشور خواهد داشت: نخست، نفوذ منطقه ای ایالات متحده را افزایش خواهد داد و دوم، از تندروی ها و افراطی گری اسرائیل و عربستان سعودی در منطقه جلوگیری خواهد شد و به نوعی به ایجاد توازن قدرت در منطقه کمک خواهد کرد.

بنابراین چون ایالات متحده یک قدرت مقیم در منطقه خاورمیانه نیست و این کشور مایل به حفظ توازن منطقه ای است؛ به دلیل انتظارات متحدین این کشور در منطقه از ایالات متحده، بازیگری در این منطقه بحران خیز دنیا برای این کشور کار ساده ای نیست.


نویسنده