بحران اوکراین و فرصت های جدید برای منافع ملی ایران

بحران اوکراین و الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه در سه حوزه "مسائل دفاعی،امنیتی و موازنه قوای منطقه ای"، "پرونده هسته ای ایران" و "مسائل مربوط به انرژی" می تواند بر منافع ملی ایران اثر گذار باشد.


در خصوص این بحران اکثر تحلیلگران معتقدند  که در صورت تداوم الگو ی رفتار سیاست خارجی روسیه می تواند منجر به تشدید تنش ها در روابط  میان ایالات متحده و اتحادیه اروپا با روسیه و در نتیجه آن شکل گیری معادلات جدید در نظام بین المللی در حال گذار گردد . همچنین نتایج این بحران قابل گسترش به دیگر حوزه های مورد اختلاف در روابط روسیه با غرب از جمله بحران سوریه، مسئله هسته ای ایران و دفاع موشکی ایالات متحده می باشد.


با نظری عمیق به بحران اوکراین و نتایج حاصل از آن همانطور که اشاره شد در صورت تداوم الگوی رفتار کنونی روسیه؛ شاهد افزایش تنش میان روسیه و غرب و در نتیجه گسترش تنش به دیگر حوزه های محل اختلاف از جمله مسئله دفاع  موشکی ایالات متحده، بحران سوریه و پرونده هسته ای ایران خواهیم بود.  درست در همین جاست که بر میزان اهمیت بحران اوکراین از نقطه نظر منافع ملی ایران افزوده می شود و میزان اثر گذاری آن مطرح می گردد .


براساس نشانه های موجود به نظر نمی رسد که شاهد تغییری در الگوی رفتار روسیه در خصوص بحران اوکراین باشیم زیرا شواهد حکایت از این دارند که ولادیمیر پوتین رئیس جمهور فدراسیون روسیه، باراک اوباما ریاست جمهوری ایالات متحده را فردی فاقد قاطعیت و جدیت لازم در برخورد با رفتار تهاجمی روسیه می بیند و کاهش نسبی قدرت ایالات متحده در عرصه جهانی را به خوبی درک نموده است. در نتیجه گسترش تنش در روابط روسیه با غرب و اشاعه به دیگر حوزه های محل اختلاف باید به عنوان فاکتوری مفروض توسط تصمیم گیران سیاست خارجی ایران در نظر گرفته شود و سیاست های آینده خود را باتوجه به این فاکتور طرح ریزی نمایند.


به صورت کلی می توان گفت که نتایج بحران اوکراین می تواند در سه حوزه بر منافع ملی ایران اثر گذار باشد: نخست، مسائل دفاعی، امنیتی و موازنه قوا منطقه ای؛ گسترش اختلافات روسیه با غرب باعث تمایل بیشتر نظام بین الملل به سوی یک ساختار چند قطبی و افزایش اهمیت استراتژیک ایران از نظر کلیه بازیگران مطرح بین المللی و سعی آن ها در گسترش روابط با ایران به صورت عام و همچنین تمایل روسیه به نزدیکی بیشتر به ایران به عنوان یک بازیگر متنازع ساختار کنونی نظام بین الملل به صورت خاص می شود. این موضوع منجر به تقویت منافع مشترک دو کشور و نزدیکی بیشتر سیاست خارجی خاورمیانه ای روسیه به مواضع سیاست خارجی ایران مخصوصا در مورد سوریه و در نتیجه تقویت جایگاه ایران در موازنه قوا منطقه ای می گردد. همچنین امکان گسترش روابط نظامی و اقتصادی ایران و روسیه مخصوصا باتوجه به رفت و آمد های دیپلماتیک اخیر میان دو کشور وجود دارد.


دوم، پرونده هسته ای ایران؛ مهم ترین تاثیر بحران اوکراین در برنامه هسته ای ایران است که می تواند به صورت کاهش همکاری روسیه با کشور های غربی جهت تشدید فشار تحریم ها بر ایران و افزایش همکاری با ایران در زمینه مسائل اقتصادی و مقاومت در مقابل تحریم ها بروز نماید. هرچند باید توجه داشت که نحوه تاثیر گذاری بحران اوکراین بر پرونده هسته ای ایران باتوجه به تعدد بازیگران موجود در این پرونده بسیار پیچیده و حساس می باشد و نحوه مواجهه سیاست خارجی ایران با این موضوع از اهمیت ویژه ای برخوردار است. دستگاه سیاست خارجی ایران باید توجه داشته باشد که به رغم استفاده از فرصت در حال ظهور و کاهش فشار های بین المللی تمایل بیش از اندازه ای به روسیه پیدا نکرده و مانع از شکل گیری این دیدگاه و برداشت در طرف های غربی مذاکرات هسته ای شود که ایران با نزدیکی به روسیه تمایلی به  تداوم  مذاکرات و حل موضوع پرونده هسته ای از طریق دیپلماسی ندارد. هرچند که بروز اختلاف میان روسیه و غرب زمینه مقاومت بیشتر را در سیاست خارجی ایران در مورد پرونده هسته ای فراهم می کند. اما نزدیکی بیش از حد به روسیه  باعث تبدیل ایران به کارت بازی روسیه و از بین رفتن دستاوردهای توافق ژنو خواهد شد که آثار زیان بار بلند مدتی دارد و این نکته ای است که باید مورد توجه دستگاه سیاست خارجی ایران قرار گیرد.


سوم،  مسائل مربوط به انرژی؛ از دیگر آثار بحران اوکراین بر منافع ملی ایران که در اولویت دوم قرار دارد و دارای ابعاد بلند مدت تری می باشد .مسئله ژئوپلیتیک انرژی و امنیت انرژی دررابطه با قاره اروپا  می باشدزیرا  30 درصد از گاز مورد استفاده اروپا  توسط روسیه و 16 درصد  از گاز مورد استفاده اروپا از طریق خط لوله ای که از اوکراین می گذرد تامین می شود. تحولات جاری اوکراین و همچنین اختلافات سال های گذشته روسیه با اوکراین و اتحادیه اروپا  بر سر قیمت گاز صادراتی و قطع صادرات گاز به اروپا و اوکراین در سال های 2006 و 2009 روسیه را به عنوان یک تولید کننده انرژی غیر قابل اعتماد مطرح نموده است. علاوه براین تحولات سیاسی و نظامی اخیر نیز به این وجهه نامناسب روسیه در اروپا  افزوده است و جایگاه روسیه  به عنوان یکی از تامین کنندگان اصلی انرژی اروپا به صورت جدی مورد تهدید قرار گرفته و منافع ملی روسیه به صورت بلند مورد به خطر افتاده است.


هرچند میزان وابستگی کشورهای اروپائی به گاز روسیه متفاوت است و کشور هایی مانند آلمان و فرانسه اقدام به ایجاد ذخایر استراتژیک گاز نموده و از وابستگی کمتری در زمینه گاز رنج می برند ولی میزان وابستگی کشور های اروپای شرقی به گاز روسیه بسیار گسترده می باشد.  تحولات اخیر نیز باعث نگرانی فزاینده کشور های اروپای شرقی در زمینه انرژی گشته است به نحوی که کشور های لهستان، چک، اسلواکی و مجارستان در یک درخواست مشترک خواهان صادرات گاز ایالات متحده به اروپا و صادرات مجدد گاز شیل توسط ایالات متحده گردیدند و در صدد کاهش  وابستگی به گاز صادراتی روسیه از هر طریق ممکن  می باشند.


بر خلاف وجه غیر قابل اعتماد روسیه به عنوان یک تولید کننده انرژی و بازیگری که از اهرم انرژی به عنوان یک کارت  استراتژیک استفاده می کند، ایران به عنوان یک تولید کننده انرژی بسیار قابل اتکاء شناخته می شود که همیشه بر تعهدات خود نسبت به مصرف کنندگان انرژی پایبند بوده است و حتی در برهه های خاص تاریخی مانند تحریم نفتی اعراب در دهه هفتاد میلادی و یا جنگ هشت ساله تعهدات خود را رعایت نموده است .


تحولات اخیر می تواند باعث افزایش اهمیت استراتژیک ایران به عنوان یک تولید کننده انرژی گردیده و ایران را به عنوان آلترناتیو روسیه برای کشور های اروپائی جهت تامین انرژی مطرح نماید. بازیگری که به عنوان یک تولید کننده انرژی قابل اتکاء شناخته می شود و دارای اختلافات ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک با اروپا مخصوصا کشورهای اروپایی شرقی نبوده است. براین مبنا می تواند به عنوان یک شریک بلند مدت اقتصادی در نظر گرفته شود. این بزرگترین فرصتی است که برای منافع ملی ایران در بلند مدت در اثر بحران اوکراین فراهم شده است.


به طور کلی می توان گفت که ایران در این بحران می تواند با حفظ سیاست مستقل ملی و عدم تمایل به هیچ یک از قدرت های بین المللی در این بحران و سعی در ایجاد بلوک منطقه ای مخصوص به خود و تقویت سیاست منطقه گرایی، منافع ملی خود را در سه حوزه "مسائل دفاعی ، امنیتی و موازنه قوا منطقه ای"، "پرونده هسته ای ایران" و "مسائل مربوط به انرژی" دنبال کند.