نقش شکاف های سنتی جامعه مصر در بازگشت ژنرال ها

ژنرال عبدالفتاح السیسی برای نخستین بار 28 می 2014 نامزد شرکت در انتخابات ریاست جمهوری آینده مصر شد. حال سوالی که در این خصوص طرح می شود این است که آیا تحولاتی که طی این مدت ما در مصر شاهد بودیم ناشی از ایجاد شکاف های اقتصادی و اجتماعی طبقات متوسط شهری بود که البته خود می تواند نشانه ای از وجود شکافی های مدرن در آن جامعه باشد یا اینکه در می یابیم که شکاف های قومی و مذهبی و اساساً هویتی که نشان از شکاف های جامعه سنتی مصر می باشد، در این جامعه فعال تر می باشد.


بنابراین در چنین جوامعی با توجه به اینکه هنوز مسئله هویتی از مفهومی قومی و مذهبی صرف به مفهومی ملیتی تبدیل نشده است؛ به محض ایجاد تحولات و جنبش های سیاسی و اجتماعی به جای اینکه شاهد فعال تر شدن شکاف های فرهنگی، صنفی و سیاسی و طبقاتی باشیم؛ شاهد پررنگ تر شدن شکاف های مذهبی و قومی هستیم که خود این مسئله جامعه را به سوی ناامنی و شدیدتر شدن درگیری های گروه های داخلی می کشاند.


بنابراین با چنین رویکردی، تحولاتی را که در مصر اتفاق افتاد نمی توان تحولاتی ناشی از جنبش های اجتماعی شهری- صنفی و طبقاتی و طیف روشنفکران آن قلمداد کرد؛ چراکه نتیجه آن فعال تر شدن شکاف ها و چند دستگی بین مسلمانان و مسیحیان مصری از یک سو و اخوانی ها از سوی دیگر شد. این مسئله تا جایی پیش رفت که شاهد حمایت حزب سلفی نور از نامزدی ریاست جمهوری السیسی در انتخابات آتی مصرهستیم. این حزب دومین قدرت در مجلس شورا و مجلس مردم مصر است و در انتخابات سال 2012 این حزب از مرسی حمایت نکرد و این در حالی است که این حزب از نامزدی عبدالمنعم ابوالفتوح، رهبر جدا شده از اخوان‌المسلمین حمایت کرده بود.


 در همین راستا یاسر برهامی نايب رئيس حزب سلفي نور در مصر مي گويد: "اين حزب به محمد مرسي رئيس جمهوري برکنار شده خيانت نکرده است، موضع حزب نور هماهنگ با اصول مورد نظر اهل سنت و جماعت است و ما بر اساس اين اصول به اصلاحات پايدار در کشور اعتقاد داریم. اصلاحات بايد مداوم اما تدريجي باشد و در روند رو به جلو سبب تفاهم ميان گروه هاي سياسي مختلف، گروه هاي مردمي و سازمان هاي دولتي شود".


همچنین برهامي در تاکيد موضع حزب نور در حمایت از السیسی بیان می دارد که مصر ممکن بود درگير جنگ داخلي شود. بنابراین همین شکاف های هویتی حتی در مسلمانان که البته خود باعث افزایش نفوذ دولت های خارجی در این شکاف های هویتی از جمله تاثیرگذاری عربستان سعودی بر حزب یاد شده خود شاهدی بر این مدعاست.
از سویی تاکنون حمدین صباحی سیاستمدار و روزنامه‌نگار چپ‌گرای مصری یکی از مهم ترین رقبای السیسی در انتخابات است و دیگر افراد چون خالد علی، وکیل و عبدالمنعم عبدالفتوح، اسلام‌گرا و احمد شفیق، آخرین نخست وزیر دوران حسنی مبارک در هفته‌های اخیر همگی از رقابت دست کشیدند و در آخرین مورد در این خصوص نیز مرتضی منصور، رئیس باشگاه فوتبال و وکیل مصری به نفع السیسی کنار کشید.


بنابراین به نوعی می بینیم که شکاف های هویتی موجود در مصر این جامعه را به سمت نیاز به یک دستی هویتی ولو به شکل زور و توسط ارتش در راستای ایجاد ثبات و امنیت در شکل نظامی آن می برد، چراکه تا زمانی که شکاف های هویتی در جامعه حاکم است نمی توان از مردم انتظار فعال کردن شکاف های مدرنی همچون شکاف های اقتصادی و سیاسی و فرهنگی را که اساس و پایه نیاز های مردم به توسعه دموکراسی است به دلیل تعدد مطالبات گروه ها در غالب تکثرگرایی حزبی انتظار داشت .


پس در جوامع پیشا مدرن ما با نوعی یکدستی فرهنگی (یعنی عدم فعال شدن شکاف های فرهنگی) مواجهیم در حالی‌که در جوامع صنعتی و نیمه‌مدرن شکاف میان سنت و مدرنیته به عنوان شکاف اصلی و رویارویی طبقات اجتماعی قدیم، اشرافیت، روحانیت، خرده بورژوازی و دهقانان در مقابل طبقات اجتماعی جدید مانند بورژوازی جدید، روشنفکران و طبقات کارگری را مشاهده می‌کنیم.


بنابراین نباید از بازگشت نظامیان به کارزای سیاسی مصر با کاندیداتوری السیسی بسیار متعجب شد؛ چراکه در جامعه ای که هر روز گروهی از مسلمانان توسط مسیحیان کشته می شوند و بالعکس، می بینیم مهم ترین دغدغه و خواست سیاسی مردم ایجاد امنیت توسط عقلایی ترین بخش جامعه سنتی مصر یعنی ارتش می باشد، البته این مسئله تا زمانی که جامعه مصری نتواند از شکاف های هویتی و مذهبی و قومی خود (که اساسا شکاف های جامعه سنتی هستند) به سوی ایجاد یک هویت ملی که در آن شکاف های فرهنگی  و اقتصادی و سیاسی فعال می باشد، عبور کند؛ ما همچنان شاهد وقوع انقلاب ها و کودتاهای پی در پی در این کشور خواهیم بود.