گروه مطالعاتی ترکیه شناسی

انتخابات عراق از دریچه نگاه همسایگان

نشست شنبه 13 اردیبهشت 1393 گروه ترکیه شناسی پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه با عنوان «انتخابات عراق از دریچه نگاه همسایگان» توسط آقای اردشیر پشنگ از اعضای گروه ترکیه شناسی و پژوهشگر مسائل عراق ارائه گردید. در این نشست که مدیریت آن را خانم سحر تقی پور دبیر گروه ترکیه شناسی بر عهده داشت، دکتر اسدالله اطهری مدیر گروه ترکیه شناسی، و برخی کارشناسان مسائل ترکیه و خاورمیانه، اعضای گروه ترکیه شناسی و برخی دانشجویان دانشگاه های مختلف کشور حضور داشتند.

در ابتدا خانم تقی پور مقدمه ای کوتاه در زمینه موضوع نشست ارائه کرد و گفت: عراق طی چند روز گذشته شاهد انتخاباتی سرنوشت ساز بوده که نتایج قطعی آن هنوز اعلام نشده است. انتخابات پارلمانی عراق که نخستین انتخابات پس از خروج نیروهای آمریکایی از این کشور است، در حالی برگزار می شود که در طول چهار سال گذشته کشمکش ها و منازعات و نا امنی در این کشور افزایش بسیاری یافته است. مردم عراق با امید دستیابی به امنیت و کاهش منازعات میان سیاستمداران پای صندوق های رای رفته و اکنون در انتظار نتایج آن هستند. انتخابات عراق به همان اندازه که برای مردم عراق اهمیت دارد برای همسایگان این کشور نیز دارای اهمیت است  لذا امروز این انتخابات از زوایای مختلف مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

در ادامه آقای پشنگ بحث خود را با بیان اهمیت انتخابات پارلمانی در ساختار سیاسی عراق آغاز کرد و گفت: از سال 2003 به بعد و حمله آمریکا به این کشور ما در عراق شاهد یک دوره گذار هستیم، سال 2005 نخستین انتخابات این کشور برگزار می شود و اولین قانون اساسی هم در یک رفراندوم عمومی مورد تایید مردم واقع می گردد. یک سیستم فدرالی پارلمان محور برای این کشور انتخاب می شود به  این معنی که مهمترین و تاثیرگذارترین بحث در عراق درتعیین سرنوشت سیاسی این کشور انتخابات پارلمانی خواهد بود و تمامی مناصب عالی این کشور از جمله ریاست جمهوری، نخست وزیری، ریاست پارلمان، وزرای کابینه، روسای کمسیون های مختلف در پارلمان به طور مستقیم و سایر پست های مهم نظیر ریاست نیروهای امنیتی و نظامی و حتی دادگاه عالی عراق به صورت غیر مستقیم تحت تاثیر نتایج انتخابات و چگونگی توافقات و ائتلاف های گروههای پیروز تعیین می شوند، از این منظر تمام گروهها سعی می کنند حداکثر کرسی های مجلس را به خود اختصاص دهند.

اما از منظر قانون اساسی عراق نیز پارلمان مهمترین رکن این کشور محسوب می شود هرچند از جهت قدرت اجرایی نخست وزیر قدرت اول را خواهد داشت اما نخست وزیر برامده از دل پارلمان است. بحث دیگر اهمیت انتخابات پارلمانی عراق در وضعیت در حال گذار است. گذاری که از 2003 شروع شده و به نوع خاصی ادامه داشته و تا به امروز ادامه دارد و هنوز چشم انداز روشنی برای ایجاد ثبات در این کشور دیده نمی شود. هر گروهی که در قدرت باشد و ائتلاف اول را تشکیل دهد توانایی تاثیرگذاری بیشتری در عراق فعلی خواهد داشت و توانایی این که قدرت خود را به عنوان یک گروه قومی، سیاسی و مذهبی خاص بر سایر گروهها دیکته کند دو چندان خواهد بود و همین مساله باعث افزایش رقابت ها می شود و از همین منظر است که گاه سر مسائل کوچک بین رهبران سیاسی عراق درگیری ها و تنش های جدی وجود داشته است. اما بحث دیگر که در این انتخابات پارلمانی بر عراق می تواند تاثیر گذار باشد بحث تمامیت ارضی عراق است یعنی به طور غیرمسقیم کیفیت توافق ها و کیفیت تعامل گروههای مختلف مذهبی به گونه ای است که اگر نتوانند در فردای انتخابات نوعی رضایت عمومی به دست بیاورند بحث گروههای گریز از مرکز چه در سنی ها و چه در کردها امکان دارد تشدید شود. حتی چنین وضعیتی در بین گروههای شیعه در جنوب عراق هم وجود دارد چون ساخت دولت ملی درعراق آنگونه که در ترکیه و ایران تجربه اش را داشته ایم نبوده است.

 در عراق پیوندهای قومی و مذهبی بسیار قدرتمندتر از حس و هویت ملی  آنهاست. در نهایت در بخش انتخابات پارلمانی عراق از نظر پرستیژ منطقه ای و بین المللی بسیار مهم است، این انتخابات درمنطقه بحران زده و بسیار خاص خاورمیانه اتفاق می افتد منطقه ای که بهارعربی در ان سپری شده و یکی از خواسته های ان به زعم برخی از کارشناسان نوعی تلاش برای ایجاد دموکراتیزاسیون، تلاش برای ایجاد نوعی حکومت های کارامد بوده ولی ما شاهد هستیم در بسیاری از کشورهای عربی که شاهد این تحولات بودند از جمله مصر و یمن تحولات نه تنها جوابی نداده بلکه حتی به نقطه قبل برگشته اند و تنها می بینیم که این تونس هست که تقریبا از وضعیت نسبتا پایداری برخوردار است و سوریه نیز که هنوز در وضعیتی نا معلوم به سر می برد.

 آقای پشنگ در بخش دوم سخنرانی خود به بررسی و آرایش عمومی احزاب شیعی، کُرد و سنی در انتخابات 2014 در عراق پرداخت و گفت:

اعراب شیعی عراق با داشتن جمعیتی در حدود 60 تا 65 درصد از کل جمعیت کشور، فرصت بی بدیلی در اختیار اعراب شیعی عراق گذاشته است تا در دو دوره انتخابات اخیر، که انتخابات هایی آزاد و نزدیک به استانداردهای بین المللی بوده اند، عملاً به عنوان گروه نخست و پیروز شناخته شوند این در حالی است که آنان طی هشت دهه پیش تر از آن (چه در دوران شاهنشاهی و سپس چه در دوران پساسلطنتی در این کشور) به مانند کُردها همواره تحت سیطره اقلیتِ عرب سنی این کشور بوده اند. اما از سال 2005 آنان موفق شده اند در سایه رای دهندگان بیشتری که دارند سکان اصلی قدرت را از آن خود کنند. این امر حتی باعث شد تا ائتلاف العراقیه که وابسته به اعراب سنی است و در انتخابات 2010 پیروز شد هم عملاً نتواند دولت تشکیل دهد و در آن دوره هم ابتکار عمل اصلی در دست شیعیان عراق باقی ماند. اما در این دوره از انتخابات (2014) شیعیان عراقی به مانند دوره پیشین دارای سه ائتلاف اصلی و در عین حال رقیب همدیگر هستند که عبارتند از: ائتلاف دولت قانون با محوریت احزابی همچون الدعوه اسلامی و سپاه بدر و با رهبری نوری مالکی نخست وزیر فعلی. ائتلاف مواطن (شهروندان) با محوریت حزب مجلس اعلای اسلامی و رهبری عمار حکیم و سرانجام کتله الاحرار یا جریان صدر که رهبر این جریان یعنی مقتدی صدر است فردی که طی دو ماه اخیر اعلام خروج از سیاست کرده است اما زمزمه ها و نشانه های بسیاری از حضور و نیز بازگشت وی به این عرصه شنیده و دیده می شود.

اما دومین گروه قدرتمند طی 11 سال اخیر در عراق را کردها و احزاب زیرمجموعه آن تشکیل می دهند. کردها که آغاز جنبش مبارزاتی آنها (1919) علیه دولت مرکزی مستقر در بغداد دارای سابقه و قدمت بیشتری نسبت به خود کشور عراق (1921) است طی دهه های متمادی همواره تحت ستم دولت مرکزی بوده و از زمان روی کار آمدن بعثی ها مصائب بزرگی همچون تعریب، ترحیل و انفاق (کشته شدن 182 هزار عمدتاً زن و کودک و مرد غیرمسلح) را تجربه کرده اند، پس از سقوط صدام و با اتحاد با شیعیان عملاً به یکی از رئوس هرم قدرت صعود کردند. منطقه شمال این کشور را که از ابتدای دهه 1990 حالتی خودگردان داشت بطور رسمی به یک منطقه فدرالی (با عملکردی بعضاً مستقلانه) تبدیل کرد و یک وضعیت عمومی بی نظیر و قابل توجه از سرعت در توسعه و برقراری امنیت در شمال این کشور ایجاد کرده اند.

 کردها در انتخابات اخیر هرچند ابتدا به ساکن پیش بینی می شد با عبرت گرفتن از نتایج انتخابات پیشین با یک ائتلاف فراگیر شرکت خواهند کرد اما نهایتاً با 5 لیست عمده ائتلافی حضور خواهند داشت به نحوی که حتی بطور عملی شاهد پایان اتحاد استراتژیک دو حزب حاکم و اعلام لیست مستقل از سوی هر دو حزب هستیم امری که می تواند دشواری کردها در استان هایی نظیر موصل (نینوا)، کرکوک، دیالی (خانقین) و صلاح الدین را در رقابت با اعراب دو چندان کند. در کل احزاب و ائتلاف های اصلی کرد حاضر در این انتخابات عبارتند از: حزب دموکرات کردستان عراق به رهبری مسعود بارزانی، حزب اتحادیه میهنی به رهبری جلال طالبانی (هرچند وی عملاً به دلیل سپری کردن دوران نقاهتش در آلمان، حضوری در انتخابات ندارد)، جنبش گوران به رهبری نوشیروان مصطفی، جماعت اسلامی کردستان به رهبری علی باپیر و نهایتاً حزب اتحاد اسلامی تحت رهبری محمد فرج. در کل به نظر می رسد یکبار دیگر پست ریاست جمهوری از آن کردها خواهد شد اما در این بین هنوز نمی توان گفت که چه کسی جانشین احتمالی مام جلال خواهد شد!
اما اعراب اهل سنت عراق که در کل سده بیستم حاکم بی چون و چرای سپهر سیاسی عراق بودند و دو گروه قومی مذهبی دیگر را عملاً به حاشیه فرستاده بودند به دلیل جمعیت کمتر، چند دستگی شدید و بعضاً تحریم فرآیند انتخابات توسط برخی از گروهها عملاً در مکان سوم رده بندی کلی جریانات قومی –مذهبی در عراق قرار دارند. اینان که انتخابات نخست در سال 2005 را تحریم کردند در انتخابات بعدی با داشتن حامیان قابل توجه منطقه ای متشکل از عربستان سعودی، ترکیه، سوریه و اردن هاشمی تحت لیست واحد العراقیه وارد کارزار شدند و توانستند با کسب 92 کرسی به جایگاه اول دست یابند اما ناتوانی این ائتلاف در همراه ساختن دیگران برای تشکیل دولتی ائتلافی باعث شد تا در عمل نوری مالکی به نخست وزیری خود ادامه دهد. مرور زمان و عدم ناتوانی در مقابله با یکجانبه گرایی های نوری مالکی از یکطرف و افزایش اختلافات داخلی از طرف دیگر عملاً ائتلاف العراقیه را دچار انشعاب های مختلفی کرد انشعاباتی که آثار آن در لیست های اعلامی سنی ها در این دور نیز خود را به خوبی نشان داده است به نحوی که سه گروه عمده هریک به تنهایی لیست مورد نظر خود را اعلام کرده اند که عبارتند از: جریان متحدون با رهبری اسامه نجیفی رئیس فعلی پارلمان عراق، الوطنیه تحت رهبری ایاد علاوی که یک رهبر شیعی سکولار است و العربیه با رهبری صالح مطلگ.

آقای پشنگ در ادامه گفت: هرچند نوعی رقابت همیشگی میان گروههای اصلی سه گانه کُرد، شیعی و عرب سنی در عراق طی تمامی دهه های اخیر همواره مشهود بوده است و این رقابت خود را در فردای عراق پس از صدام و در انتخابات های پارلمانی 2005 و 2010 نیز به شیوه ای دیگر بازتولید کرده است و طبیعتاً در انتخابات آوریل 2014 هم یکبار دیگر دیده خواهد شد اما باید گفت در انتخابات اخیر و بسیار بیشتر از انتخابات پیشین، شاهد افزایش رقابت ها و قدرت طلبی های درون گروهی میان احزاب مختلف با هم هستیم به نحوی که رقابت میان گروهی سه جانبه را هم تحت الشعاع خود قرار خواهد داد به همین دلیل در میان شیعیان بیشترین تنش و رقابت را جریان دولت قانون با دو ائتلاف المواطن و کتله الاحرار خواهد داشت. رهبر ائتلاف پیروز به احتمال بسیار نخست وزیر آتی عراق خواهد شد. در میان سنی های عرب هم سه جریان اصلی فعلی تلاش خواهند کرد تا با شکست دادن یکدیگر رهبر جدید و نماینده اول سنی های عراق را معرفی کنند رقابتی که میان اسامه نجیفی، صالح مطلگ و ایاد علاوی به اوج خواهد رسید و پیروز آن احتمالا پست ریاست پارلمان را بر عهده خواهد داشت.

و اما در میان کردها باید گفت به نظر می رسد با توجه به نفوذ سنتی حزب دموکرات کردستان عراق در دو استان اربیل (هه ولیر) و دهوک و نیز تداوم فقدان انسجام در حزب اتحادیه میهنی و قدرت طلبی جنبش گوران می بایست حزب دموکرات را محتمل ترین گزینه برای کسب بیشترین تعداد کرسی ها در انتخابات پیش رو فرض کرد و سپس رقابتی جدی را میان دو گوران و اتحادیه میهنی جهت مشخص کردن حزب دوم متصور بود در این بین اسلامگرایان کرد همچنان در حاشیه سه حزب مذکور قرار خواهند گرفت در نتیجه به احتمال زیاد دیدگاههای حزب دموکرات کردستان در تعیین رئیس جمهور آینده عراق نقش کلیدی تری را ایفا خواهد کرد.

  آقای پشنگ همچنین در زمینه نگاه همسایگان به این انتخابات سرنوشت ساز گفت:

نخست ایران؛ هرچند حمله آمریکا به عراق در گام اول خطر تداوم سناریوی دومینویی فتح یکی پس از دیگری کشورهای خاورمیانه از جمله ایران توسط آمریکا را به عنوان یک احتمال موجود تقویت می کرد اما کم کم با توجه به واقعیات ساختاری و جمعیتی عراق، زمین گیر شدن آمریکایی ها در افغانستان و عراق و نیز در پیش گرفتن سیاست های فعالتر توسط ایران، باعث شد تا تحولات عراق از یک تهدید جدی تبدیل به فرصتی قابل توجه برای ایران شود به نحوی که به مرور زمان همسایه غربی ایران در حلقه یاران منطقه ای این کشور قرار گرفت و به نظر می رسد دست کم تا میان مدت روابط گرم و خوب تهران – بغداد همچنان پابرجا باقی خواهند ماند و ایران پرنفوذترین کشور منطقه در این کشور خواهد بود.
دوم، ترکیه؛ ترکیه در انتخابات عراق 2010 سرمایه گذرای زیادی کرد و همت زیادی به خرج داد تا گروهها و نیروهای سنی اعم از نیروهای سنتی سنی، قبیله نشین ها ، نیروهای سنی مدرن، شیعیان سکولار قائل به یک قرائت جدید از عراق را دور هم جمع کند حتی گفته می شود اعضای ائتلاف العراقیه در منزل شخصی اقای داوود اغلو به توافق رسیدند و زیر بیانیه ای را امضاء کردند که این ائتلاف را تشکیل دهند. ترکیه در 2010 یکی از کشورهای منطقه بود که به همراه عربستان، حتی سوریه، اردن هاشمی و کشورهای جنوب خلیج فارس علیه قدرت گیری پیشاپیش ایران در عراق قد علم کردند و از العراقیه حمایت کردند، علی رغم این که ائتلاف مذکور 91 کرسی به دست اورد و پیروز شد اما واقعیات جمعیتی و نوع ائتلاف ها در عراق طوری بود که العراقیه نهایتا نتوانست دولت را تشکیل دهد.

عدم پیروزی العراقیه باعث شد که ان تمرکز و توجهی که ترکیه در 2010 داشت در 2014 نسبت به انتخابات نداشته باشد. در اینجا به طور گذرا به یک مساله اشاره می کنم سیاست خارجی ترکیه از 2003 تا 2008 و یکی از خطوط اصلی و خط قرمز ان جلوگیری از قدرت گیری بیش از پیش کردها می باشد ولی از 2008 تا 2011 سیاست خارجی ترکیه دچار تغییرات اساسی می شود، قبل از 2010 همان طور که اشاره کردم برای جلوگیری از افزایش قدرت جریان های شیعه نزدیک به ایران ، العراقیه را علم کرد و در 2011 تقریبا یک روابط استراتژیک را با اربیل شروع کرد یعنی از 2011 بدین سو ، محور روابط  ترکیه – عراق دیگر انکارا - بغداد نیست بلکه انکارا – اربیل می باشد و به نظر می رسد ترکیه این واقعیت را پذیرفته که دولت مرکزی طبق واقعیات ساختاری و جمعیتی عراق از ان گروههایی است که نزدیک به ایران است و در موازنه قدرت با ایران در عراق، این گروهها ، دیگر متحد و نزدیک به ترکیه خواهند بود به خاطر همین بر روی کردها و سنی ها سرمایه گذاری بیشتری کرده و همین امر از عوامل بی ثباتی و تنش در عراق بوده است به عنوان مثال این امر در بحث کشیدن خط لوله نفت مستقل کردها کاملا خود را نشان داد و روند آن همچنان ادامه دارد. حتی در پاییز سال گذشته اردوغان در دیداری نمادین مسعود بارزانی را به دیاربکر دعوت کرد و در آنجا رسما پرچم کردستان را در کنار پرچم ترکیه قرار داد امری نمادین که دارای پیامدهای قابل توجهی است.

سوم، عربستان؛ اما سومین کشور مهم در قبال تحولات عراق ، عربستان سعودی می باشد ، خیلی سریع به رفتار انتخاباتی عربستان در قبال عراق اشاره می کنم که، در 2010 از متحدین اصلی ترکیه ، سوریه و اردن برای حمایت از العراقیه بود. نوع رابطه ریاض - تهران در سیاست خارجی عربستان نسبت به عراق بسیار تاثیرگذار بوده و شاهد هستیم هرچه در دولت اصول گرای پیشین تنش بیشتری در رابطه تهران- ریاض مشاهده شد نهتایتا بیشتر خود را در جاهای دیگر و در عراق در جای جای مختلف نشان داد. یکی از سطوح تحلیلی که به باور من عربستان نگاه می کند و تاثیرگذار است نوع نگاه و نوع برداشت او از موازنه شیعه - سنی است که از این منظر به تحولات عراق نگاه می کند .

همچنین مشکلات کاملا قدیمی از منظر مرزی که با دولت های پیشین داشته است، عربستان در سال های اخیر جزء متهمان حمایت از سنی های افراطی و مخالفان نظام عراق بوده، اتهاماتی که دولت عراق ان را به طور رسمی در اتحادیه عرب هم مطرح کرده است. هرچند در 2012 طرفین از نظر دیپلماتیک وارد یک دور جدیدی شدند و پذیرفتند زمینه بازگشایی سفارتخانه را در بغداد فراهم کنند ولی هنوز روابط طرفین سرد است و پیش بینی می شود زمان بر است. یعنی در کوتاه مدت روابط شکل گیری گرم و صمیمی کم است و در حال حاضر  بحران سوریه هم یکی از متغییرهای تاثیرگذار بر سیاست خارجی عربستان در قبال عراق و ایران است که بر سیاست عربستان موثر بوده است. اما داستان سوریه و عراق داستان بسیار جالب است . سوریه که تحت فشار کشورهایی مثل عربستان و ترکیه است در حد فاصل 2008 تا پیش از وقوع بهار عربی و پیش از وقوع ناارامی در خود این کشور  به رغم اینکه پیمان استراتژیک با ایران داشت و سیاستی را به کار نمی برد که به ضرر عراق و ایران باشد.

 اما در این سه سال شاهد هستیم که سوریه یکی از کشورهایی است که بطور غیر مستقیم سبب بروز ناارامی در عراق شده به طوری که دولت عراق به طور رسمی سه بار به سازمان ملل شکایت برده است و سوری ها باز هم کوتاه نیامدند زیرا یکی از محفل هایی که داعش خیلی راحت وارد عراق می شود... اگاهی داریم که سوریه و عراق به رغم وجود نظام بعثی دو نظام رقیب بودند آنها هموراه به خصوص درجنگ ایران و عراق که سوریه متحد ایران می شود  با هم رقابت می کردند با غرق شدن سوریه در بحران داخلی و ضعف آن بهترین فرصت برای انتقام دولت عراق از سوریه تلقی میشد. اما الویت ها و نوع نگاه استراتژیک به سوریه بر این اساس که با سقوط بشاراسد یک حکومت سنی نزدیک به عربستان در آن بر سرکار بیاید موجب شد عراق به رغم پیش بینی قبلی به عنوان یکی از متحدین اصلی و نانوشته سوریه وارد عمل شوند. هرچند در عرصه سیاست اعلامی پیرو سیاستهای اتحادیه عرب است اما در عمل به شیوه ای دیگر که نزدیکی به اسد در آن مشخص است رفتار می کند. عراق در کنارایران و با دوز کم تر در کنار سوریه حرکت میکند. ایاد علاوی در مصاحبه ای گفت که " سوریه به رغم بحران همچنان تلاش می کند که نگذارد در عراق سنی ها بر سر کار بیایند زیرا طبیعی است از تداوم نخست وزیری فرد عملگرایی مثل نوری مالکی حمایت کند و به نفعش باشد."

چهارم، اردن هاشمی؛ کشوری که در ائتلاف 2010 علیه دولت مرکزی عراق بود اما پس از شکست العراقیه سیاستش را تعدیل کرد. نگرانی از فعالیت رادیکال ها در داخل یکی از عوامل موثر برای تغییر در سیاست بود. احتیاج به خرید مجانی انرژی از عراق یکی ازعوامل موثر برای اردن بوده به نوعی در سالهای اخیرسیاست خارجی اردن به نظر میانه رو تر از سیاست خارجی کشورهایی مثل عربستان می نماید.  دیدار نمادین مالکی با پادشاه این کشور امضای قرارداد نفتی با قیمتی پایین تر از قیمت جهانی نفت بین دو کشور موجب ایجاد روابطی نسبتا حسنه و رو به رشد بین عراق و اردن شده است.

پنجم، کویت؛ هرچند این کشور در کنار عربستان و ترکیه بوده ولی ازهمان روزهای اول سعی کرده دوستانه تر و میانه رو تر با عراق رفتار کند. محدودیت های ژئوپلتیکی کویت باعث شده که نوعی سیاست خارجی میانه رو تری داشته باشد کویت سابقه اشغال دو روزه از سوی عراق را  هنوز از یاد نبرده ولی روابط کویت با امریکا بسیار بر روابط کویت و عراق تاثیر گذاشته است.  در بحث غرامت های جنگی تلاش شده که رابطه بی تنشی بین عراق و کویت وجود داشته باشد همین نکته  از عوامل بسیار موثری بود که کویت در انتخابات عراق از هیچ گروهی حمایت نکند اما در عین حال باید عنوان کرد که کویت در منطقه قلیم کردستان عراق سرمایه گذاری های زیاد کرده است و حضور اقتصادی فعالانه ای دارد.
این نشست با پرسش و پاسخ حاضرین پایان یافت.

گزارش: سحر تقی پور، دبیر گروه ترکیه شناسی- طناز ناصری مقدم