ژنرال سيسي؛ تقويت جبهه خارجي در برابر جبهه داخلي!
نخستين جمعه مصر پس از برگزاري انتخابات رياستجمهوري و اعلام پيروزي ژنرال عبدالفتاح سيسي به عنوان رئيسجمهور اين كشور به ميزان 97درصد از آراي رأي دهندگان، با تظاهرات گسترده عليه كودتا و كودتاچيان سپري شد. اين تظاهرات که پس از برگزاري نماز جمعه در شهرهاي قاهره اسكندريه و چند استان ديگر برگزار شد، با دخالت نيروهاي امنيتي و ارتش مصر به سرکوبی خونین منجر شد. این تظاهرات بر پايه گزارش خبرگزاريها 3 كشته و دهها مجروح بر جاي گذاشت.
ناظران سياسي با ارزيابي حجم و گستره تظاهرات مخالفان كودتا در روز جمعه به اين نتيجه رسيدند كه شكاف عميق ميان بخشهاي قابل توجهي از بدنه اسلامگراي مصر وجود دارد كه ژنرال سيسي با ورود خود به عرصه رياستجمهوري نميتواند اين شكاف را برطرف كند، زيرا ژنرال سيسي از بازيگران محوري رخدادهاي خونين مصر از 3 ژوئيه 2013 و بركناري محمد مرسي رئيسجمهور منتخب مصر طي يك كودتاي مهندسي شده محسوب ميشود بنابراين بازيگري كه خود در پيدايش اوضاع كنوني مصر نقشآفريني كرده نميتواند به عنوان بخشي از راهحل بحران داخلي اين كشور شناخته شود. در نتيجه و از ديدگاه ناظران سياسي منطقه ژنرال سيسي پس از اعلام پيروزياش در انتخابات رياستجمهوري به سبك انتخابات كلاسيك كشورهاي توتاليتر عرب، يعني پيروزي نامزد موردنظر حكومت و نهاد نظامي به ميزان بالاي 90درصد، در جستوجوي راهي براي بهرهگيري از مشروعيت برآمده از انتخابات رياستجمهوري تلاش ميكند، در مقابل اما مخالفان فرآيندهاي به وجود آمده پس از بركناري محمد مرسي تاكنون گويي در مربع اول چالش مردم با حكومت بسر ميبرند. نه شعار اين مردم تغيير كرده و نه روح چالشطلب آنها فروكش كرده است. نهاد نظامي و دولت مصر، بويژه وزير كشور متحد ژنرال سيسي، با روش پيشين به طرح اتهام عليه تظاهراتكنندگان ادامه ميدهند. آنها را گروههاي محدودي از جريانهاي ناراضي ميدانند كه در خارج از چارچوب قانون حركت ميكنند و از اين طريق از ابزارهاي سركوب با روش خشونت بيشتر و شوكآور استفاده ميكنند تا اين تظاهرات به يك مدل هفتگي تبديل نشود.
در اين نوشتار قصد نگارنده اشاره به دو نكته مهم در رويكرد ژنرال سيسي پس از اعلام پيروزياش در انتخابات است. ژنرال سيسي به استثناي يك پيام كوتاه تلويزيوني كه در آن از طرفداران خود و از حمدين صباحي كه خصلت رقابت را به انتخابات اخير مصر اعطا كرد و گفت که مرحله عمل شروع شده و از مردم اين كشور خواست تا با شرکت در انتخابات کمک کنند کشور مصر دوباره نقش منطقهاي خود را بازيابد. اما ژنرال سيسي با مطالعه دقيق نقشه سياسي و قطببنديهاي حاكم در داخل مصر به اين نتيجه رسيد كه چندان اميدي به گردآمدن آنها زير پرچم نهاد نظامي حاكم بر مصر نيست. بخش قابل توجهي از شخصيتهاي محوري جبهه نجات ملي اين كشور نظير محمد البرادعي كشور را ترك كردند و به اتهام خيانت به منافع ملي تحت تعقيب قرار گرفتند.
از سوی دیگر تني چند از نامزدهاي رياستجمهوري دوره محمد مرسي نظير احمد شفيق و يك شخصيت انشعابي اخوانالمسلمين به نام عبدالفتوح برگزاري انتخابات رياستجمهوري جديد را يك نمايشنامه توصيف و از ورود به مبارزات انتخاباتي رياستجمهوري پرهيز كردند. جنبش 6 آوريل، كه از مدافعان اوليه نقشه راه اعلام شده از سوي ارتش مصر در دوره انتقالي به شمار ميرفت، در ميانه راه از سناريو نظاميان مصر خارج شد و به صف اعتراضكنندگان به فرايندهاي موجود پيوست. رهبران اخوانالمسلمين در همه سطوح و بدنه رهبري به زندان افكنده شدند و هنوز از سرنوشت محمد مرسي رئيسجمهور مصر خبري در دست نيست. بنابراين به استثناي جنبش نافرماني مدني عليه دولت محمد مرسي كه با هدايت واحد اطلاعاتي ارتش مصر شكل گرفت ديگر نيروهاي سياسي استخواندار اين كشور از صف ژنرال سيسي و از نقشه راه اعلام شده از سوي ارتش اين كشور جدا شدند و ژنرال سيسي ناگزير از نزديك شدن به سازمان و تشكيلات تقريباً دستنخورده رژيم مبارك و شبكه مالي، رسانهاي و تشكيلاتي حزب دموكراتيك ملي دوره مبارك شد.
اين محور نخست سياسي ژنرال سيسي در برخورد با موج اعتراضهاي داخلي است كه نشان ميدهد وی فاقد عمق استراتژيك در بدنه سياسي و در بخشهايي از بدنه اجتماعي مصر است. در نتيجه سيسي به سرعت به سراغ كشورهاي منطقه و كشورهاي حامي تحولات كنوني مصر نظير ايالات محده امريكا، انگلستان، عربستان سعودي، امارات عربي متحده و ديگر كشورهاي محافظهكار عرب شتافت تا ضعف جبهه داخلي را با فعالسازي جبهه خارجي جبران كند.
در اين ميان دو نكته توجه ناظران سياسي بينالمللي و منطقهاي را به خود جلب كرد. نخست پيام تبريك پادشاه عربستان سعودي به ژنرال سيسي بود. پيام ملك عبداله از يك پيام معمول رهبر يك كشور به يك رهبر منتخب كشور ديگر فراتر رفت. ملك عبداله به ژنرال سيسي توصيههاي عملياتي براي برخورد بيرحمانه با آنچه او طرفداران خشونت خواند ارائه كرد و از دوستداران مصر براي برگزاري اجلاس كمككنندگان به اين كشور دعوت به عمل آورد. رهبر امارات عربي متحده نيز پيام مشابهي ارسال كرد. انگلستان و فرانسه و ايتاليا نيز با استقبال از نتايج انتخابات رياستجمهوري از ژنرال سيسي خواستند كه با انجام اصلاحات سياسي و اقتصادي كشور مصر را وارد مرحله ثبات اقتصادي سياسي بكند.
اما در اين ميان دو پيام بيش از همه پيامهاي تبريك و شادباش پروتكلي فراتر بود. شيمون پرز رئيسجمهور اسرائيل و نيز بنيامين نتانياهو طي يك مكالمه تلفني با ژنرال سيسي ضمن تبريك به وي به خاطر به قدرت رسيدن در كشور بزرگ مصر از وي خواستند كه قرارداد كمپ ديويد را مورد احترام قرار دهد و از اسرائيل به عنوان يك كشور متحد براي غلبه بر مشكلات مصر به ديده يك دوست نگاه كند. ژنرال سيسي با فهم اهميت اين دو پيام جداگانه از سوي رهبران اسرائيل ترجيح داد از طريق دفتر مبارزات انتخاباتي خود يكبار ديگر تعهد و پايبندي خود را به كليه جنبههاي قرارداد كمپ ديويد اعلام كند و بر اقدامات مشترك امنيتي براي مبارزه با تروريسم پافشاري كند.
چنانكه ميدانيم دو سال پيش محمد مرسي اولين رئيسجمهور منتخب ملت مصر اكثريت آراي مصريها را به دست آورد و به مقام رياستجمهوري اين كشور دست يافت. در آن زمان هيچ پيام تبريكي از سوي هيچ يك از مقامات بلندپايه و ميانپايه اسرائيل به قاهره مخابره نشد، بلكه در مقابل از روي كار آمدن اسلامگرايان در كشور بزرگي به نام مصر و تأثيرگذاري اين تحول در كل خاورميانه و شمال افريقا ابراز نگراني كرد. ايهود باراك وزير دفاع اسرائيل هم در زمان انتخاب محمد مرسي سكوت كرد و هم در زمان بركناري وي از پست رياستجمهوري ابراز خرسندي كرد. بسياري از كارشناسان امور استراتژيك بر اين باور هستند كه اسرائيل كه از پايان دهه هفتاد قرن پيشين ميلادي قرارداد كمپ ديويد را با رژيم انور سادات به امضا رساند تاكنون از خم و چم اوضاع داخلي مصر آگاهي فراواني در حد نفوذ اطلاعاتي در بسياري از مراكز حساس اين كشور کسب کرده است. در این سالهها و حتي در دوره حسني مبارك چندین تن از جاسوسان اسرائيلي و يا مصريهاي يهوديتبار به اتهام فروش اطلاعات فوقسري به اسرائيل محاكمه و به اعدام محكوم شدند در نتيجه به نظر ميرسد كه اسرائيل در تحولات سال اخير مصر نقش بسيار تعيينكننده ايفا كرده است. بدينترتيب ميتوان گفت كه سيسي ترجيح داده است براي جبران ضعف جبهه داخلي خود، جبهه خارجي منطقهاي و بينالمللي را فعال كند و از اين طريق، هم كمكهاي خارجي را به خزانه به شدت بدهكار مصر جلب كند و هم مشروعيت بينالمللي را تقويت سازد.
با اين حال و با وجود همه تلاشهاي ژنرال سيسي اين پرسش در ميان ناظران سياسي، بويژه پس از مشاهده حجم گسترده تظاهرات اعتراضآميز در مناطق منصوريه، هرم، فيصل، جيزه و عمرانيه در قاهره و نيز در مناطق گوناگون شهر استراتژيك اسكندريه، مطرح شده كه آيا ژنرال سيسي برنامهای در برخورد با اوضاع به شدت بحرانزده اقتصادي، سقوط ارزش واحد پول مصر، كاهش شديد ارزش سهام، كاهش شديد درآمد ناشي از جهانگردي (كه عمدهترين شريان حيات اقتصادي مصر را تشكيل ميدهد)، افزايش فاصله طبقاني به صورت حاد (طبق گزارش بانك جهاني، از 42 تا 50 درصد از مردم مصر زير خط فقر زندگي ميكنند) افزايش درآمد ناشي از جذب تروريسم دارد؟ (طبق آخرين آمار رسمي كشور مصر در سال 2012 يعني در دوره محمد مرسي موفق شد 14 ميليون جهانگرد را جذب كند. اين نرخ در سال 2013 به 9 ميليون جهانگرد كاهش يافته است) و مهمتر از همه آيا ژنرال سيسي ميتواند شكاف عميق ملي را با طرح آشتي و گفتوگوهاي ملي و وداع با سياست حذف اسلامگرايان بويژه اخوانالمسلمين پركند؟ اينها مجموعهاي از چالشهايي است كه پيش روي ژنرال سيسي قرار دارد.
ژنرال سيسي با انتقال رویکرد خود به جبهه خارجي به منظور جبران ضعف و ناتواني داخلي در واقع به طور ضمني براي كشورها و قدرتهاي منطقهاي و بينالمللي براي نفوذ و تأثيرگذاري و انجام تعهدات يكسويه به منظور حفظ منافع بيگانگان در برابر منافع ملي اين كشور كارت دعوت فرستاده است. اين سياست كماوبيش بازتوليد سياستهاي دولت حسني مبارك خواهد بود كه كشور مصر را به سومين كشور بدهكار جهان ارتقاي مقام داده بود. در دوره مبارك يك چهارم درآمد ملي اين كشور به بازپرداخت بدهيهاي خارجي اختصاص يافته بود. با توجه به بحرانهاي اين كشور از سال 2011 تاكنون به نظر ميرسد كشور مصر در ميان كشورهاي بدهكار جهان مقام نخست را در دوره ژنرال سيسي كسب خواهد كرد.
نویسنده
سید حسین موسوی (رئیس مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه)
سید حسین موسوی رئیس مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. حوزه مطالعاتی آقای موسوی مسائل خاورمیانه می باشد.