گروه مطالعاتی ترکیه شناسی

سفر داود اوغلو به عراق و چشم انداز روابط این دو کشور

نشست شنبه 8 آذر 1393 گروه ترکیه شناسی پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه، با عنوان «سفر داود اوغلو به عراق و چشم انداز روابط این دو کشور » که توسط دکتر رحمت حاجی مینه پژوهشگر مهمان و عضو گروه ترکیه شناسی پژوهشکده ارائه شد، با حضور مدیر گروه ترکیه شناسی دکتر اسدالله اطهری و برخی پژوهشگران مهمان و اعضای گروه ترکیه شناسی برگزار گردید. 

 

در این نشست که آقای سید علی قائم مقامی مدیریت آن را بر عهده داشت ابتدا وی با مقدمه ای در زمینه موقعیت خاص عراق از لحاظ استراتژیک، ژئوپلتیک و ژئواکونومیک بحث را آغاز کرد و گفت: ترکیه بر اساس دیدگاه نئوعثمانی که عمق استراتژیک داود اوغلو گفته می شود و طرح خاورمیانه بزرگ نیز منطبق بر آنست است، سیاست خارجی خود را هدایت می کند. این روزها خاورمیانه بسیار نا آرام است و تحولاتی جدی و تاثیر گذاری رخ داده که جای بحث و بررسی بسیار دارد. سفر آقای داود اوغلو به عراق  و چشم انداز روابط این دو کشور بحث امروز است که آقای دکتر حاجی مینه آن را مورد بررسی خواهند داد.

 

سپس دکتر حاجی مینه با اشاره به فلسفه انتخاب این موضوع با توجه به تازگی و اهمیت وتاثیر منطقه ای آن گفت در راستای ارزیابی این سفر سوال اصلی این است که سیاست خارجی ترکیه در قبال عراق را چگونه می توان ارزیابی کرد. سیاستی که خصوصا در دوره اخیر با فراز و نشیبهای زیادی روبرو بوده است. هرچند می توان این رویداد را از دیدگاههای مختلف بررسی کرد ولی فرضیه ای که بتواند به خوبی چنین سفری را در بافتی کلان تبیین کند، این است که سیاست خارجی ترکیه در قبال عراق در کوتاه مدت براساس شرایط عراق وشرایط منطقه ای، ومسئله کردستان عراق با دولت مرکزی بوده است ولی در دراز مدت این سیاست مبتنی بر حفظ روابط آنکارا با دولت مرکزی عراق و حفظ تمامیت ارضی عراق خواهد بود. 

 

دکتر حاجی مینه در ادامه  گفت: در راستای آزمون فرضیه باید روابط ترکیه و عراق را به لحاظ تاریخی بررسی کنیم. در اوایل دهه 1920 که جمهوری ترکیه تاسیس شد، سیاست آنکارا آتلانتیک گرایی بود به گونه ای که نگاه آن به غرب بود و تنها یک رویکردی امنیتی به خاورمیانه از جمله عراق داشت. نگاه امنیتی که در طول جنگ سرد نیز همواره ادامه داشت. خصوصا این که در سال1950 پس از پایان جنگ جهانی دوم و تقسیم جهان به دو قطب، ترکیه که نگاه به غرب داشت با بازیگرانی که در منطقه خاورمیانه غرب گرا بودند از جمله ایران، اردن و متحد استراتژیک غرب یعنی اسرائیل همکاری می کرد و از طرف دیگر عراق، مصر و سوریه در قطب شرق قرار داشتند. 

 

سیاست هایی که با انقلاب اسلامی ایران  و شروع جنگ 8 ساله ایران و عراق تا اندازه ای دچار بازنگری شد. اما از نقاط عطف اساسی در سیاست خارجی ترکیه در قبال عراق جنگ خلیج فارس در اوایل دهه 1990 بود. نقطه عطف مهمی که درتاریخ روابط یا سیاست خارجی ترکیه نسبت به عراق از اهمیت زیادی برخوردار است. زیرا از دید ترکها، ضعف دولت مرکزی عراق و امکان شکل گیری منطقه خودمختار کردها در شمال عراق می توانست تهدیدی فرامرزی برای امنیت ملی این کشور به حساب بیاید. در این جنگ، ترک ها برای اولین بار متوجه تهدیدی شدند که امکان دارد خارج از مرزهای خود و از طرف عراق برای ترکیه مطرح شود. در واقع امکان ظهور دولت مستقل کردی در نزدیکی مرزهای ترکیه نه تنها بر سیاست داخلی ترکیه در قبال کردها بلکه بر سیاست خارجی اش در قبال خاورمیانه می تواند تاثیر گذار باشد.

 

ابتدا ترک ها بر اساس ذهنیت امنیتی خود نسبت به خاورمیانه بیشتر از دریچه امنیتی به این منطقه نگاه می کردند و تنها به غرب گرایش داشتند. بر اساس این دیدگاه از خاورمیانه و درگیر امور خاورمیانه شدن چیزی بجز تهدید نمی توان چیز دیگری را کسب کرد در نتیجه بهترین کار برای مدرن شدن و پیشرفت ترکیه نگاه به غرب بود. در این چارچوب آنکارا همواره در دهه نود بر تمامیت ارضی عراق تاکید کرد و هرگز کردها را به عنوان یک بازیگر مستقل شناسایی نکرد.

 

دکتر حاجی مینه تصریح کرد اما در سال 2002 ما شاهد یک نقطه عطف دیگری هستیم. در این سال با سرکار آمدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه ما شاهد یک تغییر هستیم. آن تغییر هم  البته بصورت تدریجی و نه بصورت نقطه ای شکل گرفت، تغییری بود که مخصوصا در دوره دوم به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه پر رنگ شد.  تغییر نگاه از غرب به شرق و نگاه ترکیه به خاورمیانه باعث رقابت های جدی استراتژیک بین کشورهای منطقه شد. از طرف دیگر هم شاهد حمله امریکا درسال 2003 به عراق هستیم که ترکها در آن مشارکت نکردند که دغدغه اصلی آنها در این زمان نیز حفظ تمامیت ارضی عراق و جلوگیری از شکل گیری یک دولت کردی در مرزهای جنوب شرقی بود.

 

اما در دوره دوم حکومت حزب عدالت و توسعه، خصوصا" پس از اواخر سال 2007 کم کم ما شاهد نزدیکی ترکها به حکومت منطقه ای کردستان عراق هستیم. این نزدیکی خصوصا در سال 2010 با سفر بارزانی به ترکیه شدت گرفت که بلافاصله پس از آن ترکیه کنسولگری خود را در اربیل در کردستان عراق تاسیس کرد این عمل نشان از تغییر دیدگاه کلان ترکیه نسبت به کردها در ورای مرزها داشت. تغییری که خود معلول عوامل متعدد داخلی و منطقه ای است.

 

نخست باید توجه داشته باشیم که اولویت سیاست خارجی ترکیه در قبال عراق حفظ تمامیت ارضی عراق و ارتباط با دولت مرکزی بود به گونه ای که در راستای استراتژی به صفر رساندن مشکلات با همسایگان، سال 2009 اوج این فعالیت بود که در آن بالغ بر 40 توافقنامه بین آنکارا و بغداد از جمله توافقنامه همکاری استراتژیک امضا شد. توافقنامه ای که اکنون با سفر آقای داود اوغلو نخست وزیر ترکیه به بغداد دو طرف پس از وقفه ای چند ساله دوباره از اجرای آن صحبت می کنند. در واقع سیاستی که ترکیه در چارچوب به صفر رساندن مشکلات با عراق در پیش گرفته بود، در پی بهار عربی و خروج نیروهای امریکایی از عراق به سرانجام مطلوب نرسید. از این منظر، شاید بتوان سفر اخیر داود اغلو به عراق را در راستای احیای سیاست به صفررساندن مشکلات با همسایگان دید.

 

در واقع، نگاه حزب حاکم ترکیه تحت رهبری رجب طیب اردوغان به عراق دردوره اول تا اندازه ای با دولت عراق به رهبری نوری مالکی همراه بود ولی در دوره دوم بعد از 2010 که دوباره آقای مالکی پس از وقفه ای چند ماهه به قدرت رسید، خصوصا پس از خروج نیروهای امریکایی از عراق در سال 2011 و فرار طارق هاشمی معاون رئیس جمهوری عراق به ترکیه شاهد تشدید اختلافات بین دو دولت در آنکارا و بغداد هستیم که در نتیجه آن دولت آنکارا سیاست خود را با حکومت منطقه ای کردستان عراق بعنوان جایگزینی برای دولت مرکزی تقویت کرد. هرچند به نظرمی رسد  که این جابجایی در سیاست خارجی ترکیه در قبال عراق در سایه رقابت و اختلافات آنکارا با بغداد بوده است که در نتیجه آن با محکمتر شدن تدریجی پیوند ترکها با حکومت منطقه ای کردستان عراق آنکارا کم کم از بغداد دور شد.اوج این روند، سفر مستقیم داود اوغلو وزیر امور خارجه وقت ترکیه در سال 2012 به کرکوک بدون توقف در بغداد بود، سفری که هم به لحاظ تاریخی بی سابقه بود و هم به لحاظ عرف دیپلماتیک نوعی عبور از اصول دیپلماتیک در روابط دو کشورتلقی شد. به گونه ای که واکنش سریع بغداد را به دنبال داشت.

 

عامل تاثیر گذار دیگر در این خصوص، پیامدهای تحولات عربی بود که درنتیجه آن رقابت های منطقه ای بین قدرت های منطقه ای مثل ایران ، عربستان و ترکیه، تشدید شد و عراق به میدانی برای رقابت منطقه ای تبدیل شد. در این مقطع ترکیه با آگاهی از این واقعیت که در دولت مرکزی بغداد وزنه چندانی در مقایسه با رقیب منطقه ای همچون ایران ندارد، به جایگزینی برای دولت مرکزی عراق یعنی حکومت منطقه ای کردستان متمایل شد. ترکها با اتخاذ این سیاست به دنبال چند هدف بودند : 1- تحت فشارگذاشتن دولت مرکزی عراق 2- تلاش برای کانالیزه کردن سیاستهای کردی در منطقه 3- جلوگیری از شکل گیری یک نیروی کردی متخاصم علیه ترکیه در کردستان عراق 4- دنبال کردن اهداف اقتصادی و تجاری در منطقه کردستان عراق 5- رقابت با بازیگران منطقه ای.

 

سرانجام با تغییر دولت عراق و به قدرت رسیدن حیدر العبادی به جای نوری المالکی، شاهد این امر هستیم که ترکها این را بعنوان یک فرصت طلایی جهت احیای سیاست قبلی خودشان مبنی بر گسترش دایره نفوذ خود با استفاده از رویکرد به صفررساندن مشکلات با همسایگان تلقی کردند. از طرف دیگر، حکومت منطقه کردستان نیز با نزدیکی به ترکیه دنبال دروازه ای برای بازارهای جهانی بوده تا بتواند نفت خام خود را از این طریق عرضه کند و با پیدا کردن متحدان منطقه ای و افزایش وزنه خود را در مقابل دولت مرکزی عراق در نهایت به گونه ای هم از سیاست خصمانه سنتی ترکیه علیه کردها جلوگیری کند. ولی آن چیزی که انتظارات کردها از ترکیه را به آزمون گذاشت در واقع ظهور داعش در عراق بود. بر خلاف انتظار مقامات سیاسی حکومت منطقه ای کردستان عراق، ترک ها در طول درگیری کردها با داعش در داخل عراق و خصوصا در کوبانی، سیاست انفعالی را در پیش گرفتند و از پیوستن به ائتلاف ضد داعش خودداری کردند. به این معنی که ترکها در این بین تنها منافع ملی خود و نه متحدانشان را مدنظر قرار دادند. 

 

از طرف دیگر ترکیه سعی کرد از ظهور داعش به عنوان فرصتی برای گسترش نفوذ خود در عراق استفاده کند، به گونه ای که ترکیه از همان ابتدا با این رویکرد در داخل عراق همراهی کرد و از جمله دلایل اصلی پیدایش داعش در عراق را ناکارآیی دولت وقت عراق به رهبری نوری مالکی برشمرد. تا بتواند با استفاده از این اهرم، مالکی را که روابط خوبی با او نداشتند مجبور به کناره گیری کنند. در نتیجه پس از تغییر نخست وزیری در عراق ما شاهد سفر داود اغلو به عراق هستیم که می توان آن را تلاش ترکیه برای ترمیم روابط سیاسی با دولت مرکزی عراق بدانیم. 

 

در انتها این نشست با پرسش و پاسخ حاضرین پایان یافت.  

                                                                    

گزارش: درسا بخشنده گی یزدی، عضو گروه ترکیه شناسی