سمينار رابرت زولدا استاد و پژوهشگر مسائل خاورميانه از دانشگاه لودز لهستان با موضوع «جایگاه ایران و خاورمیانه در سیاست خارجی لهستان»

  روز چهارشنبه 14 مهر ماه 1395، رابرت زولدا استاد و پژوهشگر مسائل خاورميانه از دانشگاه لودز لهستان در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه در خصوص "جایگاه ایران و خاورمیانه در سیاست خارجی لهستان" سخنرانی کرد. در این نشست پژوهشگران مقیم و مهمان پژوهشکده، اساتید دانشگاه و تعدادی از دانشجویان مقاطع دکتری و کارشناسی ارشد از دانشگاه های مختلف حضور داشتند. 
 
در آغاز، دکتر کیهان برزگر رئیس پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه ضمن خوشامدگویی به حضار، اظهار کرد که فهم مسائل لهستان از سه جنبه براي ما مهم است. نخست، لهستان کشوری بزرگ و مهم در اروپای شرقی است، دانشگاه ها و مراكز پژوهشي بسیار خوبی دارد و ساليانه ميزبان بسياري از دانشجويان بين المللي است. دوم، اين كشور به دليل چسبيدگي به آلمان به نوعي ادغام اقتصادي، سياسي و اجتماعي در اتحاديه اروپا را تجربه مي كند و در سالهاي اخير نمونه رشد و توسعه در اين منطقه بوده است. و سوم، سابقه حضور و نفوذ روسيه و نظام كمونيستي در لهستان در دهه هاي گذشته تجربياتي را از لحاظ فهم انتقال نظام سياسي و گذر از سنت به مدرنيسم به همراه دارد كه مي تواند براي كشور ما هم مهم باشد. به همين منظور حضور دكتر رابرت زولدا پژوهشگر لهستاني در پژوهشكده فرصت خوبي براي تبادل افكار با يك ديدگاه اروپايي است. 
 
سپس، دکتر رابرت زولدا ضمن تشکر از دکتر برزگر برای فراهم کردن فرصت حضور در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه، سه محور اصلی سخنرانی خود را در این نشست شامل توضیحاتی درباره ارکان سیاست خارجی لهستان؛ جایگاه خاورمیانه در سیاست خارجی و سیاست های اقتصادی لهستان در گذشته، شرایط کنونی و نیز در آینده؛ و روابط لهستان ـ ایران و موانع پیش روی آنها برای همکاری دوجانبه عنوان کرد.
 
در ارتباط با "ارکان سیاست خارجی لهستان،" نخست وی به جایگاه مهم ژئوپلیتیکی لهستان اشاره کرد. بر این مبنا که لهستان در اروپای مرکزی میان آلمان، اوکراین، بلاروس، جمهوری چک، اسلواکی و دریای بالتیک در شمال واقع شده است. از این رو، در گذشته به علت وقوع جنگ های بسیاری در این نقاط، لهستان از موقعیت بسیار بدی برخوردار بود. اما هم اکنون، این کشور از موقعیت بسیار خوبی برخوردار است. لهستان مانند پلی میان اروپای غربی و اروپای شرقی است و کالاهای چینی با عبور از لهستان به اروپای غربی وارد می شوند. 
 
سپس، وی توضیح داد که اروپا همواره یک اولویت برای امنیت و سیاست خارجی لهستان می باشد و خواهد بود؛ بنابراین، ارکان اصلی سیاست خارجی لهستان عبارتند از: "ناتو" به عنوان بنیاد نظام امنیتی لهستان و "اتحادیه اروپا" به عنوان بعد سیاسی ـ اقتصادی سیاست های این کشور. همچنین، کشورهای اروپای شرقی مانند اوکراین و بلاروس یکی از اولویت های لهستان هستند. کشورهایی مانند آذربایجان، گرجستان و به طور کلی، همه کشورهایی که از روسیه می ترسند، از دوستان لهستان نیز هستند. بنابراین، "بعد شرقی،" اولویت سیاست خارجی و سیاست های اقتصادی لهستان است. تاحدی، اروپای شمالی شامل کشورهایی همچون سوئد به دلیل نزدیکی آنها به روسیه نیز از اولویت های سیاست خارجی این کشور هستند. هم اکنون، شرکای اقتصادی اصلی لهستان، کشورهای اتحادیه اروپا و به طور عمده، آلمان هستند. متحد سیاسی اصلی آن نیز آمریکا به عنوان تامین کننده امنیت لهستان در مقابل روسیه است. با این وجود، برخی جهت گیری های جدید را در سیاست خارجی و سیاست های اقتصادی لهستان ـ جهت گیری لهستان در قبال آسیا مانند چین ـ می توان دید و این کشور در نظر دارد تا روابط خود را با چین گسترش دهد؛ این امر بدین معنا است که لهستان علاقمند به یافتن شرکای جدید است. 
 
محور دوم سخنرانی رابرت زولدا درباره "جایگاه خاورمیانه در سیاست خارجی و سیاست های اقتصادی لهستان در گذشته، شرایط کنونی و نیز در آینده" بود. در این ارتباط، وی بیان کرد که در حال حاضر، لهستان سفارتخانه و کنسولگری تقریبا در همه کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا دارد. لهستان دفاتر اقتصادی در کشورهای خاورمیانه دارد که از همکاری میان حکومت ها یا میان شرکت های تجاری حمایت می کنند. سپس، وی به درباره تاریخ (پیشینه) روابط لهستان با منطقه خاورمیانه اظهار کرد که طی جنگ جهانی دوم، لهستان در منطقه خاورمیانه بسیار فعال بود. پس از پایان جنگ دوم جهانی (1989-1945) نیز لهستان در کشورهایی مانند لیبی، سوریه، عراق، یمن و مصر (در زمانی که مصر طرفدار شوروی سابق بود) بسیار فعال بود. طی این دوره، سیاست خارجی و سیاست امنیتی لهستان وابسته به شوروی سابق بود؛ لهستان آزادی انتخاب در تعیین شرکای خود را نداشت و اگر کشوری طرفدار شوروی سابق بود، این کشور نیز متحد و دوست طبیعی آن بود. 
 
پس از سال 1989 و فروپاشی شوروی سابق، لهستان موقعیت خود را در خاورمیانه و در کشورهای مزبور از دست داد و روابط خارجی آن با کشورهای خاورمیانه از بین رفت. همچنین، به دلیل وجود مشکلات داخلی بسیار مانند اقتصاد، بیکاری و یافتن جایگاهی مناسب در اروپا، خاورمیانه دیگر برای لهستان مهم نبود. از این رو، صادرات آن به کشورهای منطقه خلیج فارس در حدود یک درصد (حداقل صادرات) بود. اما هم اکنون، ما شاهد "افزایش صادرات لهستان" به کشورهای خلیج فارس هستیم؛ به عنوان مثال، افزایش صادرات کالا به عربستان سعودی از 276 میلیون دلار در سال 2011 به تقریبا 700 میلیون دلار در سال 2015، به عراق از 94 به 159 میلیون دلار، کویت از 36 به 68 میلیون دلار و امارات متحده عربی از 271 میلیون دلار به 1/1 بیلیون دلار. لهستان فقط به سوریه و ایران کاهش صادرات داشته است؛ در مورد سوریه، دلیل آن جنگ در این کشور و در رابطه با ایران نیز علت آن، وجود تحریم ها علیه این کشور می باشد (کاهش صادرات لهستان به ایران از 90 میلیون دلار به 44 میلیون دلار). همچنین، هم اکنون در بسیاری از کشورهای خلیج فارس به جز ایران، شرکت های لهستانی در زمینه های گوناگون اقتصادی مانند پوشاک و لوازم آرایش ـ مانند اینگلت، شرکت آرایشی معروف لهستانی ـ فعالیت می کنند. 
 
در ادامه، وی اظهار کرد که لهستان به دنبال ارتقای موقعیت خود در ناتو و اتحادیه اروپا است. این امر بدین معنا است که لهستان درصدد یافتن شرکای جدیدی می باشد. در این راستا، دولت و نیز شرکت های لهستانی منطقه خلیج فارس را به عنوان حوزه جدید بالقوه ای برای صادرات کالاهای لهستانی می بینند. هم اکنون، لیبی و نیز کشورهای عربی مانند امارات متحده عربی و عربستان سعودی شرکای بالقوه تجاری لهستان می توانند باشند؛ همان طور که درحال حاضر، صادرات لهستان به این کشورها افزایش یافته است.
سپس، وی در رابطه با پیشنهادات لهستان برای صادرات و همکاری عنوان کرد که پیشنهاد لهستان، خدمات مربوط به فناوری اطلاعات است. شرکت های بسیاری در زمینه فناوری اطلاعات در لهستان مشغول فعالیت هستند که تعدادی از آنها نیز هم اکنون در ایران فعالیت می کنند. همچنین، صنعت مبلمان، وسایل خانه، ماشین آلات سنگین، تجهیزات پزشکی و تجهیزات معدن از دیگر پیشنهادات لهستان برای صادرات می باشند. محصولات غذایی نیز از تولیدات مهم لهستان است و صادرات آن به ایران پس از سال 2011 افزایش چشمگیری داشته است.
 
محور سوم سخنرانی رابرت زولدا درباره روابط لهستان و ایران و موانع پیش روی آنها برای همکاری دوجانبه بود. در این خصوص، وی بیان کرد که این دو کشور بیش از 500 سال، روابط خوب با یکدیگر را دارند؛ هرگز جنگی میان آنها وجود نداشته است و در زمانی، آنها علیه امپراتوری عثمانی به عنوان دشمن مشترک ایران و لهستان با یکدیگر همکاری کردند. نخستین روابط آنها به سال 1474 برمی گردد؛ هنگامی که فرستاده ای از لهستان برای فروش فرش به ایران آمد. همچنین، روایتی وجود دارد مبنی بر اینکه پناهندگان لهستانی به ایران آمدند و از این رو، ذهنیتی مثبت نسبت به ایران در لهستان وجود دارد و این امر پیشینه بسیار مهمی ـ وجود "همکاری تاریخی" میان دو کشور ـ برای همکاری میان دو کشور است. پس از پایان جنگ جهانی دوم، از سال 1945 تا 1979، همکاری های بسیار کمی میان دو کشور وجود داشت؛ ایران در زمان شاه، طرفدار غرب و لهستان نیز طرفدار شوروی سابق بود. در واقع، لهستان عضوی از نظام متعلق به شوروی سابق بود و از این رو، این کشور فرصتی برای همکاری با ایران به عنوان عضوی از نظام غرب نداشت. پس از سال 1979 و با وقوع انقلاب اسلامی ایران، وضعیت تغییر کرد اما [سیاست خارجی] ایران، نه غربی و نه شرقی بود. بنابراین، همکاری میان دو کشور دوباره با مشکل مواجه شد.  شوروی سابق عراق (صدام حسین) را ترجیح داد و در واقع، لهستان قادر به انتخاب شرکای خود نبود. با این وجود، لهستان یکی از نخستین کشورهایی بود که انقلاب اسلامی ایران را به رسمیت شناخت.
 
در ارتباط با حوزه های متعدد همکاری های بالقوه میان دو کشور، زولدا اظهار کرد که نخست، می توان به "همکاری های علمی ـ دانشگاهی" همچون تبادل دانشجو و اعضای هیات علمی اشاره کرد. شایان ذکر است که «مطالعات ایران» در چندین دانشگاه لهستانی وجود دارد. دومین زمینه همکاری دوجانبه، "حوزه انرژی" است. از آنجایی که لهستان در زمینه نفت و گاز به روسیه وابسته است، ما به دنبال شرکایی جدید هستیم. در این زمینه، ایران شریک ایده آلی برای ما می باشد و ما علاقمند به خرید نفت و گاز از ایران هستیم. "همکاری های صنعتی" مانند صنایع سنگین حوزه دیگر همکاری های بالقوه دوجانبه می تواند باشد. همچنین، در زمینه "گردشگری" (توریسم)، ایران کشوری عالی برای گذراندن تعطیلات می باشد، گرچه آن تاحدی ناشناخته است. البته، هم اکنون، تغییر بسیار مشهودی را نیز می توان دید؛ به طوری که افراد زیادی در ورشو علاقمند به دیدن از ایران هستند. محصولات غذایی نیز از دیگر حوزه های احتمالی همکاری دوجانبه می تواند باشد و لهستان تولیدات غذایی خود را به ایران می تواند صادر کند.
 
همچنین، وی به موانع متعدد برای ایجاد همکاری میان دو کشور اشاره کرد. اولین مانع، مساله "تحریم ها" است. چنانچه تحریم هایی وجود داشته باشد، لهستان نمی تواند از آنها اجتناب کند و ملزم به رعایت آنها ـ به عنوان عضوی از اتحادیه اروپا ـ می باشد. مساله دیگر، مانع "زبان" است؛ چرا که دو کشور به دو زبان متفاوت صحبت می کنند و گاهی اوقات، این مساله موجب مشکل می شود. مانع دیگر، "نبود تماس" میان آنها برای انجام دادوستدهای تجاری است. در اروپا، دادوستدهای تجاری از طریق ارسال ایمیل یا تماس تلفنی و به طور کلی، بر پایه یک نظام که در نتیجه آن، بسیار سریع می توان مبادلات تجاری را انجام داد، است. اما به نظر می رسد که در ایران، تجارت بر پایه افراد است زیرا شما مجبورید تا فردی را بشناسید، به ایران بیایید و با او گفتگو کنید ولی ما از چنین تماس هایی برخوردار نیستیم. 
 
مشکل دیگر، وجود "قوانین متفاوت" است. در اتحادیه اروپا، یک قانون مشترک برای تجارت میان افراد کشورهای عضو این اتحادیه وجود دارد و مساله مالیات نیز مشخص است اما قوانین ایران برای ما کاملا ناشناخته است: آیا مجوزی نیاز است؟ آیا می توان به ایران آمد و شرکتی را تاسیس کرد؟ آیا باید مالیات پرداخت کرد؟ و مالیات ها در ایران چگونه است؟ مشکل دیگر، "تصویر ایران" است. متاسفانه، تصویر ایران نزد مردم اروپا بنا به دلایل گوناگون خیلی خوب نیست. "سیاست خارجی ایران و لهستان" [تفاوت جهت گیری کلی سیاست خارجی دو کشور] مساله ای دیگر است؛ لهستان، متحد آمریکا است و این امری غیرقابل تغییر برای لهستان در آینده می باشد. بنابراین، برای مثال، چنانچه ایران قصد همکاری با لهستان در زمینه مسائل دفاعی را داشته باشد، این امر بسیار دشوار خواهد بود؛ زیرا لهستان اولویت های خود را تغییر نخواهد داد، همان طور که اولویت های ایران تغییر نخواهد کرد. بر این اساس، برخی حوزه ها وجود دارند که امکان همکاری در زمینه آنها وجود ندارند اما در برخی دیگر از حوزه ها می توان همکاری های دوجانبه داشت.
سپس، زولدا به برخی دستاوردها و نتایج همکاری ها میان ایران و لهستان اشاره کرد. برای مثال، در سال 2008، یک نامه رسمی مبنی بر علاقمندی طرفین به انجام معامله (Letter of Intent) میان شرکت نفت فلات قاره ایران و شرکت اورلن (شرکت نفتی بزرگ لهستانی) امضاء شد. یک موافقت نامه نیز میان آنها در سال 2016 منعقد شد و نخستین کشتی نفتکش ایرانی وارد لهستان شد. دومین مورد، ورود یک هیات اقتصادی همراه با وزیر اقتصاد لهستان به ایران در سال 2015 بود. همچنین، می توان به گشایش یک دفتر اقتصادی لهستانی در تهران برای حمایت از همکاری های دوجانبه اشاره کرد.
 
در ادامه، وی به چند "پیشنهاد سیاست گذارانه" در زمینه همکاری میان ایران و لهستان اشاره کرد. در این باره، وی اظهار کرد که نخست، "شناخت بهتر یکدیگر" به منظور انجام تجارت لازم است؛ این امر اولین گام است. بنابراین، جدا از سطح سیاسی، دیدارهای فنی و ملاقات های افراد از شرکت های یکدیگر ـ نه فقط دیدارهای سیاسی در سطح وزرای خارجه ـ باید وجود داشته باشد. دوم، حذف "موانع روانشناختی" ضروری است؛ هنگامی که در مورد ایران فکر می کنیم، باید تصویر مثبتی نسبت به آن وجود داشته باشد؛ به همان نسبت نیز زمانی که شما درباره سرمایه گذاران لهستانی یا اروپایی فکر می کنید، باید عکس العمل مثبتی در ایران در این زمینه وجود داشته باشد. "برطرف کردن برخی موانع قانونی یا حداقل معرفی مشکلات و مسائل حقوقی ایران به شرکت های لهستانی و نیز معرفی قوانین لهستان به شرکت های ایرانی علاقمند به سرمایه گذاری در لهستان،" پیشنهاد مهم دیگر است. همچنین، "مشکلات مربوط به انتقال پول،" یکی دیگر از موانع بزرگ پیش روی تجارت میان دو کشور است. مساله دیگر، "پیدا کردن توزیع کنندگان داخلی" است؛ شرکت لهستانی باید توزیع کنندگان داخلی را در ایران به منظور فروش تولیدات خود پیدا کنند.
 
سرانجام، وی نکاتی را به عنوان نتیجه گیری اظهار کرد. نخست آنکه، قطعا خاورمیانه و ایران هرگز اولویت لهستان نخواهند بود. لهستان نیز هرگز اولویت ایران نخواهد بود. اما در عین حال، فرصت ها و بخش های مختلفی برای همکاری وجود دارد. دوم آنکه، هم اکنون، فضای بسیار خوبی در مورد ایران وجود دارد. این امیدواری وجود دارد که در روابط میان ایران و اروپا تغییراتی وجود داشته باشد. بنابراین، این لحظه ای بزرگ برای همکاری ها است که آن ممکن است آخرین فرصت نیز باشد. 
در پایان، رابرت زولدا به سوالات حضار نشست پاسخ داد. 
 
در ارتباط با این سوال که «چگونه نظر وی پس از سفر به ایران تغییر کرد»، وی بیان کرد که هنگامی که وی به ایران آمد، با دانشجویان و مردم ایران ملاقات های بسیاری داشت. این دیدارها نگرش و تصویر وی را نسبت به ایران تغییر داد، بدین شکل که می توان با مردم ایران تجارت کرد؛ آنها نیز همچون لهستانی ها با مشکلاتی مانند بیکاری مواجه هستند؛ و ایران کشوری متعادل و با مردمانی متعادل است.
 
در پاسخ به سوالی درباره امکان گسترش روابط سیاسی میان دو کشور، زولدا اظهار کرد که این موضوع در مرحله دوم می تواند مطرح باشد؛ به دلیل آنکه تفاوت های بسیاری در رابطه با سیاست خارجی دو کشور وجود دارد. برای مثال، روسیه متحد مهم ایران است، در حالی که روسیه برای لهستان یک چالش است. بنابراین، باید با مساله ای آسان تر مانند اقتصاد شروع کرد و سپس، در آینده می توان درباره دیگر حوزه ها فکر کرد؛ چنانچه با سیاست شروع شود، ممکن است دو کشور با شکست مواجه شوند.
 
سپس، از رابرت زولدا سوالی درباره واکنش لهستان در قبال به رسمیت شناختن مقامات کردی در شمال سوریه توسط اتحادیه اروپا و آمریکا پرسیده شد. در این ارتباط، وی اظهار کرد که لهستان از جنگ علیه داعش حمایت می کند. با این وجود، بعد سیاسی خاورمیانه برای لهستان مهم نیست زیرا هم اکنون، جنگ اوکراین اولویت این کشور می باشد. در واقع، خاورمیانه در چارچوب تروریسم اولویت لهستان نیست و احتمالا این موضوع اولویت های این کشور را در آینده نیز تغییر نخواهد داد زیرا لهستان مشکلی با مساله تروریسم در خاورمیانه، حداقل برای هم اکنون ندارد. با این وجود، لهستان از دیگر کشورها در جنگ علیه تروریسم و داعش حمایت می کند؛ لهستان از همکاری های اطلاعاتی و نیز از جنگجویان کردی علیه داعش حمایت می کند. برای مثال، لهستان برخی تجهیزات را برای آنها در جنگ علیه داعش فراهم کرد.
 
همچنین، از زولدا درباره تحولات اخیر ترکیه (کودتای نافرجام این کشور) و واکنش لهستان و به طور کلی، اتحادیه اروپا در قبال آن سوال شد. در این ارتباط، وی پاسخ داد که ترکیه و لهستان هر دو عضو ناتو هستند. با این وجود، همکاری سیاسی میان آنها آنچنان قوی نیست. البته، با وجود این سطح سیاسی روابط، لهستان تلاش کرد تا همکاری های دفاعی خود را با ترکیه گسترش دهد زیرا ترکیه صنعت دفاعی بسیار قوی را دارد و لهستان برآن است که برخی فناوری های دفاعی را کسب کند. سپس، وی بیان کرد که از دیدگاه او، تحولات کنونی ترکیه یا کودتای نافرجام آن، مشکل بزرگی می باشد زیرا هم اکنون، ترکیه دیگر یک شریک خیلی قابل اعتماد تلقی نمی شود. ما منتظر هستیم تا ببینیم که آینده ترکیه چه خواهد شد؟ آیا آنها قصد دارند در ناتو باقی بمانند یا آنها قصد ایجاد ائتلاف با روسیه را دارند؟ اما باید توجه کرد که در این زمینه، نقش اصلی را آلمان و ایالات متحده و نه ما ایفا خواهند کرد زیرا ما آنقدر قدرتمند نیستیم که به آنکارا بگوییم باید سیاست خود را تغییر دهید. بنابراین، این موضوع مربوط به نقش لهستان نمی شود.
 
در پایان، در رابطه با سوالی در مورد نقش و جایگاه منطقه ای ایران، رابرت زولدا بیان کرد که لهستان از هر کشوری که علیه داعش می جنگد، حمایت می کند، ایران عضو ائتلاف بزرگی علیه داعش است. بنابراین، لهستان از ایران حمایت می کند؛ اما این فقط حمایتی سیاسی بدون انجام هرگونه اقدامات خاصی است. از این رو، درحال حاضر، این حمایت نمادین از ایران وجود دارد. همچنین، لهستان از ایران در جنگ علیه قاچاق مواد مخدر از پاکستان تا افغانستان حمایت می کند زیرا برخی از محموله های مواد مخدر به لهستان نیز وارد می شوند.
 
 
گزارش: فهيمه قرباني، پژوهشگر در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه