گروه مطالعاتی ترکیه شناسی

سیاست خارجی ترکیه از منظر تئوری نقش

نشست شنبه 11 دی ماه 1395 گروه ترکیه شناسی پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه با عنوان"سیاست خارجی ترکیه از منظر تئوری نقش(کاربست تئوری در عمل)" با سخنرانی جناب آقای دکتر رحمت حاجی مینه عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی و پژوهشگر گروه ترکیه شناسی، با حضور دکتر اسدالله اطهری مدیر گروه ترکیه شناسی پژوهشکده و جمعی از دانشجویان و پژوهشگران برگزار شد.
 
در ابتدا، دکتر حاجی مینه با اشاره به تفاوت بحث این نشست با دیگر نشست ها آن را تلاشی جهت پیوند میان تئوری و عمل در عرصه ی سیاست خارجی به شمار آورد و گفت: در این راستا کوشش می شود تا سیاست های خارجی ترکیه را از منظر تئوری نقش بررسی کنیم. به همین جهت در این نشست ابتدا نقاط عطف تاریخی سیاست خارجی ترکیه سپس مفاهیم و چارچوب نظریه ی نقش بحث خواهد شد و در نهایت این نظریه را برای تحلیل سیاست خارجی ترکیه به کار می گیریم.
 
این استاد دانشگاه افزود، سیاست خارجی ترکیه مانند دیگر کشورها در صدد است تا بر پایه ی قدرت و توانایی هایش علاوه بر حوزه ی داخلی در حوزه ی خارجی هم اثرگذار و صاحب نفوذ باشد. به ویژه این رویکرد پس از سال 2002 و به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه هم از لحاظ داخلی و منطقه ای و هم فرامنطقه ای مورد توجه قرار گرفت چرا که تا پیش از این دگرگونی، رویکرد ترکیه به خاورمیانه تا اندازه زیادی تحت تاثیر نگاه امنیتی و بیشتر مبنی بر دفع تهدیدهای ناشی از این حوزه بود. اما با روی کار آمدن گفتمان اسلام لیبرال به سردمداری حزب عدالت و توسعه، رفتار و عملکرد ترکیه هم در حوزه ی داخلی و هم در حوزه ی منطقه ای مورد بازبینی قرار گرفت.
 
از آنجا که نظریات جریان اصلی روابط بین الملل در دوران جنگ سرد اندیشمندان این عرصه را از پیش بینی درست پایان جنگ سرد ناامید ساخت، نظریه های انتقادی و از میان آن ها نظریه ی سازه انگاری الکساندر ونت در پاسخ به این کاستی ها در دوران پساجنگ سرد ساخته و پرداخته شد و بدین ترتیب نظریه ی نقش هم که ریشه در دوران جنگ سرد دارد نزدیکی زیادی با سازه انگاری دارد که هویت را یکی از فاکتورهای اصلی تحلیل در پدیده های سیاسی به همراه منافع و رابطه دیالکتیکی ساختار و کارگزار تلقی می کند. تمرکز این نظریه برای تحلیل رفتار خارجی دولت ها بر نقاط عطف سیاست خارجی آن هاست، که می تواند بیانگر تداوم یا تغییر باشد.
 
این پژوهشگر مسایل ترکیه نقاط عطف سیاست خارجی ترکیه در سده بیست و یکم را مواردی از جمله آیتم های زیر عنوان کرد: «بر سر کار آمدن یک حزب اسلام گرای مدرن در سال 2002 و انتظار تغییر از آن»، «شروع گفتگوهای رسمی عضویت با اتحادیه اروپا در سال 2005»، «تحولات عربی سال 2011»، «انتخابات هفتم ژوئن سال 2015 و پیامدهای داخلی آن»، «کودتای نافرجام 15 ژوئیه»، «بحران داخلی سوریه از ابتدا همراه با رویدادهایی همچون، شروع اعتراضات و ناآرامی ها، موضوع سلاح های شیمیایی، سقوط سوخوی روسی و تحولات شهر حلب در روزهای اخیر» و غیره.
 
دکتر حاجی مینه در خصوص نظریه ی نقش افزود تعریف نقش عبارتست از موقعیت های اجتماعی که بر اساس انتظار و برداشت بازیگر از خودش و همچنین دیگران از وی در راستای رسیدن به اهداف تعریف می شود. این نظریه که به اواخر دهه ی هفتاد میلادی باز می گردد و بر اساس شکل پذیری بازیگران جدید در عرصه ی روابط بین الملل از جمله جنبش عدم تعهد و سازمان همکاری اسلامی و...ظهور یافت؛ دارای دو شاخه کلی است که عبارتند از: نخست، رویکرد آمریکایی که بیشتر ویژگی های مادی قدرت را مهم و ثبات نقش را دلیل رفتار بازیگران می داند. دوم، رویکرد اروپایی که بیشتر بر حوزه ی قدرت نرم و تعامل اجتماعی و نقش زبان تاکید دارند و خودِ نقش را دلیل رفتار بازیگران می داند.
 
در این نظریه با مفهومی به نام انتظارات نقش روبرو هستیم که دارای دو وجه اصلی است. نخست انتظاری که بازیگران بر اساس درک و برداشت خودشان از نقش خود دارند و دوم انتظاری که دیگران از یک بازیگر خواهند داشت. بنابراین می توان نقش ها را به سه دسته ی بازیگر اصلی، ضد نقش و نقشِ تکمیلی تقسیم کرد. پس منازعه در این نظریه هم درون نقشی( اختلافات درونی) و هم بین نقشی (اختلافات بیرونی یا خارجی) است.
 
سوال اصلی بحث امروز ما که مهمترین بخش پژوهش و تحلیل و کانون مرکزی آن خواهد بود این است که سیاست خارجی ترکیه را در دوران حزب عدالت و توسعه بر اساس تئوری نقش چگونه می توان تحلیل کرد؟
 
فرضیه ی ما عبارت است از این که سياست خارجی ترکیه به دنبال قدرت گیری حزب عدالت و توسعه بر اساس سه مفهوم تحول نقش، یادگیری نقش و انطباق شکل گرفته است.
 
مفاهیم و کلید واژه هایی که می توان به شکل ذیل تعریف کرد: انطباق نقش، تغییر ابزار ها و راهبردها است بدون تغییر اهداف، یادگیری نقش (ترغیب هنجاری) عبارتست از تغییر اهداف و ابزار ها و راهبردها و تحول نقش به معنی تغییر هویت و در نتیحه منافع است که در نهایت تغییر کلی را به دنبال خواهد داشت. از آنجا که از نگاه نظریه ی نقش منافع پیش فرض های ثابتی نیستند که ابدی و ازلی باشند بلکه یک مفهوم سیال و در معرض دگرگونی به شمار می آیند؛ روی کار آمدن اسلام گرایان در قالب حزب عدالت و توسعه در سال 2002 به تحول هویت و در ادامه تغییر برداشت و تعریف منافع ملی نخبگان فکری و اجرایی ترکیه انجامید. وضعیتی که در نظریه نقش از آن بعنوان تحول یاد می شود.
 
در راستای فرآیند یادگیری نقش و ترغیب هنجاری حزب عدالت و توسعه متاثر از آموزه های اسلامی و همچنین معیار های اتحادیه ی اروپایی، از سال 2005 با آغاز گفتگوهای رسمی عضویت در این اتحادیه، در داخل به دموکراسی سازی روی آورد و در خارج نیز سیاست خارجی میانجی گری بحث با عنایت به قدرت نرم پیگیری شد. وضعیتی که به تدریج اهداف ترکیه را تحت تاثیر و تغییر داد.
 
 حاجی مینه در ادامه بیان داشت که در تحول انطباقی نقش تنها ابزار های سیاست خارجی تغییر می کند و نه اهداف. به همین ترتیب ابزار ترکیه نیز به دنبال دگرگونی های خاورمیانه در راستای پیگیری اهداف مبنی بر هژمونی منطقه ای تغییر کرد. ترکیه پس از تحولات تونس و مصر در لیبی مشارکت فعال داشت و در نهایت با همین محاسبات هم تغییر رژیم سوریه را در راستای نفوذ منطقه ای خود با ابزار گونان تا کنون دنبال کرده است.
 
دکتر حاجی مینه در پایان سخنانش این گونه نتیجه گیری کرد که سیاست خارجی ترکیه بر اساس تحول نقشی، یادگیری و نهایتاً انطباق رخ داده است. هم اکنون نیز راهبرد ترکیه در راستای همین برداشت است. این اهداف در سوریه از تغییر رژیم به ایجاد منطقه ی پرواز ممنوع و اکنون به نقش آفرینی در آینده ی سوریه متمایل گشته است و نزدیکی ترکیه به ایران و روسیه نیز در همین راستا قابل تبیین است چراکه رهبران آنکارا دریافته اند که دو کشور یاد شده نقش مهمی در تحولات سوریه دارند و برای رسیدن به اهداف خود باید در مسیر انطباق نقشی به همکاری با تهران و مسکو بپردازند. روس ها هم چنین تصور می کنند که ترکیه که تا چندی پیش ضد نقش روسیه را بازی می کرد اکنون با تغییر شرایط میدانی در سوریه و پدیداری توازن قوا به سود نیروهای هوادار دمشق، باید نقش ترکیه را به مکمل تبدیل کند و ترکیه به عنوان عضوی از ناتو با آنان همکاری کند.
 
 در ادامه ی نشست پرسش و پاسخ میان حاضران و سخنران صورت گرفت:
 
 آقای فراهانی به عنوان نخستین پرسشگر ضمن اشاره به تفاوت میان ترور سفیر روسیه در ترکیه و سقوط بمب افکن سوخوی آن کشور افزود، ترکیه در آن مقطع قدرت، انسجام و دوستان بیشتری داشت اما اکنون توازن قوا تغییر کرده و روسیه تلاش می کند تا ترکیه را که تا حدی منزوی و گرفتار مشکلات امنیتی داخلی شده به سوی خود بکشاند. این پژوهشگر در ادامه این پرسش را مطرح کرد که انتخاب دونالد ترامپ به ریاست جمهوری ایالات متحده ی آمریکا چگونه به تغییر رفتار ترکیه می انجامد؟
 
دکتر حاجی مینه در پاسخ با اشاره به اهمیت متغیر زمان در وقوع حادثه ی بمب افکن سوخوی روسی و ترور سفیر این کشور در آنکارا، گفت در مورد ترور سفیر روسیه، داشتن تجربه ی حادثه ی بمب افکن و نیاز متقابل دوطرف به تثبیت نقش های یکدیگر در سوریه باعش مدیریت بهتر شرایط از هر دو سو شد. اما درباره ی پرسش دیگر، تغییر رفتار ترکیه تا اندازه زیادی به نوع نقش دهی دولت جدید آمریکا به ترکیه بستگی دارد. این که واشینگتن، آنکارا را به عنوان یک متحد رام نشدنی، متحد تاکتیکی یا راهبردی تعریف کند، که نوع راهبردی اش نیاز به تغییرات رفتاری آمریکا درقبال ترکیه نیز دارد كه پیامدهای رفتاری خود را بر رفتار آنکارا خواهد داشت.
 
 آقای رحمتی با بیان این نکته که در سال 2002 که عدالت و توسعه در ترکیه به قدرت رسید افراد شاخصی در حزب بودند اما اکنون برخی از آنان عملاً از کادر رهبری کنار رفته اند پرسید آیا این همان حزب است و می توان عدالت و توسعه را اقتدار گرا دانست ؟ آیا این اقتدار گرایی ترکیه را دچار بی ثباتی کرده؟
 
 دکترحاجی مینه در پاسخ تاکید کرد که محور بحث ما تحلیل مناسبات قدرت از منظر تئوری نقش است. لذا در این راستا می توان گفت آک پارتی در سال های گذشته تعارضات درون نقشی را تجربه کرده است که به دنبال تصمیم گری اقتدارگرایانه و قایم به فرد آقای اردوغان در داخل حزب و نهایتا کشور باعث کناره گیری چهره های مهمی همچون عبدالله گل و داود اغلو شده است. اختلافات درون نقشی که در صورت تداوم امکان سرایت به بیرون و تشدید تعارضات بین نقشی و در نتیجه بی ثباتی را دارد.
 
خانم بخشنده گی این سوال را مطرح کرد که آیا تئوری نقش یک تئوری آرمان گرا نیست؟
 
دکتر حاجی مینه در پاسخ این پرسش گفت: این تئوری هم بر بعد مادی تاکید دارد و هم بعد هنجاری را مد نظر قرار می دهد یعنی در حین حال که بر موضوعات هویت و نقش تمرکز دارد منکر عناصر مادی قدرت و مناسبات حاکم بر آن نیست. لذا نمی توان آن را به یک نظریه آرمان گرا تقلیل داد.
 
 آقای صبوحی با اشاره به نزدیکی ترکیه به روسیه و ایران، این سوال را مطرح کرد آیا آنکارا می تواند تنها با تغییر ابزار و بدون تغییر اهداف به این دو کشور نزدیک شود؟ وضعیتی که بنظر می رسد ترکیه به هر روی ناچار است اهداف خود را با اهداف تهران و مسکو هم راستا سازد.
 
 دکتر حاجی مینه در پاسخ تاکید کرد بر اساس تئوری نقش، اهداف ناگهان تغییر نمی کنند و در فرآیند یادگیری است که این سطح از تغییر پدید می آید در حالی که تغییر ابزاری بر مبنای منطق هزینه و فایده رخ می دهد. در این راستا می توان گفت هنوز هدف اصلی ترکیه در سوریه تغییر مناسبات قدرت این کشور و جابجایی قدرت مرکزی به مخالفان دولت اسد یعنی گروه های تحت حمایت خود است هرچند اولویت ممکن است از تغییر رژیم به جلوگیری از توانمند شدن کردها تغییر پیدا کرده باشد.
 
آقای صادقی گفت که آیا در برقراری آتش بس اخیر در سوریه نقش ایران در مقابل ترکیه و روسیه تضعیف نشده است؟
 
دکتر حاجی مینه در پاسخ بیان کرد تلاش بین ایران و ترکیه در سوریه در حال حاضر در راستای تثبیت نقش هاست. این که پس از حدود پنج سال رقابت در حوزه میدانی، اکنون رفتار بازیگران به دنبال تحولات حلب در برقراری آتش بس در جهت عملیاتی کردن این رقابت های میدانی در سطح سیاسی و دیپلماتیک است که تا کنون هر سه بازیگر ایفای نقش کرده اند.
 
آقای طالبی از پژوهشگران گروه ترکیه شناسی به عنوان آخرین پرسشگر بیان داشت که نمی توانیم همه ی منافع را سیال و قابل دگرگونی بدانیم و برخی منافعِ همواره ثابت وجود دارد. برای نمونه ترکیه در مورد قبرس به رغم همه ی فشار ها هرگز نظر اتحادیه ی اروپا را نپذیرفته است. وی اشاره کرد که نقش کنونی ترکیه در منطقه از سوی آمریکا و اتحادیه ی اروپایی به آن داده شده اما آنکارا توانایی ایفای درست این نقش را نداشت و در مورد سوریه، روسیه و ایران توانستند تا حدی نقش ترکیه را کاهش دادند.
 
 دکتر حاجی مینه به عنوان آخرین سخن و پاسخ به نظر یاد شده گفت، از نگاه تئوری نقش، نگاه ثابتی به منافع وجود ندارد و از این دیدگاه دشمن و دوست در جهان سیاست ثابت نیستند. خود نقش هم در یک روند دیالکتیکی قرار دارد و از عوامل گوناگون تاثیر می پذیرد و کشورها به هر اندازه که قوی باشند نقش تولید می کنند و در مقابل دولت های ضعیف نقش پذیر هستند، پس جایگاه ترکیه در چارچوب این تئوری در حین حال که نقش پذیری البته مشروط از ناتو و غرب داشته است درصدد بوده که به گروه های طرفدار خود همچون مخالفان اسد نقش بدهد.
 
در پایان نشست دکتر اطهری ضمن سپاسگزاری از دکتر حاجی مینه و پژوهشگران حاضر در نشست، بیان داشت که رفتار امروز ترکیه چه در عرصه ی داخلی و چه خارجی قابل پذیرش نیست و ترکیه با بمباران مردم خود در مناطق کردنشین جنوب و جنوب شرق این کشور و کاهش آزادی های مدنی در اشتباه بزرگی است و باید هر چه زودتر دست از تنش آفرینی در داخل و خارج بردارد.
 
گزارش: امیر حسین رجبی معمار، دبیر گروه ترکیه شناسی