آیا امارات به دنبال بهبود روابط با ایران است؟

نوع مطلب: مقاله

 

تغییر سیاست های امارات متحده عربی در ماه‌های اخیر را می توان در سناریو بدبینانه تحت عنوان «سیاست فریب» و «ارزیابی واکنش ایران» و دو سناریو خوش بینانه تحت عنوان «بازسازی رابطه با ایران» و «تلاش برای بازیگری مستقل» مطرح کرد. در سال های گذشته امارات متحده عربی در کنار عربستان و بحرین به جبهه گیری علیه ایران پرداخته و برای انزوا و شکست سیاست های منطقه ای ایران با دونالد ترامپ همراه شده بود. اما از حدود یکسال اخیر با افزایش تنش در منطقه خلیج فارس بعد از حملات به نفتکش ها و سپس شهادت سردار سلیمانی، امارات حداقل در ظاهر نشان داد خیلی با جبهه موردنظر همراه نیست و به کاهش تنش با ایران پرداخته است.

 

به طور مثال امارات بر خلاف امریکا، عربستان و چند کشور دیگر از ایراد اتهام به ایران درباره حملات به نفتکش ها در ساحل فجیره خودداری کرد و در اوج تنش ها هیات سیاسی - امنیتی خود را جهت همکاری و هم فکری درباره امنیت دریانوردی در خلیج فارس به تهران اعزام کرد و پس از شهادت سردار سلیمانی تلاش کرد تنش ها در منطقه را کاهش دهد. اکنون نیز پس از شیوع ویروس کووید 19 در ایران، امارات متحده عربی از معدود کشورهای منطقه است که اقدام به ارسال کمک‌های پزشکی و همکاری در این زمینه با ایران کرده است.

 

این موضوع باعث شد برخی رسانه ها و تحلیل گران عنوان کنند امارات قصد دارد از بحران شیوع کرونا برای بهبود رابطه با ایران استفاده کند. اگرچه هرگونه تحلیلی در این شرایط نیازمند اطلاعات کافی و موثق است، اما می توان با شواهد موجود دو سناریو خوش بینانه و دو سناریو بدبینانه در رابطه با اقدامات اخیر امارات متحده عربی قائل شد.

 

سناریویی که بیش از همه در رسانه ها تکرار می شود تلاش امارات برای بهبود رابطه با ایران است. طبق این سناریو گفته می شود بعد از حوادث سال گذشته از جمله حمله به پالایشگاه نفت آرامکو در عربستان و سکوت امریکا و افزایش تنش میان ایران و امریکا بعد از شهادت سردار سلیمانی، امارات به این نتیجه رسیده است که از افزایش تنش در منطقه هیچ سودی نمی برد و حتی ممکن است در صورت رودررویی مستقیم با ایران هیچ حمایتی هم از سوی امریکا دریافت نکند.

 

بر این اساس امارات سعی دارد خیلی آهسته به سمت بهبود رابطه با ایران گام بردارد تا عربستان را هم از خود خشمگین نسازد. شواهدی که برای این سناریو ارائه می شود کم نیست. از جمله دو موردی که پیشتر ذکر شد. (عدم اتهام به ایران برای حمله به نفتکش ها و اعزام هیات سیاسی – امنیتی به تهران)

 

از سوی دیگر در مهر ماه 98 امارات 700 میلیون دلار از منابع بلوکه شده ایران را آزاد کرد که در آن برهه اقدام بسیار مهمی محسوب می شد. همچنین سیاست های جدید این کشور در مورد یمن از جمله تضمین دسترسی به اقیانوس هند از طریق نیروهای نیابتی خود که بیشتر به زیان سیاست عربستان سعودی در یمن بود؛ یا صحبت های وزیر امور خارجه امارات در آبان 98، که حوثی ها را بخشی از جامعه یمن نامید که باید در آینده این کشور نقش داشته باشند از دیگر شواهد ارائه شده در تایید این سناریو می باشد.

 

طبق سناریوی خوش‌بینانه دوم می توان گفت امارات متحده عربی سعی دارد با ایفای نقش مستقل در سیاست خارجی به مرور از زیر سایه عربستان خارج شود. امارات به عنوان یک بازیگر جوان در عرصه سیاست بین الملل، همواره از سیاست های عربستان پیروی کرده و مشارکت این دو کشور، هسته اصلی شورای همکاری خلیج فارس را تشکیل می داده است. اما اکنون امارات تلاش دارد بر اساس منافع ملی خود سیاست هایش را تعریف و اجرا کند و از همراهی بی چون و چرا با عربستان دست بکشد.

 

شواهدی که می توان برای این سناریو بیان کرد نیز کم نیست. از جمله بازگشایی سفارت امارات در سوریه در سال 97 و صحبت تلفنی ولیعهد امارات با بشاراسد که طی آن از مردم سوریه در شرایط کرونایی اعلام حمایت کرد. در بیان چرخش سیاست امارات در سوریه گفته می شود ابوظبی به این نتیجه رسیده است که حضور بشار اسد سد محکمی در مقابل ترکیه و تروریست های داعش است که ابوظبی آنها را دشمن می داند.  همچنین امارات در جستجوی ایجاد یک کشور مستقل در جنوب یمن و تسهیل نفوذش از گذر دریای سرخ و تقویت تجارت دریایی جهانی است. شکست حوثی ها نه تنها اولویت ابوظبی نیست، بلکه مذاکره با آنها و ایران در جاه طلبی های امارات نقشی مهم دارد. لذا چرخش سیاست امارات در جنگ یمن و شایعاتی که درباره مذاکرات پشت پرده آنها با حوثی ها شنیده می شود در همین راستا است.

 

اما علی رغم تمام شواهدی که برای سناریوهای خوش بینانه وجود دارد و در غیاب فکت های قابل تامل برای سناریوهای بدبینانه، با این حال نمی توان راه خوشبینی در پیش گرفت و از احتمال اهداف دیگر امارات درباره ایران غافل شد. یکی از این احتمالات بدبینانه می تواند این باشد که امارات (شاید به تحریک عامل سوم همچون عربستان یا امریکا) قصد دارد گهگاه با بروز سیاست های همکاری جویانه واکنش ایران را ارزیابی کند. آیا ایران آنقدر در موضع ضعف قرار گرفته است که بدون تامل و شتابان از روی خوش نشان دادن امارات استقبال کند؟ آیا حاضر است برای ایجاد روزنه تنفسی جدید امتیاز بدهد؟ یا همچنان بر مواضع پیشین خود ایستاده است؟ قطعا هرگونه واکنش متفاوت ایران، در ارزیابی سازمان های اطلاعاتی و امنیتی کشورهای مقابل برای تصمیم گیری در چگونگی برخورد با ایران در آینده مهم خواهد بود. شاید مهم ترین دلیلی که بتوان برای این سناریو بیان کرد، عدم تحول جدی در رابطه ایران و امارات علی رغم تغییرات سیاستی این کشور در ماه‌های گذشته باشد.

 

طبق سناریوی فریب، ممکن است اقدامات امارات صرفا برای فریب ایران و در امان ماندن از بحران احتمالی در آینده باشد. امارات این احتمال را در نظر می گیرد که با پیروزی ترامپ در انتخابات آتی سطح تنش در منطقه میان ایران و امریکا افزایش خواهد یافت. بنابراین سعی دارد با دوست جلوه دادن خود در نزد ایران از آسیب های احتمالی در آینده از جانب ایران در امان بماند. امارات می داند اگر ترکش های تنش میان ایران و امریکا به این کشور برسد به لحاظ اقتصادی بسیار آسیب خواهد دید. لذا بهتر است با اقداماتی که خیلی هم حساسیت زا نباشد هم ایران را از خود ناراضی نکند و هم در جبهه امریکا باقی بماند. در این سناریو بعید نیست امارات در خفا در اقدامات اطلاعاتی – امنیتی علیه ایران همکاری کند، اما در عیان سیاست دیگری در پیش بگیرد.

 

به هر حال ایران نباید هیچ فرصتی را برای تنش زدایی در منطقه از دست بدهد. می توان با لزوم توجه به سناریوهای بدبینانه از امارات یک یا دو اقدام عملی (اما نه خیلی بزرگ) خواست که حسن نیت این کشور بیشتر مشخص شود. ضمن آنکه خارج کردن امارات از جبهه عربستان خود یک پیروزی است و حتی می تواند زمینه بازسازی رابطه ایران و عربستان را نیز فراهم سازد.

 


نویسنده

1.دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
2.پیام هایی که حاوی تهمت یا بی احترامی به اشخاص باشد منتشر نخواهد شد
3.پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد