بررسی سیاست آبی (Hydro politics ) ترکیه وتاثیرات آن بر کشورهای همجوار

هیدروهژمونی ترکیه

نوع مطلب: مقاله

 

نویسنده: عادل تمیمی، پژوهشگر مهمان سابق، گروه مسائل استراتژیک خاورمیانه

 

در این نوشتار به بررسی سیاست آبی ترکیه همزمان با افتتاح سد «ایلیسو» و تاثیرات آن بر کشورهای همجوار سوریه – عراق و ایران خواهیم پرداخت .

 

 

 

ترکیه سالهاست که طرحی راهبردی تحت عنوان پروژه ی آناتولي جنوب شرقي(Guneydogu Anadolu Projesi)تحت عنوان گاپ GAP را شروع کرده که ایده اولیه آن به سال 1936 باز می‌گردد. دولت ترکیه مدعی است که هدف از این پروژه کاهش محرومیت منطقه‌ای با توسعه ی کشاورزی و‌ افزایش درآمدها و استانداردهای زندگی و همچنین افزایش ثبات اجتماعی و رشد اقتصادی ، ایجاد شغل و تولید برق می باشد. این پروژه 9 استان ترکیه را دربر می‌گیرد که شامل آدیامان، باتمان، دیاربکر، غازی‌عینتاپ، کیلیس، سیرت، شانلی‌اورفه، ماردین و شرناق می‌باشد که در حوضه رودخانه‌های فرات و دجله و در میان‌رودان شمالی قرار دارند.

 

سد «ایلیسو» پس از سد آتاتُرک دومین سد بزرگ ترکیه محسوب می‌شود که بر روی رود دجله در استان «ماردین» در جنوب شرق ترکیه ساخته شده است. این سد مخزنی با ظرفیت 43 میلیارد متر مکعب آب یعنی سه برابر سد کرخه (بزرگترین سد ایران) یکی از 22 سدی است که ترکیه قصد دارد تحت پروژه عظیم «گاپ» بسازد. عملیات ساخت سد ایلیسو در سال 2006 و انحراف رودخانه دجله طی مراسمی در 2012 آغاز ودر نوامبر 2021افتتاح گردید و دولت آنکارا توقع دارد که بتواند با استفاده از آن 1200 مگاوات برق تولید کند.

امروزه نقش بسزای سیاست های آبی(Hydropolitics) و موقعیت جغرافیایی (Geopolitics )بعنوان اهرم های قدرت و فشار در مناسبات دیپلماتیک بین کشورها قابل کتمان نیست و هنر دولت هاست که بتوانند از این ظرفیت ها در راستای تحقق منافع ملی خود استفاده ی بهینه کنند، لذا کشور ترکیه از این قاعده مستثنی نبوده و شاهد استفاده از این ظرفیت بعنوان نقطه قوت و اهرم فشار در حوزه دیپلماسی منطقه ای بوده ایم که می توان از آن بعنوان هیدروهژمونیHydrohegemony) (یاد کرد.

حال به تاثیرات مختلف پروژه « گاپ » در 3 محورزیر خواهیم پرداخت.

1-زیست محیطی و اقلیمی :

دجله و فرات را میتوان شریان‌های حیاتی خاورمیانه دانست که حیات کشورهای ترکیه ،عراق، سوریه و جنوب غرب ایران به آنها وابسته است. بیش از 90درصد آب فرات و 50 درصد آب دجله از خاک ترکیه تامین می‌شودهم چنین 85 درصد آب مصرفی عراق و 35 درصد آب مصرفی سوریه از این رودها تامین می شود.

کشور ایران نیز دارای حوزه مشترک آبی هور العظیم با مساحت بالغ بر 120هزار هکتار در جنوب غرب با عراق است که یکی از آبریزهای رود دجله است که حدود دو برابر این مساحت نیز در کشور عراق قرار گرفته است.

احداث سد «ایلیسو» بر روی رودخانه ی دجله باعث کاهش میزان دبی آب آن شده و تاثیرات زیست محیطی فراوانی را باعث می شود که می توان به اهم آن اشاره کرد:

-از بین رفتن زمین های کشاورزی

- افزایش شوری خاک و فرسایش آن

-خشک شدن باتلاق ها و بیابان زایی

-تضعیف صنعت شیلات و ماهیگیری

-از بین رفتن گونه‌های کمیاب و جانوری و گیاهی

-افزایش میزان غبار و ریزگردها

-تغییرات اقلیمی و دموگرافی

- افزایش بیکاری ، فقر و مهاجرت های اجباری و همچنین حاشیه نشینی

هرکدام از موارد فوق یک سری عواقب ناخواسته‌ای اجتماعی ، اقتصادی و امنیتی را به این کشورها علی الخصوص عراق و ایران تحمیل می‌کند .با توجه به اینکه در چند سال اخیربدلیل خشک شدن هور العظیم و فرسایش خاک در دو حوزه داخل و خارج ،تعداد زیادی از استانهای کشورایران با بحران ریزگرد هاو معضل آلودگی هوا مواجه گردیده که خود نیز تاثیرات و تبعاتی زیادی را سبب شده که می توان از مهاجرتهای اجباری و افزایش حاشیه نشینی و تغییرات دموگرافی (Demography)نام برد . به تبع این عوامل ناخواسته شاهد نا آرامی های اجتماعی و نارضایتی بین شهروندان این استانها بوده که خود بستری است برای ایجاد گسست و تضعیف همبستگی اجتماعی و ملی می باشد.

لذا ادامه این سیاست آبی از جانب دولت ترکیه می تواند چالشهای اجتماعی وامنیتی برای ایران داشته باشد.

2- سیاسی و اقتصادی :

علاوه بر تاثیرات زیست محیطی فوق الذکر شاهد تغییراتی در مناسبات سیاسی و اقتصادی کشورهای همجوار خواهیم بود، با توجه به اینکه ترکیه دارای ساختار متنوع صنعتی با مزیت رقابتی نسبتاً بالا در صنعت خوراک و مواد غذایی ،البسه ، لوازم بهداشتی و آرایشی ،صنایع لوازم خانگی و..می باشد لذا بدنبال حضور و کسب سهم بیشتری از بازار کشورهای سوریه و عراق است بنابراین از سیاست آبی هیدروپلیتیک خود به عنوان اهرم فشار برای افزایش قدرت چانه زنی استفاده خواهد کرد.

نگاه ترکیه به عراق مانند نگاه به آذربایجان دیگری است که می‌تواند علاوه بر بازارمصرف پر جمعیت، منبع قابل اطمینانی جهت تامین نفت و سوخت این کشور باشد .

روابط تجاری بین ایران و ترکیه بیشتر مبتنی بر نوعی همکاری بوده است و ترکیه بدنبال تقابل با ایران در حوزه اقتصادی نیست لکن در حوزه ی دیپلماسی وسیاست منطقه ای نوعی رقابت تاریخی بین این دو کشور وجود دارد که در سطور بعدی به آن خواهیم پرداخت.

اما ابعاد سیاسی و امنیتی پروژه « گاپ » خیلی مهم تر و اساسی تر بوده و در واقع وجه غالب آن است. ترکیه بعنوان یک بازیگر منطقه‌ای و رقیب ایران بدنبال کاهش و کنترل نفوذ ایران در عراق و سوریه می باشد که از طریق سیاست های آبی و فشار بر سوریه و عراق به صورت غیرمستقیم این راهبرد را دنبال می کند.این کشور در صدد افزایش همکاری و حضور در سوریه و عراق است تا نقش و حضور ایران کم رنگ تر شده و بنوعی جای آنرا را اشغال کند.

با توجه به تحولات اخیر ایجاد شده در منطقه مانند خروج آمریکا ازافغانستان ،جدال بین ارمنستان و آذربایجان ، انتخابات عراق و همچنین نا آرامی های داخلی لبنان شاهد تغییراتی درمناسبات قدرت و شکل گیری اِئتلاف هاو بلوک بندی جدیدی هستیم که ترکیه نیز در حال نقش آفرینی و استفاده از خلاء ها و فرصت های موجود می باشد و بنوعی استراتژی جدیدی در حوزه دیپلماتیک در منطقه اتخاذ کرده است .استراتژی ترکیه در برابر ایران از رقابت سیاسی به سمت رقابت منفی و بنوعی مواجه پیش می رود که می توان آنرا در قضیه ارمنستان – آذربایجان بوضوح مشاهده کرد .

اسرائیل هم از جمله بازیگرانی است که سیاست جدید ترکیه را مطلوب دانسته و بنوعی حمایت می کند و بعنوان یکی از سرمایه گذاران ساخت سد «ایلیسو»و از مخالفان اصلی سیاست نفوذ ایران در منطقه است.

3- انرژی:

در بحث انرژی ترکیه وارد کننده گاز از کشورهای روسیه و آذربایجان و ایران است که سهم ایران حدود 16 درصد معادل سالیانه 10 الی 14 میلیارد متر مکعب گاز می باشد که از طریق خط لوله شرق تبریز- دوغو بایزید تامین می شود.

با توجه به اتفاقات جدید منطقه از جمله قضیه آذربایجان – ارمنستان، ترکیه بدنبال یافتن جایگزینی برای گاز ایران است که روسیه و آذربایجان می توانند آنرا تامین کنند.

همچنین ترکیه نفت و سوخت خود را عمدتاً از عراق تأمین می کند ، لذا با توجه به سیاست های آبی در پیش رو می ‌تواند روابط مناسبی در حوزه اقتصادی و انرژی با عراق داشته ودر صورت ایجاد تنش بین دو کشور، ترکیه «استراتژی آب در برابر نفت » (Water Versus Oil Strategy) را می تواند اعمال کند.

نتیجه گیری :

پروژه «گاپ» علاوه بر اینکه عایدات اقتصادی ، رشد و توسعه ،اشتغال زایی زیادی برای ترکیه خواهد داشت ، در حوزه دیپلماتیک به عنوان یک اهرم فشار جهت تعدیل و تحمیل مناسبات و روابط سیاسی ، اقتصادی با کشورهای همجوار بوده وبنوعی آنرا بعنوان هیدروهژمون Hydrohegemony) (منطقه تبدیل کرده است.

در حوزه اقتصادی بیشتر نفوذ و کسب سهم بیشتر در بازارهای عراق و سوریه مد نظر است اما در حوزه سیاسی و دیپلماتیک بیشتر به دنبال کاهش نفوذ و محدود کردن سیاست های منطقه ای ایران در عراق و سوریه ، همچنین کاهش ارتباطات با حزب الله لبنان و نیروهای هوادار آن در سوریه و عراق است .اسرائیل نیز به نوعی از این پروژه به صورت سیاسی و امنیتی بهره برداری خواهد کرد.

راهکارهای پیشنهادی:

  • کشورهای ایران ،عراق و سوریه باید از نهادها و سازمانهای بین المللی بخواهند ترکیه را نسبت به رعایت پروتکل های آبهای بین المللی ، حقآبه رودخانه های دجله و فرات را تامین کند.
  • این کشورها در روابط دیپلماتیک و سیاسی خود بازنگری کرده وتلاش کنند یک اجماع منطقه ای و بین المللی شکل دهند تا سیاست های آبی توسعه طلبانه ترکیه را بنوعی محدود کنند.
  • کشورهای مزبورباید پیامدهای زیست محیطی این پروژه را برای نهادهای مردمی (NGO) حامی محیط زیست بازگو کنند تابتوانند حمایت این سازمانها را جلب کرده و ترکیه را مورد فشار همه جانبه قرار دهند.

 

 

جهت ارجاع علمی: عادل تمیمی،« هیدروهژمونی ترکیه»، تاریخ انتشار در سایت: 1400/9/6

 

 

 

 

 

 

 


نویسنده

عادل تمیمی

عادل تمیمی،  پژوهشگر مهمان سابق در مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه می باشد. وی دانشجوی علوم سیاسی گرایش مسایل ایران در دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز است. حوزه مطالعاتی آقای تمیمی مسایل ایران- آمریکا و انرژی می باشد.


1.دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
2.پیام هایی که حاوی تهمت یا بی احترامی به اشخاص باشد منتشر نخواهد شد
3.پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد