زنان در افغانستان؛ ریشه ‌های فرهنگ خشونت، حقوق تحقق ‌نیافته و تجربیات زیسته در سایه گروه‌ های خشونت ‌ورز افراطی

نوع مطلب: گزارش

 

گروه مطالعات تروریسم نوین پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه با همكاري کرسی حقوق بشر، صلح و دموکراسی یونسکو، دانشگاه شهید بهشتی، انجمن علمی برنامه‌ ریزی فرهنگی اجتماعی و جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان دانشگاه شهید بهشتی، به مناسبت روز جهانی منع خشونت علیه زنان، نشست تخصصی «زنان در افغانستان؛ ریشه‌ های فرهنگ خشونت، حقوق تحقق ‌نیافته و تجربیات زیسته در سایه گروه ‌های خشونت ‌ورز افراطی» را به‌ صورت مجازی برگزار کرد.

در ابتدا سهیلا عرفانی، روزنامه‌نگار و استاد دانشگاه هرات، با مروری بر نتایج تحولات سیاسی اخیر در افغانستان به بررسی افزایش آسیب‌های اجتماعی وارده بر زنان پرداختند، سپس حمیرا قادری، نویسنده و فعال حقوق زنان افغانستان در باب زنان افغانستان و چالش‌های پیش‌رو در دوره تحرک طالبانی گفتگو کردند و در نهایت زهرا مشتاق، روزنامه‌نگار و کنشگر اجتماعی، تحت عنوان سخنی درباره افغانستان و برای افغانستان؛ بازگویی تجربیات سفر به افغانستان ١۴٠٠، صحبت‌های خود را ایراد کرد.

سهیلا عرفانی در ابتدا با بیان اینکه در بیست سال گذشته زنان دستاوردهای گسترده‌ای را در حوزه آموزش و دستیابی به مشاغل اجتماعی و دولتی از آن خود کردند، صحبت‌های خود را آغاز کرد: «آمار زیادی در این رابطه موجود است، از جمله اینکه 22 درصد زنان شاغل بودند و 20درصد از کارمندان دولت و 27 درصد از نمایندگان مجلس و 4 تن از وزرای این کشور را زنان تشکیل می‌‌دادند. هرچند در بعضی موارد حضور و نقش زنان جلوه نمادین داشت؛ اما گام‌هایی به سمت ظرفیت‌های باثباتی بود برای آینده‌ای درخشان‌تر که زنان بتوانند در همه وجوه و سرنوشت کشورشان نقش آفرینی کنند.

این استاد دانشگاه هرات، با اشاره به این موضوع که با همه این دستاوردها، هنوز ما محدودیت و خشونت‌های زیادی را علیه زنان شاهد بودیم، ادامه داد: تنها در سال 1399 خشونت ثبت‌شده علیه زنان در وزارت امور زنان به رقم 7909 مورد رسید که این‌ها شامل قتل، خودکشی، تجاوز، ازدواج زیر سن قانونی و... هستند.

او سنت‌های حاکم در جامعه و فرهنگ مردسالاری را از دلایل این خشونت‌ها علیه زنان برشمرد و در نهایت آسیب‌های اجتماعی وارد بر زنان در دوره حکومت طالبان را اینگونه شرح داد: اسارت زنان در چهاردیواری خانه و دورکردن حداکثری آن‌ها از جامعه، ترس از خشونت طالبان ناشی از تجربه دوره قبلی حکومت‌شان، ممانعت از کار و تحصیل، ابهام در سیاست طالبان در قبال زنان، دیاسپورا و مهاجرت اجباری زنان، فقر، گرانی و بی‌کاری به‌خصوص زنانی که سرپرست خانواده و نان‌آور بودند را با نگرانی‌های زیادی مواجه ساخته است.

وی با بیان اینکه زنان باید در همین شرایط از فرصت‌های موجود بیشترین بهره‌برداری را کنند، بدین معنا که اگر امکان تحصیل و اشتغال را از زنان افغانستان گرفتند؛ کتاب و فرصت حضور در نشست‌ها و وبینارهای علمی را هنوز در اختیار دارند، صحبت خود را به اتمام رساند.

سپس حمیرا قادری، این پژوهشگر دانشگاه هاروارد، سخنان خود را با تاکید بر لزوم بررسی وضعیت کنونی زنان در افغانستان با نگاه بر دوره جمهوریت و دوره قبلی تسلط طالبان بر این کشور، سخنان خود را آغاز کرد: موضوع زنان در افغانستان، همیشه یک مسئله مذهبی-سیاسی، مذهبی-اجتماعی و مذهبی-فرهنگی بوده است؛ بدین معنا که زنان همیشه درگیر خوانش‌های تند اسلامی بوده‌اند. سوالاتی که مطرح می‌باشد این است که چطور کشوری که دو دهه جمهوریت را پشت سر گذاشته، می‌تواند با طالبان کنار بیاید؟ و یا اینکه چطور دوبار طالبان در افغانستان بر روی کار آمد و با شورش مواجه نشد؟

او با اشاره به اینکه جواب این پرسش‌ها را در بستر تاریخی افغانستان می‌بایست جستجو کرد، ادامه داد: چهل سال است که زنان در جنگ‌ها درگیر هستند. جنگ طالب در افغانستان، بعنوان جنگی که پاکستان راه انداخته، جنگ نیابتی است و تنها جنگی که جنگ ما بود، هرچند که باز هم به نوعی دست سیاست‌های بیرونی نمایان است، جنگ علیه شوروی بود؛ غیر آن، همه جنگ‌های دیگرانی بود که افغانستان بابت آن‌ها سرباز از دست داد و در بیشتر آن‌ها بازنده بود؛ چرا که وقتی ما از بازسازی کشورمان عقب می‌مانیم، هرچند که پیروز میدان جنگ باشیم، در نهایت بازنده‌ایم. زنان در همه این سال‌ها نه تصمیم‌گیرنده جنگ و نه صلح بوده‌اند. در تمام این‌ سال‌ها زنان یا بیوه‌گان و یا مادران و خواهران داغ‌دیده شناخته شدند و حتی‌ زنان کشته‌شده نیز به حساب نیامدند.

این فعال‌ اجتماعی حوزه زنان افغانستان ادامه داد: ما در دوره طالبان خوانش‌های غلط اسلامی داشتیم و نواندیش دینی زن نداشتیم و اگر هم مردی دست به تفسیرهای مدرن‌تر دینی از زنان زده، به نوعی در جامعه محکوم شده است. همچنین در دوره جمهوریت نیز بستری فراهم نشد که بتواند زیربناهای اصلی پیشرفت تمدن را پایه‌ریزی و تثبیت کند. یکی از دلایل آن این بود که در وزارت زنان تخصص و دارایی و بودجه مورد نیاز هرگز در نظر گرفته نشد. وزارت زنان اگر کارایی لازم را می‌داشت، طالبان نمی‌توانست بلافاصله آن را با وزارت امر به معروف و نهی از منکر جایگزین کند. جمهوریت نتوانست سیستم تکثرگرا را ایجاد کرده و زنان زیادی را در قدرت‌ها به معنای واقعی بنشاند.

این نویسنده افغان با طرح پرسشی صحبت‌های خود را پایان داد: چطور است که در جایی که فقر به سراغ مرد سرپرست می‌آید، دختر خود را می‌فروشد؟ مردی که در افغانستان خودش را ناموس‌دارترین مرد جهان می‌داند، اولین کنش اجتماعی که پس از فقر نشان‌ می‌دهد، فروش دخترش است. این مسئله نشان‌دهنده این است که نگاه طالبانی در افغانستان، مختص به طالبان نیست.

در ادامه زهرا مشتاق صحبت‌ خود را با موضوع آشنایی و سفرش به افغانستان آغاز کرد: اولین بار حدود یک سال قبل، با تعدادی از سینماگران به افغانستان رفتم و در آن سفر آشنایی من با محافل روشنفکری خانم‌ها و آقایان و دانشگاهیان کابل، نگاه من را به این کشور به کل عوض کرد. روزهایی که شاهد سقوط شهرهای افغانستان، یکی پس از دیگری بودیم، از سخت‌ترین روزهای زندگی من بودند؛ از طرفی نگران دوستانم در این کشور بودم و از طرفی بعنوان روزنامه‌نگار، دوست داشتم بروم و از نزدیک شاهد اتفاقات کشوری باشم که سرنوشتش برایم مهم بود.

این روزنامه نگار و کنشگر اجتماعی در ارتباط با مصاحبه خود با ذبیح‌الله مجاهد اینچنین گفت: برای من سوال این بود که چرا طالبان به جای وزارت زنان، وزارت امر به معروف و نهی از منکر را جایگزین کرده است؟ و در مصاحبه‌ای که با ذبیح‌الله مجاهد داشتم، جواب این سوالم را این چنین پاسخ داد که وزارت زنان یک وزارت نمایشی و دورهمی زنانه بوده است. این جایگزینی مفهوم‌های بسیار برای وضعیت زنان در آینده افغانستان دارد.

او در باب وضعیت زنان در مشاهدات خود طی سفرش به افغانستان بیان کرد: وقتی که ما جسم زنان را در پوششی به نام برقع کاملا پنهان می‌کنیم، روح و روان زن را نیز نابود می‌کنیم. همچنین مسئله تنها یک پوشش نیست، مسئله حذف زنان از سطح جامعه و به حداقل رساندن حضورشان است. زمانی که در کابل بودم، اردوگاه‌هایی در آن‌جا بنا شده بود؛ پناه‌گاه‌هایی بودند برای افرادی که از شهرهای دیگر به کابل گریخته بودند. در آن وضعیت جدای از همه، وضعیت زنان و کودک‌های قد و نیم‌قدشان به‌طور دیگری اسف‌بار بود. من در آن‌ جا مردانی را دیدم که فرزندانشان را می‌فروختند و زمانی که می‌خواستند از تعداد فرزندانشان بگویند، از پنج فرزند و یک دختر نام می‌بردند؛ بدین معنا که حتی دخترش را جزو فرزندانش حساب نمی‌ کرد.

وی در پایان صحبت ‌هایش به وضعیت زنانی که در پی گریختن از طالبان و پناه‌آوردن به کشورهای دیگر همچون ایران بودند، پرداخت و گفت: در این میان وضعیت زنانی که در پی گریختن از چنگ طالب بودند، بسیار اسف‌ بارتر از مردان بود. افرادی که قاچاق انسان می‌کردند و این ‌ها را از مرزها عبور می‌ دادند، به زنان تجاوز می‌کردند و زنان در پی گریختن از طالبان، به نوع دیگری نسبت به امنیت جانی و روانی خود تهدید می‌ شدند.

 

نویسنده گزارش: مریم هاشمی نژاد، دبیر گروه تروریسم نوین در خاورمیانه

 

 

 

 


نویسنده

مریم هاشمی نژاد (دبیر گروه تروریسم نوین در خاورمیانه)

مریم هاشمی نژاد (دبیر گروه تروریسم نوین در خاورمیانه)


1.دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
2.پیام هایی که حاوی تهمت یا بی احترامی به اشخاص باشد منتشر نخواهد شد
3.پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد