ضرورت ها و ظرافت های حضور ایران و روسیه در اتحاد 3+3

نوع مطلب: مقاله

 

نویسنده: معصومه محمدی، عضو گروه بررسی ملاحظات استراتژیک روسیه در خاورمیانه

 

در اوان سال 2022 ، به نظر می رسد اختلافات و موضوعات متعددی در جوار ایران هستند که نیازمند تبادل نظر و ارتباط پیوسته بین قدرت های منطقه ای هستند. آینده قره باغ ، افغانستان ، عراق و سوریه از جمله این موارد هستند.اکنون موضوع یا مسأله این است که محرکه و دشواره های این همسویی برای حل و فصل اختلالفات فزاینده کدامند؟ آیا اتحاد موسوم به 3+3 می تواند مسأله قره باغ را حل و فصل کند؟ آیا می توان منتظر تشکیل یک کارگروه برای تنش کاهی در اختلاف سوریه و یا افغانستان بود؟ در عراق چطور؟ این پرسش ها ، پاسخ سرراست ندارند و واقعیات بسی پیچیده تر از مرور در ذهن یا نگارش به روی کاغذ است. در نویسه حاضر ، فقط به یکی از این موارد می پردازیم و این پرسش را برجسته می کنیم که ایران و روسیه چگونه می توانند در معیت ترکیه ، و با حضور ارمنستان و آذربایجان و گرجستان موضوع قره باغ را به نحو پایداری حل و فصل نموده و از بروز تغییرات یکجانبه و تنش آفرین ممانعت بعمل بیاورند.

 

گفتنی است در آخرین روزهای سال گذشته میلادی معاونان وزارت خارجه ترکیه و روسیه خواستار آغاز سریع ساز و کار مذاکرات ۳+3 با حضور آنکارا و مسکو به همراه ایران ، جمهوری آذربایجان، ارمنستان و گرجستان شدند این درخواست را می‌توان آغاز گفتگوهای جدید دیپلماتیک بین مقامات روسیه با ایران در یکی از حساس ترین موضوعات دو همسایه بزرگ تلقی نمود. در نگاهی خوش بینانه ، می توان این گفتگوها را الگویی تازه برای وارسی و حل مساله افغانستان نیز تلقی کرد. هم ایران و هم روسیه بارها آمادگی خود را برای چنین رویه ای اعلام اشته اند.

 

نخستین گام مثبت در این راستا لغو تحریم های تسلیحاتی ایران از جانب سازمان ملل در ۱۸ اکتبر 2020 می باشد . پیش از اکتبر سال 2020 ، ارسال تسلیحات به ایران منوط به اجازه شورای امنیت سازمان ملل بود. پیشتر ، یعنی در سال 2010 ، شورای امنیت سازمان ملل متحد با تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ ممنوعیت انتقال تسلیحات به ایران را اعلام کرده بود اینک و با لغو این تحریم ( در اکتبر ۲۰۲۰)، دریچه‌ای جدید در جهت مبادله تسلیحات میان ایران و روسیه با توجه به همکاری ها با رعایت موازین حقوقی فعال دو کشور، تعهدات بین المللی طرف ها و موازین حقوق بین‌الملل گشوده شده است. به سخن روشن ، می توان لغو این تحریم از جانب سازمان ملل متحد را علامتی مثبت در راستای حضور ایران در اتحادیه ۳ +3 دانست مقدمه ای که در پناه آن ، جمهوری اسلامی ایران می تواند با حضور در این اتحادیه ، رویکرد جدیدی را برای مشارکت و اتحاد با کشورهای منطقه‌ای در ایجاد صلح و امنیت داشته باشد. این اتحاد ، حاوی نتایج مثبت در راستای ارتقای تعاملات امنیتی- نظامی و اقتصادی طرف‌های شرکت کننده می باشد. اما واکنش‌های رقبای غربی و نیز منطقه ای را نباید دست کم گرفت.

 

در کنار این اتحاد شاهد حضور کشورهایی هستیم که با قدرت و انگیزه ای وافر ، در کنار روسیه و ترکیه قرا گرفته و در پی کسب منافع خویش هستند و البته که حضور و تحرک آنها ، زنگ خطری جدی در جهت نوع تعاملات اعضای سه به اضافه سه خواهد بود. از جمله این قدرتهای نگران و دارای انگیزه می توان به حضور پررنگ اسرائیل پس از آشفتگی های سوریه و قفقاز در منطقه قفقاز اشاره نمود. فراز و فرود روابط روسیه- اسرائیل را نمی‌توان نادیده گرفت، روابطی که در یک برهه زمانی قطع و سال ۱۹۹۱ از سر گرفته شده و در سال 2005 به استحکام رسید. بدیهی است که روابط نتانیاهو - پوتین بسیار به هم نزدیک بود و اینک با برآمدن نفتالی بنت ، منطقه منتظر است تا رویکرد او را در خصوص اتحاد 3+3 ببیند. به نظر می رسد که روسیه بسیار بیشتر از آن چه نشان می دهد به اسرائیل نزدیکتر است و مسکو ، اسرائیل را به عنوان منبع تنش می بیند اما هر دو یعنی مسکو و تل آویو هم ، ایران را به عنوان نیروی بی ثبات کننده خاورمیانه قلمداد می کنند. هر چند در این میان همکاری هایی میان دو کشور روسیه و ایران به چشم می خورد اما موضع و نزدیکی روسیه به اسرائیل نزدیک تر از ایران است و جمهوری اسلامی ایران که همیشه اسرائیل ستیزی را سرلوحه رفتارهای خود قرار داده در صورت پیوستن به این اتحاد و تاثیرات روابط تل‌آویو با مسکو و باکو ، واکنش های مهمی را در ترتیبات منطقه ای شاهد خواهد بود. عمده این تغییرات در مناسبات اسراییل ، باکو و روسیه و ترکیه خواهد بود. به گونه ای که حتی احتمال پایان این اتحاد قویتر از شکوفایی و تثبیت آن است.

 

این در حالی است که نقش مهم ایران در سوریه و نگرانی های اسرائیل موجب شده طرفین برای کنترل اصطکاک و جلوگیری از تقابل ، مدام با روسیه به عنوان بازیگر قدرتمند منطقه‌ای به مذاکره و گفتگو بپردازند. دو طرف روسی- اسرائیلی اعتقادی به تغییر طیف همکاری‌ها نداشته و همواره در پی ایجاد روابط مستحکم تر می باشند . این اعتقاد از نقش و نفوذ یهودیان روس تبار سرچشمه می گیرد. از این رو می‌توان گفت آنچه روابط روسیه و اسرائیل را خاص و استراتژیک کرده است نه تنها همکاری های سیاسی و نگرانی هر دو از آینده نقش آفرینی ایران در سوریه و قفقاز ، بلکه نگرش آنها در باب روابط علمی، فرهنگی و اقتصادی است. بنابراین چنین می توان نتیجه گیری کرد که اگرچه مسکو با پیوستن ایران به اتحاد ۳ + ۳ با هدف تسریع در مذاکرات قره‌باغ مخالفتی نداشته و خود خواستار این الحاق بوده ، اما ملاحظات ضروری و ظریف ایران نباید از نظرها دور بماند. آن دو ملاحظه عبارتند از :

یک. گویا اسراییل قصد دارد در شمال ایران همان کاری را بکند که ایران در جنوب لبنان کرده است یعنی تدارک یک حوزه نفوذ که برای طرفین ( اسراییل و آذربایجان ) ماجرا هم مفید است و هم میسر.

دو. روسیه نمی خواهد نقش یگانه و ممتازی به ایران بدهد. برای این که هدف روسیه نه حل و فصل پایدار بحران ها که مدیریت آنهاست.

 

 

جهت ارجاع علمی: معصومه محمدی، « ضرورت ها و ظرافت های حضور ایران و روسیه در اتحاد 3+3»، تاریخ انتشار در سایت مرکز: 1400/10/19


نویسنده

معصومه محمدی

معصومه محمدی، پژوهشگر مهمان مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه در گروه بررسی ملاحظات استراتژیک روسیه در خاورمیانه می باشد. وی دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز  می باشد. حوزه مطالعاتی وی مسایل روسیه و خاورمیانه است.


1.دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
2.پیام هایی که حاوی تهمت یا بی احترامی به اشخاص باشد منتشر نخواهد شد
3.پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد