ترجمان استراتژیک

آیا اسراییل می تواند و یا لزوماً می بایست به عضویت ناتو در آید؟

نوع مطلب: ترجمه

 

 

ترجمه و تحلیل:
محمدرضا صفری پورزاده رشتی، پژوهشگر مطالعات منطقه ای


اسراییل برای سال‌ها یکی از شرکای ارزشمند سازمان پیمان آتلانتیک شمالی بوده و در گفتگو ها و «نشست مدیترانه» مشارکت داشته است، ابتکاری که از سوی ناتو برای تقویت همکاریها میان این اتحاد، اسراییل و شش کشور مصر، الجزایر،اردن ،موریتانی، مراکش و تونس به منظور افزایش ثبات، پیرامون دریای مدیترانه از طریق همکاری های نظامی و سیاسی ایجاد گردید. از سوی دیگر، اقدامات غیر رسمی سازمان اطلاعات و وظایف ویژه اسراییل( موساد) در زمینه های امنیتی و اطلاعاتی که در برخورد با «جنگ علیه تروریسم» از اهمیت بالایی برخوردار بوده نیز عمیقا ً ناتو را تحت تاثیر قرار داده است.


اما آیا ممکن است که اسراییل چیزی بیش از یک شریک نظامی برای ناتو تلقی گردد؟ آیا این رژیم هرگز می تواند به عضویت کامل ناتو درآید؟ و یا لزوما می بایست این فرآیند صورت پذیرد ؟ آیا این کشور می تواند چنین مسیری را دنبال کند و دیگر قدرت های ناتو با عضویت آن موافقت خواهند کرد؟ در این مقاله سعی بر آن است تا برای این پرسش‌ها، وچالش های پیش رو،  پاسخ‌هایی معقول ارایه شود.

 

اسراییل برای دهه‌ها نقطه بحران و اشتعال سیاست بین‌الملل بوده است و عملکرد آن در عرصه ی جهانی هیچ نشانه‌ای از کاهش تنش را نشان نمی‌دهد. بنابراین بررسی رابطه ناتو با اسرائیل به عنوان یکی از قدرت های برتر در خاورمیانه، منطقه ای که همچنان توجه و فعالیت های ناتو را در قرن بیست و یکم به خود معطوف کرده، در خور توجه است:


1-از جمله مخالفتها درباره پیوستن اسراییل به ناتو آن است که در «خارج» از منطقه آتلانتیک شمالی قرار دارد. بی شک هیچ بحثی در این باره وجود ندارد. اما از سویی دیگر، نمی توان پذیرفت که بلغارستان یا ترکیه نیز کشورهای عضو «آتلانتیک شمالی» محسوب گردند. دیگر آنکه مرزهای ترکیه در شرق اسراییل امتداد دارد و دولت کشور گرجستان هم که در میان کوه های منطقه قفقاز واقع شده، سال ها مدعی جدی عضویت در ناتو بوده است. جالب آنکه که بنا بر ماده 10 پیمان آتلانتیک شمالی  اعضای این پیمان می توانند به اتفاق آرا از هر کشور اروپایی  جهت عضویت در ناتو دعوت بعمل آورند. ترکیه جدا از  جایگاهش در منطقه ی تراکیه، از لحاظ جغرافیایی، به سختی می تواند کشوری اروپایی تلقی شود. اما وقتی با این واقعیت مواجه می شویم که که آخرین فعالیت نظامی ناتو در آسیای مرکزی و افغانستان فرماندهی بر نیروهای بین المللی کمک به امنیت (آیساف) بوده، بحث و استدلال بر اساس موقعیت جغرافیایی، علیه پذیرش اسراییل در این پیمان نظامی، توجیه ناپذیر است.


2-شاید دلایل و استدلال های قانع‌کننده‌تر علیه عضویت اسراییل در ناتو، اعتراض‌ها و مخالفت های سیاسی و حقوق بشری باشد. به عنوان مثال، اسراییل رابطه مطلوبی با سازمان ملل ندارد، سازمانی که ناتو به طور رسمی به آن متعهد است.
در سال 1975 مجمع عمومی سازمان ملل متحد قطعنامه 3379 (لغو تمامی اشکال تبعیض نژادی) را تصویب کرد و صهیونیسم (شرط اساسی وجودی اسرائیل) را به عنوان «نژادپرستی» محکوم کرد و بدین ترتیب مشروعیت اسراییل را مورد تحقیر قرار داد. از سویی اسرییل همواره در مقابل سازمان همکاری اسلامی که بزرگترین بلوک رای دهی در سازمان ملل است قرار داشته و بطور طبیعی و پیوسته با این سازمان درگیری و تنش داشته است. با این حال، تنها اسراییل نیست که با سازمان ملل متحد مخالفت می کند. ایالات متحده - قدرتمندترین عضو ناتو - گاهی اراده سازمان ملل را زیر پا می گذارد، که شاید ننگین ترین نمونه آن حمله غیرقانونی به عراق در سال 2003 باشد. اما هیچ یک از این موارد نتوانسته است مشروعیت عضویت ایالات متحده آمریکا در ناتو را مورد شک و تردید قرار دهد.


اسراییل همچنین به دلیل موارد نقض حقوق بشر به ویژه در فلسطین که اکنون به اشغال اسراییل درآمده، مورد انتقاد قرار گرفته است و این موضوعی نیست که بتوان به سادگی از آن غافل شد. نهادهای سازمان ملل که این اتهامات را مطرح می‌کنند، مانند شورای حقوق بشر، دارای نمایندگانی از کشورهای عضو این سازمان مانند چین، کوبا و عربستان سعودی هستند که اعتبار آنها نیز در زمینه حقوق بشر در حاله ای از ابهام است. علاوه بر این، ادعای مالکیت و تصرف کرانه باختری توسط اسراییل نتیجه درگیری های قبلی بوده و هویت اسراییل به عنوان متجاوز در این درگیری ها به هیچ وجه به طور قطعی ثابت نشده است. از طرفی، موارد نقض حقوق بشر توسط کشوری مانند ترکیه بدرستی تایید شده است، اما این موضوع نتوانسته اعتبار و مشروعیت این کشور را به عنوان یک عضو ناتو زیر سوال ببرد. بر اساس شاخص آزادی ارائه شده توسط«خانه آزادی»، اسراییل دارای دموکراسی قوی تر و مطلوب تری نسبت به دیگراعضای ناتو از جمله  ترکیه، مجارستان، آلبانی، مونته نگرو، یا مقدونیه شمالی می باشد.


3-از منظر ناتو، تایید عضویت اسراییل در پیمان آتلانتیک شمالی، امتیازات ویژه ای  دارد که آن را به یک گزینه جذاب و مطلوب نظامی برای ناتو تبدیل می سازد. توان نظامی اسراییل، قدرت اطلاعاتی موساد و موقعیت استراتژیک این کشور در قلب خاورمیانه، نقش مهمی در افزایش قابلیت ها و توانایی های ناتو خواهد داشت. اسراییل دارای فناوری پویا و پیشرفته می باشد و پیشرفتهای علمی این کشور می تواند به سمت کاربرد های نظامی هدایت گردد. بسیاری از تجهیزات نظامی اسراییل در مقایسه با آنچه توسط سایر اعضای ناتو استفاده می شود، آن را با دیگر کشورهای عضو این ائتلاف متمایز می سازد. بودجه نظامی اسرائیل3/4 درصد از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص می دهد. رژیم صهیونیستی در تحقق اهدف تعیین شده توسط ناتو برای هزینه های نظامی سالانه خود یعنی بودجه دفاعی به ارزش 2 درصد تولید ناخالص داخلی، بسیار جلوتر از سایر اعضای ناتو از جمله ایالات متحده قرار می دهد. در مجموع، اگرچه اسراییل به داشتن تسلیحات پیشرفته به صراحت اعتراف نکرده است، اما توانایی هسته ای آن یک حقیقت غیر قابل انکار می باشد و نهایتا عضویت اسراییل در ناتو، تعداد اعضای هسته ای این پیمان نظامی را (ایالات متحده، بریتانیا و فرانسه) را ارتقا می دهد.


به طور طبیعی، رهبران ناتو همواره می بایست در سیاستهای گسترش این پیمان نظامی و استقبال از اعضای جدید تعادل ایجاد کنند و صلاحیت امنیتی، نظامی و حاکمیتی کشور متقاضی را در نظر بگیرند. از زمان پایان جنگ سرد، گسترش ناتو یکی از جنجالی ترین جنبه های سیاست این سازمان بوده است. در حالی که برخی از منتقدان، «توسعه‌طلبی» ناتو را به عنوان یک اقدام نادرست در جهت بی اعتبار شدن آن می پندارند، مقامات این سازمان فرایند الحاق دیگر کشورها به ناتو در جهت گسترش این ائتلاف را بخوبی تفسیر نموده و آنرا امری ضروری میدانند. اما یک اتحاد بزرگتر، از برخی جهات، ناکارآمدتر است. از سویی، تصمیم گیری در ناتو بر اساس اجماع میان اعضای آن است. و هر چه تعداد کشورهای عضو بیشتر باشد رسیدن به یک توافق جامع دشوارتر می باشد. زیرا ممکن است ارزشها  و علایق  متفاوتی داشته باشند.


4-از دیگرچالش های مهم در مورد الحاق اسراییل به ناتو، هویت ملی-یهودی این کشور می باشد. موضوعی که به راحتی برای برخی از اعضای این پیمان قابل پذیرش نیست.به عنوان نمونه، برای ترکیه، کشوری با اکثریت جمعیت مسلمان این امر چندان خوشایند نمی باشد. اما بنظر میرسد که  این چالش نیز نمی تواند برای عضویت اسراییل مشکلی جدی تلقی گردد. برای مثال دو کشور یونان و ترکیه علیرغم قرنها درگیری و بحرانهای نژادی ، قومی، و مذهبی، هم اکنون عضو ناتو می باشند.از سوی دیگر، هویت اسلامی، تعصبات قومی و یا اختلافات بین ترک ها، عرب ها و کردها نتوانسته مانعی برای عضویت ترکیه در ناتو ایجاد نماید.بنابراین بر اساس این موارد،  نیز نمی توان هیچ نتیجه ای گرفت.تاریخ همواره نشان داده که موارد متعددی وجود دارد که دولت ترکیه به دنبال ترویج علایق ملی و گسترش نفوذ خود در خاورمیانه می باشد و اینگونه استنباط می گردد که علیرغم جنگ لفظی و اختلافاتی که بین دولتهای ترکیه و اسراییل وجود دارد، همکاری های امنیتی و اطلاعاتی بین دو کشور در جریان می باشد.حتی اگر این همکاری ها به  قیمت از دست دادن کشورهای عربی برای ترکیه محسوب گردد، منافع ملی اولویت اول دولت آنکارا تلقی می گردد.   

 
5-از جمله مخالفتهای دیگری که درباره پیوستن اسراییل به ناتو وجود دارد، نگرانی برخی از کشورهای عضو این ائتلاف می باشد که منطقی بنظر میرسد. زیرا عضویت اسراییل در این سازمان، به میزان قابل توجهی شانس درگیر شدن این اتحاد در درگیریها و بحرانهای نظامی را به شدت افزایش دهد. با این حال، این خطر و احتمال درگیری نیز بسیار پایین است. اولاً در حالی که تعدادی از اعضای ناتو با استناد به سابقه تاریخی درگیری های نظامی اسراییل، احتمال یک حمله قریب الوقوع به این کشور توسط همسایگانش را بالا می دانند،  اما عضویت اسراییل در ناتو بخودی خود می تواند احتمال بروز چنین خطری را کاهش دهد.در حقیقت اسراییلی که توسط چتر دفاعی ناتو محافظت شده و تحت حمایت سیستم «دفاع جمعی» باشد تاثیر زیادی بر کاهش خطر حمله نظامی از سوی کشورهای دیگر را بدنبال خواهد داشت و سایرمتجاوزان بالقوه را از حمله به آن منصرف می کند. ثانیا ً از سال 1973 و از زمان جنگ یوم کیپور تا کنون، تهاجم نظامی گسترده ای توسط هیچ دولتی علیه اسراییل صورت نگرفته است.همچنین  در سالهای اخیر، درگیری‌های متعارف بیشتری در عرصه بین الملل رخ داده است از جمله  علیه کشورهایی مانند گرجستان در سال 2008 که ناتو را برآن داشته تا همچنان به بررسی عضویت دولت تفلیس در این ائتلاف ادامه ‌دهد. 


از سوی دیگر، با توجه به تحرکات اخیر روسیه به نظر می رسد نقص حاکمیت کشورهای حوزه بالکان و عضو ناتو مانند لیتوانی، لتونی و استونی نسبت به اسرائیل محتمل تر  باشد، از این رو، ناتو نیازمند آن است تا سیاست گسترش و افزایش تعداد اعضای خود را تقویت نماید.


 حقیقت آشکار این است که هیچ یک از همسایگان اسراییل در موقعیتی نیستند که بتوانند از نظر نظامی این کشور را به چالش بکشند. از طرفی، اسراییل نیز به تنهایی نمی تواند به عنوان کشوری متجاوز در منطقه خاورمیانه یکه تازی کند. در نبرد سال 1973 نیز این ایالات متحده آمریکا بود که با کمک ها و حمایتهایش از اسراییل، تعهد خود نسبت به تامین آن را اثبات نمود. 
 می توان گفت: تنها کشوری که در حال حاضر موجودیت اسراییل را  تهدید می کند، جمهوری اسلامی ایران است، کشوری که ناتو قبلاً اقدامات دفاعی لازم علیه آن را انجام داده است. از سوی دیگر در صورت عضویت اسراییل در پیمان آتلانیک شمالی، حتی یک حمله غیر مستقیم از سوی ایران توسط نیروهای نیابتی ایران، مانند حزب‌الله لبنان که بازیگری غیر دولتی می باشد، می‌تواند به طور بالقوه باعث فعال شدن ماده 5 ( ماده دفاع جمعی ناتو) شود. به هر حال، باید یادآوری کرد که تنها نمونه تاریخی استناد ناتو به این ماده، واکنش به حملات 11 سپتامبر بود که توسط شبکه تروریستی القاعده انجام گردید و این در حالیست که این شبکه تروریستی کنشگری غیر دولتی می باشد.


6-روی هم رفته، اسراییل می بایست نسبت به عضویت در ناتو محتاطانه عمل کند و تمام جوانب آن را در نظر بگیرد. زیرا از سوی دیگر احتمال مشارکت نظامی این رژیم در بحرانهای نظامی کشورهای عضو ناتو نیز وجود دارد. دیگر آنکه اسرائیل سرزمین پناهندگان یهود ملی گراست و هدف اصلی مقامات تلاویو چیزی جز بقای اسراییل و آرمان یهود نیست و اگر رژیم صهیونیستی با انجام تحلیل هزینه و فایده ،تشخیص دهد که عضویت در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی به نفعش نمی باشد بطور قطع فرایند الحاق به ناتو از سوی این رژیم ملغی می گردد. برای مثال در «گفتگوهای مدیترانه»، به مواردی مانند اسراییل آزادی عمل بیشتری در تعیین میزان مشارکت آنها در ناتو داده شده است. از دیدگاه اسراییل، به طور بالقوه می‌تواند هر آنچه را که برایش مفید باشد در همکاری و تعامل با ناتو بکار بگیرد و حتی در رزمایش‌های مشترک با آن شرکت نموده، بدون آنکه خود را به تعهدات خاصی ملزم نماید. اما حقیقت در مورد مکانیسم دفاع جمعی پیمان آتلانتیک شمالی تصریح می‌کند که «دولت ها توافق دارند که حمله ای مسلحانه علیه یک یا چندی از آن ها در اروپا و امریکای شمالی، به معنای حمله ای علیه تمامی آن ها تلقی خواهد شد و در نتیجه آن ها موافقت می نمایند در صورتی که این چنین حمله ای اتفاق افتد، هر یک از آن ها، در راستای عمل به حق دفاع انفرادی یا دسته جمعی از خود بر اساس ماده 51 منشور سازمان ملل، دولت یا دولت های مورد حمله قرار گرفته را از طریق اقدامات آنی، هرآنچه که ضروری می نماید، به صورت انفرادی یا به اتفاق دیگر دولت ها، مساعدت نمایند تا امنیت را در منطقه آتلانتیک شمالی بازگردانده و برقرار نمایند که می تواند شامل استفاده از نیروهای مسلح نیز باشد».


 
این اقدام برای بازگرداندن امنیت در منطقه آتلانتیک شمالی ضروریست. این امر بطور بالقوه می تواند اسراییل یا هر یک از اعضای ناتو را ملزم سازد تا میزان مشارکت خود در یک درگیری خارجی را در چارچوب قوانین این پیمان محدود کرده و به آن متعهد باشند.و آزادی عمل آنها را کاهش دهد.


نتیجه گیری
در تحلیل نهایی، می توان گفت: پیوستن اسراییل به ناتو، بیشتر به نفع سایر اعضای این پیمان خواهد برد. بنابراین بعید است که اسراییل به این زودی ها به این سازمان بپیوندد. حداقل تا زمانی که که این کشور درگیر موضوع خلع ید فلسطینی ها است، فرایند الحاق رژیم صهیونیستی با چالشی جدی روبرو می باشد. با این حال، نشانه هایی از همکاریهای رو به رشد بین اسراییل و ناتو وجود دارد. در سال 2016 اسراییل یک دفتر نظامی در مقر فرماندهی ناتو در بروکسل افتتاح کرد و در سال 2019، رز گوتمولر، معاون دبیرکل ناتو، سفری رسمی به تلاویو داشته است. این موارد، در کنارمشارکت اسراییل در مانورهای نظامی ناتو، نشان می‌دهد که بروکسل و اورشلیم در حال نزدیک‌تر شدن به یکدیگر هستند. در حقیقت مقامات ناتو از هیچ کوششی برای تقویت این رابطه دریغ نخواهند کرد. از سوی دیگر، با توجه به توان بالای ارتش اسراییل، پیشرفتهای قابل توجه صنایع دفاعی و قدرت اطلاعاتی و عملیاتی موساد، بطور قطع می تواند متحدی قدرتمند برای ناتو تلقی گردد. اسراییل علیرغم اشغال فلسطین، مدعی دموکراسی و متعهد به آزادی فردی و حاکمیت قانون می باشد، و در تلاش است تا با نمایش پایبندی به قوانین حقوق بشر و حقوق بین الملل که در«پیمان واشنگتن» نیز بدان اشاره شده، متحد و پیرو تمدن غربی  باشد مفهومی که که در حقیقت فلسفه وجودی ناتو می باشد و اسراییل تا عملی کردن آن راهی دراز در پیش دارد.

 


منابع:


-Dell,Justin.(February 14, 2020). Special Report: Could, Should, And Would Israel Become A NATO Member? Available at: https://natoassociation.ca/special-report-could-should-and-would-israel-become-a-nato-member/


-Ewen MacAskill and Julian Borger in Washington. (Thu 16 Sep 2004 02.28).Iraq war was illegal and breached UN charter, says Annan. Available at: https://www.theguardian.com/world/2004/sep/16/iraq.iraq


-OIC Calls on International Community to End Israeli Government’s Systematic Confiscation of Palestinians’ Funds – Press Release. Available at: https://www.un.org/unispal/document/oic-calls-on-international-community-to-end-israeli-governments-systematic-confiscation-of-palestinians-funds-press-release/

-Hauer,Neil.( APRIL 3, 2019). The West Takes NATO for Granted. One Country Still Wants In. https://www.theatlantic.com/international/archive/2019/04/west-georgia-nato/586225/

-Washington D.C. - 4 April 1949.
 The North Atlantic Treaty. https://www.nato.int/cps/en/natolive/official_texts_17120.htm

 
 

1.دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
2.پیام هایی که حاوی تهمت یا بی احترامی به اشخاص باشد منتشر نخواهد شد
3.پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد