کنفرانس بین المللی
تهدیدات نوین فراملی، راهی بسوی همکاری منطقه ای در خاورمیانه
(بخش اول : سخنان هدی رزق ، پل پیلار و امیر محمد حاجی یوسفی)
کنفرانس بین المللی تهدیدات نوین فراملی، راهی بسوی همکاری منطقه ای در خاورمیانه از سوی گروه مطالعات تروریسم نوین و گروه مسائل خلیج فارس پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه ، با همکاری مرکز سیاست امنیتی ژنو (GCSP) و دانشگاه شهید بهشتی در تاریخ 14تیرماه 1401 در قالب سه نشست تخصصی و با حضور استادان دانشگاه و پژوهشگران ارشد مراکز تحقیقاتی ایران و برخی کشورهای خارجی برگزار شد.
لازم به ذکر است خلاصه گزارش این نشست ها به تدریج در سایت پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه منتشر میشود و مبسوط این سخنرانی ها در مجموعه مقالاتی در دسترس عموم قرار خواهد گرفت.
اولین پنل این کنفرانس با عنوان چرایی شکل گیری افراط گرایی و تروریسم در منطقه خاورمیانه با سخنرانی دکتر هدی رزق از دانشگاه لبنان، دکتر پل پیلار پژوهشگر ارشد موسسه بروکینگز و دکتر امیرمحمد حاجی یوسفی استاد دانشگاه شهید بهشتی، بود.
هدی رزق : مترادف شدن منطقه خاورمیانه با تروریسم
اولین سخنران این پنل، هدی رزق، در ابتدا با بررسی معنایی مفهوم تروریسم این نکته را مطرح کرد که خاورمیانه و تروریسم بیشتر در کنار یکدیگر به کار رفتهاند و گویی با یکدیگر یکسان و مترادف انگاشته شدهاند. موج کنونی خشونتهای تروریستی جهانی توسط درگیریها و رویدادهای خاورمیانه، بهویژه درگیری پایدار اعراب و اسرائیل، دامن زد. ابهام در تعریف تروریسم، آنها را قادر میسازد تا برای اهداف سیاسی استفاده شود. بنابراین، آنچه از آن به عنوان تروریسم یاد میشود، توسط برنامههای سیاسی مختلف میتواند به اشکال مختلف تعریف شود. با توجه به این واقعیت، مفهوم تروریسم میتواند به راحتی به عنوان یک ابزار هژمونیک مفید استفاده میشود.
در ادامه ایشان این موضوع را مطرح کردند که پدیده تروریسم به عنوان ابزاری مفید برای حفظ هژمونی در نظام بین الملل استفاده می شود. سیاسی شدن سازوکارهای ضد تروریسم و تبدیل آنها به ابزار سیاست خارجی نشان داده است که چگونه هژمونی می تواند منافع نامشروع خود را در خاورمیانه در چارچوب هنجارهای حقوقی بین المللی دنبال کند. به این ترتیب تروریسم به عنوان پوششی در روابط بین المللی قدرت عمل میکند. همچنین این پدیده برای مشروعیت بخشیدن به جنگها، از جمله کمپینهای اقتصادی، نظامی، سایبری یا رسانهای، علیه بازیگران ضدهژمونیک و رقبای سیاسی نیز استفاده میشود.
در نتیجه گیری، دکتر رزق بر نکته تاکید کرد که سیاست تغییر رژیم شکست خورده است و عراق، سوریه و یمن را با گسترش هرج و مرج به پناهگاه امن داعش تبدیل کرده است، به اسرائیل اجازه می دهد سیاست آپارتاید و اخراج فلسطینیها از سرزمین هایشان را اجرا کند. بنابراین، سیاست فشار حداکثری از طریق تحریمها توسط ایالات متحده اعمال شد زمانی که برنامه های سلطه با شکست مواجه شد. استفاده از مبارزه با تروریسم به عنوان ابزار هژمونی در واقع به حذف آن آسیب می رساند. برای مبارزه با تروریسم، ریشههای آن باید با حل مشکلات سیاسی از بین برود. مفهوم تروریسم باید شفاف سازی شود و تلاش برای تسلط بر کشورهای خاورمیانه باید کنار گذاشته شود.
پل پیلار: تروریسم به مثابه واکنش رانده شدگان
دومین سخنران پنل اول، دکتر پل پیلار، رییس سابق بخش تحلیل عملیات های سازمان اطلاعات مرکزی امریکا در شرق نزدیک، خلیج فارس و جنوب آسیا بود. وی در حال حاضر استاد دانشگاه جورج تاون و پژوهشگر ارشد در مرکز امنیت و اطلاعات قرن بیست و یکم موسسه بروکینگز است.
موضوع سخنرانی دکتر پیلار، درگیریهای بین دولت ها و تروریسم خاورمیانهای بود. ایشان در ابتدا تعریفی از تروریسم مطرح کرد در چارچوبی که دولت ایالات متحده امریکا از آن یاد میکند. تروریسم عبارت است از به کار بردن وسایل غیرقانونی خشونتبار برای اعمال فشار علیه دولت به منظور رسیدن به اهداف خاص. وسایل غیرقانونی مزبور عموماً باعث ایجاد خوف و وحشت میشوند و اهداف خاص مذکور نیز شامل اهداف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و غیره میگردد. تروریسم و گرایش به خشونت و افراطی گری از جمله پدیده هایی است که بیشترین تهدید را علیه صلح و امنیت بینالمللی در سالهای اخیر رقم زده است. منطقه خاورمیانه همواره آبستن تحولات گسترده و ژرفی در زمینه رشد و گسترش حرکتهای خشونت زا و گروههای تروریستی مانند داعش بوده است.
دکتر پیلار در ادامه این موضوع را مورد بحث قرار داد که در عصر جهانی شدن و فناوری اطلاعات، ارتباط تنگاتنگی بین جهانی شدن و توسعة ارتباطات و الزامات آن با تحول در تروریسم و اقدامات تروریستی وجود دارد. گسترش سریع فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی همراه با پدیده جهانی شدن، در پیدایش گونههای جدید تروریسم، یعنی تروریسم جدید و سایبری نقش انکارناپذیری ایفا کرده و باعث ایجاد تحول در مفهوم تروریسم شده است. به علاوه جهانی شدن، فروپاشی بلوک شرق نیز تاثیرات قابل توجهی بر تروریسم داشت.
ایشان با بررسی تفاوتهای تروریسم دولتی و غیردولتی، این نکته را مطرح کردند که تروریسم غیردولتی در خاورمیانه بیشتر یک نوع مخالفت و واکنشی خشن به سیاستهای دولتی است. تا وقتی ملل سرکوبشده و تحقیرشده در مناطق خاورمیانه وجود دارند، تا وقتی حس عمومی در این جوامع چنین است، کسانی هم پیدا خواهند شد که حاضر باشند برای ضربهزدن به این قدرتها خود را به کشتن دهند.
در جمعبندی این نکته مورد واکاوی قرار گرفت که در این مقطع، حمایت دولتی از تروریسم به تشدید درگیری کمک میکند. از این رو، این نوع تروریسم نباید به عنوان یک شکل متمایز از خشونت، بلکه به عنوان نتیجه رقابت های بیندولتی تلقی شود. حمایت ایران از حزبالله و حوثیها در پسزمینه رقابتاش با اسرائیل و عربستان سعودی نشاندهنده روشنی از این پویایی تشدیدکننده است. بنابراین مقابله با تروریسم، تنها از راه همکاری بین دولتها در حوزههای امنیتی، ممکن است.
دکتر امیر محمد حاجی یوسفی: گسترش تروریسم به اندازه پیدایش آن مهم است
سخنران سوم این پنل، دکتر امیر محمد حاجی یوسفی، استاد دانشگاه شهید بهشتی تهران بود. ایشان دانشآموخته دکتری دانشگاه کارلتون کانادا و محقق در حوزههای سیاست خارجی، روابط بینالملل و اقتصاد سیاسی بینالملل هستند.
دکتر حاجی یوسفی در ابتدا این موضوع را مطرح میکنند که چگونه تحقیقات امروزه بیشتر بر روی دلایل و پیامدهای تروریسم متمركز میشوند، در صورتی که سوال اصلی در اینجا، دلیل تدوام این اقدامات تروریستی است. چرا مردم به این گروهها و سازمانهای تروریستی جذب میشوند؟ و چرا تامینهای مالی به این گروهها ادامه پیدا میکند؟ در نظر ایشان، این یک خلا بزرگ در مطالعات تروریستی است که نیاز به پوشش دارد.
در ادامه ایشان ذکر کرد که تروریسم هشدار دهنده است اما تهدیدی بالقوه برای موجودیت دولت نیست. در نظریات رئالیستی با محوریت دولت، تمام اقدامات و رفتارهای دولت در قالب حداکثرسازی منافع ملی سنجیده می شود. پس با توجه به تسلط مکتب رئالیسم، میتوان گفت تامین مالی یا حمایت از فعالیتها و عدم حمایت و اقدامات ضد تروریستی، همه بستگی به این منافع دارند. خود دولتها، گاهی آشکارا و بارها پنهان، تروریسم و فعالیت های مشابه را در سراسر مرزهای خود پرورش میدهند.
دکتر حاجی یوسفی بر این نکته تاکید میکند که در این زمینه، واقع گرایان دو راهبرد اصلی برای مدیریت ناامنی ایجاد شده توسط تروریسم دارند: توازن قدرت و بازدارندگی. موازنه قدرت بر اتحادهای استراتژیک و انعطاف پذیر متکی است، در حالی که بازدارندگی متکی بر تهدید (یا استفاده از) نیروی نظامی قابل توجه است که هر دو در این استراتژیها در نمونههای مختلف تروریسم قابل مشاهده است.
استاد دانشگاه شهید بهشتی در جمع بندی این نکته را مطرح کرد که دلیل اصلی گسترش این اقدامات تروریستی، برداشتهای مختلف و سیال کشورها از تروریسم است. تروریسم را نباید با توجه به منافع ملی کوتاه یا بلند مدت تعریف کرد و نباید اجازه داد که کشورها استفاده ابزاری از تروریسم و تروریست ها را داشته باشند. برای دستیابی به این هدف باید سازوکارهای جدیدی برای مبارزه با تروریسم تدوین کرد زیرا مشخص است که سازمان های کنونی موفقیت چندانی نداشته اند و همکاری جهانی و فراملی کشورها راه حل کلیدی است.
نویسنده گزارش: مهرناز رزاقی، دستیار اجرایی گروه مطالعات تروریسم نوین
جهت ارجاع علمی: هدی رزق ، پل پیلار و امیر محمد حاجی یوسفی، « گزارش کنفرانس بین المللی تهدیدات نوین فراملی، راهی بسوی همکاری منطقه ای در خاورمیانه»، 14تیرماه 1401، تاریخ انتشار در سایت مرکز: 1401/5/4