رفتار دولت جدید اسرائیل در قبال قدرت‌های بزرگ

نوع مطلب: مقاله

 

نویسنده: سید حامد حسینی، پژوهشگر مهمان سابق

 

بدون شک، عرصه سیاسی در اسرائیل با دولت جدید راست افراطی در سال 2023 که حاصل پنجمین انتخابات در چهار سال اخیر برای کنست در نوامبر 2022 بود، شاهد یک تغییر چشمگیر است. اعضای ائتلافی که بنیامین نتانیاهو تشکیل داده نگرانی‌های جامعه بین‌ المللی را به دلیل حساسیت مناقشه اسرائیل و فلسطین از یک‌سو و تلاش آمریکا برای کاهش اختلافات کشورهای عربی با اسرائیل از سوی دیگر برانگیخته است. با این ‌حال، یک از مهم‌ترین سوا لاتی که باید به آن پاسخ داده شود این است که دیپلماسی اسرائیل نسبت به قدرت‌های بزرگ که نقش مهمی در هدایت نظام بین‌الملل ایفا می‌کنند چیست و چگونه ممکن است بر منافع اسرائیل در سطح بین‌المللی منعکس شود. تغییرات جدید در عرصه بین‌ الملل بدون در نظر گرفتن سطح پیوند بین سیاست داخلی و خارجی در اسرائیل که اساسا سیاست خارجی این بازیگر را هدایت می‌کند، نمی‌تواند به چنین سؤالاتی پاسخ داد. این رابطه کلیدی برای نشان دادن روابط بین‌الملل اسرائیل چه با قدرت‌های بزرگ و چه با سایر کشورهای مرتبط با اسرائیل است. بر این اساس، این یادداشت تحلیلی با تمرکز بر برداشت تصمیم‌ گیرندگان اسرائیل از سیاست خارجی، نگاه اسرائیل به بازی و رقابت قدرت‌های بزرگ و نقش نتانیاهو در سیاست اسرائیل در برخورد با مسائل داخلی و موانع خارجی پیش روی اسرائیل در روابط خود با قدرت‌های بزرگ است.

 

ادراک تصمیم‌ گیرندگان اسرائیل

1- علیرغم تفاوت‌های یهودیت و صهیونیسم، شکی نیست که صهیونیسم در ایجاد دولت اسرائیل به یهودیان خدمت کرد. از این رو، سیاستمداران اسرائیلی رویکردی سخت‌گیرانه برای تقویت این مفهوم از طریق ترویج روابط با کشورهایی که جمعیت یهودی دارند، دنبال می‌کنند. هدف این رویکرد ارتقای روابط با یهودیان غیر اسرائیلی است که از یک زاویه نقش بسزایی در اقتصاد ایفا می‌کند. زاویه دیگر به انگیزه آن‌ها برای مهاجرت به اسرائیل برای تضمین برتری جمعیت یهودی در برابر اعراب داخل اسرائیل مربوط می‌شود. در سپتامبر 2022، جمعیت اسرائیل 9،593،000 نفر بود که از این تعداد 7،069،000 یهودی، 2،026،000 عرب و 498،000 سایر اقلیت‌ها بودند.[1] با این حال، اگر تعداد اعراب را در داخل اسرائیل و در غزه و کرانه باختری در نظر بگیریم، جمعیت اعراب به میزان قابل توجهی افزایش می‌یابد. اگر اعداد 2021 را با هم مقایسه کنیم، جمعیت یهودیان داخل اسرائیل 6 میلیون و 982 هزار نفر با یک میلیون و 995 هزار عرب بوده است، درحالی‌که جمعیت اعراب در کرانه باختری و غزه به 4 میلیون و 922 هزار و 749 نفر رسیده است.[2] در نتیجه 6 میلیون و 917 هزار و 749 عرب در این سه مکان زندگی می‌کردند که به تعداد یهودیان اسرائیل نزدیک است. علاوه بر این، صهیونیسم، دولت اسرائیل را با اصل مبارزه با یهودستیزی آمیخته است. اسراییل مشتاق حفظ همدردی بین‌المللی برای این کشور پس از هولوکاست جنگ جهانی دوم است که یهودیان در قرن اخیر با آن روبرو بوده‌اند. به همین ترتیب، این تصور در رفتار اسرائیلی‌ها در سازمان‌های بین‌المللی، زمانی که اصرار دارند علیه یهودستیزی تلاش شود، بسیار واضح است.

 

2- ایمن‌سازی حکومت از فروپاشی یکی از مسائلی است که سیاستمداران هنگام تصمیم‌گیری به آن توجه می‌کنند. مانع اصلی اسرائیل از این نظر آستانه انتخاباتی برای ورود به کنست است که در سال 2014 به 3.25 درصد از کل آرا در انتخابات افزایش یافت.[3] این درصد به احزاب کوچک این شانس را داد که در کنست کرسی به دست آورند. به طور هم‌زمان، فرصت را برای احزاب بزرگ برای به دست آوردن اکثریت در کنست از بین برد. با این حال، تفاوت‌های متنوع بین اعضای حزب از نظر اصول آن‌ها، چه راست و چه چپ، دلیل عمده بی‌ثباتی دولت‌های ائتلافی در اسرائیل است. به عنوان مثال، دولت بنت-لاپید چهار سال خود را به دلیل نابرابری در ائتلاف در موارد مختلف به پایان نرساند که باعث شد برخی از اعضا از ائتلاف در کنست خارج شوند و در نهایت به لایحه انحلال رأی دهند که با اکثریت آرا به تصویب رسید.

 

پس از افول احزاب چپ از سال 1977، زمانی که لیکود برای اولین بار به قدرت رسید، درگیری بین احزاب سیاسی بیشتر بین چپ و راست بود. اما پس از انتفاضه دوم، احزاب دست راستی صحنه سیاسی را در اختیار گرفتند. اکنون اختلافات سیاسی بین احزاب چپ و راست نیست، بلکه بین خود جناح راست و تا حدودی بین رهبران حزب بر اساس منافع درون‌حزبی آن‌هاست. از منظر اجتماعی، ظهور جناح راست بدون شک جامعه اسرائیل را تحت تاثیر قرار داده است. بر اساس نظرسنجی انجام‌شده، درصد رای دهندگان یهودی که خود را راست‌گرا معرفی کردند در اوت 2022 به 62 درصد رسید، درحالی‌که در آوریل 2019 این رقم 46 درصد بود.[4] اختلافات داخلی ناشی از دوقطبی شدن نیز در جامعه آشکار و منعکس شده است. یکی از افرادی که در مورد این موضوع هشدار داد ایهود باراک، نخست‌وزیر سابق بود که گفت: «بزرگ‌ترین تهدیدهای اسرائیل داخلی است، نه حماس یا ایران.»[5] اما این نوع اقدامات به دلیل سیاست‌های مخربی که شخصیت‌های افراطی اتخاذ می‌کنند، می‌تواند به روابط خارجی اسرائیل آسیب برساند. یک رهبر دولت بدیهی است که ثبات داخلی کابینه خود را بر روابط خارجی کشور ترجیح می‌دهد. از این رو، در اسرائیل توصیه نمی‌شود که راهی در سیاست خارجی در پیش گرفته شود که ممکن است با منافع احزاب سیاسی متعلق به ائتلاف در تضاد باشد.

 

3- اگر اسراییل را بر روی نقشه قرار دهیم، به راحتی می‌توان تشخیص داد که ایالت کوچکی با مساحت حدود 20000 کیلومتر مربع است که از نظر وسعت شبیه نیوجرسی یا اسلوونی است. اسرائیل در خاورمیانه است و توسط کشورهای عربی-اسلامی احاطه شده است که از ابتدا با وجود آن مخالفت کرده‌اند. برخی در نهایت با اسرائیل پیمان‌های صلح امضا کردند مانند مصر و اردن و برخی به طور مستقیم یا غیرمستقیم با جنگ علیه اسرائیل، مانند سوریه، با این کشور مقابله کردند. این تهدیدها از سمت کشورهای همسایه به سایر کشورهای منطقه که پروژه‌هایی برای هژمونی منطقه دارند، مانند ایران، از طریق نیابت‌هایش تغییر یافت. از منظر تصمیم‌گیرندگان اسرائیل، موضوع سرراست است: جغرافیای اسرائیل اصلاً امن نیست. اسرائیل باید با تهدیدهای دائمی موجودیت خود در نظام بین‌الملل زندگی کند و آن را کاهش دهد. اگر روی جبهه‌های اسرائیل تمرکز کنیم، متوجه می‌شویم که جبهه داخلی توسط ایران از طریق جنبش جهاد اسلامی که نیابتی ایران در داخل غزه است و تا حدی حماس که نیابتی مستقیم ایران نیست اما دارای قدرت است، تهدید می‌شود. روابط با نیابتی‌های ایران در جبهه شمالی، حزب‌الله لبنان و شبه‌نظامیان ایرانی در مرز بلندی‌های جولان به وضوح خاک اسرائیل را تهدید می‌کنند. در جبهه جنوبی، شبه‌نظامیان حوثی اسرائیل را از دریای سرخ تهدید می‌کنند که برای اسرائیل حیاتی است تا بتواند با کشورهای آفریقایی ارتباط برقرار کند و منافع خود را افزایش دهد. این تهدیدات است که درک تصمیم‌گیرندگان اسرائیل از حساسیت‌های پیرامون جغرافیای اسرائیل را تعیین می‌کند. این تصمیم‌گیرندگان سیاست خارجی دولت یهود را بر اساس تهدید وجودی که گستره آن‌ها در همه جبهه‌های جغرافیایی با آن مواجه است، شکل می‌دهند.

 

رقابت قدرت‌های بزرگ

نظام بین‌الملل شاهد تغییرات جدیدی در رقابت بین قدرت‌های بزرگ است که ممکن است در نهایت بر قطبیت سیستم تک‌قطبی فعلی تأثیر بگذارد. بدون شک ایالات متحده تنها ابرقدرتی است که از قدرت سخت و نرم خود برای هدایت روندهای بین‌المللی استفاده می‌کند. با این حال، برخی از قدرت‌های بزرگ، به ویژه روسیه و چین، در حال حرکت برای تغییر وضعیت موجود نظام بین‌المللی از تک‌قطبی به چندقطبی هستند. رقابت فعلی بین این قدرت‌ها متفاوت و پیچیده است و آمریکا تجربه قبلی در مدیریت رقابت خود با این دو قدرت بزرگ به طور هم‌زمان در دو مکان را ندارد. همان‌طور که جان مرشایمر اشاره کرد، نظام بین‌المللی کنونی توسط دو زوج متضاد هدایت می‌شود. اولی دوتایی ایالات متحده و چین و دومی زوج ایالات متحده و روسیه است که برای آمریکایی‌ها در مقایسه با دوره جنگ سرد که در آن فقط دوگانگی ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی وجود داشت متفاوت است.

 

بر اساس ارزیابی سالانه اطلاعات ارتش اسرائیل، این رقابت‌ها چالش اصلی اسرائیل در سال 2023 است.[6] آن‌ها برخلاف سال‌های گذشته، ایران را اولین چالشی که با آن روبرو خواهند شد، نمی‌دانستند. آن‌ها آن را در رده دوم قرار دادند و در مقام اول به روندهای جهانی که بر اسرائیل و امنیت آن تأثیر می‌گذارد، اشاره کردند که بی‌ثباتی در خارج از اسرائیل عمدتاً از رقابت بین ایالات متحده و چین سرچشمه می‌گیرد که انتظار می‌رود به طور گسترده‌تر ادامه یابد. این اولین باری است که اسرائیلی‌ها به خارج از محیط پیرامونی فکر می‌کنند، جایی که منافع خاصی برای اسرائیل وجود دارد. به همین ترتیب، مدیریت روابط اسرائیل با این قدرت‌ها برای حفظ منافع این دولت که با ثبات داخلی و امنیت ملی آن مرتبط است، بسیار مهم است.

 

اسرائیل آمریکا را متحد اصلی خود در میان قدرت‌های بزرگ می‌داند که با تعهد آمریکا به حفظ اسرائیل از هرگونه تهدیدی که ممکن است در منطقه با آن مواجه شود مرتبط است. همه روسای جمهور آمریکا این تعهدات را حفظ کرده‌اند. در واقع تعهد آن‌ها در طول زمان، به ویژه در دهه گذشته، افزایش یافته است. در دوران دونالد ترامپ، اسرائیل با امضای پیمان ابراهیم روابط جدیدی با کشورهای عربی برقرار کرد و نیز ایالات متحده اسرائیل را از حوزه EUCOM به CENTCOM منتقل کرد، که به وضوح نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها چقدر مسائل اسرائیل را جدی می‌گیرند. علاوه بر این، در زمان باراک اوباما در سپتامبر 2016، ایالات متحده یک بسته کمک نظامی 38 میلیارد دلاری به اسرائیل را طی 10 سال نهایی کرد.[7] جو بایدن، رئیس‌جمهور کنونی ایالات متحده، بیانیه مشترک همکاری راهبردی آمریکا و اسرائیل را امضا کرد که در آن به‌صراحت اعلام شد که ایالات متحده هرگز اجازه نخواهد داد ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد و بر تعهد آمریکا به امنیت اسرائیل تاکید می‌کند.

 

علیرغم فراز و نشیب‌هایی که بین اسرائیل و آمریکا در مورد مناقشه اسرائیل و فلسطین و اصل راه‌حل دو کشوری، به‌ویژه با دولت‌های دموکراتیک آمریکا وجود دارد، تعهد آمریکا به اسرائیل واضح است و اسرائیلی‌ها کاملاً آن را درک می‌کنند. بنابراین، اسرائیل نمی‌تواند از آمریکا دور شود و به قدرت‌های بزرگ دیگری تکیه کند که مانند ایالات متحده از آن محافظت نمی‌کنند. علاوه بر این، پس از پایان جنگ سرد، تنها یک دولت توانست بر اکثر کشورهای خاورمیانه، یعنی ایالات متحده، نفوذ کند. این عامل به نفع اسرائیل است که مایل است از رویارویی نظامی با دیگر قدرت‌های منطقه اجتناب کند.

 

پیش از سال 2019، روابط اسرائیل و چین شاهد افزایش چشمگیر سرمایه‌ گذاری چینی‌ها در داخل اسرائیل بود. اسرائیل می‌داند که پروژه‌های بزرگ چینی در سرتاسر جهان، تفاوت بزرگی در پویایی اقتصاد بین‌المللی کنونی ایجاد خواهند کرد. سیاست خارجی چین مانند روسیه مبتنی بر ژئواکونومیک است نه ژئوپلیتیک. بنابراین، اسرائیل خود را برای همکاری با چین در پروژه‌های اقتصادی و فناوری آماده کرد که نوید خوبی برای چین نیز بود، زیرا اسرائیل یکی از بهترین کشورهای نوپا با پایه‌های فناوری پیشرفته در نظر گرفته می‌شود. این اقدام با روندهای ایالات متحده برای هدف قرار دادن تلاش‌های چین برای تسلط بر اقتصاد بین‌المللی مقابله کرد. با این حال، زمانی که ایالات متحده موضع خود را در برابر افزایش روابط دوجانبه بین اسرائیل و چین اعلام کرد، اسرائیل برای خشنود کردن آمریکایی‌ها که به اسرائیل در مورد پروژه‌های چینی متمرکز بر زیرساخت‌های اسرائیل و 5G هشدار داده بودند، اقدامی انجام نداد. چنین پروژه‌هایی امنیت ملی اسرائیل و آمریکا را تهدید می‌کند. بر این اساس، از بین بردن پروژه‌هایی که ممکن است کلید آسیب رساندن به منافع اسرائیل و آمریکا را در آینده به چین بدهد، حیاتی است.

 

اسرائیلی‌ها پس از فشار ترامپ بر آن‌ها در سال 2019، شروع به انحراف به سمت دیدگاه آمریکایی کردند. کابینه امنیتی اسرائیل تصمیم گرفت یک هیئت مشورتی در مورد سرمایه‌گذاری‌های خارجی در این کشور تشکیل دهد که منجر به توقف برخی پروژه‌های چینی شد. این تأثیر قابل توجهی بر روابط اسرائیل و چین داشت و در افتتاح مرکز سیاست اسرائیل و چین در تل‌آویو در اوت 2022 مشهود بود، جایی که ژنرال سابق اسرائیلی عساف اوریون بیان کرد: «ماه عسل در روابط بین اسرائیل و چین به پایان رسیده است. " شاخص دیگر آن چیزی است که در همان ماه اتفاق افتاد، زمانی که لیو جیانچائو، رئیس بخش امور بین‌الملل حزب کمونیست چین، به اسرائیل هشدار داد که اجازه ندهد فشار آمریکا به روابطش با پکن آسیب برساند.[8] واضح است که حتی اگر منافع اقتصادی اسرائیل با چین به حداکثر برسد، اسرائیل در نهایت آمریکا را انتخاب خواهد کرد. مشارکت امنیتی اسرائیل با آمریکایی‌ها بسیار مهم‌تر از مشارکت اقتصادی و فناوری آن با چین است، زیرا اولی مربوط به ماهیت وجودی دولت اسرائیل است.

 

در آغاز بحران روسیه و اوکراین، موضع اسرائیل مبهم بود: آیا باید در کنار اوکراین که مورد حمایت آمریکا و اروپا است، بایستد یا با توجه به منافعی که مسکو و تل‌آویو را در رابطه با یهودیان متقاعد می‌کند، در کنار روسیه بایستد. دولت قبلی اسرائیل شاهد دو نخست‌وزیر بود که تلاش کردند با بحرانی که در فوریه 2022 آغاز شد مقابله کنند. نفتالی بنت با سفر به مسکو برای میانجی‌گری بین روس‌ها و اوکراینی‌ها تلاش کرد روابط اسرائیل با آمریکا و روسیه را متعادل کند. این بحران در حالی است که یائیر لاپید، موضع خود را در برابر روس‌ها روشن کرد. با این وجود، حمایت اسرائیل از اوکراینی‌ها بر کمک‌های بشردوستانه متمرکز بود و علیرغم درخواست اوکراین برای کمک نظامی و تجهیزات، تل‌آویو کاری فراتر از آن انجام نداد. به دور از همه این تنش‌های دیپلماتیک، مهم است که تأکید کنیم اسرائیل از این بحران به لحاظ پذیرش بیشتر مهاجران یهودی، به‌ویژه الیگارش‌های یهودی از روسیه و اوکراین، سود زیادی کسب کرده است. در سال 2022، حدود 70 هزار نفر از 95 کشور، عمدتا روسیه و اوکراین، به اسرائیل مهاجرت کردند که بیشترین تعداد مهاجران به اسرائیل در 23 سال گذشته بود.[9] اگرچه اسرائیل برخی از منافع را از این بحران به دست می‌آورد، ولی یک جنگ طولانی‌مدت به نفع اسرائیل نخواهد بود و در نهایت بر منافع خارجی اسرائیل منعکس خواهد شد. روابط روسیه و اسرائیل بسیار مهم است زیرا با منافع امنیتی اسرائیل به دلیل مرزهایش با سوریه مرتبط است. بنابراین، این احتمال وجود دارد که با دولت جدید، نتانیاهو تمام تلاش خود را بکار گیرد تا از روابط شخصی خود با پوتین برای رسیدن به تفاهم متقابل استفاده کند و به موقعیتی برسد که روابط اسرائیل با آمریکا و روسیه را متعادل کند تا منافع اسرائیل آسیبی نبیند.

 

نتیجه‌ گیری

اگرچه بیشتر تحلیل‌های نتایج انتخابات نگرانی‌ها را در مورد آینده دولت اسرائیل با احزاب راست افراطی و ارتدوکس در ائتلاف برانگیخت، برخی اهمیت عامل نتانیاهو را در سیاست اسرائیل روشن کردند. طولانی‌ترین نخست‌وزیر بودن در یک سیستم سیاسی پیچیده، شاهکار آسانی نیست که هر کسی می‌تواند انجام دهد؛ به‌ویژه در اسرائیل، جایی که دستیابی به این شاهکار، نتانیاهو را به دلیل توانایی کاریزماتیکش و همچنین متقاعد کردن حلقه‌های جناحی وی به مهره‌ای موثر در سیاست اسرائیل تبدیل کرد. اکنون انتظار می‌رود که نتانیاهو سعی کند اعضای ائتلاف خود را با دادن چیزی که می‌خواهند به درجه‌ای از خشنودی برساند و از سوی دیگر به اعضای حزب لیکود اجازه می‌دهد در وزارتخانه‌های حساسی که مستقیماً با سایر کشورها سروکار دارند، مانند وزارت امور خارجه و دفاع، برتری خود را حفظ کنند. چنین تحرکات و تصمیماتی برای دادن آنچه اعضای ائتلاف می‌خواهند، علاوه بر حفظ وزارتخانه‌هایی که در سطح بین‌ المللی کار می‌کنند، نوعی تضمین را برای نتانیاهو فراهم می‌کند که دولت او این بار بتواند امور خارجی را در یک منظومه مدیریت کند.

 

مدیریت روابط با قدرت‌های بزرگ یکی از نقاط قوت نتانیاهو است. به عنوان مثال، رابطه شخصی او با پوتین می‌تواند به تسهیل روابط بین دو کشور کمک کند، به ویژه پس از توقف کار آژانس یهودی در مسکو. علاوه بر این، بیشتر سرمایه‌گذاری‌های چینی در دوره نخست‌وزیری نتانیاهو انجام شد، به این معنی که دوران سرد ممکن است به روابط دوجانبه بازگردد، اما به روشی جدید که منافع اسرائیل را با ایالات متحده متعادل کند. علاوه بر این، پکن به توانایی نتانیاهو در مدیریت منافع اعتماد دارند. از این رو، انتظار می‌رود چینی‌ها تلاش‌های جدیدی برای به حداکثر رساندن منافع اقتصادی خود با اسرائیل انجام دهند. از طرفی، اگر ماه‌های اخیر را در نظر بگیریم، مشاهده می‌کنیم که نتانیاهو از ابتدای انتخابات تا به امروز مصاحبه‌های قابل توجهی برای متقاعد کردن جامعه آمریکا در مورد سیاست‌های خود انجام داده است. البته باید توجه داشت که نتانیاهو با انتقاداتی در رابطه با نحوه رسیدگی به مناقشه اسرائیل و فلسطین مواجه شده است، اما او قبلاً با آن برخورد کرده است و می‌تواند دوباره با آن برخورد کند، حتی با دولت راست افراطی که او رهبری می‌کند. برخی ممکن است بگویند که نتانیاهو با جو بایدن اختلافاتی دارد که ممکن است بر روابط بین دو کشور تأثیر منفی بگذارد. با این حال، بعید است که چنین باشد. اوباما هم با وی اختلاف داشت اما در نهایت به دلیل موضع اسرائیل در محاسبات آمریکایی‌ها در کنار اسرائیل ایستاد، انتظار می‌رود که بایدن در نهایت از این روند پیروی کند.

 

در مجموع اگرچه رقابت بین قدرت‌های بزرگ پیچیده است و ادامه خواهد داشت و منجر به تغییرات جدیدی در عرصه سیاسی بین‌المللی می‌شود، اما اسرائیل سعی خواهد کرد از شراکت امنیتی خود با ایالات متحده منحرف نشود. در همین حال، تلاش خواهد کرد روابط خود را با آمریکا و دیگر قدرت‌های بزرگ برای تامین منافع مرتبط با موجودیت خود در نظام بین‌الملل متعادل کند. رویکرد نتانیاهو برای مقابله با این محیط استراتژیک در حال تغییر در سیستم بین‌المللی می‌تواند به اسرائیل کمک کند. شخصیت او احتمالا ثبات سیاسی را در داخل اسرائیل به دنبال می‌آورد و تصویر بیرونی اسرائیل را منعکس می‌کند تا اعتماد قدرت‌های بزرگ را جلب کند. با این حال، اگر اعضای ائتلاف او برای ارائه لوایح بحث‌برانگیز به کنست یا تشدید تنش علیه فلسطینیان گام بردارند، این احتمال وجود دارد که نتانیاهو تمام آینده سیاسی خود و اعتماد قدرت‌های بزرگ را از دست بدهد که هم برای فلسطینی‌ها و هم برای اسرائیلی‌ها به یک بحران جدی منجر می‌شود.

 

 

[1] Yaron Druckman, “Israel’s Population Nears 10 Million, Report,” Ynet News https://www.ynetnews.com/article/b1ykzxpzs

[2] The World Bank, “Population, Total – West Bank and Gaza,”

https://data.worldbank.org/indicator/SP.POP.TOTL?locations=PS

[3] Evan Gottesman, “Crossing the Threshold: Israel’s Electoral Threshold Explained,” Israel Policy Forum

https://israelpolicyforum.org/2019/02/19/crossing-the-threshold-israels-electoral-threshold-explained/

[4] “What the Far-Right’s Electoral Victory Means for Israel,” Stratfor

https://worldview.stratfor.com/article/what-far-right-s-electoral-victory-means-israel

[6] Yoav Limor, “Exclusive: IDF Intelligence Estimate for 2023 Sees Worrying Trends amid Global Turbulence,” Israel Hayom

https://www.israelhayom.com/2022/12/25/exclusive-idf-intelligence-estimate-for-2023-sees-worrying-trends-amid-global-turbulence/

[7] Peter Baker and Julie Hirschfeld Davis, “U.S. Finalizes Deal to Give Israel $38 Billion in Military Aid,” New York Times

https://www.nytimes.com/2016/09/14/world/middleeast/israel-benjamin-netanyahu-military-aid.html

[8] Barak Ravid, “Scoop: China Warns Israel Not to Let U.S. Pressure Hurt Relations,” Axios

https://www.axios.com/2022/08/17/china-warns-israel-us-pressure-harm-relations

[9] Zvika Klein, “Israel Receives 70,000 New Immigrants in 2022, Highest Rate in Decades,” The Jerusalem Post

https://www.jpost.com/aliyah/article-725547

 

جهت ارجاع علمی: سید حامد حسینی، « رفتار دولت جدید اسرائیل در قبال قدرت‌های بزرگ»، تاریخ انتشار در سایت مرکز: 1401/10/14


نویسنده

سید حامد حسینی

سید حامد حسینی، پژوهشگر مهمان سابق مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه می باشد. وی دانشجوی مقطع دکتری در رشته روابط بین الملل دانشگاه گیلان است. حوزه مطالعاتی آقای حسینی  ایران و مسایل استراتژیک خاورمیانه است.


1.دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
2.پیام هایی که حاوی تهمت یا بی احترامی به اشخاص باشد منتشر نخواهد شد
3.پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد