دلایل پنهان ادامه جنگ غزه از نگاه نتانیاهو: تحلیل سه‌گانه رفتار اسرائیل

نوع مطلب: مقاله

بهادر نوکنده عضو گروه یک و پژوهشگر مهمان در مرکز پژوهش های علمی و مطالعاتی استراتژیک خاورمیانه

جنگ غزه به عنوان یکی از پیچیده‌ترین بحران‌ها در تاریخ معاصر خاورمیانه شناخته می‌شود. این درگیری نه تنها بر روابط میان اسرائیل و فلسطینی‌ها بلکه بر سیاست‌های منطقه‌ای و جهانی نیز تأثیرات عمیقی گذاشته است. از این رو، تحلیل رفتار مقامات اسرائیلی و به‌ویژه بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، در خصوص این جنگ می‌تواند به درک بهتری از دلایل تداوم آن کمک کند. در این یادداشت، با استفاده از چارچوب‌های نظری و مدل‌های علمی، به بررسی سه عامل کلیدی پرداخته می‌شود که به نظر می‌رسد در تصمیمات نتانیاهو در خصوص ادامه جنگ غزه نقش اساسی دارند.

1. چالش‌های شخصی و سیاسی نتانیاهو: تأثیر فشارهای قضائی و بحران‌های داخلی

یکی از اصلی‌ترین عواملی که به نظر می‌رسد بر ادامه جنگ غزه از سوی نتانیاهو تأثیرگذار است، چالش‌های شخصی و فشارهای قضائی است که او با آن مواجه است. این عامل را می‌توان با استفاده از نظریه «دفاع سیاسی» و «آرایش بقا» تحلیل کرد. در این چارچوب، مقامات سیاسی در مواقع بحران یا تهدیدات خارجی، سعی می‌کنند که با برجسته‌سازی تهدیدات امنیتی و ملی، حمایت داخلی را جلب کرده و موقعیت سیاسی خود را تقویت کنند.نتانیاهو به‌ویژه در شرایطی قرار دارد که از سوی دستگاه قضائی اسرائیل تحت پیگرد قانونی قرار دارد. این مسئله از منظر تئوری سیاسی می‌تواند به عنوان یک «گروگان‌گیری» سیاسی تلقی شود که در آن یک رهبر در بحران‌های داخلی، از جنگ یا تهدیدات خارجی به عنوان ابزاری برای تقویت جایگاه خود و کسب مشروعیت داخلی استفاده می‌کند. به عبارت دیگر، بحران غزه می‌تواند به عنوان یک فضای فرصتی برای نتانیاهو در نظر گرفته شود تا از فشارهای قضائی خود بکاهد و در عین حال، مشروعیت و قدرت خود را در برابر مخالفان داخلی و بین‌المللی تقویت کند.در این چارچوب، جنگ غزه ممکن است به عنوان یک «سپری» برای دفاع از موقعیت سیاسی و شخصی او عمل کند، به‌ویژه در شرایطی که رقابت‌های داخلی در اسرائیل تشدید شده و نتانیاهو در معرض تهدیدات قضائی و اجتماعی قرار دارد. در این زمینه، تداوم جنگ ممکن است به او این فرصت را بدهد که از فشارهای سیاسی و قضائی داخلی بکاهد و به افزایش حمایت مردمی بپردازد.

2. ناهماهنگی‌های داخلی و تحولات حزبی: تهدیدات ساختاری و تغییرات سیاسی

عامل دوم که بر رفتار نتانیاهو تأثیرگذار است، تحولات داخلی و ساختار سیاسی اسرائیل است. در این زمینه، از نظریه‌های «کشمکش حزبی» و «منافع جمعی» می‌توان بهره برد. اسرائیل به عنوان یک کشور با نظام سیاسی ائتلافی و چند حزبی، همواره در معرض تغییرات ساختاری و ناهماهنگی‌های داخلی است که ممکن است تهدیدی برای ثبات سیاسی حکومت‌ها به شمار آید. در چنین شرایطی، نتانیاهو ممکن است جنگ غزه را به‌عنوان ابزاری برای تثبیت موقعیت خود در برابر رقبای داخلی و تحولات جدید حزبی استفاده کند.پایان جنگ و رسیدن به توافق صلح می‌تواند موجب تغییراتی در ساختار ائتلافی داخلی اسرائیل شود. ظهور احزاب جدید و کاهش ائتلاف‌های موجود می‌تواند تهدیدی جدی برای ثبات سیاسی نتانیاهو باشد. طبق نظریه «منابع قدرت و سیاست داخلی»، در جوامع با ائتلاف‌های شکننده، رهبران می‌توانند از بحران‌های خارجی برای جلب حمایت احزاب ائتلافی و تثبیت قدرت خود استفاده کنند. در این راستا، ادامه جنگ غزه ممکن است برای نتانیاهو فرصتی باشد تا به‌عنوان یک رهبر امنیتی و ملی شناخته شود و از این طریق به تثبیت قدرت خود در برابر مخالفان داخلی و دیگر احزاب بپردازد.

3. منافع ملی و تهدیدات سیاسی: سیاست خارجی و فشارهای بین‌المللی

عامل سوم در تحلیل رفتار نتانیاهو به سیاست‌های بین‌المللی و منافع ملی اسرائیل مربوط می‌شود. این عامل را می‌توان با استفاده از نظریه «منافع ملی و امنیت ملی» تحلیل کرد که بر اساس آن، تصمیمات سیاست خارجی کشورها بر اساس تهدیدات و منافعی است که به امنیت ملی آنها مرتبط است. در این چارچوب، اسرائیل ممکن است به ادامه جنگ غزه ادامه دهد تا از فشارهای بین‌المللی و به‌ویژه فشارهای ایالات متحده برای دست‌یابی به توافقات صلح جلوگیری کند.در طول سال‌های اخیر، فشارهای ایالات متحده و دیگر بازیگران بین‌المللی بر اسرائیل برای رسیدن به توافق صلح با گروه حماس به شدت افزایش یافته است. اما نتانیاهو ممکن است از منظر منافع ملی و امنیتی، پایان جنگ را به‌عنوان تهدیدی برای ثبات داخلی و منطقه‌ای اسرائیل ببیند. پذیرش پیشنهادات صلح ممکن است به نفع گروه‌های فلسطینی تمام شود و باعث تقویت موقعیت آنها در مذاکرات آینده شود. این امر می‌تواند منجر به افزایش فشارها بر دولت اسرائیل و تهدیدات امنیتی در آینده گردد.در این زمینه، نظریه «واقع‌گرایی سیاسی» می‌تواند به‌عنوان چارچوبی برای تحلیل رفتار نتانیاهو در برابر فشارهای بین‌المللی و خواسته‌های کشورهای خارجی به‌ویژه ایالات متحده استفاده شود. از نگاه واقع‌گرایانه، تصمیمات سیاسی اسرائیل عمدتاً تحت تأثیر تهدیدات امنیتی و منافع ملی قرار دارد و تداوم جنگ غزه می‌تواند به‌عنوان یک راهکار برای حفظ امنیت ملی و جلوگیری از ایجاد وضعیت‌های نامناسب برای اسرائیل در آینده مطرح شود.

نتیجه‌گیری: تضاد میان اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت نتانیاهو

در نهایت، تحلیل رفتار نتانیاهو در جنگ غزه با استفاده از چارچوب‌های نظری مختلف نشان می‌دهد که او در مواجهه با این بحران با تضادهایی میان اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت خود روبه‌رو است. در کوتاه‌مدت، نتانیاهو از جنگ به‌عنوان ابزاری برای تقویت موقعیت داخلی و کاهش فشارهای قضائی و سیاسی استفاده می‌کند. اما در بلندمدت، او ممکن است با تهدیداتی جدی از جانب رقبای داخلی و فشارهای بین‌المللی روبه‌رو شود که تداوم جنگ را به یک معضل پیچیده تبدیل می‌کند.این تضاد میان اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت، می‌تواند موجب ادامه بحران در غزه و ایجاد شرایط پیچیده‌تری در سیاست داخلی و خارجی اسرائیل شود. بنابراین، برای حل این بحران، لازم است که جامعه بین‌المللی به فشارهای دیپلماتیک خود افزوده و زمینه‌های مذاکره را فراهم آورد. در این زمینه، به نظر می‌رسد که تنها از طریق گفتگوهای صلح و ارائه راه‌حل‌های جامع و پایدار است که می‌توان به پایان این جنگ و رسیدن به یک توافق بلندمدت دست یافت.


نویسنده

بهادر نوکنده

بهادر نوکنده پژوهشگر مهمان مرکز پژوهش‌های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه می‌باشد. نامبرده دانشجو مقطع دکتری رشته روابط بین‌الملل در دانشگاه آزاد اسلامی (واحد شاهرود) است. حوزه مطالعاتی وی شامل ملاحظات استراتژیک ایالات متحده در خاورمیانه می‌باشد. این پژوهشگر، عضو پیوسته گروه ملاحظات استراتژیک ایالات متحده در خاورمیانه و عضو وابسته گروه بررسی سیاست خارجی لبنان و فلسطین و رژیم اسرائیل و گروه بررسی مسائل ژئوپولیتیک می‌باشد.


1.دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
2.پیام هایی که حاوی تهمت یا بی احترامی به اشخاص باشد منتشر نخواهد شد
3.پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد