بررسی و معرفی سیاست و حکومت در خاورمیانه و شمال آفریقا

نوع مطلب: گزارش

ناشر: جوینده

سال چاپ: بهار 1404 / 710 صفحه

کتابی که پیشِ روی شماست، ویراست هشتم اثر مرجع «سیاست و حکومت در خاورمیانه و شمال آفریقا» است که با تلاش مارک گازیورفسکی و شان ال. یوم، به‌روزرسانی و بازآفرینی شده است. این اثر که پیش‌تر در سال 1394 ترجمه ویراست پنجم آن توسط انتشارات امیرکبیر به قلم همین مترجم منتشر شده بود، اکنون با توجه به تحولات شگرف و شتابان در منطقه خاورمیانه، به‌ویژه پس از وقوع بهار عربی و تحولات بعد از آن، به‌صورت کاملاً نوین و به‌روز شده در اختیار مخاطبان قرار گرفته است. در این ویراست جدید، نویسندگان افزون بر بازنویسی و به‌روز رسانی فصول مختلف، مترجم نیز به سهم خود کوشیده است با افزودن یادداشتی کوتاه در بخش نهایی هر فصل یعنی چشم‏اندازهای آینده هر فصل، تحلیلی کوتاه از روندها و مسیرهای محتمل در سیاست داخلی و روابط منطقه‌ای کشورهای مورد بحث در سال 2025 ارایه بدهد؛ تحلیلی که هم بر داده‌های میدانی تکیه دارد و هم از چارچوب‌های نظری معتبر بهره می‌گیرد.

خاورمیانه همواره یکی از پیچیده‌ترین و استراتژیک‌ترین مناطق جهان از منظر سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بوده است. سیاست و حکومت در این منطقه نه تنها بر سرنوشت مردم آن اثر مستقیم دارد، بلکه نقش کلیدی در نظم و ثبات جهانی ایفا می‌کند. فهم اهمیت سیاست در خاورمیانه، نیازمند بررسی چند بُعد مهم است: جایگاه ژئوپلیتیکی، منابع طبیعی، تنوع قومی و مذهبی، و نقش قدرت‌های خارجی.

نخست، جایگاه ژئوپلیتیکی خاورمیانه آن را به چهارراه منافع جهانی تبدیل کرده است. این منطقه پیوندی میان سه قاره آسیا، اروپا و آفریقاست و تسلط بر تنگه‌های استراتژیکی چون هرمز، باب‌المندب و کانال سوئز به آن اهمیت جهانی می‌دهد. از این رو، سیاست‌های دولت‌ها در خاورمیانه می‌تواند به سرعت بر امنیت انرژی، تجارت جهانی و تحرکات نظامی تأثیر بگذارد.

دوم، منابع عظیم انرژی، به‌ویژه نفت و گاز، این منطقه را به یکی از محورهای سیاست اقتصادی جهان تبدیل کرده است. شیوه مدیریت این منابع، میزان مشارکت دولت‌ها در بازار جهانی انرژی، و نحوه توزیع درآمدهای نفتی، همگی بر ثبات داخلی و روابط خارجی کشورها تأثیرگذار است.

سوم، تنوع قومی، زبانی و مذهبی در کشورهای خاورمیانه، اگرچه یک ظرفیت فرهنگی غنی محسوب می‌شود، اما در صورت فقدان حکمرانی فراگیر و سیاست‌های هویتی هوشمندانه، می‌تواند منبع تعارض و بی‌ثباتی باشد. بسیاری از چالش‌های سیاسی منطقه، ریشه در عدم توافق یا رقابت میان گروه‌های مذهبی، قومی یا ایدئولوژیک دارد. چهارم، دخالت و رقابت قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای باعث شده حکومت‌ها در خاورمیانه اغلب با فشارهای خارجی مواجه باشند؛ چه در قالب حمایت، چه در شکل مداخله یا تحریم. این امر بر استقلال تصمیم‌گیری دولت‌ها و همچنین جهت‌گیری سیاست‌های آنان تأثیرگذار است. در مجموع، سیاست و حکومت در خاورمیانه نه تنها تعیین‌کننده ثبات و توسعه در این منطقه است، بلکه تأثیر بسزایی بر اقتصاد جهانی، امنیت بین‌الملل، و روندهای فرهنگی و ایدئولوژیک جهانی دارد. به همین دلیل، تحلیل دقیق و واقع‌بینانه سیاست‌های این منطقه، ضرورتی انکارناپذیر برای پژوهشگران، سیاست‌گذاران و حتی افکار عمومی در سراسر جهان است.

باری، مطالعه سیاست و حکومت در خاورمیانه نه‌فقط برای فهم پویایی‌های منطقه، که برای تبیین نسبت میان ساختارهای حکومتی، کنشگری اجتماعی و تحولات ژئوپلیتیکی اهمیتی دوچندان یافته است. این منطقه، به‌رغم تنوع قومی-مذهبی، میراث استعماری، و شکنندگی نهادهای مدنی، همچنان کانون منازعات و نقطه اتصال منافع بازیگران جهانی باقی مانده است. در این میان، تحلیل ساختارهای سیاسیاز سلطنت‌های موروثی گرفته تا جمهوری‌های شبه‌اقتدارگرا یا دموکراسی‌های شکنندهبه پژوهشگران امکان می‌دهد تا سازوکار تداوم یا تغییر نظم سیاسی در منطقه را بهتر درک کنند.

برای دانشجویان، اساتید و تحلیل‌گران، فهم عمیق سیاست و حکومت در خاورمیانه، نه‌تنها جنبه‌ای آکادمیک دارد، که ابزاری تحلیلی برای پیش‌بینی روندها، ارزیابی سیاست‌های خارجی، و طراحی راهکارهای دیپلماتیک نیز به‌شمار می‌رود. از درک تنش‌های فرقه‌ای در عراق و لبنان گرفته تا واکاوی سیاست خارجی ایران و عربستان، یا فهم تجربه‌ منحصربه‌فرد تونس در گذار دموکراتیکهمگی به آگاهی دقیق از زمینه‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشورها نیاز دارند. این درک، همان‌گونه که در این کتاب پی‌ریزی شده، ابزار فهم آینده‌ای محتمل برای منطقه را در اختیار ما می‌گذارد.

این کتاب منبعی جامع و معتبر برای فهم پیچیدگی‌ها و تحولات سیاسی در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا است. این منطقه به دلیل تاریخ طولانی، تنوع فرهنگی، و بحران‌های سیاسی مستمر، نیاز به تحلیل‌های عمیق و تخصصی دارد. در این کتاب، مجموعه‌ای از مقالات نوشته‌شده توسط کارشناسان برجسته در زمینه‌های مختلف سیاست، اقتصاد، جامعه‌شناسی و تاریخ، به بررسی تحولات سیاسی کشورهای این منطقه می‌پردازد.

کتاب حاضر به‌ویژه برای دانشجویان علوم سیاسی، روابط بین‌الملل، و مطالعات منطقه‌ای مناسب است. به‌طور خاص، مطالب آن شامل موارد زیر است:

  • تحلیل نظام‌های حکومتی مختلف در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، از جمله دموکراسی‌ها، رژیم‌های اقتدارگرا، و نظام‌های سیاسی مختلط.
  • بررسی روابط بین‌المللی منطقه و تاثیر قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای بر سیاست‌های داخلی کشورهای مختلف.
  • تحلیل جنبش‌های اجتماعی، اعتراضات مردمی، و تحولات انقلاب‌ها در کشورهای مختلف این منطقه.
  • بررسی مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که بر سیاست‌گذاری و حکومت‌داری تاثیرگذار هستند.

در خاورمیانه و شمال آفریقا، فهم سیاست و حکومت بدون در نظر گرفتن رابطه پیچیده میان ساختار سیاسی، فرهنگ، اقتصاد و سیاست خارجی تقریباً غیرممکن است. دولت‌ها در این منطقه با تنوع گسترده‌ای از ساختارهای حکومتی روبه‌رو هستند؛ از پادشاهی‌های مطلقه و نیمه‌مشروطه گرفته تا جمهوری‌های اقتدارگرا و دولت‌های ضعیف یا شکست‌خورده. هر یک از این ساختارها شیوه خاصی برای اعمال قدرت و بازتولید مشروعیت دارند که به تاریخ، هویت‌های مذهبی و فرهنگی و توزیع منابع اقتصادی وابسته است. فرهنگ و مذهب نه تنها هویت اجتماعی مردم را شکل می‌دهند بلکه مبنایی برای مشروعیت سیاسی و تولید هنجارهای اجتماعی هستند؛ به عنوان مثال، در کشورهایی مانند ایران یا عربستان سعودی، مذهب به‌طور مستقیم در چارچوب قدرت سیاسی و قوانین تأثیرگذار است و در دیگر کشورها، مانند لبنان یا عراق، تعادل قدرت میان گروه‌های مذهبی تعیین‌کننده ثبات سیاسی است. اقتصاد نیز نقش مهمی در پویایی‌های سیاسی بازی می‌کند. منابع نفت و گاز به برخی دولت‌ها امکان تمرکز قدرت و کنترل جامعه را می‌دهند، در حالی که فقر و نابرابری در مناطق روستایی و میان جمعیت‌های محروم زمینه اعتراضات اجتماعی و فشار برای تغییرات سیاسی را فراهم می‌کند. این وضعیت باعث می‌شود سیاست داخلی و سیاست خارجی به‌طور متقابل تحت تأثیر قرار گیرند؛ دولت‌ها برای حفظ مشروعیت داخلی و کنترل منابع، ناگزیر به تعامل با قدرت‌های جهانی، همسایگان و سازمان‌های فراملی هستند. سیاست خارجی نیز بازتابی از اقتدار داخلی، نگرانی‌های امنیتی و ملاحظات اقتصادی است و در برخی موارد، رقابت منطقه‌ای یا دخالت قدرت‌های خارجی، خود به بحران‌ها و تغییرات داخلی منجر می‌شود. در نهایت، این شبکه پیچیده روابط میان ساختار سیاسی، فرهنگ، اقتصاد و سیاست خارجی، زمینه‌ای را ایجاد می‌کند که تغییرات سریع و اعتراضات مردمی، مانند جریان‌های بهار عربی، می‌توانند مسیر دولت‌ها و جامعه را به‌طور غیرمنتظره‌ای تغییر دهند. بدون درک این تعامل‌های چندبعدی، تحلیل سیاست و حکومت در منطقه مینا ناقص و سطحی خواهد بود.

1.دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
2.پیام هایی که حاوی تهمت یا بی احترامی به اشخاص باشد منتشر نخواهد شد
3.پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد