دو نوع تراژدی در خاورمیانه: شکسپیر یا چخوف
نویسنده: نیلگون جراح اوغلو/ Nilgün Cerrahoğlu
www.cumhuriyet.com.tr/yazarlar/nilgun-cerrahoglu/ortadogu-da-altin-cag-2444904
مترجم: دکتر حسن صادقیان / عضو گروه یک و پژوهشگر مهمان در گروه مطالعات جامعه و سیاست خارجی ترکیه
چهره شحاده داجانی (Shehadeh Dajani) هنوز هم مرا آزار میدهد...
آیا غم میتواند برای همیشه بر چهره کسی بنشیند؟ درد در انحناهای دهان و چشمان داجانی حک شده بود. او باید حدود ۵۰ سال داشته باشد.
او به من گفت: «ما قبلاً وقتی یهودیان در این سرزمینها اقلیت بودند، از آنها محافظت میکردیم. حالا حتی اجازه نمیدهند قبرهایمان را تمیز کنیم.» من با شهاده داجانی در سفری که پس از توافق اسلو در سال ۱۹۹۳ به منطقه داشتم، آشنا شدم.
بیل کلینتون، رئیس جمهور آمریکا، که یاسر عرفات و اسحاق رابین (Yitzak Rabin)، نخست وزیر اسرائیل، را در محوطه کاخ سفید گرد هم آورد، واقعاً «طلوعی» را به تصویر کشید که پیش از آن هرگز به دست نیامده بود.
اسرائیل هویت فلسطینیان را به رسمیت شناخت و در عوض، فلسطینیان از «فلسطین بزرگ» که تمام اسرائیل را در بر میگرفت، دست کشیدند.
در حالی که هیچ اشارهای به «استقلال فلسطین» نشد، مرزها و سرزمینهایی که قرار بود به دولت خودمختار منتقل شوند، در مذاکرات مفصل و طبق یک جدول زمانی مورد بحث قرار گرفتند.
پس از «دست دادن تاریخی» که موجی از هیجان را در سراسر جهان ایجاد کرد، من در منطقه بودم و برای مصاحبهام که از ۹ تا ۱۷ فوریه ۱۹۹۴ در روزنامه صباح منتشر شد، به اسرائیل، فلسطین و عمان رفتم. در نیمه دوم دهه ۱۹۹۰...
سپس، دوری گلد (Dore Gold)، نماینده دائم اسرائیل در سازمان ملل، یکی از اولین افرادی بود که ملاقات کردم. او در چهار یا پنج جمله خلاصه کرد که «شاهینهای» اسرائیلی چگونه به این موضوع نگاه میکنند:
«رها کردن قلمرو مسئله سادهای نیست. من معتقدم که درگیری با اعراب هرگز غیرقابل حل نخواهد بود. بزرگترین اشتباه در دیپلماسی این است که فرض کنیم میتوان بر درگیریهای غیرقابل حل غلبه کرد. دیر یا زود، این مسئله منفجر خواهد شد. اسرائیل اکنون مانند لوکوموتیو با سرعت کامل به سمت دیوار میرود.»
یک سال پس از آنکه گلد این سخنان را گفت، رابین، که توافقنامه اسلو را امضا کرده بود، در قلب تل آویو توسط یک «یهودی رادیکال» به اتهام «خیانت به اسرائیل» ترور شد.
قبل از اینکه جوهر نوشته خشک شود، مشخص بود که توافقنامه اسلو توسط «شاهینهای» اسرائیلی خراب خواهد شد.
یک تراژدی شکسپیری اتفاق افتاد
از سوی دیگر، فلسطینیها به صلح اعتقادی نداشتند. خانه شداده داجانی، یک خانواده اشرافی که ریشههایشان به صلاحالدین ایوبی برمیگردد، اتفاقاً روبروی «موزه هولوکاست» در اورشلیم قرار داشت.
داجانی در حالی که مرا به آنجا میبرد، گفت: «عمهام در این مکانی که اکنون «موزه هولوکاست» است، زندگی میکرد. خانه روبرو مال ما بود. کنار آن مدرسه بود. ما دوران کودکیمان را آنجا گذراندیم. در حیاط فوتبال بازی میکردیم. مسجد پشتی هم مال ما بود. آنجا برای همه ما مکانی بسیار مقدس بود زیرا مقبره حضرت داوود در آن قرار داشت. قبرستان جلویی، قبرستان خانواده ما بود. وقتی یهودیان در سال ۱۹۴۸ اورشلیم را تصرف کردند، همه اینها را از دست دادیم. آنها ما را از خانههایمان بیرون راندند. آنها مسجد را به کنیسه و قبرستان ما را به زبالهدانی تبدیل کردند.»
آیا میتوان یک مصاحبه را برای سی و چند سال به خاطر سپرد؟
جایی که بزرگترین تراژدیهای جهان در آن رخ داده است، همچنان در خاطرم مانده است. من تک تک سطرهای آن را به خاطر دارم.
هرگز سخنان عاموس عوز (Amos Oz)، یکی از «کبوتر»های معروف اسرائیل، را فراموش نمیکنم، کسی که هر زمان موضوع «تراژدی» مطرح میشود، مطمئن است که روند صلح همواره به تراژدی ختم خواهد شد.
اوز زمانی گفته بود: «دو نوع تراژدی وجود دارد: شکسپیر یا چخوف. در تراژدیهای شکسپیر، صحنه حمام خون است. در تراژدیهای چخوف، قلب همه شکسته است، اما مردم زنده میمانند. امیدوارم تراژدیای که ما با فلسطینیها تجربه میکنیم، مانند یک تراژدی چخوف به پایان برسد.»
اوز در سال ۲۰۱۸ درگذشت. و متأسفانه، تراژدی فلسطین منجر به حمام خون عظیمی شد، بسیار فراتر از تصور هر کسی.
نمیتوانم از ذکر دیوید گروسمن (David Grossman)، خوشبینترین «کبوتر»ی که تا به حال در اسرائیل شناختهام، خودداری کنم. گروسمن، که کتابهایش در طول سالهای اقامتش در اسلو به ۳۰ زبان ترجمه شده است، گفت: «برای اولین بار، بدون دلشکستگی به سال ۲۰۲۰ فکر میکنم: ما اکنون آیندهای داریم. نوههای من میتوانند در این کشور در امنیت زندگی کنند!»
هیچ چیز آنطور که گروسمن تصور میکرد، پیش نرفت...
گروسمن یکی از پسرانش را در جنگ لبنان در سال ۲۰۰۶ از دست داد. با وجود این، او یکی از اولین روشنفکران اسرائیلی بود که اعتراف کرد کشورش در غزه مرتکب «نسلکشی» شده است.
ترامپ: «خواهیم دید!»
با توجه به این پسزمینه و قتل عام غیرانسانی که رخ داده است، «نمایش صلح خاورمیانه» ترامپ واقعاً خیرهکننده است.
تونی بلر، به عنوان مثال، معمار «طرح صلح» است که رئیس جمهور ایالات متحده آن را به عنوان بزرگترین توافق از زمان پیمان «کادش» تبلیغ میکند.
به نظر من این شوخی کافی است، اما چیزهای بیشتری هم هست...
در بازگشت از سفر خاورمیانه، روزنامهنگاران از رئیس جمهور پرسیدند: «آیا شما طرفدار راه حل دو کشور هستید؟»
ترامپ پاسخ داد: «بسیاری از مردم راه حل یک کشور را دوست دارند. برخی راه حل دو کشور را ترجیح میدهند. خواهیم دید!»
بخندید؟ یا گریه کنید؟ رئیس جمهور هیچ ایدهای ندارد که این موضوع چیست. او نمیداند «راه حل دو کشور» چیست. اما او «عصر طلایی» را برای خاورمیانه نوید میدهد!
او تحت تأثیر ...
رئیس جمهوری که حتی دفتر بیضی شکل خود را با برگهای طلا احاطه کرده است، مطمئناً حتی یک سنت هم از جیبش خرج نخواهد کرد. این به اصطلاح «احیای غزه» توسط ثروتمندان تأمین مالی میشود. کشورهای منطقه که رئیس جمهور ترامپ بیوقفه از آنها تمجید میکند و آنها را «بسیار ثروتمند» مینامد، بار اصلی این بار را به دوش خواهند کشید. تصور کنید رئیس جمهور آمریکا که در نه ماه اول حضورش در کاخ سفید 3.5 میلیارد دلار به ثروت خود اضافه کرد، از این «عصر طلایی» چه چیزی به دست خواهد آورد.